「 ایــھامـ」
دلتنگ خانہی پدرے!(:✨
آخرین بار توی صحن نشستہ بودم
نگاهم گره خورده بود به ضریح
گونہهام خیس اشڪ هایی بود که بیاختیار جارے شده بودند
اشک شوق! اشک دلتنگی!
احساس کسی رو داشتم که بعد از یک عمر برگشتہ بہ زادگاهش بہ خانهی پدری!(:💚
🖋|#بانوی_ایهام
♡ |#دلتنگ_حرم
T_Gᕼᗩᒪᗩᗰ