مداحی آنلاین - نماهنگ دورت بگردم - پویانفر.mp3
5.6M
دورت بگردم
این عشق جای دیگه
تجربه نکردم
غیر از تو هیچکسی
نمیخوره به دردم
دورت بگردم
#محمدحسین_پویانفر🎙
#استودیویی🔊
#جدید🔄
╔═•══❖•ೋ°
@Talangoory
╚═•═◇💐⃟َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°
#ارسالی_اعضا 🌼✨
راجب داستان#پروانه 🦋
سلام ولی من برخلاف نظردوست عزیزمون بایدبگم سهراب سالها قبل ترازرحمت عاشق پروانه بوده
بخاطرپروانه تمام تلاشش روکرده
تابادست پربیاد چون رابطه مامان وخالش خوب نبوده وموقعیتش
وگرنه میتونست ازراه دوستی واردبشه برعکس اگرمیخواست خودخواه یادشمنی کنه اون موقع که چاقو خورد میگفت جلوی ازدواجش رومیگرفت باوجوداینکه
ازدستش داده بود وفهمید بارداره
بردیه کشوردیگه چقدرهزینش کرد بدون اینکه رفتار غیراخلاقی داشته!
تاوقتیکه همسرش بشه اونم نه به زور واینکه نخواست بچه ای داشته باشه ودختریکی دیگه مثل فرزندخودش بزرگ کرد درصورتیکه خودشم تک فرزند این همه داشته هاش مال دختررحمت باشه وبراش پدری کرده چه کسی قبول میکنه!
و اینکه حق طلاقم داده پروانه
ابنجا مقصر برادرو خواهرش هستن که دروغ گفتن و بالاخره سرنوشت..
و اینکه آدم نباید یه طرفه قضاوت کنه.. زندگی بارحمت جمعا یه ماه نشد..!
╔═•══❖•ೋ°
@Talangoory
╚═•═◇💐⃟َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🏴#محرم
🔸️جوری در ذهنمون نباشد
که بگوئیم ما باخدا مشکل داریم !
خدا حرف ما رو نمی خونه!
اهمیت به ما نمی ده ...
و ما باید از اهل بیت ع بخواهیم
بلکه اهل بیت ع هم همان نور خداهستند✨️
"استادعلیرضاحدادی"
╔═•══❖•ೋ°
@Talangoory
╚═•═◇💐⃟َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°
#ارسالی_اعضا 🌼✨
راجب داستان#پروانه 🦋
داستان پروانه خیلی پیچیده شده آدم عاشق هر کاری که میشه کرد،
که به معشوقش برسه انجام میده سهراب برای پروانه کم نذاشت حتی نه ماه که ترکیه بود دست بهش نزد !
ولی این وسط پروانه به نظرم نباید حرف زری خیلی گوش میداد وحق به رحمت میدم باید پروانه باهاش مشورت میکرد بعد این کار انجام میداد
تو این مدت که رحمت اومده آنقدر گریه براش کردم دیگه دوست نداشتم ادامه داستانش بخونم 😭😭
واقعا الان به نظرم باید پروانه بهش بگه که ستاره بچه واقعی رحمت هست رحمت آنقدر مرد هست که به ستاره چیزی نگه!
#ارسالی_اعضا 🌼✨
سلام.وقت بخیر
ولی بنظرم پروانه خیلی هم خودخواه بود رحمت نبود رفت با سهراب بدبخت
حالا که رحمت اومده فیلش یاد هندوستان افتاده
اصلا هم بهش سخت نگذشته
در هر دو دوره این پروانه بوده که کیف و حالشو کرده ، اون دو تا بدبخت پسرا
╔═•══❖•ೋ°
@Talangoory
╚═•═◇💐⃟َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°
استریوشهرام09143577863.mp3
54.88M
🎧 حـاج نـادر جـوادی
🎵 #روضه #حضرت_علی_اکبر_ع
🔳 #زنجیر_زنی
📀 نوار ڪامل صوتی
╔═•══❖•ೋ°
@Talangoory
╚═•═◇💐⃟َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°
#ارسالی_اعضا 🌸✨
راجب داستان#پروانه 🦋
سلام بانو جان
بنظر من مقصر اصلی تمام این اتفاقات خود پروانه بوده که خودش رو عقل کل میدونست و خودش به تنهایی تصمیم گرفت
تعجبم از اینه که مادر پروانه یعنی خانم جون همه جوره پشت پروانه و رحمت بود که حتی جلوی خان داداش رو گرفت
پروانه مادر خیلی خوبی داشت که هگه جوره حمایتش میکرد اونوقت بجای اینکه حرفهاش و به مادرش بگه میره به سهراب میگه یعنی خصوصی ترین مسایل زندگیش که همون بارداریش بوده به یک مرد غریبه میگه ولی به مادرش که محرم اسرارش هست نمیگه
خود کرده را تدبیر نیست
پروانه در این قضایا همچین بی تقصیر هم نیست مقصر اصلی خودشه
با این تصمیماتش همه رو به جون هم انداخت
مگه زندگی اینجوریه که از این طلاق بگیری بری پیش بعدی بازطلاق بگیری بری پیش اولی
پروانه حتی چند ماه صبر نکرد ببینه تکلیف رحمت بیچاره چی میشه بارداریش و کرد بهونه مگه کار خلاف شرع کرده بود که میترسید
در ثانی چرا وقتی پرستار برای ستاره گرفتند به پرستارش حسادت میکرد
خب شاید بنده خدا سهر اب با اون دختر ازدواج میکرد اصلا چرا باید براش مهم بوده باشه
از قدیم گفتند کرم از خود درخته
پروانه با این کارهاش سهراب رو هم بدبخت کرد
در ثانی چیزی که برام عجیبه اینکه چطور تا ستاره دو سالش بشه هیچکس از خانواده پروانه و سهراب نیومدند ترکیه
درسته که پروانه نمیخواست بره ایران
خانواده اش که میتونستند برند ترکیه
عذابی که رحمت کشید با هیج چیز جبران نمیشه
بخاطر یه دختر مادرش رو هم از دست داد . این جبران ناپذیره
حتی ازدواج مجددرحمت با پروانه هم اشتباهه
مگه رحمت اینقدر اضافی هست که ته مانده دیگران رو بعد 15 سال انتخاب کنه
پروانه اگر عشقش واقعی بود صبر میکرد تکلیف رحمت مشخص بشه
این عشق حتی ارزش چند ماه صبر کردن رو نداشت ؟
اولین دروغ را پروانه به خودش و دیگران گفت با مخفی کردن بارداریش بعد چطور از دیگران شاکی هست که میگه بهش دروغ گفتن
اونها هم همون کاری رو کردن که خودش کرد
╔═•══❖•ೋ°
@Talangoory
╚═•═◇💐⃟َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°
۞ تلنگری برای زندگی ۞
🕊💜 سهراب عصبی داد زد : فکر میکنی اگه به ستاره بگی ازت تشکر میکنه ! میگه مرسی مامان جون که این همه س
💜🕊
انقد دلم ازش پر بود که اصلا دلم نمیخواست حتی زنگ بزنم ازش بپرسم چرا اینکار و کرده مطمئن بودم تا الان سهراب به زری زنگ زده و همه چیو گفته😒🤔
میخواستم برم پیش رحمت میخواستم باهاش حرف بزنم ،!
یه دنیا حرف نگفته باهاش داشتم میدونستم ستاره و امیر با هم هستن و احتمال میدادم رحمت تو هتل تنها باشه.
وقتی سمت هتل میرفتم ضربان قلبم روی هزار بود من داشتم میرفتم پیش رحمت پیش عشق دوران جوونیم🥲
پیش کسی که سالها دیدنش برام آرزو بود و فکر نمیکردم که دیگه هیچ وقت ببینمش.!!
با قدمهای آهسته رفتم جلو و از مسئول هتل خواستم که به اتاق رحمت زنگ بزنن و بگن که کسی پایین منتظرته.
تو لابی هتل روی مبل نشسته بودم و منتظر رحمت بودم که با دیدن رحمت ناخود آگاه لبخند روی لبهام نشست😊
رحمت از اینکه منو اونجا میدید اونم تنها خیلی تعجب کرده بود نزدیک شد و با تعجب گفت تو اینجا چیکار میکنی؟؟!
لبخند تلخی زدم و گفتم اومدم تو رو ببینم.
این طرف اون طرف و نگاه کرد و گفت تنها اومدی؟؟🙁🙄
_آره تنهام.!
لبخندی از روی رضایت زد و اومد رو به روم نشست.
چند دقیقه بینمون سکوت بود که رحمت سکوت و شکست و گفت شوهرت میدونه اومدی اینجا؟!
نفسمو بیرون دادم و گفتم نه مهم نیست اصلا.
-چی مهم نیست؟؟
_اینکه سهراب بدونه یا ندونه.!
رحمت تکیه داد به مبل و درحالیکه چشم ازم برنمیداشت گفت چقدر سالهای سال برای از دست دادنت اشک ریختم🥺
╔═•══❖•ೋ°
@Talangoory
╚═•═◇💐⃟َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°
24.59M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
لحظه به شهادت رسیدن حضرت علی اصغر💘
و کشته شدن حرمله ملعون توسط مختار ثقفی
╔═•══❖•ೋ°
@Talangoory
╚═•═◇💐⃟َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سلام🌷🌼
امروزتان عالی وچو گل
خوش عطر
آرزومندم امروزدرهای
ثروت بی پایان خدا🍃🌼
به رویتان بازشود
قلبتون پرازمهربانی
واتفاقهای قشنگ
سهم زندگیتون باشه🌷🌼
─┅─═इई 🌸🌺🌸ईइ═─┅─
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥چطور باید از حضرت ابالفضل العباس ع حاجت گرفت؟!
💔حکایت حاجت گرفتن مرد عراقی از حضرت...
#امام_حسین_علیه_السلام
»🏴
╔═•══❖•ೋ°
@Talangoory
╚═•═◇💐⃟َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°
🍋🌿
اولين روزي كه امام حسين (ع) روزه گرفتند همه اهل بيت در كنار سفره جمع شدند؛
پيامبر اكرم (ص) رو به امام حسين فرمودند: حسين جان عزيزم روزه ات را باز كن.
امام حسين فرمودند: جايزه من چه خواهدبود؟
پيامبر فرمودند: نصف محبتم را به كساني كه تو را دوست دارند مي بخشم.
حضرت علي(ع) فرمودند:
پسرم حسين جان بفرما. باز امام فرمودند: جايزه من چه خواهدبود؟
حضرت علي فرمودند: نصف عبادت هايم براي كساني كه عاشق تو هستند.
حضرت فاطمه(س) فرمودند:
عزيز دلم افطار كن.امام حسين پرسيدند:
جايزه شمابه من چيست؟
حضرت فرمودند: نصف عبادت هايم را به كساني که بر تو گريه مي كنند مي بخشم.
امام حسن(ع) فرمودند:
برادر جان روزه ات را بازكن و امام همان سوال را پرسيدند.
حضرت پاسخ دادند: من تا همه گنهكاران را بر تو نبخشم به بهشت نخواهم رفت.
و درهمين حال جبرئيل بر پيامبر نازل شد فرمود خدا مي فرمايد:
من از شماها مهربانتر هستم و آنقدر آن كساني كه عاشق تو هستند را به بهشت ميبرم تا تو راضي شوي یا حسین،❣
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج🤲
╔═•══❖•ೋ°
@Talangoory
╚═•═◇💐⃟َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°
سلام عزیزان
ایام شهادت سرور و سالار شهیدان امام حسین علیه السلام را تسلیت عرض میکنیم🖤🙏
با غصه رو به رحمت لب زدم : من واقعا متاسفم که همچین دروغی بهت گفتن اون روزی که تو رفته بودی خونمون همون روز من زنگ زدم خونمون تا به زری بگم که با سهراب ازدواج کردیم🥺😢
دقیقا یک روز قبل اینکه تو بری خونمون سر و صدا میومد !!
وقتی از زری پرسیدم چه خبره گفت خان داداشه با برادر زناش دعواشونه.،
رحمت پوزخندی زد و گفت : خان داداش حیف اسم داداش که بخوای رو اون آدم بزاری.😏
از اینکه زندانه خوشحالم خیلی خوشحال ولی هیچ وقت دلم آروم نگرفته میدونی اون زندگی منو نابود کرد مادرم و سکته داد زنم و از دست دادم.!!
فقط برای اینکه فکر میکرد تو با من خوشبخت نمیشی درسته زنش ازش طلاق گرفت ولی به نظرم بس نبود من مادرم مرد و نبودم اصلا خبر نداشتم.!☹️
آهی کشیدم و گفتم مادر منم مرد رحمت همین یک سال پیش خان داداشمم نبود یعنی اصلا بهش نگفتن که خانوم جون مرده!!
رحمت سرش و پایین انداخت و با ناراحتی گفت خدا بیامرزه زن خوبی بود.،
_رحمت؟؟
سرشو بالا گرفت و گفت : بله.!
چقدر بله گفتنش سنگین بود چقدر پر از ناراحتی بود، سرم و پایین انداختم و گفتم قراره از سهراب طلاق بگیرم.
تو اون لحظه تو چشمای رحمت یه برق عجیبی دیدم برق خوشحالی بود ،
در حالیکه سعی میکرد خودشو بی تفاوت نشون بده گفت : چرا میخوای اینکار و کنی؟؟!🥲🤔
╔═•══❖•ೋ°
@Talangoory
╚═•═◇💐⃟َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°
#ارسالی_اعضا 🌼✨
راجب داستان#پروانه 🦋
سلام وقت بخیر
داستان پروانه خیلی اموزنده است دراین داستان میشه حقیقت ودروغ به راحتی تشخیص داد ،!
حتی اینکه نویسنده سعی کرده خودش بی گناه وبی اراده وبیخبر نشون بده.درصورتیکه اینطور نیست.به نظرم پروانه بعد رحمت سعی کرده دلسوزی اطرافیان خصوصا سهراب بدست بیاره وباهاش ازدواج کنه چون احتمال میداده رحمت همسر مناسب دیگه براش نیست.وخاسته جبران قبلا را بکنه وهم اینکه مطمن شده بوده سهراب ادم خوبیه وحداقل زندان نمیافته واموال زیادی داره برای اینده خودش ودخترش.همه اتفاقات بعداز زندان رحمت مقصرش پروانه است.خودخواهی وپنهان کاری وفرصت طلب بودن والبته پایبند نبودن به زندگی وتاهل دریک زن کاملا مشخصه .موفق باشید.
#ارسالی_اعضا 🌼✨
سلام وقتتون بخیر
پروانه خانم نمونه یه آدم بی تعهد و منفعت طلب هستند که هرکی بهش توجه کنه سریع عاشقش میشه و میره ،
متاسفم واسه چنین آدمهایی که زندگی چندتا خونواده رو با بی اخلاقیشون بهم میریزن و متاسفانه خیلی هم زیاد شدن چنین زنها و مردهایی
همینه انقد زندگیها بهم ریخته و کسی پایبند نیست اگر یکی هم پایبند باشه مثل رحمت و سهراب گیر یکی مثل پروانه میفته و همه اعتقاداتش و اعتمادش رو از دست میده!!
╔═•══❖•ೋ°
@Talangoory
╚═•═◇💐⃟َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°
#ارسالی_اعضا 🌼✨
راجب داستان#پروانه 🦋
سلام میخواستم بگم وقتی زری به رحمت گفته پروانه خودکشی کرده چرا رحمت پیگیر نشده بره سر قبرش تا مطمئن بشه
ولی در کل داستان غم انگیزی بود 😔
خیلی به رحمت ظلم شد و پروانه به خاطر نداشتن پشتوانه مجبور شد به سهراب پناه ببره،
و دلم برای رحمت و مادرش سوخت که اینقدر بی کس و کار بودن کسی رو نداشتن که دنبال کارش بگیره و مادرش مظلومانه مرد، ولی برده پروانه با این کارش باید تاوان چندین نفر بدهد به خاطر اشتباهش هم این دنیا و هم آخرتش را خراب کرد.بایدجواب گوی رحمت،مرگ مادر رحمت،همسر خودش که احتمالا به خاطر این قضیه طلاق گرفته، ستاره پروانه. خانواده اون دو نفر که برای رحمت پاپوش درست کردن .
اون بچه ای که فوت شد واقعا خداوند بهش رحم کنه که با یک اشتباه سر نوشت زندگی چند خانواده بی گناه رو تغییر داد.و متأسفانه بعضی از اشتباهات حتی اگر تاوان پس بدهند و بخشیده بشوند دیگر ارزشی ندارد چون زندگی به عقب بر نمیگردد پانزده ، شانزده سال عمر کمی نیست که به هدر برود !!
یک ثانیه عمر را نمیشود بر گردان.
پس با خواندن این داستان باید عبرت بگیریم که زندگی اینقدر ارزش ندارد که به دیگران ظلم کنیم و سخت گیری کنیم بخشنده باشیم دل رحم باشیم حامی باشیم و....
╔═•══❖•ೋ°
@Talangoory
╚═•═◇💐⃟َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°
🔰 شیعیان به عنوان بابالحوائج به حضرت علی اصغر متوسل میشوند. 🙏
در دهه محرم معمولاً شب و روز هفتم محرم به سوگواری برای علیاصغر اختصاص دارد. !
مراسم همایش شیرخوارگان حسینی نیز هر ساله در اولین جمعه ماه محرم در بزرگداشت او برگزار میگردد.
╔═•══❖•ೋ°
@Talangoory
╚═•═◇💐⃟َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°
4_6021433368900535821.mp3
1.13M
#صدای_ماندگار
▪️روضه حضرت علی اصغر(ع)🖤
🔹مرحوم آیت الله العظمی صانعی(ره)
╔═•══❖•ೋ°
@Talangoory
╚═•═◇💐⃟َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°
19.01M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
هَر سُخَن
کَز دِل بَرایَد لاجَرَم بَر دِل نِشینَد🖤
#مداحی
╔═•══❖•ೋ°
@Talangoory
╚═•═◇💐⃟َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°
#ارسالی_اعضا ☘🌸
راجب داستان#پروانه 🦋
با سلام وقت بخیر
واقعا داستان پیچیده هست من همون موقع که زری می خواست بهش چیزی بگه با خودم گفتم شاید بی گناهی رحمت معلوم شده آزاد شده
ولی دلم این وسط برای پروانه خیلی میسوزه خیلی دختر ساده ومهربان هست
آن شالله که آخر داخل داستان به خوبی وخوشی تموم بشه، عزاداریاتون قبول🙏
#ارسالی_اعضا☘🌸
راجع به داستان پروانه
همه ما اگه فکر کنیم میبینیم که خودمون هم به خاطر فشار اطرافیان تصمیماتی در گذشته گرفتیم که الان به شدت پشیمانیم پس باید خودمونو جای پروانه بذاریم و قضاوتش نکنیم.
واینکه یاد بگیریم درهر شرایطی کاری رو که درسته انجام بدیم حتی اگه کل خانواده مخالف بودن
╔═•══❖•ೋ°
@Talangoory
╚═•═◇💐⃟َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°
۞ تلنگری برای زندگی ۞
سلام عزیزان ایام شهادت سرور و سالار شهیدان امام حسین علیه السلام را تسلیت عرض میکنیم🖤🙏 با غصه رو
🕊🌱
گفتم : چون که فهمیدم تمام این سالها بهم دروغ گفته از همون روز اول خبر داشته تو برگشتی و به من چیزی نگفته ،
تو دقیقا یک روز بعد از ازدواج ما اومدی شاید اگه قبل ازدواج ما بود زری اینکار و نمیکرد ، نمیتونم دیگه با سهراب زندگی کنم بعد این همه سال دروغ.!!
رحمت نگاهی بهم انداخت و گفت فکر میکنی طلاقت میده؟!
_نیازی نیست طلاقم بده حق طلاق با منه از روز اول.!
رحمت که اصلا انتظار شنیدن چنین حرفی و نداشت با تعجب گفت : واقعا؟؟
_آره شرط ازدواجمون همین بود.
_اون وقت چرا همچین شرطی گذاشته بودی؟
نفسمو بیرون دادم و گفتم ازدواج من و سهراب یه ازدواج واقعی نبود.!😮💨
رحمت ابروهاشو تو هم کشید و گفت یعنی چی ازدواجتون واقعی نبود؟؟
_رحمت تو خیلی چیزا هست که ازشون بی خبری.!
-مثلا چه چیزایی؟
_اینجا جای مناسبی نیست ممکنه بریم بیرون؟؟
-آره حتما.
رحمت از جاش بلند شد و هر دوتاییمون از هتل بیرون زدیم.
دل تو دلم نبود خیلی گفتن اینکه ستاره بچه رحمته نه سهراب برام سخت بود از واکنش رحمت خیلی میترسیدم.😣
در حالیکه قدم میزدیم رحمت گفت خب بگو.
_امممم راستش این حرفی که میخوام بهت بزنم اصلا کار راحتی نیست و گفتنش برام خیلی سخته.!!
رحمت نفسشو بیرون داد و گفت خیله خب پس اول سوال منو جواب بده.!
_کدوم سوال؟
-اینکه یعنی چی ازدواجتون واقعی نبود.
_دقیقا چیزی که میخوام بگم جواب همین سواله.
رحمت با کنجکاوی نگاهم کرد و گفت خب بگو منتظرم.!🙁🤔
╔═•══❖•ೋ°
@Talangoory
╚═•═◇💐⃟َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خدایا!
تو تنها کسی هستی که
ارزش مرا می داند؛
صلاح مرا می داند؛
لیاقت و شایستگی های مرا می داند؛
و به همه اسرار زندگی من
آگاه است...
از تو می خواهم،
مرا به آنچه برایم بهتر است
هدایت کنی...
╔═•══❖•ೋ°
@Talangoory
╚═•═◇💐⃟َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°
📲 #استوری| (سری 1)
🏴ویژه #شب_هشتم #محرم
اسب، حضرت علیاکبر (ع) را در میان لشکر دشمن برد و آنها با شمشیر بدنش را تکهتکه کردند.
علیاکبر در حالی که ۲۵ سال سن (طبق نقل صحیح) داشت، اولین کشته روز عاشورا از قبیله بنیهاشم بود🖤
╔═•══❖•ೋ°
@Talangoory
╚═•═◇💐⃟َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سلام پناه خستگیم 🥺🖤
╔═•══❖•ೋ°
@Talangoory
╚═•═◇💐⃟َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°
📲 #استوری| (سری 1)
🏴ویژه #شب_هشتم #محرم
علی اکبر بن الحسین (به عربی: عَلِيّ ٱلْأَكْبَر ٱبْن ٱلْحُسَيْن ) فرزند ارشد حسین بن علی و ام لیلا بود.
وی در ۲۷ سالگی در روز عاشورا و در نبرد کربلا کشته شد. بر اساس نوشته ژان کالمارد در ایرانیکا، شهرت علی اکبر به عنوان یک جنگجوی شجاع اهل بیت ممکن است بیش از شهرت عباس بن علی باشد
╔═•══❖•ೋ°
@Talangoory
╚═•═◇💐⃟َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°
۞ تلنگری برای زندگی ۞
🕊🌱 گفتم : چون که فهمیدم تمام این سالها بهم دروغ گفته از همون روز اول خبر داشته تو برگشتی و به من چی
🕊🌱
رو به رحمت گفتم : اون زمان که برای تو پاپوش درست کردن من شرایط خیلی سختی داشتم اولش خیلی امید داشتم که بیگناهیت ثابت میشه ولی کم کم نا امید شدم ،
افتادم به دست و پای خان داداشم تا هر کاری از پسش بر میاد بکنه اون موقع ها یه جوری وانمود میکرد
که انگار واسه نجات تو هر کاری میکنه و به هر کسی که میشناسه و میتونه کاری کنه رو میزنه منه ساده هم باور میکردم.!!😓
اون روزا من خیلی حالم بد بود خواب و خوراک نداشتم یه روز یه دفعه حالم بد شد و از حال رفتم.
زری رسوندم بیمارستان اونجا بود که فهمیدم...!!
به اینجای حرفم که رسیدم سکوت کردم...
رحمت نگاهی بهم انداخت و گفت فهمیدی چی؟؟
تمام جراتمو جمع کردم و گفتم فهمیدم حامله ام.!!
رحمت با چشمهای گشاد شده نگاهم کرد و گفت چی؟ فهمیدی حامله ای؟؟😳🤯
با تردید نگاهش کردم و با صدایی که به زور شنیده میشد گفتم آره من حامله بودم تنها کسی که از این قضیه خبر داشت زری بود ،!
از زری خواستم این موضوع رو به کسی نگه تا شرایط درست بشه و خودم بگم.
اولاش منتظر بودن تا تو بیای و با هم این خبر و بهم بدیم تصمیم داشتم هر وقت اومدم به دیدنت این خبر و بهت بدم ،
ولی با اون اتفاقی که برای مادرت افتاد انقد شرایط روحیم به هم ریخته بود و از طرفی باید طوری وانمود میکردم که انگار همه چی رو به راهه !!.
دلم نمیخواست تو اون شرایط بفهمی چه اتفاقی افتاده برای مادرت و نمیدونم چی شد که بهت نگفتم حامله ام !
╔═•══❖•ೋ°
@Talangoory
╚═•═◇💐⃟َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آنکه خدا خیرش بخواهد 🚩
عشق حسین در قلب او می اندازد
╔═•══❖•ೋ°
@Talangoory
╚═•═◇💐⃟َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°