💠 #جامعهی_نمازخوان چه نوع جامعهای است؟
✅ چرا نماز؟
اولین نکتهای که چرا باید نماز بخوانیم؟ وقتی «اللَّهُ الصَّمَد»، خدا چه نیازی به نماز ما دارد؟
یکم اینکه نماز اطاعت فرمان خداوند متعال است. برای اینکه از خداوند اطاعت و فرمانبری داشته باشیم این است که #عظمت_خداوند در قلب و فؤاد ما، #جعل شود. راه اینکه عظمت خداوند در قلب و فؤاد ما بنشیند، «رعایت ادب در مقابل خداوند» است و اولین جایی که باید #ادب را در مقابل خداوند رعایت کنیم، سر #نماز است. پس ادب اولین امری است که یک عبد در مواجهه با مولا باید تمرین کند و فرا بگیرد.[1]
دوم بله خدا نیازی به نماز ما ندارد اما ما که نیاز داریم! چه نیازی؟ آیا انسان بدون هدف زندگی میکند؟ انسان برای رسیدن به هدف، نیازی به یکسری وسایلی دارد که به آن هدف برسد. به عنوان مثال آرامش، سرزندگی و سرِ حال بودن. هرکسی که انسان مؤمن و معتقدی است بداند که امام محمدباقر علیهالسلام میفرماید: «هر کس در امور زندگیاش بیحال باشد و سرزنده نباشد در امور اخروی و معنویاش بیحالتر و کسلتر است.[2]» چنین کسی از بندگی خودش هم لذتی نمیبرد. خیلی دوست داشتم بیشتر توضیح بدهم اما چون بسیار این موضوع موسع و گسترده است پیشنهاد میکنم به منبع مراجعه کنید.
✅ جامعهی نمازخوان [3]
«آیه 3 سوره انفال: الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلَوةَ؛ آنها که به پا میدارند نماز را»! اقامهی صلاة یعنی چه؟ اقامه با یُصَلّون چه فرقی میکند؟
«الذین یصلون» یعنی کسانی که نماز میگزارند اما «الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلَوةَ» یعنی کسانی که اقامه میکنند نماز را! اگر فقط نماز گزاردن و یا دولّا راست شدن مطرح بود که ذات اقدس اله نیازی نبود در آیه 3 از این عبارت استفاده نماید. پس پیداست که «یقیمون الصلاة» غیر از نماز خواندن است، یک حقیقت برتر و والاتری است. این حقیقت چیست؟
یک احتمال وجود دارد که نماز را به صورت کامل به پا داریم یعنی کار را به صورت کامل انجام داد «فَأَقِمْ وَجْهَكَ لِلدِّينِ حَنِيفًا (سوره روم آیه 30)». اگر کسی اینجور نماز بخواند، قطعاً #فلاح و رستگاری در انتظار اوست. کسی که خوب نماز بخواند، همهی مشکلات برایش آسان میشود. شنیدید که وقتی بزرگان دین در هنگام مصیبتها و شداید نماز میخواندند؟ رسول خدا در هنگام بحرانها و شدتها رو میکرد به بلال میگفت «ارحنا یا بلال؛ بلال ما رو آسوده کن»، برو اذان بگو. واقعاً اگر کسی نماز را با توجه، با خضوع و خشوع اقامه کند، قطعاً آنچه که به مؤمنین وعده داده شده است، برای او وجود خواهد داشت.
احتمال دیگری هم وجود دارد که اقامه داشتن نماز، یعنی جامعه را جامعهی نمازخوان کنند. برخی دلشان خوش است که نماز خواندند؛ 17 رکعت در شبانهروز خواندند غیر نمازهای مستحبی دیگر! اگر بگویند ولکن مردم گروهگروه از دین دارند رو برمیگردانند، غمشان نیست. در اینجا سعدی میگوید: "آن گلیمِ خویش به در میبرد ز موج". میگوید که ما به سختی میتونیم گلیم خودمان رو در ببریم خیلی کار کردیم، به دیگران نمیرسیم. خب آن عملی که نشانهی ایمان است، که عمل نیست. هرکسی نماز خوب بخواند اما خودش بخواند به دیگران هم کاری ندارد، درست نیست. درست نیست یعنی کامل.
نشانهی ایمان یعنی اقامهی صلاة. نماز در جامعه به پا داشتن، همگان را نمازخوان کردن، نه به معنای اینکه یک عبادت همه انجام بدهند، نه اینکه فلان نمازخوان نیست، نمازخوانش کنیم؛ یعنی جامعهی نمازخوان، یعنی جامعهای که دائماً به یاد خدا و در راه خداست. جامعهای که میگوید «إِيَّاكَ نَعْبُدُ وَ إِيَّاكَ نَسْتَعِين؛ جز خدا کسی را عبادت و عبودیت نمیکند و به جز خدا به هیچ کس دیگر اتکاء و از کسی استعانت نمیجوید.»
جامعهی نمازخوان یعنی آن جامعهای که هر روز از سردمداران فساد، یعنی مَغْضُوبِ عَلَيْهِم و از دنبالهروان فساد، یعنی از ضَّالِّين تبری میجوید، نماز اینهاست. اگر کسی سعی کند انسانهای دیگر را نمازخوان کند به این معنی هست که در حقیقت تلاشی و کوششی در راه #عبودیت مطلق حق، در راه ریشهکن کردن فساد، در راه از بین بردن من و ما، در راه ایجاد وحدت اجتماعی و انسانی میان آحاد مسلمان و آحاد بشریت، تلاشی در این راهها انجام داده یعنی #اقامهی_صلاة .
🔺 پینوشتها:
[1] چگونه یک نماز خوب بخوانیم؟؛ علیرضا پناهیان؛ تهران؛ انتشارات بیان معنوی؛ 1394
[2] کافی؛ ج5؛ ص85
[3] طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن؛ سلسله جلسات استاد سیدعلی حسینیخامنهای؛ 1353شمسی؛ انتشارات مؤسسه ایمان جهادی؛ چاپ فروردین 1395
@TahaMohajer1444
حکمت عقل / عقل از سوی الله، حباء میشود!
* الْعَقْلُ حِبَاءٌ مِنَ اللَّه
واژهی «Reason» در قرن هفدهم میلادی به کار رفت اما این واژه چه معنیای دارد؟! همانطور که گفته شد برای دسترسی به مفهوم واقعی و حقیقی یک واژه، باید آن واژه را نخست ریشهشناسی کنیم، سپس از منظر اصطلاح و مفهوم آن در دورههای متعدد، مفهومشناسی کرد:
https://eitaa.com/TahaMohajer1444/7
واژهی انگلیسی «Reason» از ریشهی لاتینی «ration» مشتق شده و در زبان یونانی معادل «Nous» بوده است. واژهی «Intellect» هم نیز معادل ریزن به کار میرود. همچنین در زبان فارسی ریزِن به «خِرَد» و «اندیشه» و در عربی به «فهم» و «تفکر» ترجمه میشود که به هیچ عنوان نمیتوان این واژهها را معادل هم دانست زیرا برداشت مفهومی از هر واژه در هر زبان منحصر به فرد است. بزرگترین انحرافی که در طول تاریخ صورت گرفت این بود که بین ریزن و #عقل خلط کردند کما اینکه واژهی #عقل یک واژهی قرآنی است که هیچ قرابتی با معادلهای ترجمهای خود در زبانهای عربی و حتی فارسی ندارد. «عقل» در لغت به معنی «بازداشتن» و «منع» است و از این رو به این نام خوانده شده است که شبیه عقالِ شتر است؛ چون همانطور که افسار شتر، وی را از بیراهه رفتن باز میدارد. عقل نیز صاحبش را از#جهل و عدول راه راست بازمیدارد.
ریشهی «عقل» در قرآن کریم، 49 بار تکرار شده است. حوزهی تعقل در قرآن کریم، به قلب انسان برمیگردد. قلب انسان، مانند قطبنمایی است که گاهی نور ایمان به آن میتابد و گاهی نیز در تاریکی کفر میماند؛ گاهی در شک است و گاهی در یقین [سوره توبه آیه 110]. در اصول کافی آمده است که: «قَالَ الرِّضَا عَلَیهِالسَّلام: الْعَقْلُ حِبَاءٌ مِنَ اللَّهِ وَ الْأَدَبُ كُلْفَةٌ فَمَنْ تَكَلَّفَ الْأَدَبَ قَدَرَ عَلَيْهِ وَ مَنْ تَكَلَّفَ الْعَقْلَ لَمْ يَزْدَدْ بِذَلِكَ إِلَّا جَهْلا ؛ امام رضا علیه اسلام میفرمایند: عقل از سوی الله، حباء (هدیه) میشود و ادب با رنج سختى به دست آيد پس كسى كه در كسب ادب زحمت كشد آن را به دست آرد و كسى كه در كسب عقل رنج برد بر نادانى خويش افزايد. [اصول کافی؛ ج1؛ ص234]» لذا حکمت عقل، مکتب حباء را برمیتابد. انسان خود نمیتواند با تلاش و کوشش آن را کسب نماید؛ در حالیکه #ادب به دست آوردنی است. فلذا باید تلاش و کوشش خود را معطوف به کسب ادب نماید هر چند که این تکلیف همراه با پذیرش رنج و سختی باشد. انسان برای تعقل به «قوام» که در لغت به غذایی گفته میشود که برای انسان کافی باشد، نیاز دارد که در اصطلاح به معنی «بنمایه» و «اساس» چیزی اطلاق میشود که آن را کفایت نماید. زیرا «قوام» انسان در «عقل» او است. قوام، به عنوان قاعدهای از #حکمت عقل مبتنی بر مکتب حباء، به تبیین چسیتی، چرایی و چگونگی برتافتن عقل به عنوان بنمایهی انسان و پایه و اساس دین است، میپردازد.
امام جعفر صادق علیهالسلام در حدیث #جنود_عقل_و_جهل، ثنویت عقل و جهل را در #توحید_جعفری میبیند؛ توحید جعفری، توحیدی است که دو ستون #عقل و #جهل را معلوم نموده و ستون جهل را میزداید؛ این زمانی محقق میشود که در ما رکن عقل باشد و با جهل به تقابل خیزد.
مکتب #رسیونالیسم یا خِرَدگراییِ شمارشگر، مکتبی است که اصالت را به خِرَد میدهند که با تکیه بر اصول منطقی در اندیشه، رفتار و گفتار به کار گرفته میشود. رسیونالیسم توسط دکارت در فرانسه، مال برانش و اسپینوزا، آن را پایهگذاری کردند. به غلط در بین دانشگاهیان و کتب متعدد، رسیونالیسم را به #عقلگرایی ترجمه کردند در حالیکه معادل خردگرایی است.
بعد از فلاسفه خِرَدگرایی، تجربهگرایان انگلیسی، به این نتیجه رسیدند که منشأِ شناختِ بشر در واقع تمام از تجربهی حسی و حواس پنجگانه است نه عقل! حال اینکه آنان نه انسان را از منظر کیسیتی میشناسند و نه عقل را؛ زیرا که آنان همه چیز را مبتنی بر حس [ #امپرسیسم] و تجربه [#پوزیتیویسم] میسنجند و به دنبال اثبات آن هستند!
در نتیجه، عقل، دهنه و مهار فکر و خیال است که معیار آن برای تحدید فکر و خیال، #حدود_الهی است. به شهادت #قرآن_کریم، همه از نعمت عقل برخوردار نیستند: «أَکثَرُهُم لَایَعقِلُونَ» اگر #تقوا ورزیده و لایق شدیم، قلب ما آمادهی تعقل میشود در این صورت خدا عقل را به انسان #حباء میکند. عقل و #وحی دو روی یک سکهاند؛ زیرا هر دو با معیننمودن حدود الهی، عمل ما را تحدید و کنترل میکنند. پس عقل، حجت و رسول درون در نسبت با آوردهی حجت و رسول بیرون (وحی) است.
با نشر این #مفهوم_قرآنی، برای تبدیل شدن آن به گفتمان عمومی قدمی برداریم. إنشاءالله
#ثنویت_توحیدی #انقلابی و #غیرانقلابی
#لیبرال #سکولار #امانیسم
#کلبه_کرامت
@TahaMohajer1444