_◼️◼️◼️🚩🕯🚩◼️◼️◼️____
بسم الله الرحمن الرحیم
وصلی الله علی محمد وآله الطاهرین
#تدبر_حسینی (علیه السلام)
استادضرابی
پنجم محرم الحرام ۱۴۴۳
صفحه یک
◼️◼️◼️
#حبیب، #زهیر، #عبدالله، سه تن دیگر از شهیدان سرفراز کربلا (رضوان الله تعالی علیهم)
🚩🚩🚩
ایّام سوگواری و عزای حسینی را به پیشگاه پیامبر اسلام و اهلبیت طاهرینش بویژه به آقا و سرورمان ولی عصر و حجّت حقّ امام زمان (علیهم السلام) که صاحب عزا هستند و همه دوستداران و ارادتمندان به مکتب رسالت و ولایت تعزیت و تسلیت عرض میکنم.
🚩🚩🚩🚩
شب پنجم محرم مانند شب قبل آن به چند شهید کربلا منسوب است.
حضرت #حبیب بن مظاهر، #زهیر بن قین و #عبدالله بن حسن، نوجوان یازده ساله امام مجتبی (علیهالسّلام).
اَلسَّلامُ عَلَيْكَ اَيُّهَا الْعَبْدُ الصّالِحُ الْمُطيعُ للهِ وَلِرَسُولِهِ وَلاَميرِالْمُؤْمِنينَ ، ولفاطمة الزهراء وَالْحَسَنِ والْحُسَيْنِ ، اشهد انك جاهدت في سبيل الله ، و نصرت الحسين بن بنت رسول الله ، و واسيت بنفسك ، وبذلت مهجتك ، فعليك من الله السلام التام ، السلام عليك ايها القمر الزهرا ، السلام و عليك يا حبيب بن مظاهر الاسدي ورحمة الله و بركاته السَّلامُ عَلی زُهَیْرِ بْنِ الْقَیْنِ الْبَجَلِیِّ، ... السَّلَامُ عَلَی عَبْدِ اللهِ بْنِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِی الزَّكِی لَعَنَ اللهُ قَاتِلَهُ وَ رَامِیهُ حَرْمَلَهَ بْنَ كَاهِلٍ الْأَسَدِی
پیر شهر خاموشم، مرد جانفشانىها
پیرم و به سر دارم عشقى از جوانىها
ریگریگ این صحرا مىشناسد عشقم را
بس که هر کجا دادم عشق را نشانىها.
◼️🚩◼️
« مِنَ الْحُسَیْنِ بن علی بن ابی طالبٍ اِلی الرَّجُلِ الْفَقیهِ «حَبیبِ بنِ مَظاهِرٍ امّا بَعْد یا حبیبُ، فَاَنْتَ تَعْلَمُ قَرابَتَنا مِن رَسُولِ اللّه ِ وَ اَنْتَ اَعْرَفُ بِنا مِن غَیْرِکَ وَ اَنْتَ ذُو شَیْمَةٍ وَ غیرَةٍ فَلا تَبْخَلْ عَلَیْنا بِنَفْسِکَ، یُجازیکَ رَسُولُ اللّه یَوْمَ الْقَیامَةِ »
📚 (معالى السبطین،1/ 228)
« از حسین بن على به مرد فقیه، حبیب بن مظاهر. اى حبیب! قرابت ما را با پیامبر صلی الله علیه و آله مىدانى و تو بهتر از دیگران ما را مىشناسى و شخص آزادمرد و غیرتمندى هستى. از جان خود بر ما مضایقه مکن، رسول خدا صلی الله علیه و آله در قیامت پاداش آن را به تو خواهد داد».
.....
🚩سلام برحسین و اولادحسین واصحاب حسین
eitaa.com/tadaborehussaini
👇👇👇
____◼️◼️◼️🚩🕯🚩◼️◼️◼️____
#تدبر_حسینی (علیه السلام)
استادضرابی
پنجم محرم الحرام ۱۴۴۳
صفحه دو
◼️◼️◼️🚩
#حبیب، #زهیر، #عبدالله، سه تن دیگر از شهیدان سرفراز کربلا (رضوان الله تعالی علیهم)
◼️🚩◼️
#موضوع_تدبر ما:
با شنیدن سخنان امام درباره #حبیب بن مظاهر این سؤال و تأمل برایمان پیش میآید که به راستی ما باید از امامان چه معرفتی داشته باشیم و چگونه باشیم تا بتوانیم همچون #حبیب مورد تمجید و تأیید امام باشیم و توفیق یابیم تا در راه ولایت و امامت، جانبازی کنیم و لبخند رضایت بر لبهای ولی نعمتمان بنشانیم؟
◼️◼️◼️◼️
در پاسخ میتوان گفت: این که امام (ع) #حبیب را « فقیه» خواند، به معنای امروزی و اصطلاحی آن نیست بلکه مقصود از آن کسی است که صاحب فهم و درک عمیق در دین باشد.
☀️ امیرمؤمنان(ع) فرمود:
« أَ لاَ أُخْبِرُكُمْ بِالْفَقِيهِ حَقِّ اَلْفَقِيهِ مَنْ لَمْ يُقَنِّطِ النَّاسَ مِنْ رَحْمَةِ اَللَّهِ وَ لَمْ يُؤْمِنْهُمْ مِنْ عَذَابِ اَللَّهِ وَ لَمْ يُرَخِّصْ لَهُمْ فِي مَعَاصِي اَللَّهِ ».
📚( کافى؛ 1/36 باب صفة العلما)
« آیا به شما خبر دهم که فقیه واقعى کیست؟ آن کسى است که مردم را از رحمت الهى مایوس نکند و از طـرفـى هـم ایـمـن از عذاب الهى نکند (مردم را در حالت خوف و رجا نگه دارد) و اجازه انجام معاصى الهى را ندهد ».
◼️ این تعریف از فقیه نشان میدهد که فقاهت به معنای حقیقی آن معرفتی نیست که در کتاب و دفتر باشد و در مکتب و مدرسه، بدست آید؛ بلکه بیش از آنکه به قرائت و کتابت نیاز داشته باشد به تزکیه نفس و جهاد اکبر نیاز دارد تا چشم و گوش قلب گشوده شود و حقایق را آنطور که باید، ببیند؛......
🚩سلام برحسین و اولادحسین واصحاب حسین
eitaa.com/tadaborehussaini
👇👇👇
____◼️◼️◼️🚩🕯🚩◼️◼️◼️____
#تدبر_حسینی (علیه السلام)
استادضرابی
پنجم محرم الحرام ۱۴۴۳
صفحه سه
◼️◼️◼️🚩
#حبیب، #زهیر، #عبدالله، سه تن دیگر از شهیدان سرفراز کربلا (رضوان الله تعالی علیهم)
◼️◼️◼️
در کتاب معجم رجال الحدیث ، آمده است که روزى #میثم تمار که سوار بر اسب بود، #حبیب بن مظاهر اسدى که در جمع بنى اسد بود، از او استقبال کرد و با یکدیگر سخن گفتند. حـبـیب گفت: گویا مىبینم مرد بزرگى را که جلو سرش مو ندارد و شکم فربهى دارد و جلو "دار الـرزق" خـربـزه مـىفـروشـد بـه جرم محبت اهلبیت او را بر دار مىزنند و شکمش را پاره مىکنند. (منظورش از این سخنان میثم بود).
مـیثم هم گفت: من هم مىشناسم مرد سرخ چهرهاى را که براى یارى فرزند پیامبر خروج مىکند تا کشته مىشود و سرش را در کوفه مىگردانند. (منظورش، حبیب بود).
این دو، پس از این سخنان، از همدیگر جدا شدند، کسانى که در اطراف ایستاده بودند و سخنان این دو را مـىشـنـیـدنـد گفتند: به خدا احدى را دروغگوتر از اینها ندیدیم همین طور که اهل مجلس نشسته بودند، رشید هجرى از راه رسید و سراغ آن دو نفر را گرفت، مردم هم مطالب آنان را براى او نقل کردند. رشید گفت: خدا رحمت کند میثم را که یک مطلب را فراموش کرده بگوید و آن این که کسى کـه سـر حبیب را مىآورد،صد درهم از دیگران بیشتر جایزه مىگیرد.
این سخن را گفت و رفت اهل مجلس گفتند: این دیگر از آن دو نفر دروغگوتر بود اما همان مردم شاهد بودند که روز و شبها نگذشت مگر اینکه تمام پیشگوییهاى آنان محقق شد و میثم تمار را جلو خانه عمرو بن حریث به دار زدند و سر حبیب را در کوفه گرداندند.
این چنین مردانی وقتی هم در مجلس امام زمانشان مینشینند، روح و قلبشان آنچنان بلند و عمیق با امام به پرواز در میآید که اهل معرفت عمری از عظمت آن مدهوش و حیران می مانند؛
🚩سلام برحسین و اولادحسین واصحاب حسین
eitaa.com/tadaborehussaini
👇👇👇
____◼️◼️◼️🚩🕯🚩◼️◼️◼️____
#تدبر_حسینی (علیه السلام)
استادضرابی
پنجم محرم الحرام ۱۴۴۳
صفحه چهار
◼️◼️◼️🚩
#حبیب، #زهیر، #عبدالله، سه تن دیگر از شهیدان سرفراز کربلا (رضوان الله تعالی علیهم)
◼️◼️◼️
#حبیب از امام علیه السلام سؤال کرد قبل از آن که خداوند متعال حضرت آدم علیه السلام را خلق کند، شما کجا بودید؟
☀️حضرت فرمود:
«كُنَّا أَشْبَاحَ نُورٍ نَدُورُ حَوْلَ عَرْشِ الرَّحْمَنِ فَنُعَلِّمُ الْمَلَائِكَةَ التَّسْبِيحَ وَ التَّهْلِيلَ وَ التَّحْمِيد»
📚 (بحار الانوار؛ 60/311) ؛
« ما همانند نورى بودیم که اطراف عرش الهى مىچرخیدیم و به ملائکه حمد و تسبیح الهى را مىآموختیم».
◼️بیشک معرفتی که از اولیاء خدا در نزد ماست، در مقابل حقیقت آن، کمی از بسیار هم نیست و تنها گاهی بزرگانی در رویاهای خود اشارتی و خبری از آن میشنوند؛
◼️ شیخ جعفر شوشترى میگوید بعد از مراجعت از نجف اشرف به موطن خود، قدرت بر اداره منبر و جلسات وعظ را نداشتم، لذا در ماه رمضان کتاب تفسیر صافى و در ماه محرم، کتاب روضة الـشهدا را از روى کتاب براى مردممىخواند م و نمىتوانستم چیزى را حفظ کنم یک سال به همین مـنـوال گـذشت تا محرم سال بعدشبى به فکر رفتم که من تا کى صُحفى باشم و کتاب را از رو براى مردم بخوانم در این اثنا خوابم مىبرد، در عالم رؤیا، خود را در صحراى کربلا و در مقابل خیمه امام حسین علیه السلام دیدم،
وارد خیمه امام (علیه السلام) شدم و سلام کردم، آن حضرت مرا نزدیک خود طلبید و به #حبیب بن مظاهر فرمود: فلانى، مهمان ماست و آب هم که نداریم، ولى مقدارى آرد و روغن هست، برخیز و از اینها طعامى درست کن. #حـبیب، طعام را آماده کرد و نزد من نهاد و من چند قاشق از آن خوردم و بیدار شدم و در اثر این عنایت حسینى (علیه السلام) در اداره مجلس عزای حسینی آنچنان توانا شدم که: ساکنان آسمانها غبطه این مجالس را مىخوردند.
📚( فوائد الرضویه؛ 67)
آنچه گفته شد تنها اشارهای بود به شرح حال شهیدی که در آن هنگام 75 سال داشت،و در شب عاشورا صحنههای زیبایی از فداکاری و شوق به شهادت به یادگار گذاشت.
او وقتی مورد انتقاد یزید بن حصین قرار میگیرد که #حبیب این چه وقت خنده است؟
پاسخ میدهد: «چه لحظهای برای سرور از این ساعت شایسته تر! تنها بین ما و حور العین شمشیر آنان فاصله است.
روز عاشورا #حبیب با سن بالایی که دارد در مبارزه خود 62 نفر را میکشد و سرانجام شهد شهادت را مینوشد.
📚 ( الخرائج و الجرائح، قطب الدین راوندی، ج1، ص338)
🚩سلام برحسین و اولادحسین واصحاب حسین
eitaa.com/tadaborehussaini
👇👇👇
____◼️◼️◼️🚩🕯🚩◼️◼️◼️____
#تدبر_حسینی (علیه السلام)
استادضرابی
پنجم محرم الحرام ۱۴۴۳
صفحه پنج
◼️◼️◼️🚩
#حبیب، #زهیر، #عبدالله، سه تن دیگر از شهیدان سرفراز کربلا (رضوان الله تعالی علیهم)
◼️◼️◼️
#زهیر بن قین یکی دیگر از الگوهای دلدادگی و عاشقی نسبت به امام در کربلاست.
او شب عاشورا، وقتی امام حسین (علیهالسلام) به همراهانش اجازه بازگشت به شهر و دیارشان را داد، هر کدام از آنان به نوعی وفاداری و پایداری خود را اعلام داشتند
#زهیر بن قین گفت:
« لَا وَ اللَّهِ لَا یَکُونُ ذَلِکَ أَبَداً أَ أَتْرُکُ ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ ص أَسِیراً فِی یَدِ الْأَعْدَاءِ وَ أَنْجُو أَنَا لَا أَرَانِی اللَّهُ.»
📚 (معجم رجال الحدیث، ج 7، ص 297)
« نه به خدا سوگند، هرگز چنین نخواهد بود. آیافرزند رسول خدا را در دست دشمنان اسیر بگذارم و خود را نجات دهم؟!
خدای آن روز را به من نشان ندهد به خدا سوگند دوست دارم کشته شوم، سپس زنده شوم و دوباره کشته شوم، تا هزار مرتبه اینگونه کشته شوم و خداوند بدین وسیله جان شما و این جوانان خاندان شما را سلامت دارد
هنگامی که #زهیر به شهادت رسید و بر زمین افتاد، امام حسین (علیهالسّلام) به وی فرمود:
(لایبعدنک الله یا زهیر و لعن الله قاتلک لعن الذین مسخهم قردة و خنازیر)
📚 (مقتل الحسین (علیهالسّلام), ج2, ص23.)
«خداوند تو را از رحمت خود دور نگرداند و قاتل تو را لعنت کند، به مانند کسانی که ملعون گشتند و به صورت بوزینه و خوک مسخ شدند.»
🚩سلام برحسین و اولادحسین واصحاب حسین
eitaa.com/tadaborehussaini 👇👇👇
____◼️◼️◼️🚩🕯🚩◼️◼️◼️____
#تدبر_حسینی (علیه السلام)
استادضرابی
پنجم محرم الحرام ۱۴۴۳
صفحه شش
◼️◼️◼️🚩
#حبیب، #زهیر، #عبدالله، سه تن دیگر از شهیدان سرفراز کربلا (رضوان الله تعالی علیهم)
◼️◼️◼️
#عبدالله بن الحسن (علیهالسّلام) در شمار آخرین شهیدانی بود که پیش از شهادت امام #حسین (علیهالسّلام) در ظهر عاشورا به شهادت رسید.
#عبدالله بن حسن بن علی (علیهماالسّلام)، نوجوان ۱۱ ساله، فرزند امام حسن مجتبی (علیهالسّلام) که روز عاشورا، وقتی دید سیدالشهداء بر زمین افتاده است، برای دفاع از عمو به سوی میدان شتافت و در دفاع از عموی مظلومش جام شهادت نوشیددر واپسین لحظات حیات شریف سید الشهداء (علیهالسّلام) ،در حالی که سپاه کوفه امام (علیهالسّلام) را محاصره کرده بود و حضرتش دیگر توان ایستادن نداشت و از جنگ باز ایستاده بود ندایش به آسمان برخاست... و سر به جانب آسمان بلند کرد و نیایشگرانه گفت: خدایا، تو خود میدانی که اینان فرزند دخت فرزانه پیامبرشان را میکشند....
آن تبهکاران سنگدل اندکی درنگ کردند و دگر باره بر امام (علیهالسّلام) هجوم بردند.
در این هنگام #عبدالله بن حسن (علیهالسّلام) که هنوز به حد بلوغ نرسیده بود خیمهگاه را ترک کرده، شتابان به سوی امام (علیهالسّلام) دوید،
حضرت امام #حسین (علیهالسّلام) با دیدن او خطاب به خواهرش زینب (سلاماللهعلیها) فرمود:
«خواهرم این کودک را نگهدار.»
زینب کبری (سلاماللهعلیها) خود را به کودک رساند و سعی کرد از رفتنش جلوگیری کند و او را به خیمهها بازگرداند، امّا او پایداری کرد و بازنگشت و فریاد بر آورد که:
«لا افارق عمّی!» به خدای سوگند از عمویم جدا نخواهم شد و او را تنها نخواهم گذاشت!
و خود را از دستان عمهاش رها کرد و نزد امام #حسین (علیهالسّلام) رفت تا شاید مانع از شهادت عموی بزرگوارش گردد.
در این هنگام یکی از تجاوزکاران اموی به نام «بحر بن کعب» به سوی #حسین (علیهالسّلام) روی آورد که «#عبداللَّه» فریاد بر آورد: هان ای پلیدزاده! آیا میخواهی عمویم را به شهادت برسانی؟
آن عنصر پلید نیز شمشیری بر آن کودک فرود آورد و #عبداللَّه دست خود را سپر ساخت که دستش از بدن جدا شد! او در حالی که دستش تنها به پوست آویزان بود، فریاد بر آورد که: عمو جان مرا دریاب!
#حسین (علیهالسّلام) او را در آغوش کشید و بر سینه چسباند و فرمود: یادگار برادرم! بر آنچه در راه خدا بر تو فرود آمده است شکیبایی پیشه ساز و آن را به فال نیک بگیر و خیر بدان که خدای پر مهر به زودی تو را بر پدران و نیاکان شایسته کردارت ملحق خواهد ساخت و آن گاه «حرمله» گلوی آن کودک محبوب را هدف تیر بیداد خود ساخت و سرش را از پیکرش جدا کرد!
#حسین (علیهالسّلام) پس از شهادت جانسوز نور چشم برادرش، «#عبداللَّه» در آغوشش، رو به آسمان کرد و گفت: بار خدایا، اگر این بندگان ستمکار و گناه پیشهات را تاکنون از نعمتهایت بهرهور ساختهای، اینک آنان را تار و مار و مایه عبرت دیگران قرار ده و هرگز از آنان خشنود مباش
📚(الارشاد فی معرفه حجج الله علی العباد، ج۲، ص۱۱۰)
به ناگه کافری زان قوم گمراه
حوالت کرد تیغی بر سر شاه
ز بهر حفظ شاه کودک حذر کرد
بر آن تیغ دست خود سپر کرد
جدا گردید دست کودک از تن
به شه گفتا ببین چون کرد با من
چو دیدش حرمله آن کفر یک لخت
بزد بر سینهاش تیری چنان سخت
که کودک جان بداد و بیمحابا
پرید از دست شه تا نزد بابا
وَ صَلَّى اللَّهُ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّاهِرِين
🚩سلام برحسین و اولادحسین واصحاب حسین
eitaa.com/tadaborehussaini