آورده اند که، عارفی معروف به نانوایی رفت و چون لباس درستی نپوشیده بود نانوا به او نان نداد و عابد رفت.
مردی که آنجا بود عابد را شناخت
به نانوا گفت این مرد را می شناسی؟
گفت : نه
مرد گفت : فلان عابد بود
نانوا گفت : من از مریدان اویم
دنبالش دوید و گفت می خواهم شاگرد شما باشم ، عابد قبول نکرد
نانوا گفت اگر قبول کنی من امشب تمام آبادی را طعام می دهم ، عابد قبول کرد
وقتی همه شام خوردند
نانوا گفت : سرورم دوزخ یعنی چه؟
عابد پاسخ داد : دوزخ یعنی اینکه تو برای رضای خدا یک نان به بندۀ خدا ندادی ولی برای رضایت دل بندۀ خدا یک آبادی را نان دادی...
🍀🍀
بگذار دشمن خود را بفريبد و از پيوند تاريخي ما با عاشورا غافل بماند.
اگر امام تنها نماند اسلام هم پيروز خواهد شد،
و ما اهل كوفه نيستيم كه امام را تنها بگذاريم.
کتاب گنجینه ی آسمانی / ص 64
آقا سید مرتضی🌹
🍃💐
در میان آفتاب و دل
مرز مشترک کجاست؟
چشمهای من
میزبان نقشه هاست:
نقشهها و مرزهای روبهرو
مرزهای درد، آرزو
مرزهای مبهم خیال
مرزهای ممکن و محال
نقشههای فاصله،
مرزهای خاکی و غریب
بین آفتاب و دل کشیدهاند
مرزهای شرقی دلم کجاست؟...
#قیصر_امین_پور
🍀🍀
🍃💐
ای ز عشقت این دل دیوانه خوش
جان و دردت هر دو در یک خانه خوش
گر وصال است از تو قسمم گر فراق
هست هر دو بر من دیوانه خوش
من چنان در عشق غرقم کز توام
هم غرامت هست و هم شکرانه خوش
دل بسی افسانهٔ وصل تو گفت
تا که شد در خواب ازین افسانه خوش
گر تو ای دل عاشقی پروانهوار
از سر جان درگذر مردانه خوش
نه که جان درباختن کار تو نیست
جان فشاندن هست از پروانه خوش
#عطار نیشابوری
🍃💐
دوستترت دارم از هر چه دوست
ای تو به من از خود من خویشتر
دوستتر از آنکه بگویم چقدر
بیشتر از ؛ بیشتر از؛ بیشتر...
#قیصر_امین_پور
🍃"سبزي را بهایي ست به غايت سرخ"
🥀
آن مرد عاشق بود.
آن بازي عشق و آن حريف خدا.
دور، دور آخر بود و بازي به دستخون رسيده بود.
آن مرد زمين را سبز مي خواست.
دل را سبز مي خواست و انسان را سبز، زيرا بهشت سبز است و روح سبز و ايمان سبز...
اما سبزي را بهايي است به غايت سرخ، و بازي به غايتش رسيده بود، به غايتي سرخ.
و از اين رو بود كه آن مرد، سرخ را برگزيد، كه عشق سرخ است و آتش سرخ و عصيان سرخ.
🥀
و از ميان تمامي سرخان،
خون را برگزيد.
نه اين خونِ رام آرام سر به زير فروتن را، آن خون عاصيِ عاشق را.
آن خون كه فواره است و فرياد.
او خون خويش را برگزيد كه بازي سخت سرخ و سخت خونين بود.
🌿🥀🌿
تركش كنيد و تنهايش بگذاريد كه شما را ياراي ياري او نيست.
اين بازيِ آخر است و نه جوشن به كار مي آيد و نه نيزه و نه شمشير و نه سپر.
ديگر نه طمع بهشت و نه ترس دوزخ و نه هول رستاخيز. برويد و برداريد و بگريزيد.
ديگر پيراهنتان پاره نخواهد شد، تنتان، پاره پاره خواهد شد.
كيست؟
كيست كه با تن پاره پاره بماند؟
ديگر غنيمتي نصيبتان نخواهد شد، قلب شرحه شرحه تان،غنيمت ديگران خواهد شد. كيست؟
كيست كه با قلب شرحه شرحه بماند؟
اين عزيمت را ديگر بازگشتي نيست، زيرا كه آن يار، گلو را بريده دوست دارد و سر را بر نيزه و خون را پاشيده بر آسمان.
🥀
كيست؟
كيست كه با گلوي بريده و خون پاشيده بر آسمان، بماند؟
وقتي بنده ايد و او مالك، بازي اين همه سخت نيست.
وقتي عابديد و او معبود، بازي اين همه سخت نيست.
اما آن زمان كه عاشقيد و او معشوق، يا آن هنگامه كه او عاشق است و شما معشوق، بازي اين چنين سخت است و اين چنين سرخ و اين چنين خونين.
و بازي عاشقي را نخواهيد برد، جز به بهاي خون خويش.
🥀
آن مرد حسين بود و آن بازي كربلا و آن يار، خدا.🍃
#عرفان_نظرآهاري
🍃💐
هر آنچه را كه بتوانی درجهان درونی ات ببينی، می تواني آن را
درجهان بيرونی ات متجلي كني.
خدا را در درونت نظاره گرباش
تاجلوه حق شوي و
هر عملت جلوه شهادت به خدای هميشه زنده باشد✋
🍃💐
من بی تو در غریب ترین شهر عالمم
بی من تو در کجای جهانی ...
که نیستی
#غلامرضا_طریقی
🍃🌸
دیوانِه تَرین دلبَــــر
این شَهــر تو بــــودی
ای وای بِه حـال
دلِ دیوانِه پَسَــندَم...
#مولانا
✨✨✨
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
پرنده را تصدیق کن ،
رازی است بزرگ ،
نادیده اش مگیر
نغمههای او هیچگاه
سرد نیست ،
حتی آنگاه که آفتاب به زمستان باخته است ...
همخون ماست و در فوّارههای آوازش با آنها که ترکمان کردهاند ،هر روز ملاقات میکند ...
بیشتر از ما قدردان سپیدهدم است .
بهتر از ما زبان درخت را
میفهمد .
قلب او قبلهنُماست و
گرچه بیقرار ، ...
قرارگاهِ خداست .
پرنده را رعایت کن و
قلبت را که از قبیلهی اوست .
#صدیق