چرا همیشه گفته میشود . . .
« سکوت نشانه ی رضایت است »
چرا نمی گویند : نشانه ی دردیست عظیم ،
که لب ها رابه هم دوخته است !
چرا نمی گویند : نشانه ی ناتوانی گفتار ،
از بیان سنگینی رفتار افراد است !
چرا نمی گویند :
نشانه ی دلی شکسته است که ،
نمیخواهد با باز شدن لب ها از همدیگر ،
صدای شکسته شدنش را نامحرمان متوجه
شوند !
پس سکوت همیشه نشانه ی رضایت نیست . .
سکوت سرشار از ناگفتنی هاست !
˖ ۫ سرشار از تهی ۫ ˖
بهر تو ز عقل و دین بیگانه شدم آری . . ترسم که غمت از جان بیگانه کند ما را !
نمی داند دل تنها میان جمع هم تنهاست
مرا افکنده در تنگی که نام دیگرش دریاست
تو از کی عاشقی؟ این پرسش آیینه بود از من
خودش از گریه ام فهمید مدت هاست مدت هاست
به جای دیدن روی تو در «خود» خیره ایم ای عشق!
اگر آه تو در آیینه پیدا نیست عیب از ماست
جهان بی عشق چیزی نیست جز تکرار یک تکرار
اگر جایی به حال خویش باید گریه کرد اینجاست
من این تکرار را چون سیلی امواج بر ساحل
تحمل می کنم هر چند جانکاه است و جانفرساست
در این فکرم که در پایان این تکرار پی در پی
اگر جایی برای مرگ باشد! زندگی زیباست
_فاضل نظری