اگر از جسم بگذری و به جان رسی، به حادثی رسیده باشی. حق قدیم است از کجا یابد حادث قدیم را؟ ما للتراب و رب الارباب؟ نزد تو آنچه بدان بجهی و برهی جان است، و آنگه اگر جان بر کف نهی چه کرده باشی؟
عاشقانت بر تو تحفه اگر جان آرند
به سر تو که همه زیره به کرمان آرند
زیره به کرمان بری چه قیمت و چه نرخ و چه آب روی آرد؟ چون چنین بارگاهی است، اکنون او بینیاز است تو نیاز ببر که بینیاز، نیاز دوست دارد، به واسطهٔ آن نیاز از میان حوادث ناگاه بجهی. از قدیم چیزی به تو پیوندد و آن عشق است. دام عشق آمد و در او پیچید که یحبّونه تأثیر یحبّهم است. از آن قدیم قدیم را بینی و هو یدرک الابصار. این است تمامی این سخن که تمامیش نیست. الی یوم القیامه تمام نخواهد شد.
مقالات شمس تبریزی
تصحیح محمّدعلی موحّد
ص ۶۹
https://eitaa.com/TAMASHAGAH
بر سر گوری نبشته بود که عمر این یک ساعت بود.
از آنِ ما این ساعت عمر است که به خدمت مولانا آییم. به خدمت مولانا رسیم.
گزیده مقالات شمس
محمدعلی موحد
https://eitaa.com/TAMASHAGAH
🍁🍂
مر تشنهٔ عشق را شرابیست مترس
بیآب شدی پیش تو آبیست مترس
گنجی تو اگر بیت خرابیست مترس
بیدار شو از جهان که خوابیست مترس
حضرت عشق مولانــــا
درود بر یاران فرهیخته و همدل
شبانگاهتان ریحانه
عشق و ارامش
🍂🍁🍂🍁
https://eitaa.com/TAMASHAGAH
هر جان که از او دلبر ما شادانست
پیوسته سرش سبز و دلش خندانست
اندازهٔ جان نیست چنان لطف و جمال
آهسته بگوئیم مگر جانانست
حضرت مولانا✨
https://eitaa.com/TAMASHAGAH
هر چه تو در دل پنهان داری از نیک و بد ،
حق تعالی آن را بر ظاهر تو پیدا گرداند .
هر چه بیخ درخت ، پنهان می خورد ، اثر آن در شاخ و برگ ظاهر می شود .
اگر کسی بر ضمیر تو مطلع نشود ،
رنگ و روی خود را چه خواهی کردن؟
فيه مافیه🍃
https://eitaa.com/TAMASHAGAH