eitaa logo
طبیب ܢܚ݅و (طب و ࡅ߳ܩܥ‌‌ܔ ߊ‌ܢܚܠߊ‌ܩی)
2.1هزار دنبال‌کننده
8.6هزار عکس
10.2هزار ویدیو
624 فایل
ثبت سفارش: @HALEHOLA_124 🛒هلـہ هـولـہ بابرکت (طبیب ܢܚ݅و) https://eitaa.com/halehola_babarkat طبیب ܢܚ݅و²(نسخـہ هاے طبے) https://eitaa.com/Tabib_sho طبیب ܢܚ݅و³ (ܟܿܝ̇ܥ‌‌وߊ‌نہ😃) https://eitaa.com/Tabib3_Khandevane 👇طبیب ܢܚ݅و( طب و ࡅ߳ܩܥ‌‌ܔ ߊ‌ܢܚܠߊ‌ܩی)
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎵نماھنگ صابرخراسانے🎤 🏴حضرت‌علےاڪبرعلیہ‌السلام ‌❥❁•••••••••••••••
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥کودکیارمهدوی‌¹⁰³ 🏴 بهترین‌صحنہ‌شهادت‌حضرت‌علےاکبر(؏) 🌤〰️〰️〰️〰️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🗓 هشتم‌محرم‌الحرام| : ای‌پسرسعد!.آیابامن‌مقاتلہ‌میکنی‌ وازخداهراسی‌نداری؟! : اگرازاین‌گروه‌جداشوم،خانہ‌ام‌را خراب‌واموالم‌راازمن‌میگیرندومن‌ برحال‌افرادخانواده‌ام‌ازخشم‌ ابن‌زیادبیمناکم. ‌❥❁•••••••••
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🚩 روزھشتم‌محرم‌امام‌حسین‌علیہ‌السلام‌ عمروبن‌قرظہ‌انصاریرانزدعمربن‌سعد فرستادکہ‌شبانہ‌میان‌دولشکرمرادیدارکن. عمربن‌سعدبابیست‌سوارآمدوامام‌حسین‌نیز بابیست‌سوارآمد.دراین‌ملاقاتعمربن‌سعد هرباردربرابرسؤال‌امام‌علیہ‌السلام‌كہ‌فرمود: آیامی‏‌خواهی‌بامن‌مقاتلہ‌كنی؟! عذری آورد.یك‌بارگفت: می‏‌ترسم‌خانه‌‏ام‌راخراب كنند! امام‌فرمود: من‌خانه‌‏ات‌رامی‌‏سازم ابن‌سعدگفت: میترسم‌اموال‌واملاكم‌رابگیرند! امام‌فرمود: عمربن‌سعدگفت: من‌دركوفہ‌برجان‌افرادخانو‌اده‌‏م‌ازخشم‌ ابن‌زیادبیمناكم‌ومی‌‏ترسم‌آنهاراازدم‌شمشیر بگذراند. حضرت‌هنگامےكہ‌مشاهده‌كردعمربن‌سعداز تصمیم‌خودبازنمی‌‏گرددازجای‌برخاست‌در حالی‌كہ‌می‌‏فرمود: توراچه‌می‌‏شودخداوندجانت‌رادربسترت‌ بگیردوتورادرقیامت‌نیامرزد.بہ‌خداسوگند! من‌می‏‌دانم‌كہ‌ازگندم‌ملک‌ری‌نخواهی‌خورد! عمرسعدباتمسخرگفت: جو مارا بس🌾
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🚩 چون‌تشنگےبرامام‌ویارانش‌سخت‌شد،یکی‌ازاصحاب حسین(؏)بہ‌نام‌ کہ‌مردی‌زاهد بودبہ‌حسین(؏)عرض‌کرد: یابن‌رسول‌الله!....اجازه‌بده‌نزدابن‌سعدبروم‌وبا اودرباره‌ آب‌سخن‌بگویم؛شایدازاین‌مخالفت‌برگردد. همدانےبرعمرواردشدوسلام‌نکرد،عمرگفت: ای‌همدانے! مگرمرامسلمان‌ندانی‌کہ‌سلام‌ندادی؟! همدانیدرجواب‌گفت: اگرچنان‌کہ‌می‌گویی‌مسلمان‌بودی،پس‌چرابرعترت پیامبرﷺشوریده‌وتصمیم‌بہ‌كشتن‌آن‌هاگرفتہ‌ای‌وآب‌ فرات‌راكہ‌حتی‌حیوانات‌این‌وادی‌ازآن‌می‏‌نوشندازآنان‌ مضایقہ‌می‌‏كنی؟وگمان‌بری‌کہ‌خداورسولش‌رامی‌شناسی! عمربن‌سعدسربہ‌زیرانداخت‌وگفت: ای‌همدانے! من‌می‌‏دانم‌كہ‌آزاردادن‌بہ‌این‌خاندان‌حرام‌است،من درلحظات‌حساسےقرارگرفتہ‌ام‌ونمی‌‏دانم‌بایدچہ‌كنم؛ آیاحكومت‌ری‌رارهاكنم،حكومتی‌كہ‌دراشتیاقش‌ می‌‏سوزم؟ ویادستانم‌بہ‌خون‌حسین‌آلوده‌گردد،درحالی كہ‌می‏‌دانم‌كیفراین‌كارآتش‌است. ای‌مردهمدانے! حكومت‌ری‌بہ‌منزلہ‌نورچشمان‌من‌است‌ ومن‌درخودنمی‏‌بینم‌كہ‌بتوانم‌ازآن‌گذشت‌كنم زیدبن‌حصین‌همدانے بازگشت‌وماجرارابہ‌عرض‌امام‌ رساندوگفت: .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
علےاکبرازخیمہ‌گاه‌خارج‌شد.پیش‌پدرآمدوگفت: پدر! اکنون‌اجازه‌بده‌تامن‌بروم‌بجنگم‌وجانم‌راقربانت کنم. هیچ‌مقاومتی‌نکردوبہ‌اواجازه‌داد! این‌دیگراصحاب‌وبرادرزاده‌وخواهرزاده‌نیست‌کہ‌امام‌بہ‌ اوبگویدنرو،بایست؛این‌پاره‌ی‌تن‌وپاره‌ی‌جگرخوداوست! این‌انفاق‌امام‌حسین‌علیہ‌السلام‌است؛ این‌اسماعیل‌حسین‌است‌کہ‌بہ‌میدان‌میرود. امام‌حسین‌نگاهی‌ازروی‌نومیدی‌بہ‌قدّ وقامت‌علےاکبر انداخت.گفت: خدایا! خودت‌شاهدباش.جوانی‌رابہ‌جنگ‌وبہ‌کام مرگ‌فرستادم‌کہ‌ازهمہ‌ی‌مردم،شبیہ‌تربہ‌پیغمبرﷺبود.