eitaa logo
۞ تلنگری برای زندگی ۞
25هزار دنبال‌کننده
10هزار عکس
5.3هزار ویدیو
7 فایل
﷽ اینجا داستان زندگی شما گذاشته میشه تا تلنگری بشه به زندگیمون🥰❤️ @kosar_98_z👌ادمین محترم اگه ازین تلنگرا براتون پیش اومده برامون بفرستید! کانال تبلیغاتی ما 👇 https://eitaa.com/joinchat/594149760C83b845a7b3 🌹داستان هایمان براساس واقعیت می‌باشد
مشاهده در ایتا
دانلود
✍ امام علے (؏): خداوند انسانى بهتر از محمّد صلى الله عليه و آله نيافريده است 📚 الکافے ۴۴۰/۱ گل،بوی بهشت را ز احمد دارد این بوی خوش از خالق سرمد دارد گویند که گل عطـر محمد دارد نور و شعف از وجود احمد دارد عید مبعث مبارک🌷 ╔═•══❖•ೋ° @Talangoory ╚═•═◇💐⃟‌َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
من‌ حسابم ز همه مردم شهر جداست... من امیدم به خدا، بعد خدا هم به خداست🌱 ╔═•══❖•ೋ° @Talangoory ╚═•═◇💐⃟‌َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°
📕 : ✍ روزی انوشیروان عادل شاه ساسانی از محلی گذر میکرد که پیر مردی را دید که داشت درخت می کاشت ، انوشیروان نزدیک رفت و گفت : ای پیرمرد تو که موهایت سفید شده و عمری هم از تو گذشته حالا این درخت کاشتن به چه کار تو می آید پیرمرد گفت : ای شاه شاهان گذشتگان ما برای ما درخت کاشتن و ما از آن بهره بردیم و استفاده کردیم حالا نوبت ما است که ما بکاریم تا آیندگان و فرزندان ما از آن استفاده کنند 🔻 انوشیروان از سخن این پیرمرد خوشش آمد و کیسه ای طلا به او داد پیرمرد در جواب به او گفت : درخت من همین امروز به من ثمر داد و این درخت کاشتن برایم بد نشد با اینکه عمر من از هفتاد گذشته اما این درخت 10 سال انتظارم نداد و همین امروز برای ما طلا ثمر داد شاه از این جواب پیرمرد باز خوشحال شد و این بار زمین و روستا رو به او بخشید 📚 عبرت : 🔹 سعی کنیم در همه وقت و همه جا نسبت به همه کس و همه چیز خوبی کنیم و خوب باشیم چون به قول حضرت مولانا : این جهان کوه است و فعل ما ندا باز می آید سوی ما ندا 🪴 یعنی هر کاری انجام بدیم نتیجه اش به ما بر میگردد چه خوب یا چه بد!! ╔═•══❖•ೋ° @Talangoory ╚═•═◇💐⃟‌َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°
خدایا گشایشی فرما ؛ به آنان که چشم امید به رحمتت بسته اند🌼 ╔═•══❖•ೋ° @Talangoory ╚═•═◇💐⃟‌َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°
۞ تلنگری برای زندگی ۞
#پروانه 🖤❄️🤍 روزهای خیلی بدی و داشتم این قضیه مثل توپ تو محلمون ترکیده بود همه یه جوری نگاهم میکرد
❄️🖤🤍 چشمم افتاد به رحمت که افتاده بود کف حیاط و زیر مشت و لگد خان داداشم میدونستم اگه رحمت میخواست خان داداشم و بزنه خیلی زورش بیشتر از این حرفها بود ولی تا میتونست داشت کتک میخورد🤧 مادرم هر کاری میکرد نمیتونست جلوی داداشمو بگیره، زن داداشم دویید سمت داداشم و هر طوری بود با مادرم جلوشو گرفتن.! خان داداشم به نفس نفس افتاده بود. داد میزد : کثافت بی همه چیز غلط میکنی پاتو میزاری در خونه ما مگه بهت نگفتم دیگه اینورا پیدات نشه،! 😠😤 رحمت با دست صورتش که غرق خون شده بود رو پاک کرد و به سختی از زمین بلند شد و در حالیکه نمیتونست رو پاهای خودش وایسه نگاهی به من کرد و لبخندی زد و گفت : گریه نکن من تو رو به دستت میارم هر کاری لازم باشه میکنم.! خان داداشم با عصبانیت هجوم برد طرفش که این دفعه قبل اینکه بخواد درگیر بشه خانوم جون مانعش شد.، تو دلم آتیش به پا بود مثل ابر بهار اشک میریختم🥺😢 خانوم جون رحمت و فرستاد بیرون و رو به خان داداشم گفت : تو چت شده چرا اینجوری میکنی با پسره مردم؟! خان داداشم با عصبانیت داد زد : من چرا اینجوری میکنم نگاهی به من انداخت و گفت: این دختره کثافتت آبرو برامون نزاشته دختره بی همه چیز...!! مادرم با شنیدن این حرف نزدیک خان داداشم رفت و گفت : راجع به خواهرت درست حرف بزن ایرج🤨 احساس میکردم تحمل این همه حرف هارو ندارم تحمل این همه فشار چهره خونین و مالین رحمت یک لحظه از جلوی چشمهام بیرون نمیرفت! 😣 ╔═•══❖•ೋ° @Talangoory ╚═•═◇💐⃟‌َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍃🌸آرزویم برای شما در آغاز این هفته 🍃🌸الهی 🍃🌸خونه‌هاتون پُر برکت 🍃🌸رابطه‌هاتون پر از رنگ زیبای عشق💕 🍃🌸وجودتون سلامت🥰💪 🍃🌸دلتون پر اميد به امروز و فرداها💕 🍃🌸جیبتون پر پول💰 🍃🌸ولحظاتتون سرشار از آرامش💕 ‌‌‍‌ ─┅─═इई 🌸🌺🌸ईइ═─┅─
🌹🌹🌹🌹🌹 تقویم نجومی اسلامی تاریخی👇 ✴️ شنبه 👈29 اردیبهشت / ثور 1403 👈9 ذی القعده 1445 👈18 می 2024 🕌 مناسبت‌های دینی و اسلامی: 🌙⭐️ احکام دینی و اسلامی؛ ❇️ امروز برای همه امور خوب و شایسته است خصوصاً برای امور زیر: ✅مسافرت رفتن. ✅شروع به کسب و کار. ✅استقراض. ✅امور زراعی و کشاورزی. ✅درختکاری. ✅خرید کردن. ✅و وارد شدن بر سلطان خوب است. 🚘 مسافرت خوب است. 👶 مناسب زایمان و نوزاد مقبول و محبوب مردم خواهد شد‌‌. 💑 امشب مباشرت استحباب یا کراهت ندارد. 🔭 احکام و اختیارات نجومی: 🌓 امروز قمر تا عصر در برج سنبله و از نظر نجومی روز مناسبی برای امور زیر است: ✳️خرید باغ و زمین کشاورزی. ✳️اشتغال به تجارت. ✳️ارسال کالاهای تجاری به مشتری. ✳️بنایی و خشت بنا نهادن. ✳️قباله و قولنامه نوشتن. ✳️خرید منزل. ✳️و امور زراعی و کشاورزی و امور اموزشی خوب است. 💇💇‍♂  اصلاح سر و صورت: طبق روایات، (سر و صورت) در این روز از ماه قمری، باعث درد و بیماری می‌شود. 💉 حجامت: فصد زالو انداختن یا در این روز از ماه قمری، باعث درد اعضا می‌شود. 😴 تعبیر خواب: خواب و رویایی که امشب، (شبِ یکشنبه) دیده شود تعبیرش در آیه‌ی 10 سوره مبارکه "یونس" است، دعواهم فیها سبحانک اللهم و تحیتهم... و از مفهوم و معنای آن استفاده می‌شود که از خواب بیننده عمل صالح یا خیری به وجود آید که در دنیا و آخرت به او نفع رساند، ان‌شاءالله. 💅 ناخن گرفتن: شنبه برای ، روز مناسبی نیست و طبق روایات ممکن است موجب بیماری در انگشتان دست گردد. 👚👕دوخت و دوز: شنبه برای بریدن و دوختن، روز مناسبی نیست آن لباس تا زمانی که بر تن آن شخص باشد موجب مریضی و بیماری اوست. (این حکم شامل خرید لباس و پوشیدن نمی‌شود) 🙏🏻 استخاره: وقت در روز شنبه: از طلوع آفتاب تا ساعت ۱۰ و بعد از اذان ظهر تا ساعت ۱۶ عصر. 📿 ذکر روز شنبه: یارب العالمین ۱۰۰ مرتبه 📿 ذکر بعد از نماز صبح: ۱۰۶۰ مرتبه که موجب غنی و بی‌نیاز شدن می‌گردد. 💠 ️روز شنبه طبق روایات متعلق است به (ص) سفارش شده تا اعمال نیک و خیر خود را در این روز به پیشگاه مقدس ایشان هدیه کنیم تا ثواب دوچندان نصیبمان گردد. 🌸 خداوند پشت و پناهتون 🌸
This is my life, not yours, don't worry about what I do. این زندگی منه نه تو، نگرانِ کارهایی که انجام میدم نباش.! ╔═•══❖•ೋ° @Talangoory ╚═•═◇💐⃟‌َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°
✳️ سه آفت دین 🔸امام صادق علیه‌السلام فرمودند: «آفَةُ الدّينِ الْحَسَدُ وَ الْعُجْبُ وَ الْفَخْر»؛ آفت دين، و و است. عنايت بفرمایيد که روايات را از چه زاويه‌ای نگاه می‌کنيم، موضوع بر سر بد بودن حسد و عجب نيست، موضوع بر سر تأثير آن‌ها نسبت به دين است، که با بودن اين صفات، دين ما دين زنده‌ای نيست و در راستای آفت دين بودن اين رذائل، بايد آن‌ها را از خود دفع کرد و تکليفمان را با آن‌ها روشن کنيم. معلوم است که حسد و عجب و فخر بد است، ولی چقدر بد است؟ می‌فرمايد در حدّی بد است که دين تو را نشانه می‌رود. وقتی متوجه چنين جايگاهی برای اين‌گونه رذائل شديم ديگر نمی‌آييم بپرسيم چرا نداريم، می‌رويم سراغ رذيله‌هايی که دين ما را آفت‌زده کرده است و معلوم است تا آن‌ها را از بين نبريم، نور در ما ظاهر نمی‌شود و نفسِ بيکرانه‌ی ما نمی‌تواند با انوار حقيقت مرتبط شود زيرا هر سه صفتی که در آن روايت مطرح است، صفاتی است که روح انسان را در موضوعاتی محدود گرفتار می‌کند و از گستردگی او می‌کاهد. 👤 استاد اصغر طاهرزاده 📚 برگرفته از کتاب «چگونگی فعلیت‌یافتن باورهای دینی» ‌‌‌‌ ╔═•══❖•ೋ° @Talangoory ╚═•═◇💐⃟‌َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°
پيامبر اکرم صلي الله عليه و آله : هرگاه حاكمانتان نيكان شما باشند و ثروتمندانتان بخشندگان شما و كارها ميان شما با مشورت باشد، روى زمين از درون آن براى شما بهتر است و هرگاه حاكمانتان اشرار شما و ثروتمندان شما بخيلان باشند و كارهاى شما به دست زنان افتد، درون زمين براى شما بهتر از روى زمين است. 📘تحف العقول، ص ۳۶ ╔═•══❖•ೋ° @Talangoory ╚═•═◇💐⃟‌َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°
۞ تلنگری برای زندگی ۞
#پروانه ❄️🖤🤍 چشمم افتاد به رحمت که افتاده بود کف حیاط و زیر مشت و لگد خان داداشم میدونستم اگه رحم
🖤❄️🤍 تو همون درگیری و دعوایی که مادرم و ایرج داشتن با هم میکردن برگشتم تو خونه هیچ کس حواسش به من نبود همه تو حیاط بودن،!! احساس میکردم دیگه تحمل ندارم احساس میکردم دنیا رو قلبم سنگینی میکنه، زندگی بدون رحمت برام جهنم بود🔥 میدونستم ازدواجمون محاله یاد رفتار مادر فتانه افتادم یاد حرفی که فتانه بهم زد یاد سیلی که خان داداشم بهم زد به مشت قرص برداشتم و ریختم تو گلومو و پشت سرش یه لیوان آب خوردم و تمام💊 کم کم چشمام داشت سیاهی میرفت احساس سبکی میکردم، احساس بی وزنی یه حس عجیبی داشتم کم کم همه چیز برام سیاه شد و دیگه همه چیز برام تموم شد.،! وقتی چشمهامو باز کردم همه جا سفید بود منگ بودم درست یادم نمیومد چه اتفاقی افتاده الان کجام؟؟😞 صدای خانوم جونم و شنیدم که با خوشحالی گفت: چشماشو باز کرد صدای زری و گوهر که انگار داشتن گریه میکردن و با شنیدن این حرف خانوم جون گریشون تبدیل به خنده شد.🥲 هر چی سعی میکردم یادم بیاد چه اتفاقی افتاده هیچ نتیجه ای نداشت.! با صدایی که به زور شنیده میشد گفتم : چی شده؟ خانوم جون اومد بالای سرم و بوسه ای به گونه ام زد و در حالیکه اشک میریخت گفت دختر جان چیکار کردی با خودت اگه به موقع نمیرسوندیمت اگه زری متوجه نمیشد که قرص خوردی دوباره با صدای بلند زد زیر گریه😭😭 کم کم داشت یادم میومد چه اتفاقیه افتاده، دوباره یاد رحمت افتادم و دوباره تو دلم آتیش به پا شد. بی اختیار اشکهام سرازیر شد. _ پروانه جان مادر گریه نکن عزیزم اصلا هر کاری که تو بخوای میکنیم.! ╔═•══❖•ೋ° @Talangoory ╚═•═◇💐⃟‌َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°