⚜️
بخوان باران بـرایم قصه و لالایی عشق
بزن بر سقف احساسم شب شیدایی عشق
سهراب_سپهری
ناز کُنی؛ نَظر کُنی؛ قَهر کُنی؛ ستم کُنی
گرکه جَفا،گرکه وَفا، از توحذَر نمیکنم
حضرت عشق مولانا✨🍃
معطر شد دماغ جان من از بوی گیسویش
منور شد چراغ چشم من از شمع رخسارش
پریرویی که من دیدم همه خلقند مفتونش
مسیحایی که من دارم همه شهرند بیمارش
#فروغی_بسطامی
ضیافتهای عاشق را
خوشا بخشش، خوشا ایثار
خوشا پیدا شدن در عشق،
برای گم شدن در یار
چه دریایی میان ماست،
خوشا دیدار ما در خواب
چه امیدی به این ساحل،
خوشا فریاد زیر آب
خوشا عشق و خوشا خون جگر خوردن
خوشا مردن، خوشا از عاشقی مردن
اگر خوابم اگر بیدار،اگر مستم اگر هشیار
مرا یارای بودن نیست،تو یاری کن مرا ای یار
همیشه خواب تو دیدن،
دلیل بودن من بود
چراغ راه بیداری،
اگر بود از تو روشن بود
نه از دور و نه از نزدیک،
تو از خواب آمدی ای عشق
خوشا خودسوزی عاشق،
مرا آتش زدی ای عشق
ایرج جنتی عطایی
چنانچه میخواهید راه خود را
به سوی عشق و شور زندگی بازیابید
باید راه دل و قلب خود را بازیابید
آنجا، در مرکز وجودی شما،
تمامی آنچه هستید سکونت دارد.
شما خود نور هستید
شما شور و شادمانی هستید
شما از جنس عشق هستید.
📕 عشق و شور زندگى
👤 باربارا دی آنجلیس
♥️
با چراغی همه جا گشتم و گشتم
در شهر، هیچ کس...
هیچ کس اینجا به تو مانند نشد
✍فاضل نظری
نه من بيهوده گرد کوچه و بازار می گردم
مذاق عاشقی دارم پی ديدار ميگردم
خدايا رحم کن بر من پريشان وار می گردم
خطا کارم گناهکارم به حال زار می گردم
شراب شوق می نوشم به گرد يار می گرد
سخن مستانه می گويم ولی هوشيار می گردم
گهی خندم گهی گريم گهی افتم گهی خيزم
مسيحا در دلم پيدا و من بيمار می گردم
بیا جانا عنایت کن تو مولانای رومی را
غلام شمس تبریزم قلندروار می گردم
حضرت عشق مولانا✨🍃
حق زیادی برگردن
فرزندان دارند
لذا رعایت حقوق و احترام آنان
آثار معنوی بسیار ثمر بخش و
حتی در امور دنیوی فرزندان
تاثیر گذار میباشد🍎🍏
پدرُ مادر دو فرشته از طرف خدا
https://eitaa.com/TAMASHAGAH
مستیم و مستی ما از جام عشق باشد
وین نام اگر بر آریم، از نام عشق باشد
خوابی دگر ببینیم هر شب هلاک خود را
وین شیوه دلنوازی پیغام عشق باشد
بیدرد عشق منشین، کاندر چنین بیابان
آن کس رود به منزل کش کام عشق باشد
درمان دل نخواهم، تا دردِ مهر هستم
صبح خرد نجویم، تا شام عشق باشد
روزی که کشته گردم بر آستانهٔ او
تاریخِ بهترینم ایام عشق باشد
اوحدی
https://eitaa.com/TAMASHAGAH
درود بر نفسی که
آشیانه خویش را ترک می کند
و به سوی پروردگار خود می رود...
درود بر نفسی که
سنگینی اشباح و سایه ها را رها می کند
و سبکبال و آرام
همانند ارواح به پرواز در می آید
درود بر کسی که
راه های ناسوت را پشت سر می گذارد
و به منزل لاهوت می رسد
و از حضیض خواری
به اوج قداست قدم می نهد
و چیزی را در آغوش می کشد
که نه چشمی آن را دیده
و نه گوشی آن را شنیده
و نه به قلب هیچ انسانی خطور کرده است...
حکیم سهروردی
حکمه الاشراق
https://eitaa.com/TAMASHAGAH
چراغ وصل بیفروز و حجره روشن کن
که آفتاب جدایی رسیده بر لب بام
غمم بکشت که خوبان چرا ندانستند
که خُدعه باز کدامست و عشق باز کدام
به نام عشق که از عشق رخ نخواهم تافت
اگر دچار ملامت شوم و گر بدنام
ملک الشعرای بهار
🌹🍃
https://eitaa.com/TAMASHAGAH
بگذشت و بازم آتش در خرمن سکون زد
دریای آتشینم در دیده
موج خون زد ...❤️🌱
حضرت سعدى
بسم الله الرَّحمنِ الرَّحیم
منّت خدای را عز و جل که طاعتش
موجب قربت است و به شکر اندرش
مزید نعمت (سورهٔ ابراهیم - آیهٔ ۷)
👈هر نفسی که فرو می رود ممدّ
حیات است و چون بر می آید مفرّح ذات
👈 پس در هر نفسی دو نعمت موجودست و بر هر نعمتی شکری واجب
از دست و زبان که برآید
کز عهده شکرش به در آید
#گلستان سعدی
https://eitaa.com/TAMASHAGAH
هوالعزیز🌼
منم که دیده به دیدار دوست کردم باز
چه شکر گویمت ای کارساز بنده نواز
نیازمند بلا گو رخ از غبار مشوی
که کیمیای مراد است خاک کوی نیاز
ز مشکلات طریقت عنان متاب ای دل
که مرد راه نیندیشد از نشیب و فراز
طهارت ار نه به خون جگر کند عاشق
به قول مفتی عشقش درست نیست نماز
در این مقام مجازی به جز پیاله مگیر
در این سراچه بازیچه غیر عشق مباز
به نیم بوسه دعایی بخر ز اهل دلی
که کید دشمنت از جان و جسم دارد باز
فکند زمزمه عشق در حجاز و عراق
نوای بانگ غزلهای #حافظ از شیراز
سلام دوستان همراه نیکو سرشتان مهربان
درسایه ی نگاه مهربان حضرت دوست روزتون بخیر و عافیت قرین باد💐✋
https://eitaa.com/TAMASHAGAH
حوصله کن
صبح که باران آمد
همهٔ ما
زیرِ فوارهٔ گل سرخ
نماز خواهیم خواند.
این حرفها از تو بعید است سیدعلی!
ابداً !
تو فکر میکنی من بیخبر ماندهام
که بر این مردمِ خسته چه میرود؟
من با یک عدهٔ عجیب
سَرِ دعوا دارم آقا !
لگام بر دهانِ زنبق و ستاره میزنند
به من میگویند تو نامحرمِ حضورِ عیش وُ
انتظارِ علاقهای!
خدایا
نیزارهای خزانی
به شِکَر نشستهاند.
اما من پیشِ پایِ خود را خوب نمیبینم
نمیدانم این تاریکی تا کجای جهان ادامه دارد،
واقعاً مشکل است؛
به من بگویید:
چراغ روشن است یا چاهِ شبِ بلند؟
شما (یعنی همین عدهٔ عجیب)
چطور عصای کور و لقمهٔ گرسنه را ربوده
باز به وقت نماز
گریه میکنید؟
بیپدر!
توقعِ من از هر ترانه
بیش از این تکلم ساده نیست،
بگذارید زندگی کنم.
در تاریکی
تیرم کردهاید
که از کمانِ کشیدهٔ شما بترسم!؟
میترسم
اما نه از مرگ،
بلکه از برادرانی
که فرقِ میانِ گاو وُ
هفت سُنبلهٔ گندم را نمیفهمند.
باری به قولِ قدیم:
باری...چه کور و چه نابینا،
اسفندیار به انزوا
بِه که کمانِ کشیده بشکند به وقتِ تیر.
شوخی کردم.
ماهِ مجروح را از این برکهٔ مُرده
نجاتی نیست.
به سیمرغ بگو...تو هَم!؟
#سیدعلی صالحی
https://eitaa.com/TAMASHAGAH