#داستان_آموزنده
🔆سازش يا نجات خود و اسلام
☘همچنين مرحوم شيخ صدوق ، طبرسى و ديگر بزرگان آورده اند:
☘پس از آن كه امام علىّ بن موسى الرّضا عليهما السلام وارد شهر خراسان گرديد، تحت مراقبت شَديد و مستقيم ماءمون عبّاسى و ماءمورانش قرار گرفت و مرتّب شكنجه هاى گوناگون روحى و فكرى بر حضرتش وارد مى گشت .
پس از گذشت چند روزى ، ماءمون به حضرت رضا عليه السلام پيشنهاد داد كه مى خواهم از خلافت و رياست كناره گيرى كنم ؛ و آن را تحويل شما دهم .
☘امام عليه السلام پيشنهاد ماءمون را نپذيرفت و فرمود: از انجام اين كار، به خداوند متعال پناه مى برم .
☘ماءمون اظهار داشت : حال كه از پذيرفتن خلافت امتناع مى ورزى و قبول نمى كنى ، بايد ولايتعهدى مرا قبول نمائى تا پس از من خلافت براى شما باشد.
☘وليكن امام عليه السلام همچنان امتناع مى ورزيد؛ چون به خوبى آگاه بود و مى دانست كه اين يك دسيسه و توطئه اى براى متّهم كردن حضرت و جلب افكار عمومى مى باشد؛ و اين كه ماءمون در اين جريان اهداف شومى را دنبال مى كند.
☘سرانجام ، روزى ماءمون ، فضل بن سهل - كه معروف به ذوالرّياستين بود - و همچنين امام رضا عليه السلام را به كاخ خود دعوت كرد و سپس امام عليه السلام را مخاطب قرار داد و گفت : من به اين نتيجه رسيده ام كه بايد خلافت و امور مسلمين را به شما واگذار كنم .
حضرت فرمود: به خدا پناه مى برم ، من طاقت آن را ندارم .
☘ماءمون گفت : پس به ناچار، بايد ولايتعهدى مرا قبول كنى .
امام عليه السلام به ماءمون فرمود: از من چشم پوشى نما؛ و مرا از چنين امرى معاف كن .
☘در اين لحظه ، ماءمون با حالت غضب و تهديد به حضرت گفت : عمر بن خطّاب ، شش نفر را شوراى خلافت قرار داد كه يك نفر از آن ها جدّت ، علىّ بن ابى طالب ، اميرمؤ منان بود؛ و عُمَر وصيّت كرد و گفت : هركس مخالفت كند، بايد گردنش زده شود.🌼
☘و تو نيز اينك مجبور هستى و بايد آن را بپذيرى و چاره اى جز پذيرفتن آن ندارى .
و در اين هنگام ، حضرت به ناچار اظهار داشت : حال كه چنين است ، ولايتعهدى را مى پذيرم ، مشروط بر آن كه در هيچ كارى از امر حكومت دخالت ننمايم .
و ماءمون نيز آن را پذيرفت .🌼
══❈═₪❅❅₪═❈══
🌹@Talangoory🕊
══❈═₪❅❅₪═❈══
🔅امیرالمؤمنین #امام_علی علیه السلام:
✍️ جاهِدْ نَفْسَكَ و حاسِبْها مُحاسَبةَ الشَّريكِ شَريكَهُ، و طالِبْها بِحُقوقِ اللّه ِ مُطالَبَةَ الخَصْمِ خَصْمَهُ؛
💠 با نفْس خود جهاد كن و از او حساب كِش، همچنان كه شريک از شريكش حساب مىكِشد و حقوق خداوند را از او مطالبه كن، همچنان ..
══❈═₪❅❅₪═❈══
🌹@Talangoory🕊
══❈═₪❅❅₪═❈══
[ #مشارطه]
هی نگو همه اینها را دارن 😑
خیلیها الان آرزوی سلامتی تو را دارن فقط یه نگاه به اطرافت بکن یک نفر سرطان داره ،اون یکی اسم اون یکی تومور مغزی و....😶
خیلیا هستن به اینکه یک لحظه پدرومادرداشته باشن حسرت میخورن حتی بداخلاقش را پس قدرشون رابدون😟
زیبائی به ظاهر نیستا به قلبه
پس اگر قلب زیبائی داری بدون خیییلی مشتی هستی و دمت گرم ☺
══❈═₪❅❅₪═❈══
🌹@Talangoory🕊
══❈═₪❅❅₪═❈══
🔘داستان کوتاه
#الاغ_و_امید
كشاورزی الاغ پیری داشت كه یك روز اتفاقی به درون یك چاه بدون آب افتاد.
كشاورز هر چه سعی كرد نتوانست الاغ را از درون چاه بیرون بیاورد.پس برای اینكه حیوان بیچاره زیاد زجر نكشد، كشاورز و مردم روستا تصمیم گرفتند چاه را با خاك پر كنند تا الاغ زودتر بمیرد و مرگ تدریجی او باعث عذابش نشود.🌺
مردم با سطل روی سر الاغ خاك می ریختند اما الاغ هر بار خاك های روی بدنش را می تكاند و زیر پایش می ریخت و وقتی خاك زیر پایش بالا می آمد، سعی می كرد روی خاك ها بایستد.
روستایی ها همینطور به زنده به گور كردن الاغ بیچاره ادامه دادند و الاغ هم همینطور به بالا آمدن ادامه داد تا اینكه به لبه چاه رسید و در حیرت کشاورز و روستائیان از چاه بیرون آمد ...نتیجه اخلاقی : مشكلات، مانند تلی از خاك بر سر ما می ریزند و ما همواره دو انتخاب داریم: اول اینكه اجازه بدهیم مشكلات ما را زنده به گور كنند و دوم اینكه از مشكلات سكویی بسازیم برای صعود!🌺
══❈═₪❅❅₪═❈══
🌹@Talangoory🕊
══❈═₪❅❅₪═❈══
کوروش پرست:
آزادی اندیشه با ریش و پشم نمیشه🤬
عکس ریش های کوروش😁👆
══❈═₪❅❅₪═❈══
🌹@Talangoory🕊
══❈═₪❅❅₪═❈══
لقمان حکیم به فرزند فرمود :
ای جان فرزند ، هزار حکمت آموختم که از آن چهارصد انتخاب کردم و از چهارصد ، هشت کلمه برگزیدم که جامع جمیع کلمات حکمت است.🦋
فرزندم دو چیز را هیچ وقت فراموش مکن :
خدا را و ، مرگ را
🦋دو چیز را همیشه فراموش کن :
. خوبی که به هر کسی کردی
🦋. بدی که هرکس با تو کرد
و چهار چیز را نگهدار :
. در مجلسی که وارد شدی زبان را
. بر سر سفره ای که وارد شدی شکم را
. بر در خانه ای که وارد شدی چشم را
. بر نماز که ایستادی دل را🦋
══❈═₪❅❅₪═❈══
🌹@Talangoory🕊
══❈═₪❅❅₪═❈══
امام زینالعابدین(علیهالسلام)»:
اِیّاكَ وَالغیبةَ فَإنَّها اِدامُ كِلابِ النّار.
برحذر باش و از غیبت كردن بپرهیز كه غیبت خوراك ........💙
══❈═₪❅❅₪═❈══
🌹@Talangoory🕊
══❈═₪❅❅₪═❈══
📚داستان کوتاه وآموزنده📚
موضوع:👈زمان به عقب برنمیگردد
🍃🥀شخصی میگفت:سرم توگوشی بود و مشغول بودم،برادرم اومد پیشم و گفت:خواهردلم گرفته،میخوام کمی باهات حرف بزنم!گفتم:باشه حالا برو شب صحبت میکنیم
🍃🥀برادرم رفت و عصر همون روز تصادف کرد و مرد و من نتونستم باهاش حرف بزنم ببینم چرا دلش گرفته بود و حرفش چی بود؟!
🍃🥀گوشیو همون روز زد شکست و گفت این گوشی ای که منو از برادرم جدا کرد رو نمیخوام(ولی چه فایده)
🍃🥀میگفت: حسرت به دلم موند که فقط یه لحظه فقط یه لحظه بشینم با برادرم حرف بزنم!
🍃🥀قدر آدمهای واقعی اطرافمون رو بدونیم و کارهامون رو اولویت بندی کنیم،فراموش نکنیم که این گوشی و تکنولوژی ها و این شبکه های اجتماعی برای استفاده بهینه و اوقات فراغته،نباید بشن رکن اصلی زندگی هامون و مارو ازاصلی ترین های زندگی مون جدا کنند.
══❈═₪❅❅₪═❈══
🌹@Talangoory🕊
══❈═₪❅❅₪═❈══
❣اگر برای شکرگزاری وقت صرف نکنی، هرگز نعمت بیشتری نخواهی داشت و تمامی نعماتی را هم که داری از دست خواهی داد.
وعده معجزه که با شکرگزاری رخ میدهد در این عبارت نهفته است: اگرشاکر باشی نعمت بیشتری به تو داده میشود.🍃🍃
📕 راز
✍🏻 #راندا_برن
══❈═₪❅❅₪═❈══
🌹@Talangoory🕊
══❈═₪❅❅₪═❈══
🔴 داستانی عجیب استخوانی که رزق و روزی را از بین میبرد
در روایتی آمده است: در زمان رسول خدا حضرت محمد (ص)، مردی خدمت آن حضرت آمد و از تنگ دستی شکایت کرد. حضرت به او فرمودند: شاید نماز نمی خوانی؟ مرد گفت: یا رسول الله؛ همانا نمازهای پنجگانه را به جماعت و در پشت سر شما بجا می آورم.❤️
حضرت فرمودند: شاید کسی در منزلت نماز نمی خواند؟
آن مرد عرض کرد: همه نماز می خوانند و تا آن ها را به خواندن نماز واندارم، از خانه خارج نمی گردم.
پیامبر (ص) فرمودند: شاید در همسایگی تو کسی می باشد که نماز نمی خواند؟
مرد گفت: یا رسول الله؛ همانا تمامی آن ها نماز می خوانند.❤️
پس در آن لحظه جبرئیل نازل شد و عرض کرد: ای رسول خدا؛ در فلان بیابان فرد بی نمازی از دنیا رفته است و کلاغی استخوان کوچکی از آن فردِ بی نماز و تارک الصلاة را به منقار گرفته و آورده در میان درختی که در خانه ی این مرد است قرار داده است، پس به او بگو آن استخوان را بردارد تا وسعتِ رزق و روزی پیدا نماید.❤️
══❈═₪❅❅₪═❈══
🌹@Talangoory🕊
══❈═₪❅❅₪═❈══
از همان دست که دادی به تو برخواهد گشت🌿
•┈┈••✾❀🍃♥️🍃❀✾••┈┈•
══❈═₪❅❅₪═❈══
🌹@Talangoory🕊
══❈═₪❅❅₪═❈══
✍#حکایت_مال_حرام
مردی در بصره، سالها در بستر بیماری بود؛ بهطوری که زخم بستر گرفته بود؛ و اموال زیادی را فروخته بود تا هزینه درمان خود کند؛ همیشه دست به دعا داشت.
روزی عالمی نزد او آمد و گفت: میدانی که شفا نخواهی یافت! آیا برای مرگ حاضری؟
گفت: بخدا قسم حاضرم.🌺
داستان مرد بیمار به این طریق بود که، در بصره #بیماری_وبا آمد؛ و طبیبان گفتند: دوای این بیماری آب لیمو است.
این مرد، تنها آب لیمو فروش شهر بود. که آبلیمو را نصفه با آب قاطی میکرد و میفروخت. 🌺
چون مشتری زیاد شد، کل بطری را آب ریخته و چند قطرهای آبلیمو میریخت تا بوی لیمو دهد.🌺
مردی چنین دید و گفت: من مجبور بودم بخرم تا نمیرم، ولی دعا میکنم زندگی تو بر باد برود چنانچه زندگی مردم را بر باد میدهی و خونشان را در شیشه میکنی.
عالم گفت: از پول حرام مردم، نصف بصره را خریدی! و حالا ده سال است برای درمان و علاج خود آنها را میفروشی.🌺
میدانی از آن همه مال حرام چه مانده است؟ دو کاسه! آن دو را هم تا نفروشی و از دست ندهی، نخواهی مرد! و زجر کش خواهی شد. پس مالت را بده که بفروشند تا مرگت فرا رسد.🌺
پیرمرد به پسرش گفت: ببر بفروش، چون مال حرام ماندنی نیست. چون پسر کاسهها را فروخت، پدرجان داد.🌺
══❈═₪❅❅₪═❈══
🌹@Talangoory🕊
══❈═₪❅❅₪═❈══
14001015_42666_1281k.mp3
14.79M
#استاد_رفیعی
♦️موضوع 👇
💠 عرصه های اجتماعی زن و مرزهای اجتماعی زن 💠 رسالت زن در جامعه
🔖پنج ویژگی خانواده فاطمی
▪️جلسه دوم
🕌 بیت رهبری/ فاطمیه ۱۴۰۰
#حضرت_فاطمه سلام الله علیها
══❈═₪❅❅₪═❈══
🌹@Talangoory🕊
══❈═₪❅❅₪═❈══
📚داستان کوتاه
مردی تخم عقابی پیدا کرد و آن را در لانه مرغی گذاشت. عقاب با بقیه جوجه ها از تخم بیرون آمد و با آنها بزرگ شد .🦋
در تمام زندگیش، او همان کارهایی را انجام داد که مرغ ها می کردند، برای پیدا کردن کرم ها و حشرات زمین را می کند و قدقد می کرد و گاهی با دست و پا زدن بسیار، کمی در هوا پرواز میکرد. سال ها گذشت و عقاب خیلی پیر شد.🦋
روزی پرنده باعظمتی را بالای سرش بر فراز آسمان ابری دید او با شکوه تمام، با یک حرکت جزئی بالهای طلاییش برخلاف جریان شدید باد پرواز می کرد.🦋
عقاب پیر بهت زده نگاهش کرد و پرسید: این کیست؟ همسایه اش پاسخ داد: این یک عقاب است. سلطان پرندگان. او متعلق به آسمان است و ما زمینی هستیم. عقاب مثل یک مرغ زندگی کرد و مثل یک مرغ مرد. زیرا فکر می کرد یک مرغ است.🦋
این ما هستیم که زندگی خودمان را میسازیم؛ نگذارید محیط اطرف شما را دچار تغییرات اساسی کند. وقتي باران مي بارد همه پرندگان به سوي پناهگاه پرواز مي كنند بجز عقاب كه براي دور شدن از باران در بالاي ابرها به پرواز در مي آيد.
مشكلات براي همه وجود دارد اما طرز برخورد با آن است ﻛﻪ باعث تفاوت مي گردد. ﺩﺭ ﺯﻧﺪﮔﻲ ﻫﻤﭽﻮﻥ ﻋﻘﺎﺏ بلند پرواز باش.🦋
══❈═₪❅❅₪═❈══
🌹@Talangoory🕊
══❈═₪❅❅₪═❈══
⁉️چه کسانی در پناه خداوند هستند
🔸حضرت موسى عليه السلام به خداوند گفت :
پروردگارا! چه کسانی را كه در روزى كه جز سايه تو سايه اى نيست، آنها رادر سايه عرش خود پناه مى دهى خداوند به او وحى فرمود
🔸 كسانى كه هرگاه حرامهاى من حلال شمرده شوند، مانند پلنگ زخم خورده خشمگين گردند.
📚وسائل الشیعه جلد ۱۱ صفحه ۴۱۶
🌱🌸🌿
🌼🌿
══❈═₪❅❅₪═❈══
🌹@Talangoory🕊
══❈═₪❅❅₪═❈══
🔴برکت
✍یکی از صالحان دعا میکرد :
پروردگارا ! در روزی ام برکت ده
کسی پرسید : چرا نمیگویی روزی ام ده ؟
گفت : روزی را خداوند برای همگان #ضمانت کرده است . اما من برکت را در رزق طلب می کنم ، چیزی است که خدا به هر کس بخواهد می دهد .
#برکت
اگر در مال بیاید ، زیادش می کند .
اگر در فرزند بیاید ، صالحش می کند .
اگر در جسم بیاید ، قوی و سالمش می کند
و اگر در قلب بیاید ، خوشبختش میکند .
•┈┈••✾❀🍃♥️🍃❀✾••┈┈•
══❈═₪❅❅₪═❈══
🌹@Talangoory🕊
══❈═₪❅❅₪═❈══
❤️سلام علیکم صبحتون بخیر🤗
وقتی ازت میپرسه چرا دوسم داری این شعر سعدی رو براش بخون :👩❤️👨
همهکس را تن و اندام و جمالست و جوانی
وین همه لطف ندارد تو مگر سرو روانی🌱
نظر آوردم و بردم که وجودی به تو ماند
همه اسمند و تو جسمی همه جسمند و تو جانی
تو ندانی که چرا در تو کسی خیره بماند🌱
تا کسی همچو تو باشد که در او خیره بمانی
•┈┈••✾❀🍃♥️🍃❀✾••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
[ #ترک_گناه ]
•┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈•
🎥 بدترین شر در نزدیکی شما 🏜
══❈═₪❅❅₪═❈══
🌹@Talangoory🕊
══❈═₪❅❅₪═❈══
📚حکایت کوتاه
در زمان فتحعلی شاه قاجار از طرف يكی از دولتهای خارجی بستهای به عنوان هديه به دربار رسيد و شاه قصد گشودن آن را كرد.🌹
"اسماعيل خان" كه جزء ملتزمين بود و از فرماندهان فتحعلی شاه، از شاه استدعا كرد اين كار در محوطه كاخ به وسيله خدمتگزاران انجام شود؛ چرا که احتمال سوء قصد را نمیتوان از نظر دور داشت. اتفاقا هنگام باز كردن بسته منفجر شد و خساراتی هم به بار آورد.🌹
فتحعلی شاه با اطلاع از اين امر، دستور داد برای اين دورانديشی، هم وزن سرداراسماعيلخان سكههای طلا به او مرحمت شود؛ چنين كردند و اسماعيل خان معروف به "زر ريز خان" شد!
اسماعیل خان هم که ارادت ویژه ای به امام رضا داشت، طلاها را صرف ساختن جایگاه آن سنگاب کرد! تا گنبد و پایههای سقاخانه با روکشی از طلا مزین شود از آن زمان این سقاخانه را به "سقاخانه اسماعیل طلا" میشناسند !🌹
══❈═₪❅❅₪═❈══
🌹@Talangoory🕊
══❈═₪❅❅₪═❈══
[
🔅امیرالمؤمنین #امام_علی علیهالسلام:
✍️ أَلْعَبْدُ حُرٌّ ما قَنَعَ، أَلْحُرُّ عَبْدٌ ماطَمَعَ؛
💠 بنده اگر قناعت كند «آزاد» است، آزاد، اگر طمع داشته باشد «برده» است!
🔴 خروسِ گردو دزد
یک شب خروسی خواست برود خانه قاضی گردو بدزدد، در بین راه به یک گرگی رسید. گرگ پرسید: رفیق کجا میروی؟ گفت: میروم منزل قاضی گردو بدزدم. گفت: من هم بیایم؟ گفت: بیا. با هم حرکت کردند رسیدند به یک سگ. سگ پرسید: کجا؟ گفتند: میرویم خانه قاضی گردو بدزدیم.
سگ گفت: من هم بیایم؟ گفتند: تو هم بیا. باز رسیدند به یک کلاغ پرسید: بچهها کجا؟ گفتند: میرویم خانه قاضی گردو دزدی. گفت: من هم بیایم؟ گفتند تو هم بیا. باز رسیدند به یک مار. مار پرسید: دوستان کجا؟ جواب شنید: میرویم خانه قاضی گردو بدزدیم. گفت: من هم بیایم؟
گفتند: تو هم بیا. باز داشتند میرفتند رسیدند به یک عقرب. عقرب پرسید: کجا؟ گفتند: میرویم گردو بدزدیم. گفت: من هم بیایم؟ گفتند: بیا. خلاصه همه دسته جمعی به در خانه قاضی رسیدند. در باز بود به داخل خانه رفتند.🍀
گرگ گفت: من نگهبانی در خانه را به عهده میگیرم. بقیه به حیاط رفتند. کلاغ روی شاخه درخت وسط خانه نشست. مار به زیر هیزمها رفت. 🍀
عقرب توی قوطی کبریت رفت و خروس که میدانست گردو توی تاپو در بالاخانه است، به سگ گفت: تو مواظب پلههای بالاخانه باش؛ و خودش رفت بالاخانه تاپو و شروع به شمارش و دزدیدن گردوها کرد.🍀
زن قاضی صدای گردوها را که شنید از رختخواب جست و به سراغ هیزم رفت تا آتش روشن کند. مار از زیر هیزم بیرون آمد و زد به دستش. دوید سراغ قوطی کبریت.
عقرب دستش را نیش زد. خواست توی تاریکی برای دستگیر کردن دزد به بالاخانه برود سگ پرید و پاش را گرفت خواست برود به همسایهها بگوید و کمک بگیرد گرگ حمله کرد ترسید. دوید وسط باغچه تا از خدا کمک بخواهد تا گفت: خدایا. کلاغ کثافت کرد در حلقش. در این میانه فقط خروس برد کرد و هرچه گردو خواست دزدید.🍀
══❈═₪❅❅₪═❈══
🌹@Talangoory🕊
══❈═₪❅❅₪═❈══
🔅#امام_حسین علیهالسلام:
✍️ إنَّ حَوائِجَ النّاسِ اِلَيكُم مِن نِعَمِ اللّه ِ عَلَيكُم فَلاتَمَلُّوا النِّعَمَ؛
💠 نيازهای مردم به شما از نعمتهاى الهی است برای شما، بنابراین از اين نعمتها خسته نشوید.
══❈═₪❅❅₪═❈══
🌹@Talangoory🕊
══❈═₪❅❅₪═❈══
🍃دلت را با خداوند آشنا كن
🍃زعمق جان خدايت را صدا كن
🔸وَ مٰا أُمِرُوا إِلاّٰ لِيَعْبُدُوا اَللّٰهَ مُخْلِصِينَ لَهُ اَلدِّينَِ (٥) بینه
🍃دلت غفلت زده مانند سنگ است
🍃مس دل را ز ياد او طلا كن
🔸ثمَّ قَسَتْ قُلُوبُكُمْ مِنْ بَعْدِ ذٰلِكَ فَهِيَ كَالْحِجٰارَةِ أَوْ أَشَدُّ قَسْوَةً َ (٧٤) بقره
🍃شكوه بندگي در خاكساري است
🍃خضوع و بندگي پيش خدا كن
🔸اُسْجُدْ وَ اِقْتَرِبْ (١٩) علق
🍃تو غرق نعمت پروردگاري
🍃بيا و حقّ نعمت را ادا كن
🔸اُشْكُرُوا نِعْمَتَ اَللّٰهِ (١١٤) نحل
🍃نشان حق شناسي در نماز است
🍃جفا تا كي؟ بيا قدري وفا كن
🔸وَ مَنْ أَعْرَضَ عَنْ ذِكْرِي فَإِنَّ لَهُ مَعِيشَةً ضَنْكاً وَ نَحْشُرُهُ يَوْمَ اَلْقِيٰامَةِ أَعْمىٰ (١٢٤) طه
🍃ركوعي، سجدهاي، اشكي، خضوعي
🍃به پيش آن يكي، قامت دو تا كن
🔸وَ مِنَ اَللَّيْلِ فَاسْجُدْ لَهُ وَ سَبِّحْهُ لَيْلاً طَوِيلاً (٢٦) انسان
══❈═₪❅❅₪═❈══
🌹@Talangoory🕊
══❈═₪❅❅₪═❈══
▪️حضرت امامجواد علیهالسلام:
✅مَنِ اسْتَحْسَنَ قَبیحا کانَ شَریکا فیهِ
🌱هرکه گناهی را تحسین و تایید کند، ...
══❈═₪❅❅₪═❈══
🌹@Talangoory🕊
══❈═₪❅❅₪═❈══
#داستان_آموزنده
🔆رفتن به نزد نامرد!🍁🍁
سعدی گوید: در شهر بندری اسکندریه مصر، بر اثر خشکسالی شدید، آنچنان آذوقه و خوراک کم شد که گویی درهای آسمان بسته شده و فریاد اهل زمین به آسمان پیوسته است. با این وضع، پارسایان تهیدست، با خطر سختی مواجه شدند.
قحطی و خشکسالی بهقدری زیاد بود که دود آتش دل خلق، بهصورت ابر و باران درنیامد و باران اشک خلق، بهصورت سیلاب نشد.🍁
در چنین سالی دور از جان دوستان، یک نفر نامرد که سخن از وضع مادی خوب او شد که در محضر بزرگان، برخلاف ادب است. از سوی دیگر، ناگفته گذاشتن آن نیز شایسته نیست که گروهی آن را حمل بر خمودی گوینده میکنند.
در مورد آن نامرد به شعر گفتم: اگر قوم ظالم تاتار (مغولیان) این مخنث (نامرد) پست را بکشند، نباید قاتل تاتاری را بهعنوان قصاص کشت تا کسی این نامرد را مانند پل بغداد، آب در مجرای زیرین برود و انسان بر پشت آن پل حرکت کند.🍁
چنین شخصی که به پارهای از زندگی او آگاه شدی، در این سال قحطی، او ثروت بسیار داشت و برای خودنمایی سفرهای میگسترانید. عدهای از پارسایان از شدت تهیدستی تصمیم گرفتند تا کنار سفرهی او بروند. در این مورد با مشورت نزد من آمدند و من با تصمیم آنها موافقت نکردم و گفتم:
شیر، نیمخوردهی سگ را نمیخورد، اگرچه در غار از گرسنگی بمیرد! به خدا پناه باید برد از اینکه به خاطر گرسنگی نزد آدم فرومایه و پست رفت.
اگر فریدون به نعمت و ملک رسد، آدم بیهنر در صف او نشمار که آدم ناکسی است. لباس ابریشم و حریر بافته بر تن نااهل، مانند سنگ درخشنده، کبود رنگ و طلای خالص است که بر نقش دیوار بیجان نمایان میباشد.🍁
══❈═₪❅❅₪═❈══
🌹@Talangoory🕊
══❈═₪❅❅₪═❈══
🌸 آیتالله حاجآقا مرتضی تهرانی (ره)
🔻کنارگذاشتن رذایل اخلاقی، مقدمۀ دُرست فهمیدن
✅ انسان تا آلودگیهای نفس خودش را کنار نگذارد و خودش را کنترل نکند و روح را از اسارت نفس و حیوانیت بیرون نیاورد، حرف سالم را هم نمیفهمد؛ حرف درست را هم نمیفهمد؛ حرف صحیح را هم نمیفهمد.
══❈═₪❅❅₪═❈══
🌹@Talangoory🕊
══❈═₪❅❅₪═❈══
#داستان_آموزنده
🔆پناه از عقوبت کردن
🔅مردی در زمان رسول خدا صلیالله علیه و آله گناهی کرد و از ترس تعزیر پنهان شد. روزی امام حسن علیهالسلام و امام حسین علیهالسلام را که طفل بودند، به تنهایی یافت و بر دوش خود سوار کرده و بر پیامبر صلیالله علیه و آله وارد شد.
🔅عرض کرد: «یا رسولالله! من به خدا و به این دو فرزندانت (از عقوبت کردن) به شما پناه آوردهام و از آن گناهی که کردهام، درگذر.»
پیامبر چنان بخندید که دست به دهان مبارک گذاشت و فرمود: «برو آزادی!»
🔅و به امام حسین علیهالسلام فرمود که شفاعت شما را در حق او قبول کردم.
══❈═₪❅❅₪═❈══
🌹@Talangoory🕊
══❈═₪❅❅₪═❈══