15.44M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
قدس آزادترین شهر جهان خواهد شد✌️
نفس باد صبا مشک فشان خواهد شد
@TAMASHAGAH
#عقل_سرخ
گفتم نشان ظلمات چیست؟
گفت: سیاهی، و تو خود در ظلماتی، اما تو نمیدانی،
آن کس که این راه رود چون خود را در تاریکی بیند، بداند که پیش از آن هم در تاریکی بوده است وهرگز روشنایی به چشم ندیده.
پس اولین قدم راهروان این است و از اینجا ممکن بود که ترقی کند.
اکنون اگر کسی بدین مقام رسد از اینجا تواند بود که پیش رود.
#شهاب_الدین_سهروردی
@TAMASHAGAH
#ذوالنون مصری گوید:
جوانی به منا ساکن نشسته بود وهمه خلق به قربانی مشغول بودند.
من اندر وی نگاه میکردم تا چه کند و کیست ؟!
جوان گفت:بار خدایا !
همه خلق به قربانها مشغولند ومن میخواهم تا نفس خود را قربان کنم تو از من بپذیر.
این بگفت وبه انگشت سبابه به گلو اشارت کرد وبیفتاد.
چون نیکو نگاه کردم مرده بود.
#کشف المحجوب
@TAMASHAGAH
نگاهی مفهو می به اشعار اخلاقی شاعران
درمذمت خودستایی
اگر مردی از مردی خود مگو
سعدی
خود پسند از ابلهی خود می کند تحسین خویش
کلیم کاشانی
خودستایی نشان جهل بود
عراقی
خود عبیر بگوید چه حاجت عطار
سعدی
درعیب خویش ننگردآنکس که خودستاست
پروین اعتصامی
مگو مدح خود وعیب دگر کس
وگر گوید کسی گو، زین سخن بس
ناصر خسرو
گر سخن کیفیتی داردسرایت می کند
هیچ عیبی اهل معنی را بتر از لاف نیست
صائب تبریزی
خودستایی جان من برهان نادانی بود
حافظ
@TAMASHAGAH
همراه با کتاب داستانهای بهمنیاری
حکیمی دروقت سخن گفتن ، طوری شمرده وبا تانی کلمات را ادا می کرد که مستمع را ملول می ساخت .
یکی سبب را پرسید
گفت:"از بیخ لب گلو تالب هفت بند است
وانسان عاقل باید سخن خود را درسر هریک از بندها نگاه دارد.
ودراطراف آن تامل وتفکر کند تاوقتی که از دهان خارج می شود،
پخته،سنجیده وبی عیب ونقص باشد
@TAMASHAGAH
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
زیبا ماندن
و
زیبا حرف زدن تو را
آن هم وسط جنگ و آتش و آوارگی
تمام دنیا باید ببیند...
عزیز دلم
تو که حرف میزنی
و از زیبایی میگویی
انگار غزه لب به سخن باز کرده و دارد
با دنیا
همینقدر زیبا حرف میزند
طوری که تمام دنیا دلشان میخواهد
شبیه شما زیبا باشند
صبور
مقاوم
شاکر
و پر از لطافت عشق...
🌱🌱🌱
درون هر زنی
دختر بچه ای پنهان است
که در هر شرایطی زیباست
و زیبایی را دوست دارد...
نگاهی به چاپ ششم کتاب «شازده کوچولو»
نوشته: آنتوان دو سنت اگزوپری
ترجمه:عباس پژمان
ناشر: نشرهرمس
برشی از متن:
شازده کوچولو گفت:
سلام کلاه بامزهای دارید.
خودپسند در جواب گفت:
این کلاه برای تشکر کردن است. هر وقت که برایم ابراز احساسات میشود این را از سرم برمیدارم. بدبختانه هیچوقت گذار کسی به اینجا نمیافتد.
شازده کوچولو گفت، که چیزی نفهمیده بود، گفت: چه فرمودید؟
پس خودپسند او را راهنمایی کرد: «دستهایت را به هم بزن.»
شازده کوچولو دستهایش را به هم زد. خودپسند کلاهش را از سرش برداشت و با تواضع از او تشکر کرد.
شازده کوچولو در دلش گفت:
این کیفش بیشتر است تا دیدن شاه.و باز شروع کرد به دست زدن.
خودپسند هم شروع کرد کلاه از سر برداشتن و جواب دادن. پنج دقیقهای این بازی ادامه داشت که شازده کوچولو از یکنواختی آن خسته شد.
پرسید: چه کار باید کرد که کلاه از سرت بیفتد؟
اما خودپسند نشنید او چه گفت. خودپسندها فقط ستایشها را میشنوند..
@TAMASHAGAH
تا قیامت صحبت زاهد نخواهد ماند گرم
زود این هنگامه تزویر بر هم میخورد
[جناب صائب تبریزی]
@TAMASHAGAH
خاک شوم خاک شوم تا ز تو سرسبز شوم
آب شوم سجده کنان تا به گلستان برسم
چونک فتادم ز فلک ذره صفت لرزانم
ایمن و بیلرز شوم چونک به پایان برسم
#مولانای_جان
@TAMASHAGAH
هیچ طبیبی ندهد بیمرضی حب و دوا
من همگی درد شوم تا که به درمان برسم
#مولانای_جان
@TAMASHAGAH