eitaa logo
تـ ع ـجیل | TaaJiL
38 دنبال‌کننده
1.2هزار عکس
383 ویدیو
23 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
🕊✨🕊✨🕊✨🕊 های ظهور ✨⚜ايت الله آملي: ظهور ملموس و قابل لمس است! ✨⚜ايت الله سيّد محمّدمهدی مرتضوی من اخبار موثّقی در اختيار دارم كه اكثر 313 نفر آماده هستند. ✨⚜حجت الاسلام علیرضا : بچه ها خودتون رو برای ظهور آماده بکنید. رفقا به خدا قسم صدای قدم های مهدی فاطمه (عج) می آید! قواعد ظهور محقق شده است ، برای یاری امام مقتدر آماده شویم! ظهور نزدیک است. دیگر از دعا گذشته، البته دعا هم هنوز موثر است ✨⚜حضرت علامه فرمودند، این انقلاب متصل می شود به انقلاب جهانی امام زمان علیه السلام. ✨⚜آیت الله امامی :ظهور بسیار نزدیک است و ما بسیار خوشحالیم... ✨⚜ سازمان تبلیغات اسلامی:در این که ما در عصر قرب ظهور بسر می بریم تردیدی نیست. ✨⚜آیت الله ناصری:عزیزان من! خدا می داند که ظهور نزدیک است ✨⚜حجت الاسلام آخوندی:منتظر ظهور نور دوازدهم در بین الطلوعین تاریخ هستیم ✨⚜حاج جوهر:مسلمانان باید خود را برای ظهور امام زمان (عج) آماده کنند ✨⚜آیت الله ری شهری:در زمان رهبری تو ( آیت الله خامنه ای)، حجه ابن الحسن العسگری (عج) ظهور خواهند کرد. ✨⚜آیت الله سید حیدری:نشانه های ظهور مشخص شده است ولی نشانه های سال ظهور هنوز آشکار نشده است. زمان ظهور امام زمان نزدیک است, ولی در عین حال اگر کسی برای ظهور زمان تعیین کند، این حرام است. ✨⚜دکتر هلال:جهان باید خود را برای ظهور منجی عالم بشریت آماده سازد 🌷✨🌷✨🌷✨🌷✨🌷 ✅ @TaaJiL
زندگینامه سردار خیبر شهید حاج محمد ابراهیم همت 🌹🥀🌺🌸🌼🌻🌹🥀🌺🌸🌼🌻 این قسمت دشت هاے سوخته فصل هفتم قسمت9⃣2⃣1⃣ این همه جلسه ، پشت سر هم ، این همه کار ، حوصله ای دارید ماشاءالله !😌ناهار هم که نخوردید ، شام هم که دیگر از وقتش گذشته، چه جوری طاقت می آورید حاج آقا ؟😳😔😢 خواب آلود نگاهش کرد و پرسید:رسیدیم؟🤔 نه هنوز نرسیدیم. و دوباره چرت می زد .😴 چند دقیقه بعد به دوکوهه می رسیدند . داخل سنگر که شدند، پس از احوال پرسی، به عبادیان گفت: شام نخوردیم آ. چیزی دارید؟🤔 حاجی تعارف کرد و گفت:خوردیم اما این بنده خدا ناهار هم نخورده . من خبر دارم . توی جلسه بود. بعدش یادش رفت.😢 عبادیان دو تا تن ماهی آورد و روی برنج ریخت . شیبانی هول زده قاشق برداشت و بی بسم الله شروع به خوردن کرد.😢 همت اولین قاشق را که دم دهان برد ، نگاهی به اداخت و پرسید :بچه ها شام چی داشتند ؟🤔 عبادیان گفت :از همین👌 همت پرسید:جان من،از همین بود؟🤔 من و من کرد:((همه اش که نه. برنجش همین بود .تنش را فردا ظهر می دهیم بخورند!))😢 همت قاشق را توی بشقاب برگرداند . لقمه توی دهان خشک شد .عبادیان نگران شد و گفت :😢😔 ((به خدا قسم فردا ظهر می دهیم به همه شان .))😢 همت گفت:((به خدا قسم من هم فردا ظهر می خوردم !))😌😢 ادامه دارد....🌹 ادامه ی این داستان ان شاالله فردا در کانال تخصصی شهید همت http://eitaa.com/joinchat/684589058Ce5da6bc46f