🏴 فاطمه وصیت کرده امر فوت او را پوشیده بدارم
در امالى شيخ طوسى از عمّار ياسر روايت شده است كه گفت:
در آن بيمارى كه حال فاطمه زهرا(س) وخیم شد و از دنيا رفت، عبّاس بن عبدالمطّلب براى عيادت آن حضرت آمد، به عبّاس گفتند:
حال فاطمه(س) مساعد نيست و كسى نزد او نمىرود. عبّاس به سوى خانه خويش بازگشت و شخصى را نزد حضرت على(ع) فرستاد و گفت: از قول من به حضرت امير بگو: عموى تو به تو سلام مىرساند و مىگويد: به خداوند سوگند كه غم و اندوه حبيبه و نور چشم رسول خدا(ص) و نور چشم من، مرا به شدّت رنج مىدهد، من اين طور گمان مىكنم آن بانو زودتر از همه ما به رسول خدا صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم ملحق شود و خدا او را بر مىگزيند و به رحمت خود نزديك مىكند.
فدايت شوم! اگر فاطمه عليهاالسّلام رحلت كرد، مهاجرين و انصار را آگاه و جمع كن تا براى تشييع جنازهاش و نماز خواندن بر بدنش حاضر شوند و ثواب ببرند، زيرا اين عمل باعث سرافرازى دين مىشود.
راوى مىگويد: من در حضور حضرت امير بودم كه به فرستاده عبّاس بن عبد المطّلب فرمود:
«سلام مرا به عمويم برسان و به وى بگو، لطف و مرحمت تو زياد باد! من از مشورت تو آگاه شدم، رأى و نظريه تو بسيار نيكوست. ولى فاطمه دختر پيغمبر خدا صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم دائما مظلوم، از حق خود ممنوع و از ميراث خويشتن محروم بوده است. ملاحظه آن وصيّتى را كه پيامبر(ص) در بارهاش كرده ننمودند. حق آن حضرت و حق خدا را رعايت نكردند، كافى است كه خدا بين ما و آنان حكم كند و از ظالمين انتقام بگيرد.
اى عمو جان! من از تو خواهش مىكنم از اين مطلبى كه گفتى، صرف نظر فرمايى، زيرا فاطمه به من وصيّت كرده كه امر فوت او را پوشيده بدارم.»
فرستاده عبّاس نزد او بازگشت و جواب حضرت امیر(ع) را براى وى شرح داد. عبّاس گفت: خدا برادرزاده مرا بيامرزد، زيرا رأى برادرزاده من محكم و صحيح است. غير از رسول خدا(ص) نوزادى براى عبدالمطّلب متولّد نشد كه از لحاظ خير و بركت از على عليهالسّلام برتر باشد، حقّا كه على در هر بزرگوارى و فضيلتى بر همه آنان سبقت گرفت. على(ع) از همه شجاعتر است، على(ع) براى نصرت و يارى دين خدا از همه بيشتر با دشمنان جهاد نمود. على(ع) اوّلين كسى است كه به خداوند و رسول او ايمان آورد.
📚منبع
زندگانى حضرت زهرا عليهاالسلام، ترجمه بحارالانوار، علامه مجلسی، ص ۶۷۰
#حضرت_زهرا_س
#مصائب_حضرت_فاطمه_س
#مداحی_عالمانه
▪️ وصیت به تهیه تابوت و دفن شبانه
هنگامىكه بيمارى آن بانو شديد شد، حضرت على بن ابى طالب(ع) را خواست و به آن حضرت فرمود: «پسر عمو! من خودم را آماده سفر آخرت مىبينم. به تو وصيّت مىكنم كه با دختر خواهرم ازدواج نمايى، زيرا او براى فرزندانم نظير خودم مىباشد. يك تابوت براى من پيش بينى كن، زيرا ملائكه اوصاف آن را براى من شرح دادهاند.مبادا در موقع تشييع جنازه و دفن و نماز خواندن بر بدن من، احدى از دشمنان خدا حاضر گردند!!»
ابن عبّاس مىگويد: حضرت زهرا همان روز از دنيا رحلت كرد. مردان و زنان مدينه عموما غرق ضجّه و گريه شدند و مردم دچار مصيبتى گرديدند كه در روز رحلت پدرش حضرت رسول(ص) دچار شده بودند. ابوبكر و عمر نزد حضرت امير(ع) آمدند و پس از اظهار تسليت به آن حضرت گفتند: مبادا قبل از ما بر جسد دختر پيامبر نماز بگزارى!
ولى هنگامىكه شب شد على بن ابى طالب عليهالسّلام عبّاس، فضل، مقداد، سلمان، ابوذر و عمار را خواست. آنگاه بر بدن مبارك آن مظلومه نماز خواندند و او را به خاك سپردند.
و چون صبح شد ابوبكر و عمر با مردم مدينه آمدند كه بر بدن فاطمه زهرا(س) نماز بخوانند.
ولى مقداد گفت: فاطمه را شب گذشته به خاك سپرديم. عمر به ابوبكر گفت: قبلا گفتم كه ايشان كار خودشان را خواهند كرد!!
عبّاس گفت: فاطمه زهرا(س) خودش وصيّت كرد كه شما بر بدنش نماز نخوانيد! عمر گفت: اى بنىهاشم! شما آن حسدى را كه از قديمالايام با ما داشتيد هرگز ترك نخواهيد كرد، آن دشمنى و كينههايى كه در سينه شماست از بين نخواهد رفت؟! به خداوند سوگند تصميم دارم كه قبر فاطمه را نبش كنم و بر جنازهاش نماز بخوانم!
حضرت على عليهالسّلام فرمود: «اى پسر صهاك! به خداوند سوگند اگر چنين عملى را انجام دهى سوگندى را كه خوردهاى به تو بازمىگردانم و اگر اين شمشيرم را از غلاف بكشم آن را غلاف نمىكنم تا اينكه تو را هلاك نمايم.»
عمر جا خورد و ساكت شد، زيرا مىدانست على هر گاه سوگند بخورد طبق سوگند خود عمل خواهد كرد.
آنگاه على(ع) فرمود: «آيا تو آن كسى نيستى كه پيامبر تصميم گرفت تو را بكشد، آن حضرت به دنبال من فرستاد، من با شمشير كشيده به سوى تو آمدم كه تو را به قتل برسانم و خداى عليم اين آيه را نازل كرد:
بر عليه آنان عجله منماى، زيرا ما آنچه را كه بايد براى آنان آماده كنيم آماده كردهايم.»
📚 منبع
بحار الانوار، علامه مجلسی، ص ۶۴۸
#حضرت_زهرا_س
#مصائب_حضرت_فاطمه_س
#مداحی_عالمانه
🏴مراسم غسل و کفن حضرت فاطمه(س)
امیرمؤمنان(ع) غسل آن حضرت را شروع نمودند. امام صادق(ع) فرمودهاند: «از آنجا که فاطمه(س)، صدیقه بودند، نباید جز صدیق شخص دیگری او را غسل میداد همانگونه که مریم را عیسی(ع) غسل داد.»(۱)
و نیز فرمودند: «امیرمؤمنان(ع) آن حضرت را در مرتبهی اول سه بار و در مرتبهی دوم پنج بار با آب شست و شو دادند. در آخرین مرحله مقداری کافور قرار دادند.»
در هنگام غسل میفرمودند: «خداوندا! این کنیز تو، دختر رسول و بر گزیدهی آفریدگار است. خداوندا، حجتش را به او تلقین فرما و برهانش را تقویت نما، بر درجه و مقامش بیفزا و بین او و محمد(ص) جمع فرما.» (۲)
پس از پایان غسل، آن حضرت را از زیادی حنوط رسول خدا(ص)که جبرئیل از بهشت آورده بود حنوط کردند. رسول خدا(ص) فرمودند:
«یا علی و یا فاطمه(ع) این حنوط بهشت است که جبرئیل آن را به من داده است به شما سلام میدهد و میگوید: آن را تقسیم کنید و قسمتی را هم برای من جدا کنید.»
حضرت فاطمه(س) فرمودند: «ثلث آن برای شما و دربارهی بقیه آن هم علی(ع) نظر بدهد.»
رسول خدا(ص)گریستند و فاطمه(س) را در آغوش کشیدند و فرمودند: «تو دختر موفق، رشید، هدایت یافتهای هستی.»
سپس فرمودند: «یا علی دربارهی بقیهی آن نظرت را بگو.»
فرمودند: «نصف آن برای او (فاطمه)، نصف دیگر برای کسی که شما بفرمایید.» حضرت فرمودند: «برای تو.»(۳)
امیرمؤمنان(ع) آن حضرت را در هفت لباس کفن کردند و پیش از آنکه ردا را گره بزنند فرمودند:
«یا ام کلثوم، یا زینب، یا فضه، یا حسن، یاحسین! بیایید از مادرتان زهرا(س) توشه بگیرید. این لحظه جدایی و فراق است و دیدار و ملاقات در بهشت خواهد بود.» حسنین(ع) جلو رفتند، در حالی که میگفتند: «وا حسرتا! از فقدان جد ما محمد مصطفی(ص) چندان نگذشته که مادرمان را از دست دادیم. مادر! وقتی جد ما را دیدار کردی سلام ما را به او برسان و بگو ما بعد از شما در دنیا یتیم شدیم.»
خود را روی آن بدن مطهر افکندند و آنچنان گریستند که سنگ را آب کرد. امیرمؤمنان(ع) فرمودند: «خدا را گواه میگیرم که حضرت زهرا(س) چنان آه و ناله کرد و دستهای خود را از کفن بیرون آورد و حسنین(ع) را به سینه چسبانید، در آن هنگام هاتفی از آسمان ندا داد: ای پدر حسنین! آن دو را از روی بدن مادر بردار که به خدا سوگند فرشتگان آسمان را به گریه انداختند.»
امیرمومنان(ع) آن عزیزان را از روی آن بدن پاک برداشت و بندهای کفن را محکم بستند.(۴)
امام(ع) بر آن عزیز ستمدیدهی غمگین، به همراه امام حسن(ع)، امام حسین(ع)، عقیل، عمار، سلمان، مقداد و ابوذر(۵) نماز گذاردند و آن صدیقهی شهیده را در خانهاش دفن فرمود.(۶)
در روایتی آمده چون امیرمؤمنان(ع) آن اول مظلومه را در قبر نهاد و قبر را درست نمود دو ملک از آن حورا انسیه پرسیدند:
«من ربک؟»
فرمود: «الله ربی.»
پرسیدند: «و من نبیک؟»
فرمود: «ابی محمد(ص).»
سوال کردند: «و من امامک؟»
فرمود: «هذا القائم علی قبری علی(ع).»
«این که بر قبرم ایستاده علی(ع) امام من است.»(۷)
📚منبع
مقتل مقرم، مراسم غسل، ص ۲۶۰
(۱) علل الشرایع، شیخ صدوق، ص ۲۲، باب ۱۴۸
(۲) بحارالانوار، علامه مجلسی، ج ۱۸، ص ۲۶۳
(۳) الطرف، سید بن طاووس، ص ۴۱، الطرفه ۲۷
(۴) بحارالانوار، علامه مجلسی، ج ۱۰، ص ۵۱
(۵) روضةالواعظین، فتال نیشابوری، ص ۱۵۱
(۶) عیون المعجزات، حسین بن عبدالوهاب، ص ۴۷
(۷) الاصابه، ج ۴، حجر عسقلانی، ص ۴۸۷
#حضرت_زهرا_س
#مصائب_حضرت_فاطمه_س
#مداحی_عالمانه
✅ چرا فاطمه نام گذاری شد؟
رسول خدا(ص) فرمودند: «ای فاطمه آیا میدانی که برای چه به “فاطمه” نام گذارده شدی؟»
پس علی(ع) عرض کرد: «چرا “فاطمه” نامیده شده است؟»
فرمود: «برای اینکه جدا شده است او و شیعیانش از آتش.»
📚منبع
جُنةُ العاصمه، میرجهانی طباطبایی، در بیان نام ها و کنیه ها و لقبهای فاطمه(س)، ص ۱۲۱
علل الشرایع، شیخ صدوق، ج ۱، ص ۱۷۹
بحارالانوار، علامه مجلسی، ج ۴۳، ص ۱۴
#حضرت_زهرا_س
#فضائل_حضرت_فاطمه_س
#مداحی_عالمانه
🌷 زمان وضع حمل حضرت خدیجه(س)
یکی از زنان بهشتی طرف راست خدیجه و یکی طرف چپ او و دیگری روبروی او و چهارمی پشت سر او نشستند.
در آن حال فاطمه سلام الله علیها متولد شد در حالتی که پاک و پاکیزه بود. چون روی زمین قرار گرفت، چنان نوری از او فروتابید که تمام خانه ها را نور داد و در مشرق و مغرب زمین جایی نماند مگر این که همه را روشن کرد و در آنجا تابید.
در آن حال ده حورالعین وارد شدند که در دست هر یک از آنها تشت و ابریق بهشتی بود که در آن ابریقها آب کوثر بود و به آن زنی دادند که روبروی خدیجه نشسته بود. پس زهرا علیهاالسلام را با آب کوثر شست و شو داد و دو جامه سفید بیرون آورد که از شیر سفیدتر و از مشک و عنبر خوشبوتر بود. زهرا را به یکی از آنها پیچید و دیگری را مقنعه او قرار داد.
پس حضرت به سخن درآمد و شهادت داد به رسالت پدر بزرگوار خود سیّد انبیاء و شوهر خود سیّد اوصیاء و فرزندان خود:
«أشهد أن لا اله الّا اللَّه و أن أبی رسول اللَّه سیّد الانبیاء و أنّ بعلی سیّد الاوصیاء و ولدی سادة الاسباط.»
«شهادت میدهم به یگانگی خدا و این که پدرم رسول خدا صلّی الله علیه و آله آقای پیامبران است و شهادت میدهم به این که شوهرم سرور جانشینان و دو فرزندم سرور فرزندان هستند.»
پس به هر یک از آن زنها سلام کرد و نام هر یک از آنها را بر زبان جاری کرد و زنان به روی او خندیدند و بشارت دادند و حورالعین نیز یکدیگر را بشارت دادند و بعضی از اهل آسمان بعضی دیگر را به ولایت آن معظمه مژده دادند و در آسمان نوری ظاهر شد که هرگز مانند آن را ندیده بودند.
زنها به خدیجه گفتند: «ای خدیجه! این مولود را بگیر در حالتی که پاک و پاکیزه و فرخنده و برکت داده شده است در او و در نسل او.»
پس خدیجه او را گرفت در حالتی که خوشحال بود و سینه در دهان او گذارد و شیر جاری شد.
حضرت زهرا (س) نزد پیامبر احترامى بسیار داشت.
احترامی فراتر از احترام پدرى به دخترش.
رشد و نمو حضرت زهرا سلام الله علیها از رشد خردسالان دیگر سریعتر بود.(۱)
📚منبع
(۱)بحارالانوار، علامه مجلسی، ج ۴۳، ص ۲
احقاق الحق، شوشتری، ج ۱۰، ص ۱۲
#حضرت_زهرا_س
#ولادت_حضرت_فاطمه_س
#مداحی_عالمانه
🔹 نورانی شدن خانه های مکّه و سرتاسر غرب و شرق زمین
فَلَمَّا سَقَطَتْ إِلَی الْأَرْضِ أَشْرَقَ مِنْهَا النُّورُ حَتَّی دَخَلَ بُیُوتَاتِ مَکَّۀَ وَ لَمْ یَبْقَ فِی شَرْقِ الْأَرْضِ وَ لَا غَرْبِهَا مَوْضِعٌ إِلَّا أَشْرَقَ فِیهِ ذَلِکَ النُّورُ.
پس هنگامی که حضرت فاطمه(س) پا به عرصه زمین نهاد، نوری عظیم از ایشان بلند شد تا اینکه این نور به تمام خانههای مکّه داخل شد و در شرق و غرب زمین، جایی از این نور خالی نماند. این همان «مثلُ نورِهِ کَمِشکاه» و «نور الله» است.
📚منبع
بحارالأنوار، علامه مجلسی، ج ۴۳، ص ۳
#حضرت_زهرا_س
#ولادت_حضرت_فاطمه_س
#مداحی_عالمانه
⏺ بشارت خداوند به وجود حضرت فاطمه (س) در معراج
پیش از تولد حضرت فاطمه (س)، خداوند در معراج بشارت تولد ایشان را به نبی خاتم داده و فرموده بود: «یَا مُحَمَّد! إِنَّ اللَّهَ تَعَالَی یُبَشِّرُکَ بِفَاطِمَةَ مِنْ خَدِیجَةَ بِنْتِ خُوَیْلِدٍ…»
«ای پیامبر! خداوند [ولادت] فاطمه را از خدیجه دختر خویلد به تو بشارت میدهد.»(۱)
همچنین خداوند نام مبارک «فاطمه» را نیز پیش از ولادت برای او تعیین کرده است. در مورد نام «فاطمه» وجه تسمیههای مختلفی بیان شده؛ از جمله رسول خدا (ص) فرمود:
«لِاَنّها فُطِمَتْ هِیَ وَ شیعتُها و ذُرّیتُها مِنَ النّار» (۲)
«زیرا او، شیعیان و ذُرّیهاش را از آتش باز داشته و برکنار شدهاند.»
📚منبع
(۱) تفسیر فرات کوفی، فرات بن ابراهیم، ص ۲۱۱؛ بحارالانوار، علامه مجلسی، ج ۸، ص ۱۵۲
(۲) تاریخ طبری، ص ۱۴۹؛ کشف الغمه، اربلی، ج۱، ص ۴۶۴
#حضرت_زهرا_س
#ولادت_حضرت_فاطمه_س
#مداحی_عالمانه
🌸 تکلّم حضرت فاطمه(س) با مادر خویش در زمان بارداری
هنگامی که حضرت خدیجه(س)، با پیامبر(ص) که فردی یتیم و فقیر بود، ازدواج نمود، زنان مکّه از او دوری میگزیدند، به او وارد نمیشدند و سلام نمیکردند. از این رو، حضرت خدیجه(س) احساس تنهایی مینمود.
فَلَمَّا حَمَلَتْ بِفَاطِمَۀَ(س) صَارَتْ تُحَدِّثُهَا فِی بَطْنِهَا وَ تُصَبِّرُهَا وَ کَانَتْ خَدِیجَۀُ تَکْتُمُ ذَلِکَ عَنْ رسول الله(ص) فَدَخَلَ یَوْماً وَ سَمِعَ خَدِیجَۀَ تُحَدِّثُ فَاطِمَۀَ فَقَالَ لَهَا یَا خَدِیجَۀُ مَنْ یُحَدِّثُکِ قَالَتِ الْجَنِینُ الَّذِی فِی بَطْنِی یُحَدِّثُنِی وَ یُؤْنِسُنِی.
زمانی که به فاطمه باردار شد، حضرت فاطمه(س) در بطن حضرت خدیجه با او حرف میزدند و او را به صبر و شکیبایی دعوت مینمودند. حضرت خدیجه حرف زدن فاطمه(س) با خود را از پیامبر(ص) مخفی میکرد تا اینکه روزی رسول خدا شنید که حضرت با فاطمه(س) صحبت میکنند.
فرمودند: «با چه کسی سخن میگویی؟»
عرض کرد: «جنینی که در شکم من است، پیوسته با من حرف میزند و موجب آرامش من میشود.»
حضرت فاطمه(س) علاوه بر لقب امّ ابیها، مادر خود را نیز در حالت جنینی، به صبر و شکیبایی دعوت مینمود.
📚منبع
بحار الانوار، علامه مجلسی، ج ۱۶، ص ۸۰
#حضرت_زهرا_س
#ولادت_حضرت_فاطمه_س
#مداحی_عالمانه
🌹 فاطمه(س)، زهره است
جابربن عبداالله از رسول خدا صـلی االله علیه و آله و سـلم نقل کرده است که حضـرت فرمود: «همانا خداوند متعال، علی و همسر و دو پسـرش را از حجتهای خود بر آفریدگانش قرار داده است و آنان دریای علم در امت من میباشند هرکس به وسیله آنان هدایت یابد به راه راست هدایت یافته است.
[و هم او گوید که رسول خدا صـلی االله علیه و آله وسلم فرمود: «به وسیله خورشید راه را پیـدا کنیـد، هنگامی که خورشـید ناپیدا شـد به وسـیله ماه راه یابیـد، هرگاه ماه ناپیدا شد به وسـیله زهره راه را پیداکنید هنگامی که زهره ناپیدا شـد به وسـیله دو سـتاره فرقـدین راه را پیـدا کنیـد.»،
گفته شـد: «ای رسول خـدا! مقصود از خورشـید و ماه و زهره و فرقدین چیست؟»
فرمود: «خورشید منم و ماه علی است. زهره فاطمه و فرقدین حسن وحسین علیهم السلام میباشند.»
📚منبع
فاطمه شادمانی دل پیامبر، احمد رحمانی همدانی، ص۲۹
#حضرت_زهرا_س
#ولادت_حضرت_فاطمه_س
#مداحی_عالمانه
🟠 منم فاطر و این فاطمه است
رسول خدا(ص)فرمود: «هنگامی که خدای تعالی حضرت آدم ابوالبشر را آفرید و از روح خود در او بدمید، آدم به جانب راست عرش نظر افکند، آنجا پنج شبح غرق در نور به حال سجده و رکوع مشاهده کرد، عرض کرد: خدایا قبل از آفریدن من، کسی را از خاک خلق کرده ای؟
خطاب آمد: «نه، نیافریدهام.» عرض کرد: پس این پنج شبح که آنها را در هیئت و صورت همانند خود میبینم چه کسانی هستند؟
خدای تعالی فرمود: «این پنج تن از نسل تو هستند، اگر آنها نبودند، ترا نمیآفریدم، نامهای آنان را از اسامی
خود مشتق کردهام (و من خود آنان را نامگذاری کردهام)، اگر این پنج تن نبودند، نه بهشت و دوزخ را میآفریدم و نه عرش و کرسی را، نه آسمان و زمین را خلق میکردم و نه فرشتگان و انس و جن را.»
«منم محمود و این محمد است، منم عالی و این علی است، منم فاطر و این فاطمه است، منم احسان و این حسن است، و منم محسن و این حسین است. به عزتم سوگند، هر بشری اگر به مقدار ذرهی بسیار کوچکی کینه و دشمنی هر یک از آنان را در دل داشته باشد، او را در آتش دوزخ میافکنم…»
«یا آدم، این پنج تن، برگزیدگان من هستند و نجات و هلاک هر کس وابسته به حب و بغضی است که نسبت به آنان دارد. یا آدم، هر وقت از من حاجتی میخواهی، به آنان توسل کن.»
📚منبع
فاطمه زهرا(س)، علامه امینی، ص۱۳۰
#حضرت_زهرا_س
#ولادت_حضرت_فاطمه_س
#مداحی_عالمانه
🔶 وجوب اطاعت از حضرت فاطمه علیهاالسلام
قال الباقر علیه السلام: «وَ لَقَد کانَت صَلَواتُ اللهِ عَلَیهَا طَاعَتُها مَفروضَهً عَلَی جَمیعِ مَن خَلَقَ اللهُ مِنَ الجِنَّ و الاِنسَ وَ الطَّیرِ و البَهَائِمِ و الٲَنبِیاءِ وَ المَلَائِکَةِ.»
«فاطمه علیها سلام کسی است که طاعت او بر همه خلق خدا از جن و انس و پرندگان و وحوش و انبیا و ملائکه واجب است.»
📚منبع
دلائل الامامه، طبری، ص ۱۰۶
فاطمیه مأثور، حجةالاسلام شیخ محسن حنیفی، ص ۲۶
#حضرت_زهرا_س
#فضائل_حضرت_فاطمه_س
#مداحی_عالمانه
🔵 مثل نوره کمشکاه
تفسير القمي مُحَمَّدُ بْنُ هَمَّامٍ عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحَسَنِ الصَّائِغِ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِيٍّ عَنْ صَالِحِ بْنِ سَهْلٍ الْهَمْدَانِيِّ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع يَقُولُ فِي قَوْلِ اللَّهِ اللَّهُ نُورُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ مَثَلُ نُورِهِ كَمِشْكاةٍ الْمِشْكَاةُ فَاطِمَةُ ع فِيها مِصْباحٌ الْحَسَنُ الْمِصْباحُ الْحُسَيْنُ فِي زُجاجَةٍ الزُّجاجَةُ كَأَنَّها كَوْكَبٌ دُرِّيٌّ كَأَنَّ فَاطِمَةَ كَوْكَبٌ دُرِّيٌّ بَيْنَ نِسَاءِ أَهْلِ الدُّنْيَا وَ نِسَاءِ أَهْلِ الْجَنَّة.
صالح بن سهل همدانی میگوید، از امام صادق علیه السلام شنیدم که راجع به آیهی نور میفرمایند:
«(مثل نوره کمشکاه) مثل نور خداوند، چون چراغ دانی است، آن چراغدان، فاطمه است که در آن چراغدان، چراغ پر فروغی است. آن چراغ حسن علیه السلام است (آن چراغ در حبابی قرار دارد) که حسین علیه السلام است. آن حباب مانند ستاره درخشانی است، آن ستاره درخشان، فاطمه است که میان زنان دنیا و زنان بهشت میدرخشد.»
📚منبع
بحار الأنوار، علامه مجلسی، ج۳۰۴، ص ۲۰
فاطمیه مأثور، حجةالاسلام شیخ محسن حنیفی، صفحه ۲
#حضرت_زهرا_س
#فضائل_حضرت_فاطمه_س
#مداحی_عالمانه