eitaa logo
تماشاگه راز
280 دنبال‌کننده
4هزار عکس
1.4هزار ویدیو
20 فایل
اینجاپاتوق 👇🏻 شعر قطعات لطیف ادبی عکس نوشته ها طنز های اجتماعی و اندکی موسیقی فاخر است اگه دوست داشتید مطالب ما رو با لینک کانال منتقل کنید ! از همکاری شما صمیمانه ممنونم✍🏻🍒✍🏻
مشاهده در ایتا
دانلود
جان جانان من! یاریم کن که دلم را آب و جارو کنم که نظر گاهِ توست ... که برای تو و برای خویش خوب باشم و خوب بخواهم برای آدم و عالم . می دانم که تو فقط جنس دلها را محک می زنی. شنیده ام آدمی همیشه نان دلش را میخورد سپاسگزارم که دلم را برای خویش طاهر کرده ای جانااا سپاسگزارم ای عشق سپاسگزارم 🙏
هوالمحبوب🌸 جانا حدیث حسنت در داستان نگنجد رمزی ز راز عشقت در صد زبان نگنجد جولانگه جلالت در کوی دل نباشد جلوه گه جمالت در چشم و جان نگنجد سودای زلف و خالت در هر خیال ناید اندیشهٔ وصالت جز در گمان نگنجد در دل چو عشقت آمد سودای جان نماند در جان چو مهرت افتد عشق روان نگنجد 🍃 https://eitaa.com/TAMASHAGAH
چنانکه ابر، گره خورده با گریستنش، چنانکه گل، همه عمرش مسخّرِ شادی‌ست، چنان که هستیِ آتش، اسیر سوختن است، تمام پویهٔ انسان به سوی آزادی‌ست! https://eitaa.com/TAMASHAGAH
🌼🍃 کار ندارم جز این کارگه و کارم اوست لاف زنم لاف لاف چونک خریدارم اوست طوطی گویا شدم چون شکرستانم اوست بلبل بویا شدم چون گل و گلزارم اوست پر به ملک برزنم چون پر و بالم از اوست سر به فلک برزنم چون سر و دستارم اوست جان و دلم ساکنست زانک دل و جانم اوست قافله‌ام ایمنست قافله سالارم اوست بر مثل گلستان رنگرزم خم اوست بر مثل آفتاب تیغ گهردارم اوست خانه جسمم چرا سجده گه خلق شد زانک به روز و به شب بر در و دیوارم اوست دست به دست جز او می‌نسپارد دلم زانک طبیب غم این دل بیمارم اوست بر رخ هر کس که نیست داغ غلامی او گر پدر من بود دشمن و اغیارم اوست ای که تو مفلس شدی سنگ به دل برزدی صله ز من خواه زانک مخزن و انبارم اوست شاه مرا خوانده است چون نروم پیش شاه منکر او چون شوم چون همه اقرارم اوست گفت خمش چند چند لاف تو و گفت تو من چه کنم ای عزیز گفتن بسیارم اوست حضرت عشق مولانا 🌼🍃🌼🍃🌼 https://eitaa.com/TAMASHAGAH
هوالعزیز💐 به سراغ من اگر می آیید  پشت هیچستانم پشت هیچستان رگ های هوا پر قاصد هایی است که خبر می آرند از گل وا شده ی دورترین نقطه ی خاک پشت هیچستان چتر خواهش باز است تا نسیم عطشی در بن برگی بدود زنگ باران به صدا می آید‌ آدم اینجا تنهاست و در این تنهایی سایه ی نارونی تا ابدیت جاریست. به سراغ من اگر می آیید  نرم و آهسته بیایید  که مبادا ترک بردارد چینی نازک تنهایی! 🌼🍃🌼🍃🌼 سلااااام یاران جان، همدلان نیکو سرشت کانال تماشاگه راز امروز و هر روزتان به رنگ خدا عشق ساری و جاری در جسم و جانتان🌱✋ https://eitaa.com/TAMASHAGAH
امروز را می خواهم فيروزه ای باشم مثل كاشی های خوشرنگِ حوض خانه ی مادربزرگ... سرشار باشم از حس توکل و تسلیم لبریز باشم از آرامش... https://eitaa.com/TAMASHAGAH
🙏❤️ یاربّ تو خداوندی و ما بنده همه رحمی که ز کرده‌ایم شرمنده همه ما را تو مُراد گر نبخشی ، که دهد؟ بخشنده تویی و جز تو خواهنده همه شیرازی https://eitaa.com/TAMASHAGAH
عشق ؛ را با خُنکایی که از رضایت دوست می وزد ، احساس کن !درک کن ! لمس کن !بخند که لحظه های دیدار توست ای زیبای جاوید و بی مثال ! https://eitaa.com/TAMASHAGAH
"در باب صدق" قال سبحانه: "يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَكُونُوا مَعَ الصَّادِقِينَ" صدق در لغت راست گفتن و راست کردنِ وعده باشد. و در این موضع مراد از آن، راستی است هم در گفتن و هم در نیت و عزم و هم در وفا به آنچه زبان داده باشد و وعده کرده باشد، و هم در تمامی حالها که پیش آید او را. و صديق کسی است که در این همه او را راستی پیشه و ملکه بُوَد. 📕 به انضمام هفت بند حلاج و وصایای عجدوانی ✍ مصحح: نجیب مایل هروی ص۶۱ https://eitaa.com/TAMASHAGAH
دلتنگی و این حجم نبودن همه گویند .. هيچ از تو نبايد خبری داشته باشم؟؟ 🔺عماد خراسانی🔺 https://eitaa.com/TAMASHAGAH
مگر دل را فرستم، وَرنه از قاصد نمی‌آید.. شکایت‌های هجرانی کز آن نامهربان دارم.. 🔺حزین لاهیجی🔺 https://eitaa.com/TAMASHAGAH
✨☄ هنوز گریه بر این جویبار کافی نیست.. ببار ابر بهاری.. ببار.. کافی نیست.. چنین که یخ زده تقویم ها اگر هر روز هزار بار بیاید بهار، کافی نیست.. به جرم عشق تو بگذار آتشم بزنند.. برای کشتن حلاج، دار کافی نیست.. گل سپیده به دشت سپید می روید سپید بختی این روزگار کافی نیست.. خودت بخواه که این انتظار سر برسد.. دعای این همه چشم انتظار کافی نیست.. 🔺فاضل نظری🔺 ✨☄ https://eitaa.com/TAMASHAGAH
🔆فرصت شمار صحبت کز این دوراهه منزل 🔆 چون بگذریم دیگر نتوان به هم رسیدن https://eitaa.com/TAMASHAGAH
احساس میکنم که تحملِ درد و غم و خطر و مصیبت در راهِ خدا مهم ترین و اساسی ترین لازمه تکامل در این حیات است. 🔺دکتر مصطفی چمران🔺 https://eitaa.com/TAMASHAGAH
هوالسبوح✨🍃
جان جانان من! گذر عمر مرا آموخت که تنها کسی که قلبم را نخواهد شکست... همان کسی است که آن را ساخته است، پس تویی آن حمایت گر ِمقتدر ! تویی آن چتر بی انتها! در همه حال سپاسگزارم ای عشق سپاسگزارم 🙏
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
"کریم" کریم کسی است که چون دست یافت، گذشت کند . چون وعده داد وفا کند . چون ببخشد افزون از نهایت چشمداشت بدهد و باک ندارد که چقدر و به چه کس بخشیده ... و اگر حاجت به غیر او برده شود خشنود نگردد و چون به او جفا شود گله و سرزنش را به نهایت نرساند و کسی را که به او پناه آورده تباه نسازد و او را از آوردن اسباب و میانجی گران بی نیاز سازد. پس هر که این صفات بدون تکلف برای او فراهم گردد کریم مطلق می باشد و او تنها خداست . گاهی بنده اندک اندک به کسب آن نائل میشود ولی تنها در برخی امور و با نوعی تکلف ؛ از همین رو گاهی به کرم متصف میشود .
حال با پای خودت سر به بیابان بگذار پیش از آنی که تو را عشق به صحرا بکشد.
آن آفتاب کز دل در سینه‌ها بتافت بر عرش و فرش و گنبد خضرا مبارکست جان
زان خوشدلم که هرچه ملال است بگذرد... زخمی را که نچشیده ای ، تمسخر نکن!
فرمود که هر که محبوب است خوب است و لایَنْعَکِس [به عکس نمی شود] ، لازم نیست که هر که خوب باشد محبوب باشد . خوبی جزوِ محبوبی است و محبوبی اَصل است . چون محبوبی باشد ، البتّه خوبی باشد جزوِ چیزی از کُلّ‌اش ، جُدا نباشد و مُلازمِ کُلّ باشد . نه در زمان مجنون ، خوبان بودند از لَیلی خوب‌تر؟ امّا محبوبِ مجنون نبودند. ما فیه شرح استاد کریم زمانی : هر کس که زیبا باشد ، الزاماً نمی‌تواند معشوق و محبوب دیگری گردد . افلاطون بر این باور بود که عشق ؛ نیازمند زیبایی است . یعنی تا زیبایی نباشد عشقی هم در کار نیست . (به مجموعۀ آثار افلاطون ، رسالۀ ضیافت ، ص ۴۵۱ رجوع شود) ... امّا مولانا قطعیت این نظریه را رد کرده است و می‌گوید این عشق است که همه چیز را زیبا می‌کند .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خوش باش که خوشْ نهاد باشدصوفی از باطن خویشْ شاد باشد صوفی صوفی صاف است غم بَرو نَنشیند کیخُسرو و کیقُباد باشد صوفی جان
او نگفت دوستت دارم. اما نامه اش را اینگونه تمام کرد... بال تو را میبوسم پرنده ی کوچک قلبم!
وقتی همه جا از غزل من سخنی هست یعنی همه جا تو ، همه جا تو ، همه جا تو!
من ز وصلت چون به هجران می روم در بیابان مغیلان می روم من به خود کی رفتمی او می کشد تا نپنداری که خواهان می روم چشم نرگس خیره در من مانده‌ست کز میان باغ و بستان می روم عقل هم انگشت خود را می گزد زانک جان این جاست و بی‌جان می روم دست ناپیدا گریبان می کشد من پی دست و گریبان می روم این چنین پیدا و پنهان دست کیست تا که من پیدا و پنهان می روم این همان دست است کاول او مرا جمع کرد و من پریشان می روم در تماشای چنین دست عجب من شدم از دست و حیران می روم من چو از دریای عمان قطره‌ام قطره قطره سوی عمان می روم من چو از کان معانی یک جوم همچنین جو جو بدان کان می روم من چو از خورشید کیوان ذره‌ام ذره ذره سوی کیوان می روم جان
4_5897601662096248133.mp3
6.85M
مرا پرسی که چونی بین که چونم خرابم ، بی‌خودم ، مست جنونم قربانی جان
و ، هر دو در بحرانند. یکی از مصرفی دیگری از مصرفی!!