#داستان_عبرت_آموز
خیلی وقت بود به همسرم شک کرده بودم چون من رو با دوتا بچه توی خونه حدودا ول کرده بود.
بعضی شب ها نبود اگرم بود خیلی دیر میومد. انگار دلش یجای دیگه گیر بود و با کسی توی رابطه بود. یه روز سرد زمستونی صبح که از خونه در اومد منم پشت سرش رفتمو تعقیبش کردم تا اخر شب . اخر شب گفته بود خونه نمیاد.
دنبالش رفتم تا ببینم کجا میره که دیدم رفت وارد یه باغ خیلی شیک شد و بعدش وقتی منم به عنوان مهمان وارد شدم و یک گوشه نشستنم که مشخص نباشه. اونجا بود که دیدم شوهرم میخواد برای یه خانومی جشن بگیرم دلم گواه بد میداد همش میگفتم بهش شک نکن اون اهل خیانت بهت نیست...
اما عقل و قلبم در حال جنگ بودن.
یه گوشه فقط به منظره رو به رو نگاه کردم و اشک ریختم شوهرم اونزن رو بغل کرد و براش جشن گرفت و بهش هدیه داد.
باورم نمیشد این لارج بازیا از شوهرم بعید بود.
همه که رفتن با بغض رفتم سمتشو فقط یه کلمه به زبون آورد خوشبخت بشی...
برگشتم برم خونه که دستم کشیده شد...
شوهرم گفت بزار برات توضیح بدم این خانوم زن مننیست خواهر ناتنی منه مادرم از بچگی به جفتمون شیر داده خواهرم حساب میشه الان سرطان داره فقط یک هفته فرصت داره ازم خواست تو این جشن آخری همراهش باشم.
من میخواستم بهت بگم ولی از همین میترسیدم برداشت بدی بکنی.
شرمنده بهشون نگاه کردم و چشمام پر اشک شد هیچ وقت بخاطر شکاک شدن خودم و نمی بخشیدم....
درسته بعد ها باهم آشتی کردیم ولی هر وقت از اون قضیه یادش میاد سرزنشم میکنه.
اون خواهر شیری شم بعد چند روز فوت کرد و من حتی خجالتم میشد برم سر مزارش...
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
امام علی (ع)
آدم شکاک همیشه مریض است
══❈═₪❅❅₪═❈══
🌹@Talangoory🕊
══❈═₪❅❅₪═❈══
۞ تلنگری برای زندگی ۞
هیچکس نمی فهمید چه روزهایی بر دل رنج کشیده من گذشته بود 😔🥺 به هیچ کس اهمیت ندادم.. خونه نداشتیم نز
با ماشین همسایه رفتیم بیمارستان و دو ساعت بعد زایمان کردم موقعی که داشتم میرفتم بلوک زایمان تا سالن انتظار همراهم آمد و با لبخند همیشگی گفت تو برو من دعات میکنم گفتم بیمارستانش خوب نیست میترسم گفت نترس خدا کنارته بهت قول میدم خدا کنارته،
گفتم اگه مردم اون دنیا باز با من ازدواج کنی گفت قول میدم🤦🏻♀🤦🏻♀
هزیون بود دیگه😁
زایمان کردم چه زایمان خوبی و
یک پسر گرد تپل چشم آبی مثل خود ذولفقار حیدری دنیا اوردم من رو منتقل کردن بخش
بالاسری نداشتم کسی نازم رو بکشه خودم پا میشدم کارامو میکردم🥺🥺🥺🥺
و فردا صبحش ترخیص شدم نامه ولادت گرفتیم رفتیم با هم ثبت احوال اشنامون بود صف شلوغ نموندم رفتم داخل اتاق و یک دو سه کارم رو راه انداخت چون بیمار بودم و سرپا
گفت اسم
با هم گفتیم ذوالفقار
گفت باشه
یهو گفتم ببین سیستم میزنه ذوالفقار علی بزن عمو
گفت نه فقط ذوالفقار خالی گفتم باشه
شناسنامه رو هزار بار نگاه کردم چه حس خوبی میداد این اسم 😇🌹
تاکسی گرفتیم رفتیم خونه
خیلی وسایل نوزادی نداشتم
عمه هر پنج دقیقه در تماس بود
فردا صبحش عمه خودش رو رسوند پیشم
با ۷ تا ساک بزرگ وسایل نوزادی و لباس و تشک بچه همش توی جعبه و نو
باز شرمنده مون کرد
چندین روز پیشمون موند
پرستاری کرد مادری کرد، 😍❤️
تا اینکه یه روز ظهر که عمه و پسرش بازار بودن من و ذولفقار علی تنها بودیم گوشیم زنگ خورد زنگی که همه چیز رو زهرمارم کرد و پس افتادم.. 😣
از کلانتری تماس میگیرم
چند لحظه گوشی ..............
الو زندگی
قلبم داشت می ایستاد گفتم چی😳😳 شددددددده ؟؟؟؟؟
══❈═₪❅❅₪═❈══
🌹@Talangoory🕊
══❈═₪❅❅₪═❈══
🔴 برخورد جالب رهبر انقلاب با پسر و دختر نامحرم در کوهپیمایی🌻🌿
💥 یکی از محافظان رهبر انقلاب میگوید یک روز که مقام معظم رهبری به کوههای اطراف تهران برای کوه پیمایی رفته بودند، با دختر و پسری دانشجو برخورد می کنند که به لحاظ ظاهری وضع نامناسبی داشتند.
آنها به یک باره در مقابل گروه ما قرار گرفتند و فرصت جمع و جور کردن و رسیدگی به وضع ظاهری خودشان نداشتند از رفتار آنها مشخص بود که خیلی ترسیده بودند واینگونه به نظر می رسید که آنها تصور می کردند که الآن آقا دستور دستگیری آنها را صادر خواهدخ کرد.
ولی برخلاف تصور آنها، آقا با آنها سلام و علیک گرمی کرد و پرسید که شما زن و شوهر هستید؟ آن پسر وقتی با خلق زیبای آقا مواجه شد، واقعیت را گفت؛ و جواب داد خیر من و این دختر دوست هستیم.
آقا ابتدا درباره ورزش و مزایای آن با آنها صحبت کرد و بعد فرمود: بد نیست صیغه محرمیتی هم در میان شما برقرار شود و شما با هم ازدواج کنید.
آقا به آنها پیشنهاد داد که اگر مایل بودید در فلان تاریخ بیائید، و من هم آمادگی دارم که شخصا خطبه عقد شما را بخوانم.
آن دو خداحافظی کردند و طبق قرار همراه خانواده خود در همان تاریخ به محضر ایشان رسیدند. آقا هم خطبه عقد آن دو را جاری کردند. با برخورد کریمانه ایشان این دو جوان مسیر زندگی خود را تغییر دادند آن دختر غیر محجبه به یک دختر محجبه و معنوی و آن پسر دانشجو هم به یک جوان مذهبی مبدل شدند.
📙نشریه ماه تمام، شماره 3،ص17
══❈═₪❅❅₪═❈══
🌹@Talangoory🕊
══❈═₪❅❅₪═❈══
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸دوستان خوبم
♥️آخر هفته تون بروفق مراد
🌸آرزویم برایتان
🌸خونههاتون پر از برکت
♥️رابطههاتون پر از محبت
🌸وجودتون سلامت
♥️دلتون پر از اميـد
🌸به امـروز و فـرداها
♥️ولحظه لحظه عمرتون
🌸سرشار از آرامش باشه
صبح زیباتون بخیر❤️
🌸🌱🌸🌿
💠هر روز با یک آیه از قرآن کریم
💢يَعْمَلُونَ لَهُ مَا يَشَاءُ مِنْ مَحَارِيبَ وَتَمَاثِيلَ وَجِفَانٍ كَالْجَوَابِ وَقُدُورٍ رَاسِيَاتٍ ۚ اعْمَلُوا آلَ دَاوُودَ شُكْرًا ۚ وَقَلِيلٌ مِنْ عِبَادِيَ الشَّكُورُ
🔷دیوان بر او هر چه میخواست از (کاخ و عمارات و) معابد عالی و نقوش و تمثالها و ظروف بزرگ مانند حوضها و دیگهای عظیم که بر زمین کار گذاشته بودی همه را میساختند. (و گفتیم که) ای آل داود شما شکر و ستایش خدا به جای آرید و (هر چند) از بندگان من عدّه قلیلی شکر گزارند.
📚سوره مبارکه سبا آیه ۱۳
🌸
🌿🌸
🌺✨🌼
══❈═₪❅❅₪═❈══
🌹@Talangoory🕊
══❈═₪❅❅₪═❈══
#چنان_کن_که_میپسندی_باتو_آن_کنند...
امام حسین (ع) می فرمایند:
درباره برادر مومنت، پشت سر سخنی بگو
که دوست داری او پشت سر تو بگوید.
بحارالانوار ، ج۷۸ ،ص ۱۲۷
══❈═₪❅❅₪═❈══
🌹@Talangoory🕊
══❈═₪❅❅₪═❈══
🔴 برخورد جالب رهبر انقلاب با پسر و دختر نامحرم در کوهپیمایی🌻🌿
💥 یکی از محافظان رهبر انقلاب میگوید یک روز که مقام معظم رهبری به کوههای اطراف تهران برای کوه پیمایی رفته بودند، با دختر و پسری دانشجو برخورد می کنند که به لحاظ ظاهری وضع نامناسبی داشتند.
آنها به یک باره در مقابل گروه ما قرار گرفتند و فرصت جمع و جور کردن و رسیدگی به وضع ظاهری خودشان نداشتند از رفتار آنها مشخص بود که خیلی ترسیده بودند واینگونه به نظر می رسید که آنها تصور می کردند که الآن آقا دستور دستگیری آنها را صادر خواهدخ کرد.
ولی برخلاف تصور آنها، آقا با آنها سلام و علیک گرمی کرد و پرسید که شما زن و شوهر هستید؟ آن پسر وقتی با خلق زیبای آقا مواجه شد، واقعیت را گفت؛ و جواب داد خیر من و این دختر دوست هستیم.
آقا ابتدا درباره ورزش و مزایای آن با آنها صحبت کرد و بعد فرمود: بد نیست صیغه محرمیتی هم در میان شما برقرار شود و شما با هم ازدواج کنید.
آقا به آنها پیشنهاد داد که اگر مایل بودید در فلان تاریخ بیائید، و من هم آمادگی دارم که شخصا خطبه عقد شما را بخوانم.
آن دو خداحافظی کردند و طبق قرار همراه خانواده خود در همان تاریخ به محضر ایشان رسیدند. آقا هم خطبه عقد آن دو را جاری کردند. با برخورد کریمانه ایشان این دو جوان مسیر زندگی خود را تغییر دادند آن دختر غیر محجبه به یک دختر محجبه و معنوی و آن پسر دانشجو هم به یک جوان مذهبی مبدل شدند.
📙نشریه ماه تمام، شماره 3،ص17
══❈═₪❅❅₪═❈══
🌹@Talangoory🕊
══❈═₪❅❅₪═❈══
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔖منبر کوتاه 🔖
🎥#کلیپ_تصویری
🔅ماجرای توهین یک خانم به نظام در مقابل #حاج_قاسم!
⭕️ حکومتی که همیشه مشکل دارد!!!
⭕️ چرایی مشکلات کشور!
⭕️ مهمترین دغدغه #شهید_سلیمانی چه بود؟
🔰 #استاد_راجی
══❈═₪❅❅₪═❈══
🌹@Talangoory🕊
══❈═₪❅❅₪═❈══
۞ تلنگری برای زندگی ۞
با ماشین همسایه رفتیم بیمارستان و دو ساعت بعد زایمان کردم موقعی که داشتم میرفتم بلوک زایمان تا سال
گفت چیزی نیست ازم شکایت کردن
گوشی رو قطع کردم دستهام داشت شدیدا می لرزید مانتوم رو پوشیدم
و مدارکها رو برداشتم
عمه اومد گفت چی شده گریه کنان گفتم عمممه ....
ازش خواستم پیش بچه بمونه من و پسر عمم رفتیم کلانتری
سرباز دم نگهبانی داشت معطلمون میکرد که چنان دادی سرش زدم
بیچاره گفت بیا برو تو خواهر داد 😞
رئیس کلانتری رو میشناختم رفتم پیشش سلام و احوالپرسی گفتم داستان چیه عمو
گفت زن اولش ظاهرا حکم جلبش رو گرفته بخاطر نفقه و ..
.
رفتم ته سالن دیدم با یک مرد نشسته از دور نگاهش کردم و نگاهش رو دزدید،
گفتم میشه از بازداشتگاه بیاریش عمو من چند روزه زایمان کردم حالم خوب نیست گفت برو تو اون اتاق میگم بیارنش تا هر وقت که خواستی بیرون پیشته گفتم عمو دمت گرم 👊
توی اتاق نشستم که دیدم سرباز اوردش و رفت
بغلش کردم بوئیدمش و با گریه گفتم نگران نباش گفت من نگران نیستم تو داری خودتو میکشی انقدر غصه نخور عزیزم
گفتم من جز تو کیو دارم!!؟ 🥺
نشستیم و مثل همیشه کلی حرف زدیم نزدیک عصر بود که گفتم من میرم فردا صبح میام دادگاه
ساعت ۵ صبح با عمه امدم دادگاه هر چی گفت زوده گفتم نههههه 🤦🏻♀
باید برم نری خودم میرم
خلاصه با قاضی پرونده صحبت کردیم و عمه راضیش کرد و با سند شوهرم رو آورد بیرون
قاضی موقعی که نامه آزادی نوشت رو به شوهرم کرد و گفت امروز بهم گفتن یه نفر از ساعت ۵ صبح داره دم دادگاه رژه میره نگو زنت بوده قدرشو بدون😊
جلوی قاضی دستم رو بوسید 🥺و گفت من زندگیمو مدیونشم
ته دلم گفتم من که زمین و ثروتت رو ازت گرفتم کدوم زندگی رو میگی ؟!
══❈═₪❅❅₪═❈══
🌹@Talangoory🕊
══❈═₪❅❅₪═❈══
کانال مواعظ عددیه.mp3
3.51M
🔖منبر کوتاه 🔖
#استاد_رفیعی
💠 پنج ویژگی خانواده فاطمی 💠
1⃣نذر کردن
2⃣ترس از قیامت
3⃣انفاق
4⃣اخلاص
5⃣خداترس
══❈═₪❅❅₪═❈══
🌹@Talangoory🕊
══❈═₪❅❅₪═❈══
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🖤♥️
🌙دعای ماه صفر
▪️مرحوم شیخ عباس قمی در کتاب شریف مفاتیح الجنان میگوید:
📌«برای رفع نُحوست و بدیمنی چیزی بهتر از صدقه دادن و خواندن ادعیه و دعاهای برای پناه بردن به خدا نیست و اگر کسی بخواهد از بلاهای نازله این ماه، محفوظ بماند، هر روز «ده مرتبه» بخواند:
📌یا شَدِیدَ الْقُویٰ وَ یَا شَدِیدَ الْمِحالِ، یَا عَزِیزُ یَا عَزِیزُ یَا عَزِیزُ، ذَلَّتْ بِعَظَمَتِکَ جَمِیعُ خَلْقِکَ فَاکْفِنِی شَرَّ خَلْقِکَ، یَا مُحْسِنُ یَا مُجْمِلُ یَا مُنْعِمُ یَا مُفْضِلُ، یَا لَاإِلٰهَ إِلّا أَنْتَ سُبْحانَکَ إِنِّی کُنْتُ مِنَ الظَّالِمِینَ فَاسْتَجَبْنا لَهُ وَنَجَّیْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَکَذٰلِکَ نُنْجِی الْمُؤْمِنِینَ، وَصَلَّی اللّٰهُ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَآلِهِ الطَّیِّبِینَ الطَّاهِرِینَ.
🖤
🤍
══❈═₪❅❅₪═❈══
🌹@Talangoory🕊
══❈═₪❅❅₪═❈══