🦋باز هم آدینه ای آمد ولی مهدی کجاست؟
🦋یکنفر می گفت مهدی جمعه ها در کربلاست
🍂رو بسوی کربلا کردم که فریادش زنم
🍂باز هم با ندبه ای از هجر مولا دم زنم
🦋آمد از سویی ندایی:آی اهل انتظار
🦋اندکی دیگر صبوری،میرسد دیدار یار!!!
#روزتون_مهدوی
#التماس_دعای_فرج
⚘اَݪٰلّہُـمَّ؏َجِّلݪِوَلیِّڪَالفَرَجـ⚘
🌺🌺🌺
💚❤️💛💖💙💜
🍃بسم الله الرحمن الرحیم🍃
🌎🌖تقویم واعلانات نجومی🌔🌎
✴️ جمعه 👈21 آذر 1399
👈 25 ربیع الثانی 1442👈 11 دسامبر 2020
🏛مناسبت های دینی و اسلامی .
🗡 معاویه بن یزید خود را از خلافت خلع کرد " ۶۴ ه.ق " .
🌙⭐️ امور دینی و اسلامی .
📛 امروز ساعت ۵:۲۹ قمر وارد برج عقرب می شود .
✈️مسافرت :
مسافرت مکروه است .
👶 برای زایمان خوب و نوزادش مبارک و نجیب خواهد شد. ان شاء الله
🔭 احکام و اختیارات نجومی :
🌗 این روز از نظر نجومی روز مناسبی است و برای امور زیر نیک است.
✳️ درختکاری .
✳️ بذر افشانی .
✳️استحمام.
✳️ از شیر گرفتن کودک .
✳️ جراحی چشم.
✳️مرهم گذاشتن بر زخم .
✳️ و کندن چاه و ابراه نیک است .
📛 از امور اساسی و زیر بنایی مانند ازدواج و مسافرت پرهیز شود .
💇💇♂ اصلاح سر و صورت طبق روایات ، #اصلاح_مو (سر و صورت) ، خوب است .
💉حجامت خون دادن فصد و زالو انداختن....
#خون_دادن یا #حجامت، زالو انداختن باعث صفای خاطر می شود .
✂️ ناخن گرفتن
جمعه برای #گرفتن_ناخن، روز بسیار خوبیست و مستحب نیز هست. روزی را زیاد ، فقر را برطرف ، عمر را زیاد و سلامتی آورد.
👕👚 دوخت و دوز.
جمعه برای بریدن و دوختن، #لباس_نو روز بسیار مبارکیست و باعث برکت در زندگی و طول عمر میشود..
❇️️ ذکر روز جمعه
اللّهم صلّ علی محمّد وآل محمّد وعجّل فرجهم ۱۰۰ مرتبه
💠 ️روز جمعه طبق روایات متعلق است به #حجة_ابن_الحسن_عسکری_عج . سفارش شده تا اعمال نیک و خیر خود را در این روز به پیشگاه مقدس ایشان هدیه کنیم تا ثواب دوچندان نصیبمان گردد
🌸زندگیتون مهدوی 🌸
@TOOTIYAYCHASHM
🍃💠ولایت توتیای چشم👆
865.9K حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
جمعه متعلق است❤
به امام زمان حضرت مهدی(عج)
روزتون سرشارازلطف خدا❤
ان شاالله خداوند
زندگیتون
را بی گره ببافـد
روزتون پراز برکت❤
ولحظه هاتون لبریز
ازعشق به حضرت مهدی(عج)❤
10.4M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🍃💚🇮🇷🌴❤️🌴🇮🇷💚🍃
🍃❤️دلبرانه❤️🍃
🍃💖🎼📸 آوا و نوای بسیار زیبای مهدوی.
🍃💙 استاد عالی ؛
🍃❤️ در مورد گلِ زیبای باغِ ملکوت حضرت صاحب الزمان عج و مومنین و شهدا و...
🍃💙تقدیم به همه رهپویانِ راهِ خوبیها و بهشت...
۰🍃❤️🇮🇷❤️🍃
.❤️
جمعهها دلم بی قراری میکند!
امروز جمعه است
و من هیچ توقعی ندارم، جز ظهور تو ...
این را قبول دارم که کم و کاستی،
سراسرِ کوله پشتیِ اعمالم را گرفته ...
اما وعدهی خداوند
که شاید و اما و اگر ندارد !!
و شاید این،
تنها و زیباترین توقعیست
که منتظر تو می تواند داشته باشد ...
♡ #اللهـم_عجـل_لولیـڪ_الفـرج♡
🌹🌹🌹
💠 #زندان_الرشید(خاطرات سردار گرجی زاده)
✍به قلم، دکتر مهدی بهداروند
🍁قسمت: 31
درد دل من با حضرت زهرا چند دقیقه ای طول کشید. اصلا احساس نمی کردم زیر دست و پای عراقی ها افتاده ام. اگر تقدیر الهی و مصلحت او نبود، حتما زیر آن همه کتک به شهادت می رسیدم.
شاید بیست دقیقه ای بی وقفه کتک زدند. نمی دانستند زنده ام یا مرده. با پا پس کشیدن درجه دار، سربازها هم عقب رفتند و مثل یک تکه گوشت روی زمین پهن شدم. هیچ اسیری جرئت نزدیک شدن به من را نداشت. هر کس این کار را می کرد با جان خودش بازی کرده بود. آن قدر مرا با شدت و هیجان زده بودند که پیراهن هایشان از شلوار در آمده و فانسقه هایشان باز شده بود. چند دقیقه ای طول کشید تا لباس هایشان را مرتب کردند. سربازها و درجه دار مرا به حال خود رها کردند و رفتند.
با رفتن عراقی ها بچه ها دورم جمع شدند. هر کس به نوعی ابراز همدردی می کرد. بعد از آن همه کتک از شدت درد پایم متوجه یک ترکش شدم. احتمال دادم از ترکش های راکت هلی کوپتری باشد که به طرف من و علی هاشمی شلیک شده بود. اسیری به نام علی، که از بچه های لشکر ولیعصر بود، گفت: «حاجی، وقتی کتک می خوردی دیدن قیافه درجه دار دیدنی بود. اگر کارد میزدی، خونش درنمی آمد.
حاجی، راستی راستی چطور این همه تحمل کردی؟ من اگر جای تو بودم، دقیقه دوم ناک اوت می شدم.» با خنده گفتم: «تو هم اگر مثل من چاق بودی و این هیکل لاغرمردنی را نداشتی، تحمل میکردی.» با این شوخی خواستم خودم و آنها را آرام کنم. انگار من نبودم که تا چند دقیقه پیش کتک میخوردم. با بچه ها گفتیم و خندیدیم.
ساعت از دوازده ظهر گذشته بود. آفتاب وسط آسمان می درخشید عراقی ها در حیاط دوبه دو یا بیشتر با هم قدم میزدند. معلوم بود بچه های جهاد یکدفعه عقب نشینی کرده اند. چون همه وسایل و اسباب و اثاثیه آنها سالم بود و عراقی ها از آنها استفاده می کردند. مشغول برانداز کردن حیاط و نیروهای عراقی بودیم که در مقر باز شد و یک ماشین آیفا وارد محوطه شد. عقب آن، دو سرباز مسلح نشسته بودند. به محض توقف، یک افسر عراقی از قسمت جلو پیاده شد و به طرف اتاق رئیس مقر رفت. بعد از چند دقیقه از آنجا خارج شد. چند سرباز دوان دوان به طرف ما آمدند و گفتند: «آماده باشید.» .
به صف شدیم تا از مقر بیرون برویم. عراقی ها با شلاقی که در دستشان بود به هر کس که خارج می شد ضربه محکمی می زدند. من، که ضد ضربه شده بودم، مثل بقیه از ترس نخوردن شلاق نمی دویدم. آرام رد شدم و سرباز دو ضربه محکم به گردن و کمرم زد. انگار نه انگار که ضربه خوردم. آرام آرام وارد حیاط شدم و به طرف ماشین آیفا رفتم. هیچ کس در آن نبود. به من و هفت اسیر دیگر. گفتند بروید بالا. زود باشید. عجله کنید.» پاهایم در اختیار خودم نبود.. به سختی سوار آیفا شدم. صندلی آهنی یکدستی دورتادور عقب ماشین قرار داشت. دو سرباز با ما بالا آمدند و گفتند که کف ماشین بنشینیم. هر چه اصرار کردیم که روی صندلی بنشینیم اجازه ندادند. ماشین، با زدن بوق، به نگهبان در اصلی اطلاع داد که در را باز کند. شاید ساعتی از ظهر گذشته بود که ما را از مقر بیرون بردند.
ماشین با سرعت حرکت می کرد و دستانداز آنقدر زیاد بود که روده هایمان توی دهنمان آمد. حالم داشت به هم می خورد. معلوم نبود چه فکری برای ما کرده اند. یعنی ما خبر نداشتیم. ما و سربازان عراقی یکدیگر را نگاه می کردیم. آنها، در حالی که لوله اسلحه هایشان را به طرف ما گرفته بودند، مواظب حركات ما بودند.
یکی از بچه ها، که حسابی ترسیده بود، به من گفت: «حاجی بنظرت ما را کجا می برند؟»
چه میدانم؟ مگر من سرباز عراقی ام ..
همه زدند زیر خنده. دو سرباز، وقتی خنده ما را دیدند، شک کردند. یکی از آنها انگشت سبابه اش را گذاشت روی بینی اش یعنی ساکت! به بچه ها گفتم: «اینها چون زبان ما را نمی فهمند احتمال دارد فکر کنند ما داریم توطئه می کنیم. آنها می ترسند و بعید نیست ما را با گلوله بزنند و بگویند می خواستیم فرار کنیم.»
حدود یک ساعتی ماشین با سرعت زیاد و کم به مسیرش ادامه داد و من با گذشتن از هر مسیر هزار خاطره برایم زنده می شد. چه روزهایی که به آن مکانها نرفته بودم و با افرادش جلسه نگذاشته بودم! بعد از طی مسافتی، دیگر خبری از جزیره نبود. منطقه و محوطه هور را پشت سر گذاشتیم و وارد منطقه ای به نام تنومه شدیم. یک ساعت عقب آیفا نشستن، آن هم با بدن مریض و زخمی و خونی و تشنه و گرسنه، حکایت دردناکی بود. هر دقیقه مثل یک سال میگذشت. درد از چهار ستون بدنم خودش را بالا می کشید. میدانستم از آنجا به بعد احتمالا بازجویی های اصلی شروع میشود. هر طور بود باید کاری می کردم که لو نروم و عراقی ها نفهمند رئیس ستاد سپاه ششم هستم.
👈ادامه دارد...
✔️منبع: کانال حماسه جنوب
🌺🌺🌺
1.95M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
مردم ترک زبان ایران جزو انقلابی ترین و وفادارترین مردمان ایران هستند و هزاران شهید را تقدیم ایران اسلامی کردهاند. تجزیه آذربایجان از ایران خیال خامی هست که به گور خواهید برد.
#یاشاسین_ایران
#یاشاسین_آذربایجانه
🔴رضایت رهبر از نوحه آذری
🌹🌹🌹
7.67M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
شبتون بخیر💚
درپناه خدای مهربان باشید💚
💫🍃یادی که در دلها هرگز نمی میرد یاد شهیدان است
🌷قرار عاشقی با شهید غلامعلی پیچک
🌸شهدا را یاد کنید با ذکر صلوات
🍀شبتون آرام با یاد شهدا
💫🍃یادی که در دلها هرگز نمی میرد یاد شهیدان است
🌷قرار عاشقی با شهید غلامعلی پیچک
🌸شهدا را یاد کنید با ذکر صلوات
🍀شبتون آرام با یاد شهدا
🍃🌹۱۴گلصلواتهدیهبهشهید غلامعلی پیچک 🌹🍃
🌺🌺🌺
هدایت شده از ولایت ، توتیای چشم
🌙🌙اذان به افق تهران☀️☀️
🌙الله اکبر ☀️
🌙الله اکبر☀️
🌙 الله اکبر☀️
🌙 الله اکبر☀️
🌙اشهد ان لا اله الا الله☀️
🌙اشهد ان لا اله الا الله☀️
🌙اشهد ان محمدا رسول الله☀️
🌙اشهد ان محمدا رسول الله☀️
🌙اشهد ان علیا ولی الله☀️
🌙اشهد ان علیا ولی الله☀️
🌙حی علی الصلاه☀️
🌙حی علی الصلاه☀️
🌙حی علی الفلاح☀️
🌙حی علی الفلاح☀️
🌙حی علی خیر العمل☀️
🌙حی علی خیر العمل☀️
🌙الله اکبر ☀️
🌙الله اکبر☀️
🌙لا اله الا الله ☀️
🌙لا اله الا الله☀️
☀️🌙☀️🌙☀️🌙☀️🌙☀️
عَجِلوُابا لصلاة
👋التمــــــــــاس دعــــا
هدایت شده از ولایت ، توتیای چشم
💛دعا برای شروع روز 💛
💙بسم الله الرحمن الرحیم💙
اَلـلّـهُـمَ اجـْعَـلْ صَـبَـاحَـنـَا
صَـبـَاحَ الْـاَبـْـــــرَار
وَ لـَـا تَــجْــعـَـلْ صَـبـَاحَـنـَا
صَـبَـاحَ الْـاَشَـــــرَار
🌷اَلـلّـهُـمَ اجـْعَـلْ صَـبَـاحَـنـَا
صَـبَـاحَ الـْمـَقـْبـُولـِیـن
وَ لـَـا تَــجْــعـَـلْ صَـبـَاحَـنـَا
صَـبَـاحَ الـْمـَرْدُودِیــــن
🌷اَلـلّـهُـمَ اجـْعَـلْ صَـبَـاحَـنـَا
صَـبَـاحَ الـْصّـَالـِحـِیـن
وَ لـَـا تَــجْــعـَـلْ صَـبـَاحَـنـَا
صَـبَـاحَ الـْطّـَالـِحـِیـن
🌷اَلـلّـهُـمَ اجـْعَـلْ صَـبَـاحَـنـَا
صَـبَـاحَ الـْخـَیْـرِ وَ السَّعـَادَة
وَ لـَـا تَــجْــعـَـلْ صَـبـَاحَـنـَا
صَـبَـاحَ الـشَّـرِ وَ الْشِّـقـَاوَة
💚دعای ایمان💚
💞بسم اللّه الرحمن الرحیـم💞
🌹لااِلهَ اِلَّا اللهُ الموُجُودُ فی کُلِّ زَمانٍ
🌹 لا اِلهَ الا اللهُ المَعبوُدُ فی کُلِّ مَکانٍ
🌹لا اله الا اللهُ المَعروُفُ بِکُلِّ اِحسانٍ
🌹لااِلهَ الااللهُ کُل یَومٍ فی شَأنٍ
🌹لااله الااللهُ اَلاَمانُ اَلاَمانُ اَلاَمانُ مِن زوالِ الایمانِ و مِن شَرِّ الشَّیطانِ یاقَدیمَ الاِحسانِ
یاغَفُورُ یارَحمنُ یارَحیمُ بِرَحمَتِکَ یااَرحَمَ الرّاحِمینَ .🌹
💚دعای چهارحمد💚
💞بسم الله الرحمن الرحیم 💞
🌷اَلحَمدُلِلّه ِ الَّذی عَرَّفَنی نَفسَهُ وَ لَم یَترُکنی عُمیانَ القَلب
🌷اَلحَمدُلِلّه ِ الَّذی جَعَلَنی مِن اُمَّةِ مُحَمَّدٍ صَلَّی الله ُ عَلَیهِ وَ آلِه
🌷اَلحَمدُلِلّه ِ الَّذی جَعَلَ رِزقی فی یَدِهِ وَ لَم یَجعَلهُ فی اَیدِی النّاس
🌷اَلحَمدُلِلّه ِ الَّذی سَتَرَ عُیُوبی عَورَتی وَ لَم یَفضَحنی بَینَ النّاسِ.
🌹دعای برکت روز:
(الحَمدُللّه فالِقِ الإِصباحِ،سُبحانَ رَبِّ المَساءِ وَالصَّباحِ،
اللّهُمَّ صَبِّح آلَ مُحَمَّدٍ بِبَرَکَةٍ وعافِیَةٍ، وسُرورٍ وقُرَّةِ عَینٍ.
اللّهُمَّ إنَّکَ تُنَزِّلُ بِاللَّیل وَالنَّهارِ ما تَشاءُ، فَأَنزِل عَلَیِّ و عَلی أهلِ بَیتی مِن بَرَکَة السَّماواتِ وَالأَرضِ،
رِزقا حَلالاً طَیِّبا واسِعا تُغنینی بِهِ عَن جَمیع
ِ خَلقِک)َ
🌹🌹🌹