شرح دعای روز۱۴ماه مبارک رمضان 🌷
اللهمّ لاتؤاخِذْنی فیهِ بالعَثراتِ واقِلْنی فیهِ من الخَطایا والهَفَواتِ ولاتَجْعَلْنی فیه غَرَضاً للبلایا والآفاتِ بِعِزّتِکَ یا عزّ المسْلمین»
«خدایا مؤاخذه نکن مرا در این روز به لغزشها و درگذر از من در آن از خطاها و بیهودگیها و قرار مده مرا در آن نشانه تیر بلاها و آفات، ای عزت دهنده مسلمانان. »
🌿❤️🌿❤️🌿❤️
فرازاول دعا «اللهمّ لاتؤاخِذْنی فیهِ بالعَثراتِ» میگوید: خدایا من را به لغزشها مؤاخذه نکن. گاهی آدم میلغزد و ایمانش ضعیف میشود و تقوایش از بین میرود. گناهان آدمی همان لغزش است و باید از خدا بخواهد که مؤاخذه نشود.
خدا در اثر گناه به غضب میآید و سیل و زلزله و بلایای طبیعی همه آثار گناه است. غالب این اتفاقات و تصادفات به علت انجام گناه است.🌿
شرح فراز دوم دعا «واقِلْنی فیهِ من الخَطایا والهَفَواتِ»
خدایا «اقاله» کن و گناهان ما را بیامرز. در دعای کمیل هم این لفظ است که خدایا لغزشهای ما را اقاله کن؛ یعنی ما را بدون هزینه ببخش بدون بهانه فقط به واسطه رحمانیتت🌿
به عزتت ای کسی که قول دادی مسلمانان راباعزت میکنی🥀
التماس دعاا
💖❣ ❣💖:
#دعا_بعد_هر_نماز_ماه_رمضان
💐بسم الله الرحمن الرحيم💐
💠اَللّـهُمَّ ارْزُقْنی حَجَّ بَیْتِكَ الْحَرامِ فِی عامی هذا وَفی كُلِّ عامٍ ما اَبْقَیْتَنی فی یُسْرٍ مِنْكَ وَعافِیَةٍ، وَسَعَةِ رِزْقٍ، وَلا تُخْلِنی مِنْ تِلْكَ الْمواقِفِ الْكَریمَةِ، وَالْمَشاهِدِ الشَّریفَةِ، وَزِیارَةِ قَبْرِ نَبِیِّكَ صَلَواتُكَ عَلَیْهِ وَآلِهِ، وَفی جَمیعِ حَوائِجِ الدُّنْیا وَالاَْخِرَةِ فَكُنْ لی، اَللّـهُمَّ اِنّی اَساَلُكَ فیـما تَقْضی وَتُقَدِّرُ مِنَ الاََمْرِ الَْمحْتُومِ فی لَیْلَةِ الْقَدْرِ، مِنَ الْقَضاءِ الَّذی لا یُرَدُّ وَلا یُبَدَّلُ، اَنْ تَكْتُبَنی مِنْ حُجّاجِ بَیْتِكَ الْحَرامِ، الْمَبْرُورِ حَجُّهُمْ، الْمَشْكُورِ سَعْیُهُمْ، الْمَغْفُورِ ذُنُوبُهُمْ، الْمُكَفَّرِ عَنْهُمْ سَیِّئاتُهُمْ، واجْعَلْ فیـما تَقْضی وَتُقَدِّرُ، اَنْ تُطیلَ عُمْری، وَتُوَسِّعَ عَلَیَّ رِزْقی، وَتُؤدِّی عَنّی اَمانَتی وَدَیْنی آمینَ رَبَّ الْعالَمین.💠
💦💦💦💦💦💦💦💦💦💦💦💦
#دعا_بعد_هر_نماز_ماه_رمضان
💐بسم الله الرحمن الرحيم
🌐یا عَلِیُّ یا عَظیمُ، یا غَفُورُ یا رَحیمُ، اَنْتَ الرَّبُّ الْعَظیمُ الَّذی لَیْسَ كَمِثْلِهِ شَیءٌ وَهُوَ السَّمیعُ الْبَصیرُ، وَهذا شَهْرٌ عَظَّمْتَهُ وَكَرَّمْتَهْ، وَشَرَّفْتَهُ وَفَضَّلْتَهُ عَلَى الشُّهُورِ، وَهُوَ الشَّهْرُ الَّذی فَرَضْتَ صِیامَهُ عَلَیَّ، وَهُوَ شَهْرُ رَمَضانَ، الَّذی اَنْزَلْتَ فیهِ الْقُرْآنَ، هُدىً لِلنّاسِ وَبَیِّناتٍ مِنَ الْهُدى وَالْفُرْقانَ، وَجَعَلْتَ فیهِ لَیْلَةَ الْقَدْرِ، وَجَعَلْتَها خَیْراً مِنْ اَلْفِ شَهْرٍ، فَیا ذَا الْمَنِّ وَلا یُمَنُّ عَلَیْكَ، مُنَّ عَلَیَّ بِفَكاكِ رَقَبَتی مِنَ النّارِ فیمَنْ تَمُنَّ عَلَیْهِ، وَاَدْخِلْنِی الْجَنَّةَ بِرَحْمَتِكَ یا اَرْحَمَ الرّاحِمینَ .🌐
💦💦💦💦💦💦💦💦💦💦💦
#دعا_بعد_هر_نماز_ماه_رمضان
بِسمِ الله الرّحمن الرّحیم
❄️اَللّـهُمَّ اَدْخِلْ عَلى اَهْلِ الْقُبُورِ السُّرُورَ اَللّـهُمَّ اَغْنِ كُلَّ فَقیرٍ، اَللّـهُمَّ اَشْبِعْ كُلَّ جائِعٍ، اَللّـهُمَّ اكْسُ كُلَّ عُرْیانٍ، اَللّـهُمَّ اقْضِ دَیْنَ كُلِّ مَدینٍ، اَللّـهُمَّ فَرِّجْ عَنْ كُلِّ مَكْرُوبٍ، اَللّـهُمَّ رُدَّ كُلَّ غَریبٍ، اَللّـهُمَّ فُكَّ كُلَّ اَسیرٍ، اَللّـهُمَّ اَصْلِحْ كُلَّ فاسِدٍ مِنْ اُمُورِ الْمُسْلِمینَ، اَللّـهُمَّ اشْفِ كُلَّ مَریضٍ، اللّهُمَّ سُدَّ فَقْرَنا بِغِناكَ، اَللّـهُمَّ غَیِّر سُوءَ حالِنا بِحُسْنِ حالِكَ، اَللّـهُمَّ اقْضِ عَنَّا الدَّیْنَ وَاَغْنِنا مِنَ الْفَقْرِ، اِنَّكَ عَلى كُلِّ شَیءٍ قَدیرٌ .❄️
🌺🌺🌺
🔰 مواضع قابل تقدیر قالیباف و حامیان او درباره مصاحبه ظریف
🚨 آیا بعد از «ظریف» با «گفتمان ظریف» هم مرزبندی خواهد شد؟
🔹️ موضوع فایل منتشرشده و مواضع بحث برانگیز جواد ظریف تیتر یک تمام روزنامههای امروز بوده اما در این میان مواضع انتقادی محمدباقر قالیباف و روزنامههای نزدیک به وی اهمیت ویژهای دارد.
🔹️ با توجه به اظهارات شخص ظریف در این گفتگو، او در سال ۹۲ گزینه سکانداری سیاست خارجی ستاد انتخاباتی و دولت احتمالی قالیباف بوده است. ظریف روایت کرده که در آن سال دو نفر به نمایندگی از قالیباف از او برای همکاری و قبول مسئولیت در حوزه سیاست خارجی دعوت کرده بودند که البته او پاسخ منفی به این درخواست داده است.
🔹️ این نزدیکی فکری پس از نشستن ظریف بر کرسی وزارت خارجه دولت روحانی نیز ادامه یافت و برخی مشاوران فعلی رییس مجلس، در صفحات شخصی و رسانههای خود تعاریف و تمجیدهای متعددی از تیم مذاکرهکننده و توافق برجام داشتند.
🔹️ با این حال اتخاذ مواضع انتقادی پس از افشای مصاحبه اخیر، نشان از فاصلهگذاری این جریان با ظریف و احتمالا بخش دیگری از همفکران او از سوی قالیباف و حامیان وی دارد.
🔹️ برخی علت این فاصلهگذاری را نیاز قالیباف به مرزبندی با ظریف به عنوان دو کاندیدای بالقوه انتخابات آتی میدانند اما صرف نظر از انگیزههای احتمالی، نفس اتخاذ مواضع انتقادی قالیباف و حامیان او در برابر ظریف به بخش مهمی از جریان انقلابی کمک خواهد کرد تا قضاوت بهتری نسبت به عملکرد گذشته این افراد داشته باشند.
🔹️ البته آن چه در این میان اهمیت مضاعفی دارد، لزوم مرزبندی روشن این طیف نه با شخص ظریف، که با گفتمانی است که او نمایندگی میکند. به نظر میرسد جریانی که تلاش زیادی برای القای برجام به عنوان «تصمیم نظام» داشتند، هنوز نیازمند اصلاحات بیشتر میان نسبت فکری خود با «گفتمان ظریف» هستند که شاید این نقطه آغاز مناسبی برای آن تغییرات باشد.
🌺🌺🌺
✨✨✨✨✨✨✨✨✨
🔴خسیس هستیم یا نه ؟!
💥گاهی اوقات وقتی ما سر کیسه را اندکی شل می کنیم و از دارایی خود چیزی را می بخشیم.
🔹چند لحظه ای چند نگذشته که این فکر مثل خوره به جانمان می افتد که ای بابا دیدی چکار کردم؟!
❗️کاش اینقدر نمی دادم و کمتر می دادم...
❗️کاش فلان وسیله را نمی بخشیدم شاید بکارم می آمد و...!
🔆امام حسن مجتبی(علیه السلام) در این باره می فرمایند:
بخل آن است كه آدم آنچه را بخشيده است تلف،
و آنچه را نگه داشته،شرف بپندارد.
🌟یعنی باید بدانیم که ما آنچه را بخشیده ایم برای ابد جاودان و ماندگار کرده ایم
♨️و هر آنچه را نگه داشته ایم و بدان دل بستیم حقا که نابودشان کردیم.
🌷💐🌷
📚منابع :
تحف العقول - ص 225. دانشنامه قرآن وحدیث ج10- ص94 - ح5758
✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨
🔵پاداش عظیم برآورده کردن حاجت برادر مسلمان
🌹گفت: «ای فرزند پیامبر! فلان شخص از من طلبی دارد، ولی من پولی ندارم. برای همین او می خواهد مرا زندانی کند».
🌹امام حسن مجتبی علیه السلام فرمود: «در حال حاضر مالی ندارم که بدهی تو را بدهم».
🍁گفت: «پس کاری کنید که او مرا زندانی نکند».
🌹امام در حالی که در مسجد مشغول عبادت [اعتکاف] بود، کفش های خود را به پا کرد.
✨گفتند: «ای فرزند رسول خدا، مگر فراموش کردید که در حال اعتکاف هستید [و نباید از مسجد خارج شد]؟»
☀️فرمود: «فراموش نکرده ام، اما از پدرم شنیده ام که رسول الله می فرمود: کسی که در بر آوردن حاجت برادر مسلمان خود بکوشد، مانند کسی است که نه هزار سال، روز را به روز و شب را به عبادت مشغول بوده است...».
🌹🌹🌹
📒روایت ها و حکایت ها، ص122
نام این ماھ فقط
یک رمضان بود ولـی
چون تـو در آن آمدی
شد رمضـان الکریم
#یاحسنبنعلی✨
✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨
🌷 امام حسن مجتبی (علیه السلام):
🌸 کسى كه قرآن بخواند زود يا دير دعايى مستجاب دارد.
🌷 امیرالمومنین امام علی (علیهالسلام) :
🌱 هر کس #صد_آیه از قرآن را بخواند از هر کجای قرآن ، هر سورهای و هر جزئی که باشد و بعد از آن #هفت مرتبه بگوید: «یاالله»
🌿 «فَلَوْ دَعَا عَلَی الصَّخْرَه لَقَلَعَهَا إِنْ شَاءَالله»
اگر دعا کند، درصورتی که خدا بخواهد، #کوه را از جا خواهد کَند.
📖 بحارالأنوار، ج93، ص313، ح17
🌹🌹🌹
💠#زندان_الرشید(خاطرات سردار گرجیزاده)
✍به قلم: دکتر مهدی بهداروند
🍁قسمت:168
پنج روزی گذشت و ما با این بوی بد سر کردیم. دلمان خوش بود که بعد از چهل روز سرکه خوبی نصیبمان می شود. صبح چهارشنبه، وقتی داشتم مگس های دور سطل را می پراندم، صدای باز شدن در سلول بلند شد. گفتم لابد استوار احمد است که سروکله اش پیدا شده. صدا زدم: «استوار احمد، اهلا و مرحبا! تفضل.» وقتی صورتم را به طرف در برگرداندم، سربازی بدقیافه و خشن را در چهارچوب در ایستاده دیدم. بی هیچ سلام و احوال پرسی گفت: «این چه بوی بدی است که در سالن راه انداختید؟»
- کدام بو؟
- همین بوی گندی که دارد خفه ام می کند.
- کمی سرکه درست کردیم و این بو و مگس ها هم از آن است.
- در زندان سرکه درست میکنی؟!
- بله. مگر عیبی دارد؟.
- عیبی ندارد که سرکه درست میکنی؟!
- بابا، چند بار بگویم؟ بله، سرکه است به خدا او که با تعجب به سطل نگاه می کرد، انگار دزد گرفته باشد چشمانش را گرد کرد و گفت: «خر خودتی، شما دارید مشروب درست می کنید. این کار هم جرم است و هم ممنوع.» سه نفرمان نگاهی به هم کردیم و ترسیدیم. اكبر گفت: علی آقا، یک جوری جمعش کن. این یارو این کاره نیست.».
- تو چیزی نگو. درستش میکنم
- ما با استوار احمد هماهنگ کردیم. او می داند سرکه است.
- میروم استوار احمد را می آورم ها. دروغ نگویید.
- برو بیاور. دروغی ندارم بگویم.
- با عصبانیت در سلول را بست و از زندان خارج شد. حدود پانزده دقیقه بعد، به همراه استوار احمد برگشت. وقتی در را باز کرد، گفت: «استوار، اینها کار خلاف کرده اند و تازه خلاف بالاترشان این است که می گویند شما در جریان هستید. این ها دارند مشروب درست میکنند و من سر بزنگاه مچشان را گرفتم.» سرباز آن قدر کودن بود که نپرسید این همه انگور را از کجا آوردید. هم خنده ام گرفته بود، هم ترسیده بودم. اگر استوار احمد لو می رفت، روزگارش سیاه بود. در دلم آیة الکرسی خواندم و آهسته به احمد و آن سرباز فوت کردم. همگی فقط به احمد چشم دوخته بودیم که چه عکس العملی نشان می دهد. احمد بعد از شنیدن حرفهای سرباز با عصبانیت گفت: «من در جریان هستم و شما کاری به آنها نداشته باشید.» سرباز پاهایش را محکم به زمین زد و گفت: «امرک سیدی.» با این حرف احمد، سرباز از سلول بیرون رفت، احمد نگاهی به ما کرد و قدم زنان از سلول به طرف راهرو حرکت کرد. سرباز حتی یادش رفت در سلول را قفل کند. با رفتن آنها خندیدیم و گفتیم: «ببین تو را به خدا، ما با چه کسانی داریم می جنگیم؟!». بعد از آن ماجرا، اغلب جمعه ها ساعت ده صبح، احمد همراه دو سرباز با سینی های پر از کباب، برنج، میوه، و ماست به سراغمان می آمد و می گفت: «مژده مژده. تقویتی برایتان آوردم.» با دیدن آن همه مواد غذایی هوش از سرمان رفت.
👈ادامه دارد
✔️منبع: کانال حماسه جنوب
🌺🌺🌺