eitaa logo
کانال تفسیر نفیس 2
41 دنبال‌کننده
6.1هزار عکس
2.5هزار ویدیو
1 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
🔺مـیـازار مـوری کـه دانـه کِـش اسـت❗ ◽مرحوم آیت الله حاج آقا رحیم ارباب می‌فرمودند: یکی از طلاب به نام آقا سیّد عبّاس،گهگاهی با پایِ خود مورچه‌هایِ اطرافِ حجره خود را لگد مال می‌کرد! ◽به او گفتم:چرا این جاندران را از بین می‌بری و نابود می‌کنی؟ گفت:آن‌ها مزاحمِ سُفره قند من هستند. ◽گفتم: در اطراف سفره قند، نخ تعبیه شده است، می‌توانی آن را در جای دیگری آویزان کنی که مورچه‌ها به آن دسترسی پیدا نکنند. ◽گفت: من از لگد مال کردنِ مورچه‌ها لذت می‌برم! ◽مدتی نگذشت سیّد عبّاس به پا دردِ سختی مبتلا شد و هر چه بیشتر به معالجه و درمان پرداخت، کمتر نتیجه گرفت و سرانجام همان پا درد، او را از پای درآورد.
📖 زيارت قبر علامه لاهيجانى توسط امام زمان (عج) ✍ در صحن حضرت عبدالعظيم، بزرگوارى چشمش به جمال امام عصر عليه السلام روشن شد. ✍ عرض كرد: يابن رسول الله! فرمود: صبر كن من عبدالعظيم حسنى را زيارت كنم، بعد با هم بر سر قبر علامه لاهيجانى برويم. من- امام زمان- مرتب سر قبر او مى روم. ✍ فرمودند: بيا بر سر قبر علامه لاهيجانى برويم. ايشان مى گويد: با امام زمان عليه السلام آمديم، سر قبر رسيديم، قبر باز شد، علامه لاهيجانى بيرون آمد و سلام كرد و امام زمان عليه السلام جوابش را داد و احوالپرسى كرد. پرسيد: در برزخ خوب و راحت هستى؟ ✍ بعد وقتى حرف علامه لاهيجانى با امام زمان عليه السلام تمام شد، به من رو كرد و گفت: ✍ وقتى به تهران رفتى، سلام مرا به حاج شيخ مرتضى برسان. بگو: چرا بر سر قبر من نمى آيى؟ من منتظرم. امام زمان عليه السلام فرمودند: علامه لاهيجانى! شيخ مرتضى پير شده، زانو درد گرفته و نمى تواند بيايد. من به جاى او مى آيم و به تو سر مى زنم! 📎 برگرفته از کتاب عرفان در سوره يوسف اثر استاد حسین انصاریان