┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈
#تدبر_حسینی (علیه السلام)
استادضرابی /آبان ۱۴۰۰/صفحه هشتم
.....ادامه پاسخ امام مهدی علیه السلام به سوالات یکی از شیعیان در محضر پدر بزرگوارش 🔻🔻🔻🔻🔻
. ....سپس پرسیدم: «اى زاده رسول خدا! در این فرمایش خداوند به پیامبرش موسىعلیهالسلام که فرمود:
«إِنِّی أَنَا رَبُّکَ فَاخْلَعْ نَعْلَیکَ إِنَّکَ بِالْوادِ الْمُقَدَّسِ طُوىً»؛
«من پروردگار توام! کفشهایت را بیرون آر، که تو در سرزمین مقدّس «طوى» هستى!»
بفرمایید که جنس آن نعلین از چه بوده؟
زیرا فقهاى فریقین مىپندارند آن از پوست مردار بوده. (و به همین خاطر امر به درآوردن آن شد).»
🌱حضرت علیهالسلام فرمود: «هر که چنین گوید به موسى افترا بسته و او را در نبوّتش جاهل فرض کرده است؛
زیرا مطلب از دو حال خارج نیست:
یا نماز موسى در آن پایپوش جایز بوده یا نه؛
🌱 اگر جایز بوده، پس پوشیدن آن براى موسى در آن بقعه نیز روا بوده، (سر انگشتان در آن احتمالا پوشیده نبوده است)
هر چند آن بقعه مقدّس و مطهّر بوده باشد،
🌱 و اگر اصل نماز در آن ناروا بوده لازم میآید که موسىعلیهالسلام حلال و حرام را نشناخته، و ندانسته که نماز در چه لباسى جایز است و در چه جامهاى جایز نیست، و این خود کفر است.»
🌱 پرسیدم: «مولاى من! پس تأویل آیة «فَاخْلَعْ نَعْلَیکَ» چه میشود؟»
فرمود: «زمانى که موسىعلیهالسلام در وادى مقدّس بود، عرضه داشت:
« یا رَبِّ إِنِّی أَخْلَصْتُ لَکَ الْمَحَبَّةَ مِنِّی وَ غَسَلْتُ قَلْبِی عَمَّنْ سِوَاک»
خدایا من محبّت خود را براى تو خالص ساختم و قلب خود را از غیر تو شستم.»
چون او خانوادهاش را بسیار دوست مىداشت، خداوند تبارک و تعالى بدو فرمود:
«نعلین را از پاى درآور»؛
یعنى وقتی میخواهی با ما سخن بگویی، اگر واقعاً محبّت و دوستى تو براى ما خالص است و قلبت از میل به غیر من شستشو داده شده است، محبّت خانوادهات را از قلب خود دور کن!»
.......
#میلاد_امام_حسن_عسکری
🌸 @tadaborehussaini🌸
👇
┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈
#تدبر_حسینی (علیه السلام)
استادضرابی /آبان ۱۴۰۰/صفحه نهم
.....ادامه پاسخ امام مهدی علیه السلام به سوالات یکی از شیعیان در محضر پدر بزرگوارش 🔻🔻🔻🔻🔻
....پرسیدم:
«تأویل آیة«کهیعص» در اول سورة مریم را بفرمایید؟
🌱فرمود: «این حروف از اخبار غیب است. خداوند بنده خود زکریا را بر آن واقف فرمود، سپس آن را براى محمّدصلیاللهعلیهوآله نقل فرمود؛
🌱 و داستانش از این قرار بود که زکریا علیهالسلام از پروردگارش خواست که نامهاى پنجگانه را به او بیاموزد، پس جبرئیل نازل شده و آنها را به وی آموخت. و زکریا را رسم بر این بود که هر گاه به یاد محمّد صلیاللهعلیهوآله و على علیهالسلام و فاطمه علیهاالسلام و حسنعلیهالسلام مىافتاد، اندوهش برطرف مىشد و گرفتاریش زایل مىگشت؛
ولى هر گاه نام مبارک حسین علیهالسلام را ذکر مىکرد، بغض و اندوه گلویش را مىگرفت و مىگریست و نفسش بند مىآمد.....
#میلاد_امام_حسن_عسکری
🌸 @tadaborehussaini🌸
👇
┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈
#تدبر_حسینی (علیه السلام)
استادضرابی /آبان ۱۴۰۰/صفحه دهم
ادامه پاسخ امام مهدی علیه السلام در باب معنای کهیعص
🔻🔻🔻🔻🔻
ادامه معنای کهیعص در کلام فرزند خردسال امام عسکری
....🌱 روزى عرضه داشت: «بار إلها! چرا وقتى نام آن چهار بزرگوار را یاد مىکنم با ذکر نام ایشان تسلیت یافته و اندوهم بر طرف مىشود، ولى به محض یاد حسین علیهالسلام اشک از دیدگانم روان شده و نالهام بلند مىشود؟!»
🌱 خداوند نیز اینگونه او را از قصّهاش باخبر ساخته و فرمود:
«کهیعص»؛ حرف کاف نام «کربلا» است،
و حرف هاء «هلاک شدن عترت» است،
و یاء «یزید» نام همان ستمگری که به حسین علیهالسلام ظلم مىکند،
و «ع» «عطش و تشنگى» است،
و صاد «صبر» و مقاومت او است.»
🌱زکریا علیهالسلام به محض شنیدن آن فرمایشات، تا سه روز مصلای خود را ترک نگفت و مانع مردم از ورود بدانجا شد، و پیوسته زار زار گریست و نالید، و نوحه او چنین بود:
«خدایا! آیا بهترین فرد خلقت را به مصیبت اولادش دردمند مىسازى؟!
خدایا! آیا این مصیبت را در آستان او نازل مىکنى؟!
خدایا! آیا جامه این مصیبت و اندوه را بر علىّ و فاطمه مىپوشانى؟!
خدایا! آیا اندوه و درد این مصیبت را بر ساحت آن دو نازل مىکنى؟!»
🌱 سپس عرضه داشت: «خدایا! فرزند پسرى روزىام فرما تا در پیری، دیدگانم بدان روشن شود؛ سپس مرا شیفته او گردان،
آنگاه مرا بهواسطه آن، همچنان که محمّد صلیاللهعلیهوآله حبیب خود را دردمند ساختى، سرا پاى وجودم را دردمند ساز!»
🌱پس خداوند نیز یحیى علیهالسلام را روزىاش ساخته و زکریا علیهالسلام را بدو دردمند نمود. و ضمناً مدّت باردارى یحیى علیهالسلام همچون حسین علیهالسلام شش ماه بود.»......
#میلاد_امام_حسن_عسکری
🌸 @tadaborehussaini🌸
👇
ادامه دارد .....
┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈
#تدبر_حسینی (علیه السلام)
استادضرابی /آبان ۱۴۰۰/صفحه یازدهم
.......سپس مولایمان #امام_عسکرىعلیهالسلام براى نماز خود برخاست و همراهش حضرت قائم علیهالسلام نیز بلند شدند؛
و من نیز از نزد آن دو بزرگوار خارج شده و در جستجوى احمد بن اسحاق برآمدم.
ناگاه او با چشمى گریان با من روبرو شد.
به او گفتم: «چرا تأخیر کردى و چه چیز تو را به گریه انداخته؟»
گفت: «آن پارچه پیرزن قمی را که مولایم مطالبهاش نمود، گم کردهام.»
گفتم: «مشکلى نیست، خودت برو به حضرت علیهالسلام خبر بده.»
او نیز دوباره بر محضر امام عسکری علیهالسلام وارد شد و با چهرهاى خندان بیرون آمد، در حالى که بر محمّد صلیاللهعلیهوآله و أهلبیت علیهمالسلام او صلوات مىفرستاد.
گفتم: «چه خبر؟»
گفت: «آن جامه را بهصورت باز و گشاده، زیر دو قدم مبارک مولایم دیدم که بر آن نماز مىگزارد.»
📕( إحتجاج طبرسی، احمد بن على طبرسى، ج2، ص 462 تا ص 466)
#میلاد_امام_حسن_عسکری
🌸 @tadaborehussaini🌸