🌷🍃🌷🍃
🍃🌷همه می پرسند :
چیست در زمزمه ی مبهم آب؟
چیست در همهمه دلکش برگ؟
چیست در بازی آن ابر سپید،
روی این آبی آرام بلند،
که تو را می برد این گونه به ژرفای خیال
چیست در خلوت خاموش کبوتر ها؟
چیست در کوشش بی حاصل موج؟
چیست در خنده ی جام؟
که تو چندین ساعت،
مات و مبهوت به آن می نگری!؟
نه به ابر،
نه به آب دریا،
نه به برگ،
نه به این آبی آرام بلند،
نه به این خلوت خاموش کبوتر ها،
نه به این آتش سوزنده که لغزیده به جام،
من به این جمله نمی اندیشم.
من ، مناجات درختان را ،هنگام سحر،
رقص عطر گل یخ را با باد،
نفس پاک شقایق را در سینه ی کوه،
صحبت چلچله ها را با صبح،
نبض پاینده ی هستی را در گندم زار،
گردش رنگ . طراوت را در گونه ی گل،
همه را می شنوم،
می بینم.
من به این جمله نمی اندیشم!
من به تو می اندیشم
ای سراپا همه خوبی،
تک و تنها به تو می اندشم.
همه وقت
همه جا
من به هر حال که باشم به تو می اندیشم.
تو بدان این را ،تنها تو بدان!
تو بیا
تو بمان با من ،تنها تو بمان!
جای مهتاب به تاریکی شب تو بتاب
من فدای تو،به جای همه گل ها تو بخند.
اینک این من که به پای تو درافتادم باز
ریسمانی کن از آن موی دراز،
تو بگیر،
تو ببند!
تو بخواه پاسخ چلچله هارا ،تو بگو!
قصه ابر هوا را ،تو بخوان!
تو بمان با من ،تنها تو بمان
در دل ساغر هستی تو بجوش
🍃🌷من همین یک نفس از جرعه ی جانم باقی ست،
آخرین جرعه ی این جام تهی را تو بنوش
🍃🌷فریدون مشیری
@TAMASHAGAH
الهی!
بر سر از خجالت گرد داریم و در دل از حسرت درد و رُخ از شرم گناه زرد داریم.
منم بندهٔ عاصیم رضای تو کجاست
تاریک دلم نور و ضیای تو کُجاست
ما را تو بهشت اگر بطاعت بخشی
آن بیع بود لُطف و عطای تو کجاست
#خواجه عبدالله انصاری
@TAMASHAGAH
نیست شدم در تو ، از آنم همه تو
از هر طریقی که میروی , ناگزیر به گم کردن خود در آن یگانه خواهی بود . تسلیم , فقط وقتی کامل است که به مرحله ی « همه چیز تویی »و « اراده ی تو عملی گردد » برسی .
@TAMASHAGAH
ما دست تو را خواجه بخواهیم کشیدن
وز نیک و بدت پاک بخواهیم بریدن
هر چند شب غفلت و مستیت دراز است
ما بر همه چون صبح بخواهیم دمیدن
در پرده ناموس و دغل چند گریزی
نزدیک رسیدهست تو را پرده دریدن
هر میوه که در باغ جهان بود همه پخت
ای غوره چون سنگ نخواهی تو پزیدن
رحم آر بر این جان که طپان است در این دام
نشنود مگر گوش تو آواز طپیدن
چشمیست تورا دردل و آن چشم به درد است
پس چیست غم تو بجز آن چشم خلیدن
چون می خلد آن چشم بجو دارو و درمان
تا بازرهی از خلش و آب دویدن
داروی دل و دیده نبودهست و نباشد
ای یوسف خوبان بجز از روی تو دیدن
هین مخلص این را تو بفرما به تمامی
که گفت تو و قول تو مزد است شنیدن
#مولانایجان
@TAMASHAGAH
💫
الهی!
شکرت که دلم را به شروق جمالت
و سیر در نور کمالت
نورانی کردهای
#علامه_حسن_زاده
@TAMASHAGAH
🍁
ای باغبان ای باغبان
آمد خزان آمد خزان
بر شاخ و برگ از درد دل
بنگر نشان بنگر نشان
#حضرت_مولانا
@TAMASHAGAH
🔅
خاک، عاشقی میداند
گریه میکند
رنج میکشد
و صبر میکند
سر به آستان مرگ میگذارد
بر شانههایش میگرید
اما نمیمیرد
خاک، عاشقی صبور است
بر برگهای پاییز بوسه میزند
تقدیرِ جهان را عوض میکند
جوانهها را بیدار
و درختها را خواب میکند
اما خود، هرگز نمیخوابد
خاک
عاشقی صبور است
که سالها و سالها
برای آسمان صبر میکند
و من، همانم
که از خاک آمدهام
چون خاک عاشقم
و چون خاک، روزی،
صبوری را خواهم آموخت
📚قلب تو شاعری است،
#جبران_خلیل_جبران،
ترجمهی چیستا یثربی، ص۴۹
@TAMASHAGAH
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💫🕊
زندانیِ اندوهِ تعلّق نتوان بود
بیدل! دلت از هرچه شود تنگ، برون آ
#بیدل_دهلوی
@TAMASHAGAH