eitaa logo
سوز و ساز | مجتبی حاجی پور
1.3هزار دنبال‌کننده
281 عکس
149 ویدیو
2 فایل
🔺 اینجا مطالب و محتواهایی رو از خودم و دیگران براتون به اشتراک میذارم. امیدوارم به دردتون بخوره. درخدمتم | @SoozosazAdmin
مشاهده در ایتا
دانلود
علیه السلام 🔺پیاده روی اربعین رسیده‌ام به تو اما گریستم تا تو تمام فاصله را جاده را اتوبان را نگاه من همۀ راه تا به تو برسد کشانده است به دنبال خویش باران را ولی نخواسته در بین راه سوزاندم دل اهالی محروم چند استان را بر آن سرم که کنار ضریح یاد کنم ولو به قدر نگاهی تمام آنان را نگاه‌های پر از حسرت کشاورزان میان دشت تکان‌های دست چوپان را و آن غریبه که در قهوه‌خانۀ سر راه همان که خم شد و بوسید تکۀ نان را همان که نام تو را برد زیر لب وقتی که روی میز غذا می‌گذاشت لیوان را همان که گفت به آقا بگو غلط کردم بگو ببخشد، رانندۀ بیابان را بگو از آنچه که می‌داند او پشیمانم خودش نشان دهد ای کاش راه جبران را چقدر بغض، چقدر آه با خود آوردم و التماس دعاهای مرزداران را خلاصه این که به قول رفیق شاعرمان «چقدر سخت گذشتیم مرز مهران را» نجف شروع زمین بود و ابتدای سفر نجف به روی سر من گرفت قرآن را مرا گرفت در آغوش، موکب اول منِ دچار تحیر، منِ پریشان را در این طریق فقط میزبان به سجده شده‌ست که توتیا بکند خاک پای مهمان را فقط حسین به آغوش هم رسانده چنین برادران تنی را، عراق و ایران را چه با غرور نشاندند روی سینهٔ خود عمودها همه تصویری از شهیدان را قدم قدم غم تو زنده می‌کند دل را خدا زیاد کند این غم فراوان را یکی گرفته پدر را به روی دوش خودش یکی کشانده به سویت عصازنان جان را چه جذبه‌ای‌ست در آغوش تو که این‌گونه کشانده‌ای به تماشا جهانِ حیران را زمین به سوی تو برخاسته‌ست، می‌خواهد به ما نشان بدهد رستخیز انسان را در ازدحام تو گم کرده‌ام خودم را هم در ازدحام ندیدم عمود پایان را تو را گرفته در آغوش خویش شش‌گوشه چنان که جلد طلاکوب، متن قرآن را از این حرم به حرم‌های دیگری راه است اگر که باز کنی چشمِ غرق باران را دوباره داغ دلم تازه شد کنار ضریح خدا کند که بسازیم قبر پنهان را برای حضرت زهرا ضریح می‌سازیم و دست فرشچیان طرح می‌زند آن را شاعر/ سیدحمیدرضا برقعی با "سوز و ساز" همراه باشید: | https://eitaa.com/Soozosaz |
علیه السلام 🔺پیاده روی اربعین هوا پر شد از عطر نام حسین به قربان عطر پراکنده‌اش چه سرمست و شورآفرین می‌رود سپاهی به دیدار فرمانده‌اش هوایی شدم، مقصدم کربلاست کجا از همین سرزمین بهتر است؟ برای رسیدن به آغوش تو هوای خوش اربعین بهتر است چه باکی‌ست از پای تاول زده به عشق تو طی می‌شود این مسیر نمانده‌ست چیزی به کرب‌وبلا امیری حسینٌ و نعم الامیر غریبم به آغوش تو دلخوشم اسیرم به عشقت شدم مبتلا در این روزها آرزویم شده فقط کربلا کربلا کربلا مرا مادرم از همان کودکی به شیرینی نام تو شیر داد پدر با خودش برد هیأت مرا به من مهر و سربند و زنجیر داد دلم خوش به داروی دیدار توست حبیبم حسین و طبیبم حسین غریبانه در کربلا خفته‌ای نگاهی به من کن، غریبم حسین قدم می‌گذاری به صحن بهشت به یاد شهیدان والامقام بگو با دلی عاشق و بی‌قرار به لب‌های عطشان مولا سلام شاعر/ ناصر حامدی با "سوز و ساز" همراه باشید: | https://eitaa.com/Soozosaz |
علیه السلام 🔺پیاده روی اربعین سخنی ز کرب ‌و بلا بگو، نفسی از آنچه که دیده‌ای دو سه بیت تازه و تر بخوان، که چه دیده‌ای، چه شنیده‌ای چه خوش آن که موسم اربعین، برسد به موکب واپسین به زیارت شه ملک دین، تو رسیده‌ای که رسیده‌ای چه خبر ز خیل پیاده‌ها، ز دعای هر شب جاده‌ها که خدا کند شب عمر ما، برسد به وصل سپیده‌ای به دعای «کنت معک»خوشی؟ دل من اگر به محک خوشی نروی اگر سوی نینوا، ز سبوی حق نچشیده‌ای دو قدم به تاول پا برو، دو قدم به قد دوتا برو که از آن به سجده تو سربلند و سبک پری، که خمیده‌ای همه خواهشم بود از خدا، که شوم شهید ره ولا ولی آه از این دل مبتلا، دل از قفس نرهیده‌ای... شاعر/ محمدجواد شاهمرادی با "سوز و ساز" همراه باشید: | https://eitaa.com/Soozosaz |
علیه السلام 🔺مسمّط برای پیاده روی اربعین با پای سر به سِیْر سماوات می‌رویم احرام بسته‌ایم و به میقات می‌رویم تا بارگاه قبلهٔ حاجات می‌رویم قسمت اگر شود به ملاقات می‌رویم میقات ما حسین، ملاقات ما حسین زانو زدیم پیر و جوان بر زمین تو ما حلقه بسته‌ایم به دور نگین تو ما را کشانده است کجاها طنین تو افتاده‌ایم در گذر اربعین تو ای واژه واژه نام تو صد ماجرا حسین ما چون کبوتران حرم پر شکسته‌ایم از آشیان گذشته و از خود گسسته‌ایم چون صیدهای زخمی در خون نشسته‌ایم یعنی که دل به لذت دیدار بسته‌ایم مرهم حسین، صبر حسین و شفا حسین ای جان شرحه شرحه بگو ماجرا چه بود راز به خون تپیدن خون خدا چه بود آن جوشش صدای تو در کربلا چه بود دادی بها به خون خودت، خون‌بها چه بود ای خون پاک تو، همه‌دم خون‌بها حسین با بادها بگو که هوایم هوای توست با نای‌ها بگو که نوایم نوای توست بغضی که در تلاوت در خون رهای توست سودای آتشی‌ست که بر خیمه‌های توست ای تا ابد، نوای من بی‌نوا حسین گل‌زخم‌ها شکفته شده روی پیکرت چون کعبه فوجِ تیغ گرفته‌ست در برت بعد از تو دشت، یکسر«إِذَا الشَّمْسُ کُوِّرَت» بالا سرت، بلند سرت، تا خدا، سرت بر ما چه رفته است به شوق تو «یا حسین» شاعر/ ابراهیم قبله‌آرباطان با "سوز و ساز" همراه باشید: | https://eitaa.com/Soozosaz |
سلام الله علیها 🔺ایام اسارت از آن ساعت که خود را ناگزیر از تو جدا کردم تو بر نی بودی و دیدی چه‌ها دیدم، چه‌ها کردم گمان بر ماندن و قبر تو را دیدن نمی‌بردم ولی فیض زیارت را تمنّا از خدا کردم به یادم مانده آن روزی که می‌جستم تو را اما تنت پیدا به زیر سنگ و تیر و نیزه‌ها کردم تو را ای آشنایِ دل اگر نشناختم آن روز مرا اکنون تو نشناسی، وفا بین تا کجا کردم تن چاک تو را چون جان گرفتم در برم اما برای حفظ اطفالت، تو را آخر رها کردم به‌سان شمع، آبم کرد بانگ آب‌آب تو اگرچه تشنه بودم چشمه‌های چشم وا کردم میان خیمه‌های سوخته همچون دلم آن شب نماز خود نشسته خواندم و بر تو دعا کردم شکسته جای مُهرت را، ز بی‌مهری به نی دیدم شکستم فرق خویش و اقتدا بر مقتدا کردم ولی هرگز ندادم عجز را ره در حریم دل سخنرانی میان دشمنان چون مرتضی کردم شاعر/ علی انسانی با "سوز و ساز" همراه باشید: | https://eitaa.com/Soozosaz |
سلام الله علیها 🔺ایام اسارت ز نینوای تو رفتم چو نی، نوا کردم چنان که بادیه‌ها را چو نینوا کردم به هر کجا که نشستم گریستم ز غمت به هر طرف که دویدم تو را صدا کردم ز خارهای مغیلان بپرس کز داغت چقدر اشک فشاندم، چه ناله‌ها کردم طواف پیکر بی‌سر به زیر خنجرها زیارت سرِ بی‌تن به نیزه‌ها کردم نتیجه دادن خونت به عهدهٔ من بود که صبر کردم و بر عهد خود وفا کردم تو خواستی به نماز شبت دعا گویم تو را به جان تو در هر نفس دعا کردم به نیزه، خواندنِ قرآنِ تو رُبود دلم اگرچه سوختم از غم ولی صفا کردم به دست بسته بسی تازیانه خوردم تا طناب ظلم ز دست سکینه وا کردم... شاعر/ سیدرضا مؤید با "سوز و ساز" همراه باشید: | https://eitaa.com/Soozosaz |
سلام الله علیها 🔺ایام اسارت ما را که غیر داغ غمت بر جبین نبود نگذشت لحظه‌ای که دل ما غمین نبود هرچند آسمان به صبوری چو ما ندید ما را غمی نبود که اندر کمین نبود راهی اگر نداشت به آزادی و امید رنج اسارت، این همه شورآفرین نبود ای آفتابِ محمل زینب! کسی چو من از خرمن زیارت تو خوشه‌چین نبود تقدیر با سر تو مرا همسفر نبود در این سفر، مقدّر من غیر از این نبود گر از نگاه گرم تو آتش نمی‌گرفت در شام و کوفه، خطبهٔ من آتشین نبود در حیرتم که بی‌تو چرا زنده‌‏ام هنوز عهدی که با تو بستم از اول، چنین نبود ده روزهٔ فراق تو عمری به ما گذشت یک عمر بود هجر تو، یک اربعین نبود شاعر/ محمدجواد غفورزاده با "سوز و ساز" همراه باشید: | https://eitaa.com/Soozosaz |
سلام الله علیها 🔺ایام اسارت آنچه از من خواستی با کاروان آورده‌‏ام یک گلستان گل به رسم ارمغان آورده‌‏ام از در و دیوار عالم فتنه می‌بارید و من بی‌‏پناهان را بدین دارالامان آورده‌‏ام اندر این ره از جرس هم بانگ یاری برنخاست کاروان را تا بدین‌جا با فغان آورده‌ام تا نگویی زین سفر با دست خالی آمدم یک جهان درد و غم و سوز نهان آورده‌ام قصهٔ ویرانه شام ار نپرسی خوش‏تر است چون از آن گلزار، پیغام خزان آورده‌‏ام دیده بودم تشنگی از دل قرارت برده بود از برایت دامنی اشک روان آورده‌‏ام تا به دشت نینوا بهرت عزاداری کنم یک نیستان ناله و آه و فغان آورده‌‏ام تا نثارت سازم و گردم بلاگردان تو در کف خود از برایت نقد جان آورده‌‏ام تا دل مهرآفرینت را نرنجانم ز درد گوشه‌‏ای از درد دل را بر زبان آورده‌‏ام شاعر/ محمدعلی مجاهدی با "سوز و ساز" همراه باشید: | https://eitaa.com/Soozosaz |
سلام الله علیها 🔺ایام اسارت رفتم من و، هوای تو از سر نمی‌رود داغ غمت ز سینهٔ خواهر نمی‌رود برخیز تا رویم برادر، که خواهرت تنها به سوی روضهٔ مادر، نمی‌رود سوز گلوی خشک تو! اندر لب فرات ما را زِ یاد تا لب کوثر نمی‌رود تا گوشهٔ لحد شودم جا، ز خاطرم کنج تنور خولی کافر نمی‌رود بزم یزید و طشت زر و چوب خیزران هرگز ز یاد زینب مضطر نمی‌رود... شاعر/ جودی خراسانی با "سوز و ساز" همراه باشید: | https://eitaa.com/Soozosaz |
سلام الله علیها شفق نشسته در آغوشت ای سحر برخیز ستاره می‌رود از هوش، یک نظر برخیز کبوتری که به شوق تو بال در خون زد به بام عشق تو گسترده بال و پر برخیز چو من به حسرت یک چشم بوسه بر قدمت نشسته در ره تو خاک رهگذر برخیز رسیده زائر دل‌خسته‌ای ز غربت راه که مانده از سفری سرخ دربه در، برخیز شبانه‌های شب شام را دلم طی کرد به هُرم چلّه نشستم در این سفر برخیز کنون که خون دلم سرخ همچو لالهٔ دشت به چهره می‌چکد از چشم‌های تر برخیز یه یک اشاره بگویم: قسم به حرمت عشق سکینه آمده از راه، ای پدر! برخیز شاعر/ غلامرضا شکوهی با "سوز و ساز" همراه باشید: | https://eitaa.com/Soozosaz |
علیه السلام چشم خود را باز کردم ابتدا گفتم حسین با زبانِ اشک‌های بی‌صدا گفتم حسین یاد تو شرط قبولی نمازم بوده است در قنوت خویش قبل از ربنا گفتم حسین... ماند هَل مِن ناصِرَت بی‌پاسخ اما بارها آمد از کرب‌وبلا لبیک تا گفتم حسین نام زهرا را شنیدم هرکجا گفتم علی نام زینب را شنیدم هرکجا گفتم حسین کُلُّ أرضٍ کربلا... من تازه می‌فهمم چرا در خراسان، در نجف، در سامرا، گفتم حسین عاشقی گفت آن‌چه می‌خواهد دل تنگت بگو با دلی غم‌بار گفتم کربلا... گفتم حسین... شاعر/ علی ذوالقدر با "سوز و ساز" همراه باشید: | https://eitaa.com/Soozosaz |
عجل الله فرجه الشریف 🔺جامانده های اربعین من که در پیچ و خم جاده ی دنیا ماندم دردم این است چرا این همه تنها ماندم؟! یک نفر نیست به داد منِ تنها برسد؟ در پی «راه بلد» در دل صحرا ماندم حلّ این مشکل امروز به دست فرداست چند سالی است که در حسرت فردا ماندم در حقیقت شده آیا که بپرسم از خود چه قدَر منتظر یوسف زهرا ماندم؟! من به دنبال تو امّا تو کنارم هستی آه... من با لب تشنه، لب دریا ماندم چه کسی گفته که تو غایبی آقا؟! غلط است منِ آلوده در این غیبت کبری ماندم نوکری روسیَهَم... جای تعجّب دارد با تمام بدی ام باز هم «آقا» ماندم یا بگویید: «بیا» یا که بگویید: «برو» خسته ام بس که در این «شاید و امّا» ماندم پسر فاطمه نگذار که ناکام شوم جلوه کن منتظر جلوه ی طاها ماندم کربلا... پای پیاده... چه قدَر می چسبد من که امسال هم از کرب و بلا جا ماندم شاعر/ محمد فردوسی با "سوز و ساز" همراه باشید: | https://eitaa.com/Soozosaz |
عجل الله فرجه الشریف 🔺جامانده های اربعین از زندگیِ بی تو بیزاریم آقا دیگر بیا، خیلی گرفتاریم آقا غیر از ظهور تو نخواهیم از خداوند شب تا سحرهایی که بیداریم آقا با دلبری غیر از تو ما کاری نداریم در سینه تا مهر تو را داریم آقا با دیده هایی که بجز تو هرچه دیده! روی تو را مشتاق دیداریم آقا! پیش طبیب دیگری جز تو نرفتیم حالا که افتادیم و بیماریم آقا پر مدعا هستیم اما هیچ و پوچیم از تو تهی از خویش سرشاریم آقا ما وصله ی ناجور دربار تو هستیم در چشم های خیس تو خاریم آقا تنها ز چشم مهربانت بر می آید بخشیدن ما که گنهکاریم آقا امسال هم کرب و بلا روزی ما نیست امسال هم عقده به دل داریم آقا شاعر/ رضا رسول زاده با "سوز و ساز" همراه باشید: | https://eitaa.com/Soozosaz |
علیه السلام روایت است که رحمت کند خدای حسین هر آن کسی که کند گریه در عزای حسین روایت است که نفس هاش مثل تسبیح است دل گرفته و مهموم غصه های حسین روایت است که آیاتی از کتاب الله فقط برای حسین است و ماجرای حسین روایت است زیارت کند خدایش را کسی که رفت زیارت به کربلای حسین روایت است بگیری عنان اشک از چشم مگر زبیم خدا و مگر برای حسین روایت است که یاری کننده زهراست کسی که گریه نموده است در رثای حسین روایت است که این اشک را نگه دارد برای روز مبادایمان خدای حسین ببار چشم و خودت را نشان بده امشب چرا که هست رضای خدا رضای حسین بگیر مجلس روضه بریز آب روان که مرهم است به هر زخم سید عطشان شاعر/ ناشناس با "سوز و ساز" همراه باشید: | https://eitaa.com/Soozosaz |
تا دلم در حرم قرب تو یابد راهی آتشی زن که برآید ز وجودم آهی سفر از خویش نکردم که رهم دور افتاد ور نه تا کعبه وصل تو نباشد راهی تو به یک کاه دو صد کوه گنه می بخشی من بیچاره چه سازم که ندارم کاهی گر شود عمر شبی، با توأم آن شب گذرد صبح، فریاد بر آرم چه شب کوتاهی چه شود نیمه شب از خواب کنی بیدارم که برآید ز لبم ناله یا اللهی پشت بشکسته و پا خسته و چشمم بسته راه پر پیچ و خم و گام به گامم چاهی دل هر جایی و آلوده و بیمار مرا نیست جز خاک شهیدان تو درمانگاهی ای شب و روز و مه و سال به یادم چه شود من غافل ز تو هم یاد تو باشم گاهی به جز از تو، که کشد ناز گنه کاران را نشنیدم که کشد ناز گدایی شاهی شاعر/ غلامرضا سازگار با "سوز و ساز" همراه باشید: | https://eitaa.com/Soozosaz |
643.1K
🎵سبک عزاداری علیه السلام (اربعین) سلام الله علیها 🔺هیئتی/ زمینه چهل روزه که تُو ماتم تو عزا دارم چهل روزه که برا تو بی امون می بارم چهل روزه که سایه ای رو سرم ندارم 🔸چشمام خونه، خواهر تو نیمه جونه پاشو که داره زیارت نامه کنارت می خونه وای (3) حسین حسین، حسین حسین... پاو تشنه لب پاشو که تا نمرده زینب پاشو تشنه لب سرت رو پس آورده زینب پاشو تشنه لب ببین که سیلی خورده زینب 🔸پیش چشمات، صدقه می دادن خیرات چی کشیدی تا که دیدی معجر کشیدن از سادات وای (3) حسین حسین، حسین حسین... پاشو همسفر پاشو رفیق نیمه راهم پاشو همسفر پاشو شهید بی گناهم پاشو همسفر دوباره توی قتلگاهم 🔸دادِ بی داد، نمیره این صحنه از یاد که توی شام سنگ زدن اونقد که سرت از نی افتاد وای (3) حسین حسین، حسین حسین... با "سوز و ساز" همراه باشید: | https://eitaa.com/Soozosaz |
639.8K
🎵سبک عزاداری علیه السلام (اربعین) سلام الله علیها 🔺هیئتی/ سنگین نوکر تو از خدا شه، راهی کرب و بلا شه کسی نیست که توی دنیا، تو رو دوست نداشته باشه 🔸خوش به حال اونی که به دام عشقت اسیره خوش به حال اونی که میون روضت بمیره مگه میشه که بگی حسین گریت نگیره 🔹اشک چشام تموم بشه خون گریه میکنم تا که دلم آروم بشه خون گریه میکنم حسین حسین آرام جانم حسین حسین روح و روانم ذکر تو چه دلنشینه، وقتی می زنم به سینه دلخوشیم همینه آقا، مادرت داره می بینه 🔸نوکری تون به خدا مقدسه ارباب من پای من به حرمت کی میرسه ارباب من از همه دنیا تو رو دارم بسه ارباب من 🔹تموم هستیم به فدات ارباب من حسین دارم میام به کربلا ارباب من حسین حسین حسین آرام جانم حسین حسین روح و روانم فاتحه روی لبامه، سر خاک تو عزیزم باورم نمیشه دارم، روی قبرت آب می ریزم 🔸پاشو که بعد چهل روز اومدم با سر تو امانت دار خوبی نبوده این خواهر تو چی بگم اگه بپرسی که کجاست دختر تو 🔹اومدم از سر حسین ای بی سر السلام خستمو در به در حسین ای بی السلام حسین حسین آرام جانم حسین حسین روح و روانم با "سوز و ساز" همراه باشید: | https://eitaa.com/Soozosaz |
915.4K
🎵سبک عزاداری علیه السلام (اربعین) 🔺هیئتی/ واحدتند اومدم کمی قدم بزنم تُو هواتون از تو دم بزنم اومدم مهمون تو بشم و یه سری باز به حرم بزنم 🔸کربلا روبرومه و اشک شوق توی چشمامه کربلا رویای منه وعده‌ی من و آقامه 🔹چه شور و چه حالی، چه اشک زلالی چه نوری داره از سمت تو می‌تابه چه حال عجیبی، چه حس غریبی اینا از کرم و نعمت اربابه ذکر لب سینه‌زنا، حُبُّ الحُسین یَجمَعُنا اومدم بازم به سوی حرم تا دلم بگیره بوی حرم رهروان سیدالشهدا وعده‌ی ما روبروی حرم 🔸این‌مسیر پر از عشقه ‌و لبریز میشه از شوق ‌و شور این‌ مسیر از کرب و بلا ما رو می‌بره تا ظهور 🔹چه جاده‌ی نوری، چه جلوه‌ی حقّی چه سرچشمه‌ی ایمانی شده جاری همه دلا جَمعه، دور آقا جَمعه دلم میگه همون حسّه که دوست داری ذکر لب سینه‌زنا، حُبُّ الحُسین یَجمَعُنا اومدم به عشق شاه شهید با هزار تا آرزو و امید اومدم بگم شبیه زهیر ما رو هم به کربلا ببرید 🔸من ‌میخوام ‌عاشق ‌تر بشم ‌باید جون ‌بدم ‌پیش ‌پات من ‌میخوام ‌با اصحاب ‌باشم ‌توی ‌خیمه‌ی ‌عاشورات 🔹چه شور و نوایی، چه اشک و بکایی همین موکبا خیمه‌ست خدا میدونه چه عهد قدیمی، چه قلب سلیمی همه حبّ حسینی تُو دلاشونه ذکر لب سینه‌زنا، حُبُّ الحُسین یَجمَعُنا شعر و سبک/ حمید رمی با "سوز و ساز" همراه باشید: | https://eitaa.com/Soozosaz |
961.6K
🎵سبک عزاداری علیه السلام (اربعین) 🔺هیئتی/ واحدتند میارم سوغات از کربلا تسبیح تا بگم ذکر حسینو با تسبیح آقاجون اینو شما به ما گفتید نَفَسُ المَهموم لِظُلمِنَا تسبیح 🔸نفس سینه زنات، گریه کنات، روضه خونات، عبادته همه دنیا می‌بینن، تُو کربلا، به عشق تو، قیامته 🔹میخوام قول بدم، که هر سال آقا بیام اربعین پیاده تا کربلا همه یکدل و ، همه یکصدا یه موکب باهم می‌زنیم بین راه اللّهمَّ ارزُقنَا - حرم کربلا (3) این همه عشقی که تُو دلا افتاد نعمتیِّ که خدا به عالم داد عاشق این جملۀ عراقی‌هام هَلَ بیکُم زُوّار أبوسجاد 🔸چای خوش طعمی که توی موکباست، آب حیاته برامون ما داریم میریم حرم، چون اربعین، وعده داریم با آقامون 🔹توی جاده ها، همه صف به صف میریم سمت بین الحرمین از نجف میگن زائرا، با شور و شعف جهان یک طرف کرب و بلا یک طرف اللّهمَّ ارزُقنَا - حرم کربلا (3) پیر مردی خسته با عصا اومد بچه ی معلول بدون پا اومد با هزار سختی به عشق اربابش اربعین امسال به کربلا اومد 🔸این چه جور عشقیه که، خوب و بد و، پیر و جوون نمی شناسه مزد زائرای تو، با حیدره، با فاطمست، با عباسه 🔹با گرریه میرم به سمت حرم میرم با نیابت از پدر مادرم با این خستگی، با چشم ترم میرم تا فقط بگم آقا نوکرم اللّهمَّ ارزُقنَا - حرم کربلا (3) شعر و سبک/ حمید رمی با "سوز و ساز" همراه باشید: | https://eitaa.com/Soozosaz |
711.1K
🎵سبک عزاداری علیه السلام عجل الله فرجه الشریف 🔺هیئتی/ واحدتند من به شوق نگاهت، به لطف پناهت، به سینه می‌کوبم من بدون تو آقا، تُو اوج سحرها، به رنگ غروبم 🔸تا از تُو حنجره، اسم تو می‌گذره، نور می‌شکفه رو لبهام آقای بی‌کفن، از دار دنیا من، این روضه‌ها رو میخوام 🔹با غم تو با دل پرِ خونم من خودمو به خدا می‌رسونم یاحسین۴ یاحسین، ثارالله... ای بهشت خدایی، تو کعبه‌ی مایی، هوای تو دارم من برای زیارت، زیارت قبه‌ت، ببین بیقرارم 🔸این خاک مقدّسه، هرکس که میرسه، بوی حسین می‌گیره چی بهتر از همین، که روز اربعین، تُو این مسیر بمیره 🔹هر دلی که به حرم میشه راهی جز حرم تو نداره پناهی کربلا ۴ کربلا، حرم ‌الله... ای بهونه‌ی گریه، نشونه‌ی گریه، بارون چشامه درد ندیدن یاره، تو نیستی و داره، این اشکا ادامه 🔸برگرد که این شبا، این روضه‌خونیا، سوز صداتو میخواد اشک تو مرهمه، دردای فاطمه، اشک چشاتو میخواد 🔹کی میتونه مث تو روضه‌خون شه چشم کیه مث تو پرِ خون شه العجل۴ العجل، حجه‌الله... شعر و سبک/ حمید رمی با "سوز و ساز" همراه باشید: | https://eitaa.com/Soozosaz |
716.6K
🎵سبک عزاداری علیه السلام (اربعین) 🔺هیئتی/ شور بیچاره کسی که هیچوقت، هوای حرم نداره بیچاره کسی که عشقی، به نخ علم نداره هرکسی که نوکرت شد، دیگه چیزی کم نداره همه نوکر تو هستیم، عرب و عجم نداره 🔸دشمن داره دشمنی میکنه، من باید اینو خوب بدونم توی هجوم لشکر کفر، پشت امام حسین بمونم 🔹نوکرتم، که نوکریت عبادته نوکرتم، آخرشم سعادته نوکرتم، روزی من شهادته آرزوی دشمن اینه، ببینه علم زمینه اما نمیدونه عشقت، با خون ماها عجینه سیاهیِ لشکریم و، وظیفه ی ما همینه اونی که مهمه امسال، شلوغی اربعینه 🔸ذکر تو زیاد روی لب ماست، خوبه برات زیاده روی هرسالی هم نشد امسال، باید بریم پیاده روی 🔹عاشقتم، قربون خوبیای تو عاشقتم، دیوونه ی هوای تو عاشقتم، عاشق کربلای تو کبوتر قلب من تو، قفس امام حسینه واسه منِ نوکر اونی، که بسه امام حسینه دلیل وجود خلقت، نفس امام حسینه شفاعت روز محشر، تو دس امام حسینه 🔸آقا تو امید محشرمی، حیفه که از تو دس بکشم ممنونم از تو که میذاری، زیر علم نفس بکشم 🔹سرورمی، سایه ی تو رو سرمه سرورمی، هر چی بگم از تو کمه سرورمی، خوبیتو گفتم به همه شعر و سبک/ مظاهر کثیری نژاد با "سوز و ساز" همراه باشید: | https://eitaa.com/Soozosaz |
🏴 شهادت صلی الله علیه و آله، تسلیت حضرت می فرمایند: «مَنْ سَتَرَ مُسْلِماً سَتَرَهُ اللهُ فِي الدُّنْيَا وَ الْآخِرَة» هركس خطای برادر مسلمانش را بپوشاند، خدا در دنیا و آخرت خطای او را پنهان می‌نماید. 📚 عوالی اللئالی|ج‏۱| ص۳۷۵ - كشف الريبة |ص۷۹ از کوثر معرفت غزل‌نوشی کن تا قافلۀ کمال هم‌دوشی کن خواهی که خدای پرده‌پوشت باشد در حق برادرت خطاپوشی کن شاعر/ محمدجواد غفورزاده با "سوز و ساز" همراه باشید: | https://eitaa.com/Soozosaz |
صلی الله علیه و آله زیر پای تو به جز عرش کجا لایق توست آنکه از مدح تو گفته است خودِ خالق توست روح قرآنی و تفسیر همه آیاتی از ازل تا به ابد اشرف مخلوقاتی میدود عشق شب و روز پی قافله ات با خدا نیست به جز یک نفسی فاصله ات اختیار دو جهان دست شما بود فقط شب معراج تو بودی و خدا بود فقط حضرت خاتمی و ختم کلامی آقا بر همه عالمیان رحمت تامی آقا عقل در بند تو و عشق شهیدت باشد تویی آنکس که علی گفته عبیدت باشد تویی آنکس که خداوند به او کوثر داد نعمتش را به تو بخشید به تو دختر داد بین القاب که گفتن برایت آقا دوست دارید شما نام "اَبَا الزهرا" را تویی آن نور که پنهان شده در غربت خود تو غریبی به خدا در وسط امت خود روز و شب گرچه که از عالم و آدم گفتیم بگذر از ما اگر از نام شما کم گفتیم از تو دوریم همین است که مشکل داریم امشب اما همگی داغ تو بر دل داریم داغت ای عشق فراتر زحد ادراک است بزم سوگ تو نه در خاک که در افلاک است سینه ی دهر از این غم پُرِ درد است مرو داغ تو خون به دل فاطمه کرد است مرو ای که بر نام تو حق جلوه ی قرآن را بست ننگ بر آن که به تو تهمت هذیان را بست عشق حیدر به دل انباشته ای لحظه ی مرگ سر به زانوی علی داشته ای لحظه ی مرگ دخترت را دم آخر که نوازش کردی در همان دم به علی صبر سفارش کردی گفتی ای یار تو بی یارترین خواهی شد از همین روز علی خانه نشین خواهی شد کمر خویش در اینجا به جفا می بندند ای یدالله بدان دست تو را می بندند اُمتم بعد من از راه تو سرکش گردد بعد من خانه ی تو طعمه ی آتش گردد گر که جان تو به لب رفت زغم هیچ مگو گر که سیلی بخورد فاطمه ام هیچ مگو استخوان در گلو و خار به چشمت آید صحنه ها ی در و دیوار به چشمت آید بعدِ من عرش به راه تو زمین خواهد خورد فاطمه پیش نگاه تو زمین خواهد خورد بر تن دختر من زخم و جراحت باشد و کبودی ِ رُخش مزد رسالت باشد گفته ای حضرت خاتم تو وصیت ها را خوانده ای از هم جا ذکر مصیبت ها را می زند بر سر و سینه ز غمت دختر را حسنین تو نشسته اند دَم بستر تو شاعر/ ناشناس با "سوز و ساز" همراه باشید: | https://eitaa.com/Soozosaz |
صلی الله علیه و آله مگر یتیم نبودی خدا پناهت داد خدا که در حرم امن خویش راهت داد هجوم جهل و خرافه، هجوم تاریکی خدا پناه در آن دورۀ سیاهت داد خدا؟ کدام خدا؟ آن خدای بی‌مانند همان که عصمت پرهیز از گناهت داد همان که جان نجیب تو را مراقب بود همان که سینۀ خالی از اشتباهت داد توان و توشه به پایان رسیده بود، ولی خدا رسید به فریاد و زاد راهت داد بگو که نعمت پروردگار پنهان نیست خدا که دست تو را خواند و دستگاهت داد خدا که چشم تو را با نماز روشن کرد خدا که فرصت تشخیص راه و چاهت داد چقدر واقعۀ آسمانی و شفاف خدا به یمن دعاهای صبحگاهت داد خدا که عاقبتی خیر و خوش عطایت کرد خدا که آینه را نور با نگاهت داد قسم به روز، که خورشید شمع خانۀ توست قسم به شب که خدا برتری به ماهت داد خدا که اشک تو را جلوۀ گهر بخشید خدا که شعلۀ روشن به جای آهت داد خدا که جان تو را از الهه‌ها پیراست خدا که غلغلۀ قوم لا الهت داد... یتیم آمده‌‌ام، مانده‌‌ام، پناهم ده مگر یتیم نبودی خدا پناهت داد؟ شاعر/ مرتضی امیری اسفندقه با "سوز و ساز" همراه باشید: | https://eitaa.com/Soozosaz |
صلی الله علیه و آله گرفته بوی شهادت شب وفاتش را بیا مرور کن ای اشک خاطراتش را مورخان بنوشتند با سرشک یتیم هجوم درد به سرتاسر حیاتش را سه‌سال شعب ابی‌طالب و شکنجه و بعد چقدر مرگ خدیجه فسرد ذاتش را چه سنگ‌ها که بر آیینهٔ وجودش خورد چه طعنه‌ها که ابوجهل زد صفاتش را برای غارت جانش قریش خنجر بست ولی خدای علی خواسته نجاتش را دلش چو ماه شکست و دو نیم شد اما ندید سبزیِ باران معجزاتش را حرا شروع رسالت، غدیر خم پایان ادا نمود تمامیِ واجباتش را و بعد غیر علی هر که رفت در محراب شنید نعرهٔ لا تقربوا الصلاتش را شاعر/ میثم مؤمنی نژاد با "سوز و ساز" همراه باشید: | https://eitaa.com/Soozosaz |