💠دائماً با طهارت بود و قرآن خواندن ایشان چه در سفر و چه در حضر ترک نمیشد. عاشقی بی قرار و با سوز و حُسن بشاشت همه را شیفتۀ رفاقت و مصاحبت خود مینمود.
به مستحبات شدیداً مقید بود و تلاوت قرآن مجید از اعمال هر روز و هر شبش بود.
با بچهها چنان مهربان بود که مانند پروانه به دورش حلقه میزدند. در کارگشایی و راحتی رساندن به دل دوستان جدّاً کمنظیر بود....
#شهید محمد حسین نجابت
#شهدای_فارس
#سالروزشهادت
🍃🌹۱۴گلصلواتهدیهبهشهیدمحمد حسین نجابت 🌹🍃
🍃🌹کانالِیادوخاطرهشهدا🌹🍃
http://sapp.ir/rostmy
🍃🌹🍃
✍قسمتی از وصیت زیبای شهید:
💠حال که میروم پیش حسین(ع)، خوش و سرحال میروم. میروم پیش (شهیدان)هادی و مهدی جوانمردی، یاران قدیمی و خوبم، خوش میروم.
💠ای خدا از من قبول کن این جهاد تا روم در راه دین و آئین تو؛ خدایا ببخش گناهانم را، مرا با حسین (ع) و امام زمان (عج) محشور فرما.
💠حالا که به سوی شهادت حرکت میکنم، از خوشحالی در پوست خود نمیگنجم و در حال پرواز هستم، خدایا مرا به سوی خود بخوان.
#شهادت نه یک باختن است، بلکه یک #انتخاب است...
#شهید غلامرضا شجاعی
#شهدای_فارس
#سالگردشهادت
🍃🌹۱۴گلصلواتهدیهبهشهید غلامرضا شجاعی 🌹🍃
🍃🌹کانالِیادوخاطرهشهدا🌹🍃
http://sapp.ir/rostmy
🍃🌹🍃
✨شنبه ۲۴ فروردین ۱۳۸۷ از مدرسه آمد.پس از ناهار گفت:مامان میتونم تو بغلت بخوام.
پدر تازه از سر کار به خانه آمد.راضیه چادر گل گلی اش را پوشید و توی سالن ایستاد و بلند گفت:کیا حسینیه ای هستن؟
پدرش گفت:بابا راضیه تو چرا انقدر امروز قشنگ شدی؟
آن شب همه به علتی نمیتوانستند به هیئت بروند به جز راضیه که آماده شد و رفت حسینه.
📞 تلفن خانه به صدا در آمد.همسرم گوشی را برداشت و گفت:نَه دخترم سالم بود،مشکلی نداشت.
با استرس پرسیدم:چی شده؟نکنه تصادف کرده
به درب حسینه که رسیدم سیل جمعیت درحال خارج شدن بودن.حسینه پر از دود بود و خون.
میگفتند از خانم ها فقط ۱ نفر شهید شده که آن هم از بچه های کادر انتظامات است.ذهنم به ۱۹ روز قبل زمانی که راضیه از مشهد آمده بود افتاد که گفت:
*مامان میخواستم برا خودم کفنی بخرم دوستم نذاشت و گفت از کربلا بخرم.*
ساعت ۱۱ بود که مرضیه دخترم زنگ زد و گفت راضیه در بیمارستان نمازی است.
😥۱۸ روز در کما بود. با سینهای خرد و پهلویی پاره شده و ۱۸ روز خس خس نفسهای دردناک شهید شد ....
#شهیده_راضیه_کشاورز
#شهدای_فارس
#ایام_شهادت
🍃🌹۱۴گلصلواتهدیهبهشهیده راضیه کشاورز 🌹🍃
🍃🌹کانالِیادوخاطرهشهدا🌹🍃
http://sapp.ir/rostmy
🍃🌹🍃
♨️روزی مهدی پر انرژی به خانه آمد و گفت: «مادر! من خادم حرم احمدبن موسی الکاظم(علیه السلام) شدهام!» لبخندی زدم و گفتم:
«بسلامتی پسرم!»
گفت:
«مادر، دیشب خواب زیبایی دیدم؛ در خواب آقا حضرت احمدبن موسی(علیه السلام) مرا صدا زد و گفت:
«مهدی بیا و به ما سری بزن...»
حال خوبی به من دست داد.
صبح که از خواب برخواستم به خودم گفتم که حتما باید به زیارت آقا بروم.
به حرمش رفتم و پس از زیارت به دلم برات شد که آقا مرا برای کاری فرا خوانده است. با آن حال خوب رفتم و نامم را به عنوان خادم افتخاری نوشتم.
و چه زیبا از همان آقا، برات شهادت را گرفت....
#شهید مهدی نجفی
#شهدای_فارس
🍃🌹۱۴گلصلواتهدیهبهشهید مهدی نجفی 🌹🍃
🍃🌹کانالِیادوخاطرهشهدا🌹🍃
http://sapp.ir/rostmy
🍃🌹🍃
♨️یاد شهیدی که جبهه را بر دانشگاه ترجیح داد....
🔹 چند بار جبهه رفت و چند بار زخمی و مجروح ..
ولی بالاخره دانشگاه اردبیل قبول شده بود. خیال همه راحت بود که جای امنی است و دیگر از تیر و ترکش و زخم خبری نیست.
روزی در خانه نشسته بودم که سر و کله آیت الله پیدا شد، باز هم زخمی و مجروح.
بی حال گوشه ای از خانه نشست. با تعجب گفتم، اردبیل کجا، تیر و ترکش کجا..؟
خندید و گفت: دانشگاه بودم، شنیدم که امام فرمود، جبهه های ما دانشگاه است، جبهه را پر کنید، من هم به جبهه برگشتم.
هنوز زخم های تنش بهبود نیافته به جبهه برگشت و این بار نمره قبولی اش با خون سرخش امضاء شد و به شکرانه آن چند صباحی در خاک های تفتیه فکه پیکر بی روحش به عبادت نشست.
#شهید آیت الله اکبری
#شهدای_فارس
#سالگردشهادت
🍃🌹۱۴گلصلواتهدیهبهشهید آیت الله اکبری 🌹🍃
🍃🌹کانالِیادوخاطرهشهدا🌹🍃
http://sapp.ir/rostmy
🍃🌹🍃
ولایت ، توتیای چشم
💠بهمن ماه سال 60 بود، صدام بعد از از دست دادن بستان، وعد داده بود بستان را پس می گیرد و از خبرنگاران دعوت کرده بود تا 22 بهمن در بستان با او جلسه داشته باشند، اما ذهی خیال باطل، جوانان ایران، به خصوص نیروهای استان فارس و شیراز جلو لشکر های عراق را در تنگه چزابه گرفتند.
عراق با هر چه می توانست تنگه چزابه را می کوبید، اما حریف یک گردان نیرویی که تنگه را نگه داشته بودند نمی شد.
برادرم علیرضا هم بود. خیلی زحمت کشید. موقعیت سختی بود، خیلی فشار روی ما بود. علیرضا گلوله آر پی جی را در قبضه گذاشت، در حالی که از تپه ای بالا می رفت گفت به خدا قسم اگر همه بروید و من تنها باشم، باز می ایستم و دفاع می کنم.
ایستاد تا گلوله را شلیک کند.
شلیک کرد، هم زمان تک تیرانداز عراقی هم او را زد.به زمین افتاد. گلوله تک تیرانداز از دهان بازش وارد و از پشت سرش خارج شده بود. خدا را شکر به نخاعش نخورده بود. سریع او را به عقب منتقل کردند.
هشت روز در بیمارستانی در اصفهان بستری بود. وقتی حالش بهتر شده بود، از بیمارستان فرار کرده و با اتوبوس به جبهه برگشته بود.
بعد از آن هم مداوم جبهه بود و به عنوان نیروی اطلاعات و شناسایی کار می کرد. ابتدای سال 65 بود که گفت می خواهم ازدواج کنم. مراسم عروسی اش را گرفت و دوباره به جبهه برگشت.
22 اردیبهشت 65 در بجلیه شهید شد و جنازه اش ماند.
بعد از جنگ برای تفحصش رفتیم. جلوترین و نزدیکترین شهید به دشمن بود. از روی سوراخ گلوله ای که در عملیات چزابه روی سرش مانده بود شناسایی اش کردیم...
🌹🍃🌷🍃🌹
#شهید علیرضا نویگویی
#شهدای_فارس
#ایام_شهادت
🍃🌹۱۴گلصلواتهدیهبهشهید علیرضا نویگویی 🌹🍃
🍃🌹کانالِیادوخاطرهشهدا🌹🍃
http://sapp.ir/rostmy
🍃🌹🍃
♨️شهیدی که بعد شهادت هم فقرا را دست خالی نمی گذاشت....
💠همیشه به فقراکمک میکرد
میگفت:هیچ فقیری رادست خالی برنگردان!
بعداز شهادتش،فقیری آمده بودپشت در و در خواست کمک کرد
یاد جمله شهید جعفر افتادم، رفتم درون خانه تا برای فقیر پولی بیاورم ...
اما همه خانه را زیرو رو کردم چیزی درخانه نداشتیم ...
با خودم گفتم چطور به اوبگویم چیزی نداریم!
ناگهان لحاف ها راریختم،بینش مقداری پول بود،باخوشحالی100تومنش رابه فقیردادم...
انگار شهید نمیخواست بعد از شهادتش هم کسی دست خالی از درب منزلش برگردد...
#شهید جعفرتقی زاده
#شهدای_فارس
🍃🌹۱۴گلصلواتهدیهبهشهید جعفر تقی زاده 🌹🍃
🍃🌹کانالِیادوخاطرهشهدا🌹🍃
http://sapp.ir/rostmy
🍃🌹🍃
💠بمناسبت ۲۳ذےالقعده ،روز زیارتے امام رضا علیه السلام
♨️شهیدی که زیارت امام رضا (ع )دوست داشت
💠گفـــت :مـــادر اجازه بده برم زیارت امام رضا(ع)....
گفتم نه، تو تنها پســـرمی میترسم توی راه برات اتفاقی بیافتد!
💠تو جبهـــه مجـــروح شـــده بود، اشتباهی بردنش مشهد. همان جا ڪنـــار امام رضا(ع) شهـــید شـــد. پیڪـــرش را اطراف ضریـــح طواف دادن بعـــد برگشـــت شیراز.....
#شهید فرید(اکبر)شهابی نژاد
#شهدای_فارس
#شهید_امام_رضایی
🍃🌹۱۴گلصلواتهدیهبهشهید فرید (اکبر) شهابی نژاد 🌹🍃
🍃🌹کانالِیادوخاطرهشهدا🌹🍃
http://sapp.ir/rostmy
🍃🌹🍃
💠چند شب قبل آزاد سازی خرمشهر بود. گفت: مسعود، احتمالاً بعد این عملیات دیگه من نیستم.
گفتم: انقدر از خودت مطمئن هستی؟ فکر نکنم!
با خنده گفت: حالا اگر شهید شدم. دوست دارم فلان جای شاهچراغ [ جایی وسط شاهچراغ] دفنم کنید.
گفتم: این کارهات هم بچه بازیه. می خواهی بعد از امامزاده کامبیز، امام زاده احسان هم درست کنی، بیان بهت چی آویزون کنند؟ اگر شهید شدی، مثل همه قطعه شهدا خاکت می کنیم، دیگه جایگاه ویژه می خواهی چی کار!
گفت: به قولاً... اصلاً ولش کن جنازه ام هر جا می خواهد برود، خودش بره. اصلاً یه روز می شینیم با هم به این حرف های من می خندیم. [بعد از شهادتش این جریان را برای مرحوم آشیخ محمدرضا حدائق تعریف کردم. ایشان با تعجب گفت اینجایی که ایشان آدرس داده است بسیاری از علما و عارفان شیراز دفن هستند و جایی نیست که همه بدانند و یا اجازه بدهند کسی دفن شود.]
... پدرش از شهادت احسان خیلی ناراحت بود. گفت: اگر می شود، حداقل در شاهچراغ دفنش کنید. جا خوردم.. به برادرش امید گفتم: یادت میاد در مسجد عین خوش می گفت من را در صحن شاهچراغ دفن کنید...
با پیگیری آقای دستغیب احسان را زیر گلدسته شاهچراغ دفن کردیم.
#طلبه_شهید احسان حدائق
#شهدای_فارس
#سالگردشهادت
🌹🍃کانال یادوخاطره شهدا🌹🍃
https://splus.ir/rostmy
🍃🌹🍃
♨️ #پیش_بینےشهیدےدررابطہ_شهیدےدیگر..
🔰هـمان روز عقد یه رازے بهم گفت...
گفت:شهـید حاج شیرعلی سلطانے را می شناسے؟
گفـتم: نه!
گفت: حاج شـیرعلے, مـداح مشهور شـیراز که تو مسجد المهدی برای خودش قبر حفر کرده بود, اون هم به اندازه تن بی سرش...
با آه ادامه داد, تن بےسرش را همـان جا دفن کردند.
گفتم خوب...
گفت: یه روز به من گفت فلانےتو ازدواج می کنے, دو تادختر گیـرت میاد بعـد هم #شهید میشے!
و من تمام این سال ها با این راز سر می کردم دختر اول امد بعد هم دومی. عزت سر از پا نمی شناخت و من ...😔
#شهید عزت الله نعمت الهی
#شهدای_فارس
#سالگرد_شهادت
🍃🌹۱۴گلصلواتهدیهبهشهید عزت الله نعمتی 🌹🍃
🍃🌹کانالِیادوخاطرهشهدا🌹🍃
http://sapp.ir/rostmy
🍃🌹🍃
🔹مهربانی و عطوفت وی با سایر همکاران مخصوصا کارکنان زیر دست،زبانزده همگان بود و با کبر و غرور میانه ای نداشت.
🔹وقتی می دید برای کسی مشکلی پیش اومده گویا برای خودش مشکلی حادث شده و تا رفع آن از پای نمی نشست
🔹بنا به نقل قول از خانواده و همکاران وی،مصطفی از ظواهر دل فریب دنیا دل کنده بود،بخش عمده ای از درامدش را صرف کمک به نیازمندان می کرد و از اینکه میدید با سختی و زحمت خود می تواند آسایش و رضایت دیگران را فراهم کند خرسند می شد
#شهید مصطفی فعال پور
#شهدای_فارس
#شهدای_نیروی_انتظامی
#سالروزشهادت
🍃🌹۱۴گلصلواتهدیهبهشهید مصطفی فعال پور 🌹🍃
🍃🌹کانالِیادوخاطرهشهدا🌹🍃
http://sapp.ir/rostmy
🍃🌹🍃
🔸برخورد جالبِ شهید با دختری که بدحجاب بود...
♨️روز ولادت حضرت زهرا (س) مثل همیشه سجاد با روی خوش از سرِ کار اومد. بهم گفت: خانوم! راضی هستی هدیهای رو که پادگان به عنوان روز زن داده؛ بدم به کسی که نیاز داره؟ گفتم: آره! من از خدامه. تازه چادر خریدم و فعلاً نیاز ندارم... اون روز نپرسیدم چادر رو برا کی میخواد. تا اینکه بعد از شهادتش یکی از دوستاش گفت: توی دانشگاه یکی از دخترها حجاب مناسبی نداشت. سجاد یه نفر رو فرستاد تا باهاش حرف بزنه. اون دخترخانوم هم گفت: بخاطر مشکل مالی نمیتونم چادر بخرم... سجاد تا اینو شنید، چادری که هدیۀ روزِ زن واسه من بود رو براش بُرد؛ و الحمدلله از اون روز چادر سرش میکنه...
📚 به نقل از همسر شهید
#شهید_دهقان
#شهدای_فارس
#مزار:گلزارفراشبند
🍃🌹۱۴گلصلواتهدیهبهشهید سجاد دهقان 🌹🍃
🍃🌹کانالِیادوخاطرهشهدا🌹🍃
http://sapp.ir/rostmy
🍃🌹🍃