793.2K
🎵سبک عزاداری
#سینهزنی_امام_حسن_مجتبی علیه السلام
🔺هیئتی/ سنگین
دل تنگم از غمت آقا لبریز درده
پر میزنه مدینه و بر نمی گرده
🔸میاد کنار اون مزار بی شمعت
همون مزار خاکی و بغض آهنگت
قبر بدون حرم و خاکی رنگت
همون جا که کبوترا خاکی میشن
همون جا که زائرا افلاکی میشن
اونجا که اشکا وقف دل پاکی میشن
غریب حسن (2) یابن الزهرا...
برات ایشالا یه روزی حرم می سازیم
حرم برای تو شه کرم می سازیم
🔸یه روز ایشالا شیعه ها دسته دسته
با قلبایی که شده از دنیا خسته
گنبد می سازن براتون با گلدسته
همون روزی که تو بقیع غوغا میشه
چشم تموم عاشقا دریا میشه
مزار زهرا مادرت پیدا میشه
غریب حسن (2) یابن الزهرا...
آقا شنیدم که شما سختی کشیدی
زخم زبون از کس و از ناکس شنیدی
🔸آقا شنیدم وقتی هشت ساله بودی
از اون روزا رازدار یک لاله بودی
تُو کوچه ها با مادر هم ناله بودی
آقا شنیدم که سفید شد موهاتون
آقا شنیدم بارونی شد چشماتون
آقا الهی بمیرم من براتون
غریب حسن (2) یابن الزهرا...
شعر و سبک/ حسین رضائیان
با "سوز و ساز" همراه باشید:
| https://eitaa.com/Soozosaz |
724.2K
🎵سبک عزاداری
#سینهزنی_امام_حسن_مجتبی علیه السلام
🔺هیئتی/ واحدتند
یاحسن غریب دنیا، ما به عشق تو می نازیم
یه حرم قشنگ تر از امام رضا برات میسازیم
🔸منم عبد و حسن آقای من
قطره ام من حسن دریای من
عاشقم من حسن لیلای من
🔹از غم عشق تو بی تابم - حسن دریابم (2)
من غلام و تویی اربابم - حسن دریابم (2)
اگه تو حرم نداری، حرمت تو سینه ی ماست
هرکی عاشق شما شده عزیز دل زهراست
🔸کار من از غمِ تو زاریه
روی قلبت یه زخم کاریه
تو رگات خون حیدر جاریه
🔹از غم عشق تو بی تابم - حسن دریابم (2)
من غلام و تویی اربابم - حسن دریابم (2)
وقتی از کوچه به خونه، مادرمو می آوردم
هی میگفتم کاشکی جای مادرم کتک می خوردم
🔸مدینه مادر و پیرش کرده
ناتون و زمین گیرش کرده
دیگه از زندگی سیرش کرده
🔹از غم عشق تو بی تابم - حسن دریابم (2)
من غلام و تویی اربابم - حسن دریابم (2)
شعر و سبک/ میثم میرزایی
با "سوز و ساز" همراه باشید:
| https://eitaa.com/Soozosaz |
653.7K
🎵سبک عزاداری
#سینهزنی_امام_حسن_مجتبی علیه السلام
🔺هیئتی/ تک سرپا
مولانا یا شهید المسموم، انت الرحمن و نحن المرحوم
راهیم کن تا بقیع با ذکر، صلی الله علیک المظلوم
🔸صلی الله علیک المظلوم، حسن کریم آل الله
صلی الله علیک المظلوم، حسن سبط رسول الله
صلی الله علیک المظلوم، توسلنا بک مولا
یا مولا یا حسن یا مولا...
با عشق و هنر ایرانی، باز تو قم یه ضریح می سازیم
بهترین فرشای ایران و، میاریم تو حرم میندازیم
🔸می پوشیم لباسای سبز، ما نوکرهای صحن تو
آب و دون میدیم آقاجون، به کفترهای صحن تو
باب القاسم و عبدالله، میشن درهای صحن تو
یا مولا یا حسن یا مولا...
تذکره ی بقیع با حسین، اذن کرب و بلا با حسن
دو ماهه که میگی یا حسین، امشب فقط بگو یا حسن
🔸رخت مشکی هر سالو، می دوزه حضرت زهرا
رزق اشک محرم ها، بوده دست امام رضا
کربلا فقط می مونه، اونم کار شماس آقا
یا مولا یا حسن یا مولا...
شعر و سبک/ ناشناس
با "سوز و ساز" همراه باشید:
| https://eitaa.com/Soozosaz |
851.6K
🎵سبک عزاداری
#سینهزنی_امام_حسن_مجتبی علیه السلام
🔺هیئتی/ شور
جونمون به لب اومده، کاشکی عمرمون قد بده
تُو بقیع ببینیم برات، یک ضریح و یک گنبده
🔸بنویسید به روی قبر و به روی کفنم
من حسینی شده دست امام حسنم
🔹ایشالا ای سینه زنای کربلا
یه روز میرم از حرم امام رضا
حرم امام مجتبی (2)
السلام و علی الحسن
و علی قاسم ابن الحسن
و علی اولاد الحسن
و علی اصحاب الحسن
اشک چشم من جاریه، وقتی نامتو می برم
زندگیم و میدم برات، یا امام حسن نوکرم
🔸تو کریم ابن کریمی و گدای تو منم
من حسینی شده دست امام حسنم
🔹محبتت شده تموم زندگیم
به عشق تو یه عمره میرم از قدیم
زیارت سید الکریم (2)
السلام و علی الحسن
و علی قاسم ابن الحسن
و علی اولاد الحسن
و علی اصحاب الحسن
تنها زینب با خبر، از دل حسن ای خدا
کوچه بنی هاشمه، قاتل حسن ای خدا
🔸از ازل تا به ابد گریه کن و سینه زنم
من حسینی شده دست امام حسنم
🔹نداره تُو بقیع یه دونه سینه زن
ندیدم هیچکسی رو ای خدای من
به غریبی امام حسن (2)
السلام و علی الحسن
و علی قاسم ابن الحسن
و علی اولاد الحسن
و علی اصحاب الحسن
شعر و سبک/ ناشناس
با "سوز و ساز" همراه باشید:
| https://eitaa.com/Soozosaz |
768.8K
🎵سبک عزاداری
#سینهزنی_امام_حسن_مجتبی علیه السلام
🔺هیئتی/ شور
با ذکر حسین، سینه می زنم
هر شب با غمش، گریه می کنم
این چند شبه رو، دل تُو مدینه اس
تُو سینه زنیم یاد حسنم
🔸اصلا عشق حسین توی دلها نشست با حسن
پا به پای حسین جا داره تُو دل ما حسن
محکم سینه بزن دم بگیر یا حسین یا حسن
🔹تو قلب منه، آقای منه
عشق و همه هستی، همه دنیام حسنه
مولا یا حسن...
اون اسمی که باش، مستم حسنه
اون که دل و بِش، بستم حسنه
این دنیا و اون، دنیا کسی که
به دامنشه، دستم حسنه
🔸کریم إبنُ الکریم، یا حسن، سیدی، یا امیر
إبنُ الزهرایی و، سروری، دست ما رو بگیر
آقازاده تویی، من گدا زاده و من فقیر
🔹می خونم حسن، ای جونم حسن
تا آخر عمر پای تو می مونم حسن
سمت حسنه، دست نیازم
کارم به کریم، افتاده بازم
ایشالا همین، زودیا یه روز
رو قبر حسن، مرقد می سازم
🔸ایشالا می رسه، اونیکه، ذوالفقار، دستشه
می سازیم یه حرم، یه ضریح، تُو جهان، تک باشه
آل نحس سعود، وهابی، چشمشون کور بشه
🔹من نوکرتم، دربه درتم
ای کاش ببینم تُو حرم کارگرتم
مولا یا حسن...
شعر و سبک/ ناشناس
با "سوز و ساز" همراه باشید:
| https://eitaa.com/Soozosaz |
549K
🎵سبک عزاداری
#سینهزنی_امام_حسن_مجتبی علیه السلام
🔺هیئتی/ زمینه
به مجلس با صفای حسن
خوش اومدين عاشقاى حسن
به زودى زود همين دسته جمع
ايشالا ایوون طلای حسن
🔸نگاهی که توو روضه ها خونه
برا مجتبی مثل بارونه
قیامت نداره دیگه غصه
تُو محشر که گریون نمیمونه
حسن جانم، حسن جانم...
تُو بازی سخت دور زمون
شده گل فاطمه نیمه جون
میریزه خون جگر از لبش
می سوزه از غصه ها بی امون
🔸امون از تب و لرز و بی خوابی
امون از مریضی و بی تابی
امون از غم مادر و کوچه
روی نیلی و شام مهتابی
حسن جانم، حسن جانم...
رسیده وقت عزای حسین
دمای آخر برای حسین
میخونه "لا یوم کیومک" برا
مصیبت کربلای حسین
🔸غریب مدینه با سوز و آه
شده خونِ چشم و لبش همراه
میگه از هجوم بد دشمن
غم خیمه ها بعد ثارالله
حسین جانم، حسین جانم...
شعر و سبک/ احسان جاودان
با "سوز و ساز" همراه باشید:
| https://eitaa.com/Soozosaz |
#مناجات_امام_حسین علیه السلام
🔺 رباعی پیاده روی اربعین
عمریست که دلتنگ توأم میآیم
مولا! به غریبیات قسم میآیم
از صحن نجف دوباره انشاءالله
با پای پیاده تا حرم میآیم
شاعر/ یوسف رحیمی
با "سوز و ساز" همراه باشید:
| https://eitaa.com/Soozosaz |
#مناجات_امام_حسین علیه السلام
🔺 رباعی پیاده روی اربعین
دلخونم از این فاصله، خواهم آمد
من همقدم قافله خواهم آمد
با یاد سهسالهای که جا ماند از راه
با پای پر از آبله خواهم آمد
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
عمریست به پرچم عزایت ای ماه
بستهست دخیل قلب من با هر آه
حالا منم و ضریح ششگوشۀ تو
صلیالله علیک یا ثارالله
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
صد شکر که دادی به حریمت راهم
من بندۀ روسیاه این درگاهم
با توشۀ اشک آمدم تا صحنت
لبخند رضایت تو را میخواهم
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
تاب و تب من از تو، توانم از تو
روشن شده چشم و دل و جانم از تو
فردا پُرم از حسرت این لحظه که باز
در صحن مطهرت بخوانم از تو
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
تنها نه من آوارهام اینجا امشب
آوارۀ تو هزارها جان بر لب
آرام و قرار از این نواحی رفته
آن روز که آواره شد اینجا زینب
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
در دیده که حسرت تماشا مانده
در سینه هزارها تمنا مانده
هنگام فراق است، فراقی جانکاه
من میروم اما دلم اینجا مانده
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
این دل شده هیأت اباعبدالله
آشفتۀ غربت اباعبدالله
یارب مچشان حرارت آتش را
بر زائر تربت اباعبدالله
شاعر/ یوسف رحیمی
با "سوز و ساز" همراه باشید:
| https://eitaa.com/Soozosaz |
#مناجات_امام_حسین علیه السلام
🔺دوبیتی پیاده روی اربعین
کبوتر میشوم تا آستانت
پرستویم به شوق آسمانت
سفر کردم من از دلبستگیها
که باشم خاک راه کاروانت
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
دوباره اشک و روضه، شور و هیأت
هوای پر زدن، شوق زیارت
اگر تا کربلا رفتی دل من
مشو راضی به کمتر از شهادت
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
نگاهی کن به چشم بیقرارم
که بارانیتر از ابر بهارم
فقط یک آرزو در سینه مانده
هوای دیدن ششگوشه دارم
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
چه بارانی دو چشم آسمان است
چه طوفانی دل این کاروان است
کنار قبر سالار شهیدان
همه جمعند و زینب روضهخوان است
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
#مرثیه_حضرت_زینب سلام الله علیها
🔺دوبیتی ایام اربعین
دلِ خون، حالِ خسته، اشکِ جاری
غریبی، بیپناهی، بیقراری
اسارت، آهِ غربت، روی نیلی
چهل روز و هزاران یادگاری
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
#مرثیه_حضرت_سکینه سلام الله علیها
🔺دوبیتی ایام اربعین
نگاه ابری اش دارد زمینه
شده دلتنگ مهتاب مدینه
پس از یک اربعین، سر باز کرده
کنار علقمه بغض سکینه
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
#مرثیه_حضرت_رقیه سلام الله علیها
🔺دوبیتی ایام اربعین
نوای ناله و غمها رقیه
گرفته کاروان دم: یا رقیه
رسیده اربعین بیقراری
همه برگشتهاند اما رقیه...
شاعر/ یوسف رحیمی
با "سوز و ساز" همراه باشید:
| https://eitaa.com/Soozosaz |
#مناجات_امام_حسین علیه السلام
🔺پیاده روی اربعین
همه از هر کجا باشند از این راه میآیند
به سویت ای امینالله خلقالله میآیند
صف جن و ملک با زائرانت همقدم هستند
به عشقت از عوالم، خیل خاطرخواه میآیند
زمین سرمست راه افتاد و بر ما راه آسان شد
زمین و آسمان با زائرانت راه میآیند
ببین شانه به شانه هم سفید و هم سیاه اینجا
به شوق دیدن تو پا به پا، همراه میآیند
گروهی غرق توصیفاند و مستِ مدح چشمانت
گروهی روضهخوان، با سیل اشک و آه میآیند
به شهرت میرسند و حال و روز شهر بارانی است
پر از بغضاند و نمنم تا دم درگاه میآیند
مدار عاشقی سقاست، آغاز طواف از اوست
به سوی آفتاب آنجا به اذن ماه میآیند
قیامت کردهای، انگار تصویریست از محشر
که دوشادوشِ هم نزدت گدا و شاه میآیند
شاعر/ سید محمدمهدی شفیعی
با "سوز و ساز" همراه باشید:
| https://eitaa.com/Soozosaz |
#مناجات_امام_حسین علیه السلام
🔺 جامانده های اربعین
شنیده بود که اینبار باز دعوت نیست
کشید از ته دل آه و گفت: قسمت نیست
بیا به داد دل تنگ ما برس ای عشق!
اگر که حوصله داری، اگر که زحمت نیست
غمیست در دل جاماندههای کربوبلا
که هرچه هست یقین دارم از حسادت نیست
میان ما که نرفتیم و رفتهها، شاید
تفاوتیست در آغاز و در نهایت نیست
همیشه آنکه نرفتهست بیقرارتر است
همیشه آنکه نرفتهست، کمسعادت نیست
و آن کسی که در این راه اهل دل باشد
مدام اهل گله کردن و شکایت نیست
خودش نرفت و دلش را پیاده راهی کرد
نباید این همه دل دل کند که فرصت نیست
شاعر/ مریم کرباسی
با "سوز و ساز" همراه باشید:
| https://eitaa.com/Soozosaz |
#مناجات_امام_حسین علیه السلام
🔺پیاده روی اربعین
عشقت مرا دوباره از این جاده میبرد
سخت است راه عشق ولی ساده میبرد
پای پیاده آمدم و شوق وصل تو
من را اگر چه از نفس افتاده، میبرد
دلهای عاشقان جهان کربلای توست
نام تو را هر عاشق آزاده میبرد
فریاد غربتت دل ما را تمام عمر
با کاروان نیزه از این جاده میبرد
این جاده دیده قافلۀ اشک و آه را
بر روی نیزهها سر خورشید و ماه را
دیدهست در تلاطم طوفان بیکسی
یک کاروان بنفشۀ بیسرپناه را
آن شب که ماند یاس سهساله میان راه
یک لحظه برنداشته از او نگاه را
در آخرین وداع غریبانۀ حرم
دیده عبور خواهری از قتلگاه را...
در باغ نیست غیر گل اشک و ارغوان
داغی نشانده بر دل آلالهها، خزان
اما گذشت هر چه که بود آن چهل غروب
برگشته سوی کربوبلا باز کاروان
با کاروان غربت از این جاده آمدیم
ما را رسانده قافلۀ تو به آسمان
حالا رسیدهایم... سحرگاه جمعه است
«عجل علی ظهورک یا صاحب الزمان»
شاعر/ یوسف رحیمی
با "سوز و ساز" همراه باشید:
| https://eitaa.com/Soozosaz |
#مناجات_امام_حسین علیه السلام
🔺بحرطویل برای پیاده روی اربعین
سلام ای خسته زائرها و ای تشنه مسافرها
سلام ای چشم بر راه شما چشم مجاورها
سلام ای قطرههای راهی دریا
سلام ای ماهی دریا
نمیبینید در دربار اربابم گدا محتاجتر از من
به این آب و هوا محتاجتر از من
به چای كربلا محتاجتر از من
دلم تنگ است دلتنگ حرم هستم
از ایوان نجف پای پیاده راه افتادم
میان موج مردم بین جاده راه افتادم
بدون كولهباری صاف و ساده راه افتادم
كنار مادری كه سالخورده
یا كنار كودكی كه بار اول در مسیر كربلا
برخاسته یا كه زمین خورده
دلم موكب به موكب میرود دنبال یك روضه
كنار موكب مولا به شوق میثم تمار
سر، بر دار خواهد رفت
كنار موكب زهرا دلم بین در و دیوار خواهد رفت
كنار موكب بیتالحسن زخم جگر میسوخت
كنار موكب اكبر پدر هم با پسر میسوخت
كنار موكب اصغر گلویم …آه
كنار موكب سقا، عمویم…آه
كنار موكب طفل سهساله پای زائر غرق تاول شد
كنار موكب ارباب، عاشق رو به مقتل شد
چه میشد در میان راه میمردم
چه میشد آه… میمردم
ستونها را شمردم
این ستون آخرین است و
نگاهم به ستون خیمهها آری یل امالبنین است و
به دست زائران تو زیارتنامههای اربعین است و
الهی شكر…
شاعر/ سعید پاشازاده
با "سوز و ساز" همراه باشید:
| https://eitaa.com/Soozosaz |
#مناجات_امام_حسین علیه السلام
🔺پیاده روی اربعین
ای سمت خود کشانده خواص و عوام را
دریاب این سپاه پیاده نظام را...
هر کس سلام داد تو را در سفر، گرفت
در موکب نخست، جواب سلام را
از دست خادمان تو نوشید هر که چای
یکجا چشید لذت شُرب مدام را...
گفتم که «السلامُ عَلی مَن بَکَتهُ…» برد
اشک علیالدوام ، قوام کلام را
«ما آزمودهایم در این شهر بخت خویش»
ما قابلیم نوکری این امام را
پای پیاده آمدم و روی من سیاه!
پای برهنه نیستم این چند گام را
با دست خالی آمدم و روی من سیاه!
چیزی نبود قابل عرض این مقام را
مصراع آخر است، رسیدیم کربلا
باید چه کرد این همه حُسن ختام را؟
شاعر/ محمدحسین ملکیان
با "سوز و ساز" همراه باشید:
| https://eitaa.com/Soozosaz |
#مرثیه_امام_حسین علیه السلام
🔺پیاده روی اربعین
تمام طول راه را دویدم و گریستم
نپرس توی کوچهها چه دیدم و گریستم
برای مشک پارهای برای گوشوارهای
و کاسه کاسه آب که خریدم و گریستم
به آسمان نگاه کردم و دوباره سوختم
تمام طول جاده خار چیدم و گریستم
میان کوچههای کوفه ساعتی قدم زدم
صدای شیون تو را شنیدم و گریستم
تو با کدام درد بیحساب میگریستی
که من هزار بار لب گزیدم و گریستم
هزار بار دیدهام غروب قتلگاه را
هزار بار نوحه آفریدم و گریستم
اگر چه میروم دلم پر از هوای کربلاست
اگر از این دیار پا کشیدم و... گریستم
شاعر/ ساجده جبارپور
با "سوز و ساز" همراه باشید:
| https://eitaa.com/Soozosaz |
#مناجات_امام_زمان عجل الله فرجه الشریف
🔺پیاده روی اربعین
باز هم اربعین رسیده بیا
باز هم از تو بیخبر ماندم
عاشقانت زیارتت کردند
من ولی باز پشت در ماندم...
دیدن تو به من نمیآید
تو کجا و نگاه هر جایی
من اگر آنچه خواستی باشم
تو سراغم به خواب میآیی؟...
خواستم تا ببینمت در خواب
به نگاهم اجازه داده نشد
خواستم تا به کربلا بروم
با رفیقان خود پیاده، نشد!
بین آن کاروان و جمعیت
چه کسی با تو همقدم شده است؟
خوش به حال کسی که با گریه
با شما راهی حرم شده است
در حرم روضهخوان خودت هستی
روضهٔ کاروان جان بر لب
بین روضه بلند میگویی:
به فدای تو عمهجان زینب...
شاعر/ مجتبی شکریان
با "سوز و ساز" همراه باشید:
| https://eitaa.com/Soozosaz |
#مناجات_امام_حسین علیه السلام
🔺پیاده روی اربعین
رسیدهام به تو اما گریستم تا تو
تمام فاصله را جاده را اتوبان را
نگاه من همۀ راه تا به تو برسد
کشانده است به دنبال خویش باران را
ولی نخواسته در بین راه سوزاندم
دل اهالی محروم چند استان را
بر آن سرم که کنار ضریح یاد کنم
ولو به قدر نگاهی تمام آنان را
نگاههای پر از حسرت کشاورزان
میان دشت تکانهای دست چوپان را
و آن غریبه که در قهوهخانۀ سر راه
همان که خم شد و بوسید تکۀ نان را
همان که نام تو را برد زیر لب وقتی
که روی میز غذا میگذاشت لیوان را
همان که گفت به آقا بگو غلط کردم
بگو ببخشد، رانندۀ بیابان را
بگو از آنچه که میداند او پشیمانم
خودش نشان دهد ای کاش راه جبران را
چقدر بغض، چقدر آه با خود آوردم
و التماس دعاهای مرزداران را
خلاصه این که به قول رفیق شاعرمان
«چقدر سخت گذشتیم مرز مهران را»
نجف شروع زمین بود و ابتدای سفر
نجف به روی سر من گرفت قرآن را
مرا گرفت در آغوش، موکب اول
منِ دچار تحیر، منِ پریشان را
در این طریق فقط میزبان به سجده شدهست
که توتیا بکند خاک پای مهمان را
فقط حسین به آغوش هم رسانده چنین
برادران تنی را، عراق و ایران را
چه با غرور نشاندند روی سینهٔ خود
عمودها همه تصویری از شهیدان را
قدم قدم غم تو زنده میکند دل را
خدا زیاد کند این غم فراوان را
یکی گرفته پدر را به روی دوش خودش
یکی کشانده به سویت عصازنان جان را
چه جذبهایست در آغوش تو که اینگونه
کشاندهای به تماشا جهانِ حیران را
زمین به سوی تو برخاستهست، میخواهد
به ما نشان بدهد رستخیز انسان را
در ازدحام تو گم کردهام خودم را هم
در ازدحام ندیدم عمود پایان را
تو را گرفته در آغوش خویش ششگوشه
چنان که جلد طلاکوب، متن قرآن را
از این حرم به حرمهای دیگری راه است
اگر که باز کنی چشمِ غرق باران را
دوباره داغ دلم تازه شد کنار ضریح
خدا کند که بسازیم قبر پنهان را
برای حضرت زهرا ضریح میسازیم
و دست فرشچیان طرح میزند آن را
شاعر/ سیدحمیدرضا برقعی
با "سوز و ساز" همراه باشید:
| https://eitaa.com/Soozosaz |
#مناجات_امام_حسین علیه السلام
🔺پیاده روی اربعین
هوا پر شد از عطر نام حسین
به قربان عطر پراکندهاش
چه سرمست و شورآفرین میرود
سپاهی به دیدار فرماندهاش
هوایی شدم، مقصدم کربلاست
کجا از همین سرزمین بهتر است؟
برای رسیدن به آغوش تو
هوای خوش اربعین بهتر است
چه باکیست از پای تاول زده
به عشق تو طی میشود این مسیر
نماندهست چیزی به کربوبلا
امیری حسینٌ و نعم الامیر
غریبم به آغوش تو دلخوشم
اسیرم به عشقت شدم مبتلا
در این روزها آرزویم شده
فقط کربلا کربلا کربلا
مرا مادرم از همان کودکی
به شیرینی نام تو شیر داد
پدر با خودش برد هیأت مرا
به من مهر و سربند و زنجیر داد
دلم خوش به داروی دیدار توست
حبیبم حسین و طبیبم حسین
غریبانه در کربلا خفتهای
نگاهی به من کن، غریبم حسین
قدم میگذاری به صحن بهشت
به یاد شهیدان والامقام
بگو با دلی عاشق و بیقرار
به لبهای عطشان مولا سلام
شاعر/ ناصر حامدی
با "سوز و ساز" همراه باشید:
| https://eitaa.com/Soozosaz |
#مناجات_امام_حسین علیه السلام
🔺پیاده روی اربعین
سخنی ز کرب و بلا بگو، نفسی از آنچه که دیدهای
دو سه بیت تازه و تر بخوان، که چه دیدهای، چه شنیدهای
چه خوش آن که موسم اربعین، برسد به موکب واپسین
به زیارت شه ملک دین، تو رسیدهای که رسیدهای
چه خبر ز خیل پیادهها، ز دعای هر شب جادهها
که خدا کند شب عمر ما، برسد به وصل سپیدهای
به دعای «کنت معک»خوشی؟ دل من اگر به محک خوشی
نروی اگر سوی نینوا، ز سبوی حق نچشیدهای
دو قدم به تاول پا برو، دو قدم به قد دوتا برو
که از آن به سجده تو سربلند و سبک پری، که خمیدهای
همه خواهشم بود از خدا، که شوم شهید ره ولا
ولی آه از این دل مبتلا، دل از قفس نرهیدهای...
شاعر/ محمدجواد شاهمرادی
با "سوز و ساز" همراه باشید:
| https://eitaa.com/Soozosaz |
#مناجات_امام_حسین علیه السلام
🔺مسمّط برای پیاده روی اربعین
با پای سر به سِیْر سماوات میرویم
احرام بستهایم و به میقات میرویم
تا بارگاه قبلهٔ حاجات میرویم
قسمت اگر شود به ملاقات میرویم
میقات ما حسین، ملاقات ما حسین
زانو زدیم پیر و جوان بر زمین تو
ما حلقه بستهایم به دور نگین تو
ما را کشانده است کجاها طنین تو
افتادهایم در گذر اربعین تو
ای واژه واژه نام تو صد ماجرا حسین
ما چون کبوتران حرم پر شکستهایم
از آشیان گذشته و از خود گسستهایم
چون صیدهای زخمی در خون نشستهایم
یعنی که دل به لذت دیدار بستهایم
مرهم حسین، صبر حسین و شفا حسین
ای جان شرحه شرحه بگو ماجرا چه بود
راز به خون تپیدن خون خدا چه بود
آن جوشش صدای تو در کربلا چه بود
دادی بها به خون خودت، خونبها چه بود
ای خون پاک تو، همهدم خونبها حسین
با بادها بگو که هوایم هوای توست
با نایها بگو که نوایم نوای توست
بغضی که در تلاوت در خون رهای توست
سودای آتشیست که بر خیمههای توست
ای تا ابد، نوای من بینوا حسین
گلزخمها شکفته شده روی پیکرت
چون کعبه فوجِ تیغ گرفتهست در برت
بعد از تو دشت، یکسر«إِذَا الشَّمْسُ کُوِّرَت»
بالا سرت، بلند سرت، تا خدا، سرت
بر ما چه رفته است به شوق تو «یا حسین»
شاعر/ ابراهیم قبلهآرباطان
با "سوز و ساز" همراه باشید:
| https://eitaa.com/Soozosaz |
#مرثیه_حضرت_زینب سلام الله علیها
🔺ایام اسارت
از آن ساعت که خود را ناگزیر از تو جدا کردم
تو بر نی بودی و دیدی چهها دیدم، چهها کردم
گمان بر ماندن و قبر تو را دیدن نمیبردم
ولی فیض زیارت را تمنّا از خدا کردم
به یادم مانده آن روزی که میجستم تو را اما
تنت پیدا به زیر سنگ و تیر و نیزهها کردم
تو را ای آشنایِ دل اگر نشناختم آن روز
مرا اکنون تو نشناسی، وفا بین تا کجا کردم
تن چاک تو را چون جان گرفتم در برم اما
برای حفظ اطفالت، تو را آخر رها کردم
بهسان شمع، آبم کرد بانگ آبآب تو
اگرچه تشنه بودم چشمههای چشم وا کردم
میان خیمههای سوخته همچون دلم آن شب
نماز خود نشسته خواندم و بر تو دعا کردم
شکسته جای مُهرت را، ز بیمهری به نی دیدم
شکستم فرق خویش و اقتدا بر مقتدا کردم
ولی هرگز ندادم عجز را ره در حریم دل
سخنرانی میان دشمنان چون مرتضی کردم
شاعر/ علی انسانی
با "سوز و ساز" همراه باشید:
| https://eitaa.com/Soozosaz |
#مرثیه_حضرت_زینب سلام الله علیها
🔺ایام اسارت
ز نینوای تو رفتم چو نی، نوا کردم
چنان که بادیهها را چو نینوا کردم
به هر کجا که نشستم گریستم ز غمت
به هر طرف که دویدم تو را صدا کردم
ز خارهای مغیلان بپرس کز داغت
چقدر اشک فشاندم، چه نالهها کردم
طواف پیکر بیسر به زیر خنجرها
زیارت سرِ بیتن به نیزهها کردم
نتیجه دادن خونت به عهدهٔ من بود
که صبر کردم و بر عهد خود وفا کردم
تو خواستی به نماز شبت دعا گویم
تو را به جان تو در هر نفس دعا کردم
به نیزه، خواندنِ قرآنِ تو رُبود دلم
اگرچه سوختم از غم ولی صفا کردم
به دست بسته بسی تازیانه خوردم تا
طناب ظلم ز دست سکینه وا کردم...
شاعر/ سیدرضا مؤید
با "سوز و ساز" همراه باشید:
| https://eitaa.com/Soozosaz |
#مرثیه_حضرت_زینب سلام الله علیها
🔺ایام اسارت
ما را که غیر داغ غمت بر جبین نبود
نگذشت لحظهای که دل ما غمین نبود
هرچند آسمان به صبوری چو ما ندید
ما را غمی نبود که اندر کمین نبود
راهی اگر نداشت به آزادی و امید
رنج اسارت، این همه شورآفرین نبود
ای آفتابِ محمل زینب! کسی چو من
از خرمن زیارت تو خوشهچین نبود
تقدیر با سر تو مرا همسفر نبود
در این سفر، مقدّر من غیر از این نبود
گر از نگاه گرم تو آتش نمیگرفت
در شام و کوفه، خطبهٔ من آتشین نبود
در حیرتم که بیتو چرا زندهام هنوز
عهدی که با تو بستم از اول، چنین نبود
ده روزهٔ فراق تو عمری به ما گذشت
یک عمر بود هجر تو، یک اربعین نبود
شاعر/ محمدجواد غفورزاده
با "سوز و ساز" همراه باشید:
| https://eitaa.com/Soozosaz |
#مرثیه_حضرت_زینب سلام الله علیها
🔺ایام اسارت
آنچه از من خواستی با کاروان آوردهام
یک گلستان گل به رسم ارمغان آوردهام
از در و دیوار عالم فتنه میبارید و من
بیپناهان را بدین دارالامان آوردهام
اندر این ره از جرس هم بانگ یاری برنخاست
کاروان را تا بدینجا با فغان آوردهام
تا نگویی زین سفر با دست خالی آمدم
یک جهان درد و غم و سوز نهان آوردهام
قصهٔ ویرانه شام ار نپرسی خوشتر است
چون از آن گلزار، پیغام خزان آوردهام
دیده بودم تشنگی از دل قرارت برده بود
از برایت دامنی اشک روان آوردهام
تا به دشت نینوا بهرت عزاداری کنم
یک نیستان ناله و آه و فغان آوردهام
تا نثارت سازم و گردم بلاگردان تو
در کف خود از برایت نقد جان آوردهام
تا دل مهرآفرینت را نرنجانم ز درد
گوشهای از درد دل را بر زبان آوردهام
شاعر/ محمدعلی مجاهدی
با "سوز و ساز" همراه باشید:
| https://eitaa.com/Soozosaz |
#مرثیه_حضرت_زینب سلام الله علیها
🔺ایام اسارت
رفتم من و، هوای تو از سر نمیرود
داغ غمت ز سینهٔ خواهر نمیرود
برخیز تا رویم برادر، که خواهرت
تنها به سوی روضهٔ مادر، نمیرود
سوز گلوی خشک تو! اندر لب فرات
ما را زِ یاد تا لب کوثر نمیرود
تا گوشهٔ لحد شودم جا، ز خاطرم
کنج تنور خولی کافر نمیرود
بزم یزید و طشت زر و چوب خیزران
هرگز ز یاد زینب مضطر نمیرود...
شاعر/ جودی خراسانی
با "سوز و ساز" همراه باشید:
| https://eitaa.com/Soozosaz |