eitaa logo
تماشاگه راز
283 دنبال‌کننده
4هزار عکس
1.5هزار ویدیو
20 فایل
اینجاپاتوق 👇🏻 شعر قطعات لطیف ادبی عکس نوشته ها طنز های اجتماعی و اندکی موسیقی فاخر است اگه دوست داشتید مطالب ما رو با لینک کانال منتقل کنید ! از همکاری شما صمیمانه ممنونم✍🏻🍒✍🏻
مشاهده در ایتا
دانلود
✨🍃✨🍃✨ راست نتوانم گفتن! راست نتوانم گفتن که من راستی آغاز کردم، مرا بيرون کردند! اگر تمام راست کنمی به‌يک‌بار همه شهر مرا بيرون کردندی! تو را يک سخن بگويم: اين مردمان به‌نفاق خوش‌دل و به‌راستی غمگين می‌شوند! او را گفتم: مردی بزرگی و در عصر يگانه‌ای! خوش‌دل شد و دست من گرفت و گفت: مشتاق تو بودم! و پارسال با او راستی گفتم. خصم من و دشمن من شد! عجب نيست اين؟! با مردمان به‌نفاق بايد زيست تا در ميان ايشان خوش باشی. راستی آغاز کردی به‌کوه و بيابان می‌بايد رفت! و در همه‌ دوران‌ها حقیقتِ حق‌ این‌چنین‌ پنهان مانَد! شمس‌ تبریزی امام علی(ع) در خطبه متقین در وصف پرهیزگاران فرمود: «پرهيزگاران را در اين جهان فضيلت‌هاست. گفتارشان صواب، پوشش و راه و رسمشان اعتدال و رفتارشان تواضع و فروتنى است. از هر چه خدا بر آن‌ها حرام كرده است چشم پوشیده و گوش بر دانستن علم نافع نهاده‌اند. ... دنيا در طلب آن‌هاست و آن‌ها از دنيا گريزان‌اند. دنیا به اسارتشان گيرد و آنان جان‌هاى خويش فديه دهند تا از اسارت برهند.» آری، راه یکی است و آن هم راستی است! آوارگی و کوه و بیابانم آرزوست! https://eitaa.com/TAMASHAGAH
سايه‌ی بی‌ادبی خیمه چو زد بر سرِ ما خارها رُست ز گلزارِ ادب‌پرورِ ما دلقكان تكیه چو بر مسندِ ساقی بزدند پر شد از باده‌ی آلوده به سم ساغرِ ما بس‌كه با صورتِ حق سيرتِ باطل دیدیم جلوه‌ی نورِ خدا هم نشود باورِ ما فضل خاموش و مريدانِ فضيحت به خروش عجب از حوصله‌ی آن‌كه دهد كیفرِ ما https://eitaa.com/TAMASHAGAH
ماجرای من و تو، باورِ باورها نیست ماجراییست که در حافظهِ دنیا نیست نه دروغیم نه رویا نه خیالیم نه وَهم ذاتِ عشقیم که در آینه ها پیدا نیست تو گُمی درمن و من درتو گُمم باورکن جز دراین شعر نشان و اثری ازما نیست شب که آرام تر از پلک تو را میبندم بادلم طاقت دیدارِ تو تا فردا نیست من و تو ساحل و دریای هَمیم اما نه! ساحل اینقدر که درفاصله با دریا نیست...
در چرخه روزگار بزرگ‌ترین تهدید، خطر از دست دادن خود است. به قدری بی‌ سر و صدا رخ می‌دهد که انگار هیچ اتفاقی نیفتاده است. مرا در بر بگیر ای عشق ! که خویش را به آسانی از دست ندهم . https://eitaa.com/TAMASHAGAH
هر چه گويم عشق را شرح و بيان چون به عشق آيم خجل باشم از آن گر چه تفسير زبان روشنگر است ليك، عشق بی زبان روشن تر است چون قلم اندر نوشتن می شتافت چون به عشق آمد، قلم بر خود شكافت عقل در شرحش چو خر در گل بخفت شرح عشق و عاشقی، هم عشق گفت حضرت مولانا عشق را تعريف نشدنی و وصف ناپذير می داند. چنانکه می فرماید: در نگنجد عشق در گفت و شنيد عشق دريايي است قعرش ناپديد و در حكايت اياز می آورد: شرح عشق ار من بگويم بر دوام صد قيامت بگذرد و آن ناتمام اين كه عشق تعريف ناپذير و وصف ناشدنی است تنها سخن مولانا نيست بلكه ديگر بزرگان عرفان نيز بر همين باورند. حضرت عين القضات همدانی می فرماید: " عشق در زير عبارت در نمی آيد تا فارغان عشق از آن نصيبی يابند. "( تمهيدات) يا به قول حضرت احمد غزالی: " نهايت علم ساحل عشق است و شخص تا در ساحل عشق است ممكن است سخنی در باره عشق نصيب وی شود و چون قدم پيش نهد و در درياي عشق غرق شود ، ديگر علمی نمی ماند كه به عشق علم يابد و از آن خبر دهد. "(مجموعه آثار فارسی احمد غزالی) خلاصه اين كه هر چند عشق را از آن جهت می شناسيم كه در زبان وجود دارد، اما وجود آن چنان اسرار آميز و پر از تضاد و تناقض های ذاتی است كه هرگز در قفس زبان اسير نمي شود و به قول مولانا در ديوان شمس، عشق خود راه بيان آدمی را قطع می كند: عجب ای عشق، چه جفتی؟ چه غريبی؟ چه شگفتی؟ چه دهانم بگرفتی، به درون رفت بيانم حال اين موجود شگفت انگيز كه اسير زبان نمی شود چگونه در قيد تحرير در آيد؟ چون قلم در عشق سبحانی رسيد هم قلم بشكست و هم كاغذ دريد شايد بتوان گفت به خاطر ماهيت و ذات تناقض آميز عشق كه هم نيش است و هم نوش ، هم اسارت است و هم آزادی ، هم بندگی است و هم خداوندی، هم درد است و هم درمان و بسيار از اين گونه موارد، سخن درباره ی عشق، به جای بيان عشق بيشتر به كتمان عشق منجر می شود و تمام آن چه در كتابهای ادبی و عرفانی درباره ی عشق آمده است، در واقع ، در باره ی اوصاف و تاثيرات عشق و افعال و احوال عاشقان است، نه در باره ی نفس و ماهيت وصف ناپذير عشق. پس عشق بی زبان روشن تر است و بقول حضرت مولانا در دیوان شمس، شرح آن را هم بايد از خود عشق پرسيد. ✨🍃 https://eitaa.com/TAMASHAGAH
"عليک بقلبک" ! بر تو باد به دلِ تو يعنی : بر تو باد که دايم، دل حاضر داری تا غير در او راه نيابد اویس قرنی https://eitaa.com/TAMASHAGAH
5.89M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
♥️ گفتم‌‌ ای‌مرشد‌ِ میخانه‌ی‌ عشق دو‌سه‌پیمانه‌ مرا‌ مهمان‌کن احتیاجم‌ همه‌مستی‌است، دلم‌پر‌خون‌ است تو‌ بیا‌ بر‌ دل‌ یک‌ عاشق‌ِزار یک‌نفس‌احسان‌کن ... برشی از برنامه با حضور https://eitaa.com/TAMASHAGAH
ما خداوند را در آسمان‌ها جستجو کرده‌ایم! ولی چرا لبخند او را روی چمنزار ندیده‌ایم یا در رمیدن گلۀ گوسفندان تپش قلب او را نشنیده‌ایم چرا های‌های گریستن او را در ریزش باران ندیده گرفته‌ایم و چرا در گرمی دست‌های معشوق به او سلامی نکرده‌ایم؟! 🍃🍃🍃 https://eitaa.com/TAMASHAGAH