✨❧🔆✧﷽✧🔆❧✨
🔻چند نکته در سیره پیامبر اکرم ﷺ
🌟امام صادق علیه السلام فرمودند:
"من خوش ندارم کسي بميرد در حالي که هنوز برخي از آداب پيامبرﷺ را به جا نياورده است".
🔻 بیست نکته ناب در سیره پیامبراکرمﷺ
① - دائماً متفکر بود.
②- اکثر اوقات ساکت بود.
③ - کسي را تحقير نميکرد.
④- وقتی حقي پايمال ميشد از شدت خشم کسي او را نميشناخت تا اينکه حق را ياري کند.
⑤- هنگام اشاره به تمام دست (و نه انگشت) اشاره ميفرمود.
⑥ - وقتي خوشحال ميشد چشمها را به هم مينهاد.
⑦- بيشتر خندههاي آن حضرت تبسم بود.
⑧- ميفرمود حاجت کساني که به من دسترسي ندارند را ابلاغ کنيد.
⑨- هر کس را به مقدار فضيلتي که در دين داشت احترام ميکرد.
⑩- در انجام وظيفه به هيچ وجه کوتاهي نميکرد.
⑪- در مجالس برای خود جايگاه خاص برنميگزيد.
⑫ - پيامبر نفس خود را از سه چيز پرهيز ميداد جدال، پرحرفي و سخنان غيرضروري.
⑬- هرگز کسي را سرزنش نميکرد.
⑭- سخن کسي را قطع نميکرد مگر اين که از حد متعارف تجاوز ميکرد.
⑮- کلامش مختصر، جامع، آرام و شمرده بود و آهنگ صدايش از همه مردم زيباتر بود.
⑯- آنقدر از ترس خدا ميگريست که جاي نماز آن حضرت نمناک ميشد.
⑰- هر روز هفتاد بار استغفار ميکرد.
⑱- ديرتر از همه مردم به خشم ميآمد و زودتر از همه راضي ميگشت.
⑲- با ثروتمندان و تهيدستان يکسان دست ميداد و مصافحه ميکرد وقتي به کسي دست ميداد پيش از او دست خويش را باز نميکشيد.
⑳- در پي لغزشهاي مردم نبود.
📚 وسائل الشيعة (آل البيت )، الحر العاملي جلد٢١، صفحه ١٣
#صفر
#سیره_پیامبر
#ایام_پایانی_ماه_صفر
@Tarbiatmahdav
┅═✧❁🔆❁✧═┅
🌷از سیره پیامبر بیشتر بدانیم (۲)🌷
و معرفی یک کتاب خوب برای هدیه🎁
✅خلق و خوی پیامبر مهربانی در منزل و بیرون چگونه بود؟
"چون به منزل میآمد، وقت خود را به سه قسمت تقسیم میکرد: بخشی برای خدا؛ بخشی برای خانواده و بخشی برای خود. آن ساعت را که به خود اختصاص داده بود، بین خود و مردم تقسیم می کرد. ابتدا خواص را به حضور میپذیرفت، و بعد هم با عموم ملاقات داشت. در نتیجه، آن ساعت هم که خاص خود آن بزرگوار بود، در اختیار یاران و اصحابش قرار می گرفت.
درِ خانه را خود باز می کرد. گوسفندان را نیز می دوشید.
به خانواده اش غذای خوب می داد.
از اهل خانه نه غذایی میطلبید و نه علاقهاش به خوردنیها را ابراز میکرد. اگر غذایش میدادند میخورد.
در خدمت کارهای خانه بود و در تکه تکه کردن گوشت با اهل خانه همکاری می کرد.
بیشتر دوخت و دوز می کرد.
✅پیامبر چگونه راه میرفت
با یارانش که راه می رفت، اصحاب پیشاپیش او می رفتند و او در پیِ آن ها. می فرمود: پشت سرم را برای فرشتگان بگذارید.
خوشش نمیآمد دیگران پشت سرش حرکت کنند؛ اما دو طرف او راه می رفتند.
چون راه می رفت، به این طرف و آن طرف نگاه نمی کرد.
وقتی راه می رفت، گام هایش را محکم از زمین برمی داشت ]مانند برخی نمی خُرامید].
با وقار گام برمی داشت. قدم هایش کشیده و سریع بود؛ بدون این که شتابی در رفتنش مشاهده شود.
✅حقگرایی و حقگویی
در شادمانی و خشم، جز حق نمی گفت.
حق را اِعمال می کرد، گرچه [در ظاهر] به ضرر خودش یا دوستانش بود.
هنگامی که در اقلیت قرار داشت و وارد شدن حتی یک نیرو در اردوگاهش سرنوشت ساز بود، از او خواستند از مشرکان برای سرکوب مشرکان دیگر یاری جوید، نپذیرفت و فرمود: از مشرک کمک نمی طلبم.
به یارانش توصیه می کرد: سخن حق را از هر که شنیدی بپذیر، گرچه دشمن بیگانه باشد؛ و ناحق را از هر کس شنیدی نپذیر، گرچه دوست نزدیک[ات] باشد.
اگر پای حقی در میان می آمد، دیگر کسی را نمی شناخت و احدی را یارای ایستادگی در مقابل آن عزیز نبود، تا آن که آن حق را یاری کند.
بر دستة شمشیرش نوشته شده بود: ... حق را بگو، گرچه [در ظاهر] به زیان تو باشد.
❇️👆فرازهایی از کتاب "همنام با گلهای بهاری"، نوشته حسین سیدی، نشر معارف.
🌸این کتاب برای هدیه مناسب است👆
#سیره_پیامبر #معرفی_کتاب