🚩#زیدبنحصینهمدانےازیارانامامباعمربنسعد
چونتشنگےبرامامویارانشسختشد،یکیازاصحاب حسین(؏)بہنام#زیدبنحصینهمدانے کہمردیزاهد
بودبہحسین(؏)عرضکرد:
یابنرسولالله!....اجازهبدهنزدابنسعدبروموبا اودرباره
آبسخنبگویم؛شایدازاینمخالفتبرگردد. همدانےبرعمرواردشدوسلامنکرد،عمرگفت:
ایهمدانے! مگرمرامسلمانندانیکہسلامندادی؟!
همدانیدرجوابگفت:
اگرچنانکہمیگوییمسلمانبودی،پسچرابرعترت پیامبرﷺشوریدهوتصمیمبہكشتنآنهاگرفتہایوآب
فراتراكہحتیحیواناتاینوادیازآنمینوشندازآنان
مضایقہمیكنی؟وگمانبریکہخداورسولشرامیشناسی!
عمربنسعدسربہزیرانداختوگفت:
ایهمدانے! منمیدانمكہآزاردادنبہاینخاندانحراماست،من درلحظاتحساسےقرارگرفتہامونمیدانمبایدچہكنم؛ آیاحكومتریرارهاكنم،حكومتیكہدراشتیاقش
میسوزم؟ ویادستانمبہخونحسینآلودهگردد،درحالی كہمیدانمكیفراینكارآتشاست.
ایمردهمدانے! حكومتریبہمنزلہنورچشمانمناست
ومندرخودنمیبینمكہبتوانمازآنگذشتكنم
زیدبنحصینهمدانے بازگشتوماجرارابہعرضامام
رساندوگفت: #عمربنسعدحاضرشدهاستشمارادر
#برابرحكومتریبہقتلبرساند.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 تماموجودمعلےاکبر
#علےاکبراسماعیلِامامحسینبود
علےاکبرازخیمہگاهخارجشد.پیشپدرآمدوگفت: پدر! اکنوناجازهبدهتامنبرومبجنگموجانمراقربانت کنم.
هیچمقاومتینکردوبہاواجازهداد!
ایندیگراصحابوبرادرزادهوخواهرزادهنیستکہامامبہ
اوبگویدنرو،بایست؛اینپارهیتنوپارهیجگرخوداوست!
اینانفاقامامحسینعلیہالسلاماست؛
ایناسماعیلحسیناستکہبہمیدانمیرود.
امامحسیننگاهیازروینومیدیبہقدّ وقامتعلےاکبر
انداخت.گفت:
خدایا! خودتشاهدباش.جوانیرابہجنگوبہکام مرگفرستادمکہازهمہیمردم،شبیہتربہپیغمبرﷺبود.
الله اکبــــــــــر اکبـــــــــرم از اسب افتاد
آیینــــــــهی پیغمبـــــــــرم از اسب افتاد
دلگـــــرمی اهل حـــــــــرم از اسب افتاد
یاریگـــــــــرم بال و پـــرم از اسب افتاد
با رزم خــــــــــود یادآور جــنگ علی شد
از رنگ هـــا آزاد و همـــــــــرنگ علی شد
فـــــــــریاد او بر دشمـــن آهنگ علی شد
زینب نگاهش کــــــــــرد دلتـنگ علی شد
با فـــــــرق خونین بر زمین افتاد ای وای
هرکس هر آنچه داشت زد ای داد ای وای
مرغ و قفس، تیــر و کمان، صیاد ای وای
جسمش شبیـه برگـــــــــها در باد ای وای
آن یک لگـــــــد بر قامتش با کینه می زد
از سوز بغض و عقـــده ای دیرینه می زد
رجاله ای با نیـــــــزه اش بر سینه می زد
نامــــــرد دیگــــــر سنگ بر آیینه می زد
بر این بدن صد ضــربهی شمشیر خورده
بسیــــــــــار از دست سواران تیر خورده
از گرگ ها زخـــــــم زیاد این شیر خورده
در آن میــــــــان حتی عصا از پیر خورده
حــــــــالا برای بردن اکبــــــــر بیــــــایید
سختست حمـــــــــل لالــهی پرپر بیایید
با یک عبا همــــــــــراه همدیگـــــر بیایید
درمـــــــــانده ام من پای این پیکر بیایید
🏴#در_رکاب_حسین ۹
#آخرینآزمونکشتنچراغبود❗️
ودرآنچادر
کسےنبودکہآزمونآخرراباختہباشد!
کسےنبودکہبویبهشترانشنیدهباشد!
اصلادرآنچادردیگرکسےنماندهبود!
همہیکنفربودند
همہازخویشرهاشدهباامامیکیشدهبودند!
چیزینداشتندجزاو/کسےنبودندجزاو
هیچنبودندونوربودندهمہ....
آخرینآزمونامّا
هنوزادامہدارد.... درچادریدیگر!