🍃🍃
بُوَد آیا که خرامان ز دَرَم بازآیی؟
گره از کار فروبستهٔ ما بگشایی؟
نظری کن، که به جان آمدم از دلتنگی
گذری کن، که خیالی شدم از تنهایی
گفته بودی که بیایم، چو به جان آیی تو
من به جان آمدم، اینک تو چرا مینایی؟
بس که سودای سر زلف تو پختم به خیال
عاقبت چون سر زلف تو شدم سودایی
همه عالم به تو میبینم و این نیست عجب
به که بینم؟ که تویی چشم مرا بینایی
پیش ازین گر دگری در دل من میگنجید
جز تو را نیست کنون در دل من گنجایی
جز تو اندر نظرم هیچ کسی میناید
وین عجب تر که تو خود روی به کس ننمایی
گفتی: «از لب بدهم کام عراقی روزی»
وقت آن است که آن وعده وفا فرمایی
عراقی
https://eitaa.com/TAMASHAGAH
«إبتَسم؛ فَلَن یَتغیّر العالم بِحُزنک»
بخند که جهان
با اندوهِ تو دگرگون نمیشود...
#جبران خلیل جبران
https://eitaa.com/TAMASHAGAH
"تا شهد تو در میانه بینم"
عمری است که
می خواهم با "تو"خلوتی
داشته باشم
که "من" در آن میانه نباشم🕊
https://eitaa.com/TAMASHAGAH
ای درویش بهُش باش آنچه بخودی خود زخم بر وجودت میاندازد...
برای آنست تا "توئیِ" تورا در تو پست سازد ،بلکه نیست کند و بخودی خودت هست کند .
اگر عاشقی و در عشق صادقی، خود را هدف ساز و در مقابلۀ نظر معشوق دار
اگر خواهد تیر جفا در تو اندازد و
اگر خواهد نیزۀ وفا اندازد.
ترا همين بس بود که او در زمان انداختن روی به تو آورد و نظر بر تو دارد،
عجب اهل عالم را روی بدو و او را به تو،
زهی پادشاهی نامتناهی که ترا بود تعیّن تو در هدف بودن و توجه او بتو در انداختن نه خرد، کاریت فهم این از ذوق باید و قبول این را شوق،
آن نقد که تو او را علم خوانی و آن بضاعت که تو آن را عقل دانی درین بازار رواجی ندارد:
از نقد وجود من هدف سازی تو
بس ناوک قهر در من اندازی تو
خوش باشدم آن مقام کز مرکب حسن
بی واسطه ای بسوی من تازی تو
#لوایح
#عین_القضات_همدانی
https://eitaa.com/TAMASHAGAH