#شهید_فریدون_کریم_زاده
عمليات طريق القدس، دم صبح در جاده شني قبل از رسيدن به روستاي مگاصيص، دو تانك در حال سوختن بودند...
يكي اون دست جاده، يكي اين طرف!
ناخواسته چشممان به جنازه ايي خورد كه دو زانو و به پشت افتاده بود و چه زيبا آرميده بود، جانانه!
روي صورتش چفيه گذاشته بودند
من بودم و اقاعباس خادمي،
عباس گفت بذار ببينيم كيه!؟
چفيه اش را كنار زديم
فريادي زد و گفت:
اي واي فريدون كريم زاده است!!!
چهره خيلي زيبا و خندان ديديم
گويا تازه خوني بسيار خوشرنگ از بيني اش خارج ميشد
و خدا ميدونه كه نور از چهره اش مي تابيد!
بعداز عمليات خدمه اش (شهيدنورالله موسوي) تعريف ميكرد كه ٤ تا تانك محاصره مون كردند...
فريدون آر.پي.جي زن بود
اول تانك اونور جاده رو زد بعد موشك خواست بهش دادم و دومي را هم با موشك زد و ناگهاني تركش تانك دوم به قلبش خورد و همان دو زانو بشهادت رسيد.
🍃🌹۱۴گلصلواتهدیهبهشهید فریدون کریم زاده 🌹🍃
🍃🌹کانالِیادوخاطرهشهدا🌹🍃
http://sapp.ir/rostmy
🍃🌹🍃