در اول اصول کافی حدیثی است:
سه چیز را خداوند به آدم ابوالبشر
عرضه کرد. عقل، ایمان و حیاء !
به او گفته شد که یکی از این سه چیز را انتخاب کن. حضرت آدم، عقل را برگزید. بعد به ایمان و حیاء خطاب آمد که پس شما بروید، چون آدم انتخابش را کرد. ایمان و حیاء گفتند که ما جایی هستیم که #عقل هست و نمیتوانیم از عقل جدا شویم.
دکتر_دینانی
https://eitaa.com/TAMASHAGAH
عقل آمد و پند عاشقان پیش گرفت
در ره بنشست و رهزنی کیش گرفت
چون در سرشان جایگه پند ندید
پای همه بوسید و ره خویش گرفت
مولانا
دیوان شمس
☘🌼☘🌼☘
https://eitaa.com/TAMASHAGAH
الهـی در جلال رحمانی، در کمال سبحانی، نه محتاج زمانی و نه آرزومند مکانی، نه کس به تو ماند و نه به کسی مانی. پیداست که در میان جانی، بلکه جان زنده به چیزی است که تو آنی.
✍خواجه عبداله انصـاری
https://eitaa.com/TAMASHAGAH
Shahram Nazeri (5).mp3
4.74M
💠 آواز زیبای « مرده بُدم زنده شدم »
💠 با صدای شورانگیز
« استاد شهرام ناظری »
https://eitaa.com/TAMASHAGAH
هیهات! هیهات! از خود چگونه توان گریخت. هرجا که گریزی، خود با خود باشی.
و کدام بدبختی و شقاوت از آن بیشتر که کسی از خود ترسد و از خوی و عادت خود هراسد.
سیاه گلیما! در تو چندان رسوایی هست که شرح آن به سالها نتوان کرد.
ملاصدرا
🌼🍃🌼🍃
01-Midaani_To.mp3
14.67M
میدانی تو
علیرضا قربانی ؛ حسام ناصری
https://eitaa.com/TAMASHAGAH
پنهان مشو ای زیباروی، زمان معنی پیدا میکند
طاقتی نیست برخیز، دوران چه جفا ها میکند
🌼☘🌼☘🌼
دلا این بود، بودن، که درگلزار گل باشی
صبوحی می دهد ساقی به یاران گر پرثمر باشی
🌼☘🌼☘🌼
آنکه تو را صاحب اختیار این وجود کرد
آب حیات دروجودت قرار داد تا آنرا نوش جان کنی تا
او را به بینی و بدانی بر چه خواسته ای چنین کرد
🌼☘🌼☘🌼
تماشاگه راز
نام مه بردم شبی روی توام آمد به یاد
در دل شب حلقه موی توام آمد به یاد
اشک را دیدم بسر غلتان میان خاک وخون
کشتگان چشم جادوی توام آمد به یاد
زاهدی میکرد روزی ، وصف رضوان بهشت
از مقیمان سر کوی توام آمد به یاد
چون شنیدم وصف طوبی گه بلند و گاه پست
اعتدال قد دلجوی توام آمد به یاد
میگشودم همچو گل اوراق دیوان کمال
بوی جان آمد از آن ، بوی توام آمد به یاد
#کمال_خجندی🌙🌹
" راه عشق "
اگر به زیبایی دل سپردی باید محنتها و مرارتهای راه عشق را نیز بپذیری، چنان که طالبان هنرها چون رقص و موسیقی و نقاشی و خوشنویسی سالها مشق و ریاضت را برای رسیدن به معشوق خویش با اشتیاق و دلدادگی تحمل میکنند تا پس از چندین شکیبایی یکی را از هزاران تن بینی که چون باد صبا شاد و سرخوش و چابک و چالاک میرقصد یا دستهایش گیسوان چنگ را چنان لطیف نوازش میکند که فرشتگان راه آسمان را گم میکنند و امواج خروشان دریا دمی میایستند تا سِحْر و افسون آهنگش را بشنوند.
برگرفته از كتاب " در صحبت حافظ "
✍ دکترالهی قمشه ای
https://eitaa.com/TAMASHAGAH
تا عطر تنت اینجاست
نَبضم به تو وابسته ست
با بوی نَفسهایت
جانانه شدن با من...
#شهریار
https://eitaa.com/TAMASHAGAH