فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
برای تمام رنج هایی
که میبری صبر کن
صبر
اوج احترام به حکمت خداست🌱
╔═•══❖•ೋ°
@Talangoory
╚═•═◇💐⃟َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°
۞ تلنگری برای زندگی ۞
#سرگذشت_پریا🤍✨ اون روز پریسا متوجه اشتباهش شد ازم دلجویی کرد اما دل من یه زخم برداشت زخمی که جاش ز
#سرگذشت_پریا🤍✨
مامان هم که می دید من نمیرم بهم متلک می انداخت و می گفت چقدر تو بی ذوقی انگار نه انگار عروسی خواهرت چه بی بخاری !!🤨😤
اونطور که پریسا گفته بود: سیما خانوم مادر مهران برگشته بود آمریکا و قرار بود برای مراسم عروسی خودش رو برسونه
سیما خانوم می خواست لباس پریسا رو از آمریکا بیاره و پریسا از این بابت خیلی خوشحال بود و با ذوق و شوق برای مامان تعریف می کرد😍😁
روزها به همین منوال می گذشت هر روز که از دانشگاه برمی گشتم
میدیدم پریسا سانتال مانتال کرده و منتظر مهران تا برن گردش و تفریح و یه خاطره خوب رقم بزنن.!
من و پریسا روز به روز از هم دور میشدیم البته هیچ وقت رابطه خوب و صمیمی باهم نداشتیم اما مشکلی هم بین مون نبود پریسا رقیب من بود اما همیشه هوام رو داشت ،!
از ته دلم خوشحال بودم از اینکه خوشبخت شده اما از اینکه خوشبختی پریسا روی آرامش من سایه انداخته بود
ناراحت بودم مسببش هم مامان بود، همیشه من رو با پریسا مقایسه میکرد
بهم سرکوفت می زد و می گفت: تو انگشت کوچیکه پریسا هم نیستی پریسا عاقله اما تو یه ذره عقل تو سرت نیس!😒
مامان پریسا رو با همه دخترهای فامیل هم مقایسه می کرد و همیشه می گفت پریسا بهترین دختر فامیل رو دستش نیومده.!
من آدم حسودی نبودم اما این تعریف ها و مقایسه کردن ها باعث می شد من اعتماد به نفسم رو ازدست بدم
گاهی آنقدر احساس پوچی و توخالی بودن می کردم که فکر می کردم همونطور که مامان بارها تو سرم می کوبید هیچ نقطه مثبتی ندارم که کسی بخواد عاشقم بشه دوستم داشته باشه 🥺😔
ومن را به خاطر خودم بخواد..
╔═•══❖•ೋ°
@Talangoory
╚═•═◇💐⃟َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°
بر مشامَم می رسد ، لحظه بوی کَربَلا.mp3
1.09M
🎙شهید سید #مجتبی_علمدار
🎼بر مشامم میرسد هرلحظه بوی کربلا
╔═•══❖•ೋ°
@Talangoory
╚═•═◇💐⃟َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎞 نگاه حسین...
✍🏻 عینصاد
❞ با نگاه حسين مىتوان نعمتهاى نهفته در بلا را دید.
📚 #وارثان_عاشورا | ص ۱۳۲
#عین_صاد
╔═•══❖•ೋ°
@Talangoory
╚═•═◇💐⃟َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°
برای ورود به ماه عزای اباعبدالله(ع) آماده
میشیم 🏴
🔹 یک پرچم درِ منزلتون بزنید.
🔹یک پرچم هم ورودی آشپزخونتون
بزنیدوبه اهل خونه هم بفرمائید:
من این دوماه رابه نیت امام حسین( علیه
السلام )توآشپزخانه خودمون خدمت می
کنم.هر غذایی ازصبحانه،ناهار،شام گرفته
تاچای و آب خنک دادن به اهل منزل را به
نیت روضه امام حسین علیه السلام
دراختیارشون بزارید.
🔹به اهل خانه بگیداین دوماه شما هم
میتوانیدتوآشپزخانه امام حسین(علیه
السلام) خدمت کنید حتی به اندازه یک
استکان جابه جا کردن برای مجلس امام
حسین( علیه السلام)
🔹هرروزیک زیارت عاشوراهمراه بایک
روضه توی خونه ومخصوصاًتوآشپزخونه
گوش کنیدیابخونیدو برای فرج آقا صاحب
الزمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف)
وسلامتیشون و شفای مریضهاو برآورده
شدن حاجات همه بندگان خدا دعا کنید
که همه این دعاها به خودتان بازمی گردد.
🔹حتماًدرآشپزخانه بدون وضودراین ایام
واردنشوید. بیایدامسال همه باهم خانه
های خودراحسینه و آشپزخانه ی امام
حسین (علیه السلام)کنیم تا فرزندان مان
ببیندو درذهن خود برای آینده ذخیره کنند
تا آثارنیک وباقیات وصالحات شود برای
بعداز خودمان.
🚫حواسمان باشد که دراین ماه
صاحبالزمان عزادار است! ما دیگربا
گناهانمان قلب نازنین شان را نرنجانیم.
╔═•══❖•ೋ°
@Talangoory
╚═•═◇💐⃟َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°
🔺باز شدن گره های کور...
🔺ممکن شدن محال ها....
روضۀ حضرت علیاصغر علیهالسلام محالها را ممکن میکند.
گِرههای کور را باز میکند.
🌱مرحوم آشیخ عبدالکریم حقشناس رحمةاللهعلیه میفرمود:
مدت طولانی بود که حاجتی داشتم و برآورده نمیشد. شبی مُلهم شد که متوسل به بابالحوائج، حضرت علیاصغر علیهالسلام شوم.
شروع کردم به روضه خواندن. وسط روضه صدایی از آسمان شنیدم که میگفت: شیخ عبدالکریم ادامه نده، حاجت تو را دادند.
ملائک طاقت روضۀ این طفل شیرخوار را ندارند.
السلام علی الحسین
و علی علی بن الحسین
و علی اولاد الحسین
و علی اصحاب الحسین
╔═•══❖•ೋ°
@Talangoory
╚═•═◇💐⃟َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°
۞ تلنگری برای زندگی ۞
#سرگذشت_پریا🤍✨ مامان هم که می دید من نمیرم بهم متلک می انداخت و می گفت چقدر تو بی ذوقی انگار نه انگ
#سرگذشت_پریا🤍✨
با رفتارهای مامان غرورم لگد مال شده بود،
هر روز می گذشت و به مراسم عروسی پریسا نزدیک تر می شدیم مامان وپریسا هرروز تو مراکز خرید و پاساژ ها بودن برای تکمیل جهیزیه پریسا و خریدهای دیگه ،🛍🛒
خونه مهران و پریسا آماده بود و مامان هرچی می خرید ،می برد و می چید
مادر مهران هم از آمریکا اومده بود
و همه سرشون شلوغ بود ،اما من نمی خواستم تو جمعشون باشم می خواستم دور باشم،درس و امتحان رو بهانه می کردم
و ازشون فاصله می گرفتم ،📚
اینطوری خودم هم تو آرامش بودم مجبور نبودم تموم روز به پز دادن های مامان و فخر فروشی های پریسا گوش بدم😣☹️
روز موعود فرا رسید
روز عروسی پریسا خونه حال و هوای
دیگه ای داشت ،امشب پریسا برای همیشه از این خونه میرفت جاش خالی میشد،
شاید هم با رفتنش مامان جاش رو با من پر می کرد ،من می شدم رئیس خونه!😌😍
مامان و بابا درمورد همه چی نظر من رو می خواستن، پرهام داداشم با من وقت
می گذروند امروز کلاس نداشتم،
یعنی یه کلاس داشتم اما زیاد مهم نبود بعد جزوه اش رو از بچه ها می گرفتم
می خواستم برم اما حوصله غر زدن های مامان رو نداشتم !!
مامان و پریسا و بابا و پرهام دور میز نشسته بودند بدون این که من رو صدا بزنن ومنتظرم بمونند مشغول صبحونه خوردن بودن !
همه خوشحال بودن به جز من!!😮💨🙄
پرهام جوک تعریف می کرد و پریسا از خنده قهقه می زد مامان و بابا هم بیشتر از خنده های پریسا می خندیدند تا جوک های بی مزه پرهام ،
به سمت میز رفتم و سلام کردم ،هیچ کس حواسش به من نبود ،..
╔═•══❖•ೋ°
@Talangoory
╚═•═◇💐⃟َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
چشمِ دِلم به سَمتِ حرم باز ميشود
بايک سلام صبحِ من آغاز میشود
پر مے كِشد دِلم به هوایِ طَوافِ تو
وقتے كه لحظه،لحظه ىِ پرواز ميشود
🖤اَلسلامُ علی الحُسین
🖤وعلی علی بن الحُسین
🖤وَعلی اُولاد الـحسین
🖤وعَلی اصحاب الحسین
┈┈••✾❀🕊☘🕊❀✾••┈┈
#ارسالی_اعضا ✨
خواستم درباره داستان پروانه بگم اگر پروانه خانم داخل کانال هستند و قضاوت ها را می بینند لطفا ما رو حلال کنند ما تحت تاثیر قرار گرفتیم و نظر میدیم ولی رحمت هم توبه کرده بود همه اشتباهاتش جبران کرده بود به زن و بچه ی قبلی هم رسیده بود دوباره از عشق زیاد تصمیم اشتباه گرفت به هرحال سهراب هم با نامردی زندگی رحمت زن و بچه رحمت رو مال خودش کرد و همه باز به خودشون فکر کردند و رحمت رو به حال خودش گذاشتند میتونستند پیداش کنند کمکش کنند ببخشن ولی باز تنها کسی که راحت کنار کذاشته شد رحمت بود باز من از پروانه خانم حلالیت می طلبم ما رو حلال کنند
╔═•══❖•ೋ°
@Talangoory
╚═•═◇💐⃟َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°
۞ تلنگری برای زندگی ۞
#سرگذشت_پریا🤍✨ با رفتارهای مامان غرورم لگد مال شده بود، هر روز می گذشت و به مراسم عروسی پریسا نزدیک
#سرگذشت_پریا🤍✨
امروز روز پریسا بود روزهای عادی هم همیشه پریسا حائذ اهمیت بودو امروز که دیگه جای خودش رو داشت !!
مامان گفت ؛پریا دیر بلند شدی چایی تموم شد اگه چایی می خوای برای خودت درست کن☕️
به سمت آشپزخونه رفتم و چای ساز رو روشن کردم کارم که تموم شد برای خودم یه لیوان چایی ریختم و برگشتم سالن !!
همه از دور میزبلند شده بودن و من باید تنهایی صبحونه می خوردم هرکس مشغول یه کاری بود مامان از توی اتاق گفت ؛پریا صبحونه ات که تموم شد میز رو جمع کن!
نگاهی به بشقاب ها انداختم هیچی تو بشقاب ها نبود یه تیکه کوچک ، پنیریه نصف کم تر کره😒
وقت های که پریسا خونه نبود مامان سهمش رو کنار می ذاشت همیشه بهترین قسمت غذا ،سهم پریسا بود حتی پرهام هم که به گفته مامان پرخور بود،!
مامان باز به خوراکش بیشتر از من اهمیت می داد، اما من تو این خونه دیده نمیشدم
بارها دیده بودم مامان با پریسا سر مسئله ای کدورت پیدا میکردو پریسا دلش رو میشکست💔
اما مامان باز می رفت سمتش از دلش در میاورد حتی اگه حق باهاش بود می گفت دخترمه!! نمی شه کینه به دل گرفت وقهر موند،
اما اگه پای من درمیون بود،حتی حق هم با من بود تا من کوتاه نمی اومدم قدم پیش نمی ذاشتم مامان پا پیش نمی ذاشت ،🥺
با یاد آوری این اتفاقات بغض تو گلوم نشست همون موقع با شنیدن صدای ترکیدن یه چیزی کنار گوشم از جا پریدم😳🤯
با شنیدن صدای ترکیدن یه چیزی کنار گوشم از جا پریدم وحشت زده به پشت سرم نگاه کردم پرهام بود یه پلاستیک ترکیده توی دستش بود🎈
╔═•══❖•ೋ°
@Talangoory
╚═•═◇💐⃟َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°
15.11M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🏴امسال #اربعین هر زائر يك مُبلّغ براى امام زمان عج
👌 #سخنرانی بسیار شنیدنی
╔═•══❖•ೋ°
@Talangoory
╚═•═◇💐⃟َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°
#ارسالی_اعضا 🌼✨
راجب داستان#پروانه 🦋
سلام .داستان پروانه خیلی عالی بود
خداروشکرکه پروانه راه درست رو انتخاب کرد وبا سهراب زندگی کرد .
رحمت ازاولش یه آدم لات بود و زندگی خوبی نداشت حتی سر پروانه رویهم گول زده بود چون قبل پروانه زن داشته ...به جای خوبی رسید داستان ...ولی کاش هنوز ادامه داشت زود تموم شد داستان پروانه ...
ممنون ازشما بابت داستان تون آموزنده بود 💐
╔═•══❖•ೋ°
@Talangoory
╚═•═◇💐⃟َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°
✅موقع *صدقه* دادن زرنگ باشید!
✍آیت الله مجتبی تهرانی (ره):
اگر میخواهی صدقه بدهی، همین طوری صدقه نده؛ زرنگ باش، حواست جمع باشد. صدقه را از طـرف امـام رضـــا(ع) بــرای سـلامتی امام زمـان(عج) بـده! این جوری برای دو معصوم است؛ دو معصومی که خدا آنها را دوست دارد، ممکن نیست خداوند این صدقه تو را رد کند. توهم اینجا حق واسطهگریات را میگیری. تو واسطهای و همین حق واسطهگری است که اجازه میدهد تو به مراحل خاص برسی.
امام صادق (علیه السلام) :
صدقه دادن در شب جمعه و روز آن و نيز صلوات بر محمد (صلی الله علیه و آله) در شب جمعه و روز آن، برابر هزار حسنه است و هزار بدي به وسيلة آن نابود مي شود و هزار درجه بر مقام آدمي افزوده مي شود .
📚وسائل الشيعه ، ج۷، ص۴۱۳
╔═•══❖•ೋ°
@Talangoory
╚═•═◇💐⃟َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🟡 چگونه خودمان و فرزندانمان با ملائکه همنشین شویم؟!
❇️ استاد عالی
╔═•══❖•ೋ°
@Talangoory
╚═•═◇💐⃟َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°
✨﷽✨
🌼داستان کوتاه دعای چوپان
✍️ﻣﺮﺩﯼ ﺑﺎ ﭘﺪﺭﺵ ﺩﺭ ﺳﻔﺮ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﭘﺪﺭﺵ ﺍﺯ ﺩﻧﯿﺎ ﺭﻓﺖ. ﺍﺯ ﭼﻮﭘﺎﻧﯽ ﺩﺭ ﺁﻥ ﺣﻮﺍﻟﯽ ﭘﺮﺳﯿﺪ: ﭼﻪ ﮐﺴﯽ ﺑﺮ ﻣﺮﺩﻩﻫﺎﯼ ﺷﻤﺎ ﻧﻤﺎﺯ ﻣﯽﺧﻮﺍﻧﺪ؟ ﭼﻮﭘﺎﻥ ﮔﻔﺖ: ﻣﺎ ﺷﺨﺺ ﺧﺎﺻﯽ ﺭﺍ ﺑﺮﺍﯼ ﺍﯾﻦ ﮐﺎﺭ ﻧﺪﺍﺭﯾﻢ؛ ﺧﻮﺩﻡ ﻧﻤﺎﺯ آنها ﺭﺍ ﻣﯽﺧﻮﺍﻧﻢ. ﻣﺮﺩ ﮔﻔﺖ: ﺧﻮﺏ ﻟﻄﻒ ﮐﻦ ﻧﻤﺎﺯ ﭘﺪﺭ ﻣﺮﺍ ﻫﻢ ﺑﺨﻮﺍﻥ! ﭼﻮﭘﺎﻥ ﻣﻘﺎﺑﻞ ﺟﻨﺎﺯﻩ ﺍﯾﺴﺘﺎﺩ ﻭ ﭼﻨﺪ ﺟﻤﻠﻪﺍﯼ ﺯﻣﺰﻣﻪ ﮐﺮﺩ ﻭ ﮔﻔﺖ: نماﺯﺵ ﺗﻤﺎﻡ ﺷﺪ! ﻣﺮﺩ ﮐﻪ ﺗﻌﺠﺐ ﮐﺮﺩﻩ ﺑﻮﺩ ﮔﻔﺖ: ﺍﯾﻦ ﭼﻪ ﻧﻤﺎﺯﯼ ﺑﻮﺩ؟ ﭼﻮﭘﺎﻥ ﮔﻔﺖ: ﺑﻬﺘﺮ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﺑﻠﺪ ﻧﺒﻮﺩﻡ.
ﻣﺮﺩ ﺍﺯ ﺭﻭﯼ ﻧﺎﭼﺎﺭﯼ ﭘﺪﺭ ﺭﺍ ﺩﻓﻦ ﮐﺮﺩ ﻭ ﺭﻓﺖ. ﺷﺐ ﻫﻨﮕﺎﻡ، ﺩﺭ ﻋﺎﻟﻢ ﺭوﯾﺎ ﭘﺪﺭﺵ ﺭﺍ ﺩﯾﺪ ﮐﻪ ﺭﻭﺯﮔﺎﺭ ﺧﻮﺑﯽ ﺩﺍﺭﺩ. ﺍﺯ ﭘﺪﺭ ﭘﺮﺳﯿﺪ: ﭼﻪ ﺷﺪ ﮐﻪ ﺍﯾﻦ ﮔﻮﻧﻪ ﺭﺍﺣﺖ ﻭ ﺁﺳﻮﺩﻩﺍﯼ؟ ﭘﺪﺭﺵ ﮔﻔﺖ: ﻫﺮ ﭼﻪ ﺩﺍﺭﻡ ﺍﺯ ﺩﻋﺎﯼ ﺁﻥ ﭼﻮﭘﺎﻥ ﺩﺍﺭﻡ! ﻣﺮﺩ، ﻓﺮﺩﺍﯼ ﺁﻥ ﺭﻭﺯ ﺑﻪ ﺳﺮﺍﻍ ﭼﻮﭘﺎﻥ ﺭﻓﺖ ﻭ ﺍﺯ ﺍﻭ ﺧﻮﺍﺳﺖ ﺗﺎ ﺑﮕﻮﯾﺪ ﺩﺭ ﮐﻨﺎﺭ ﺟﻨﺎﺯه ﭘﺪﺭﺵ ﭼﻪ ﮐﺮﺩﻩ ﻭ ﭼﻪ ﺩﻋﺎﯾﯽ ﺧﻮﺍﻧﺪﻩ؟
ﭼﻮﭘﺎﻥ ﮔﻔﺖ: ﻭﻗﺘﯽ ﮐﻨﺎﺭ ﺟﻨﺎﺯﻩ ﺁﻣﺪﻡ ﻭ ﺍﺭﺗﺒﺎﻃﯽ ﻣﯿﺎﻥ ﻣﻦ ﻭ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﺑﺮﻗﺮﺍﺭ ﺷﺪ، ﺑﺎ ﺧﺪﺍ ﮔﻔﺘﻢ: ﺧﺪﺍﯾﺎ ﺍﮔﺮ ﺍﯾﻦ ﻣﺮﺩ ﺍﻣﺸﺐ ﻣﻬﻤﺎﻥ ﻣﻦ ﺑﻮﺩ، ﯾﮏ ﮔﻮﺳﻔﻨﺪ ﺑﺮﺍﯾﺶ ﺯﻣﯿﻦ ﻣﯽﺯﺩﻡ. ﺣﺎﻻ ﺍﯾﻦ ﻣﺮﺩ، ﺍﻣﺸﺐ ﻣﻬﻤﺎﻥ ﺗﻮﺳﺖ. ﺑﺒﯿﻨﻢ ﺗﻮ ﺑﺎ ﺍﻭ ﭼﮕﻮﻧﻪ ﺭﻓﺘﺎﺭ ﻣﯽﮐﻨﯽ. ﺑﻪ ﻧﺎﻡ ﺧﺪﺍﯼ ﺁﻥ ﭼﻮﭘﺎﻥ؛ ﮔﺎﻫﯽ ﺩﻋﺎﯼ ﯾﮏ ﺩﻝ ﺻﺎﻑ، ﺍﺯ ﺻﺪ ﻧﻤﺎﺯ ﯾﮏ ﺩﻝ ﭘﺮﺁﺷﻮﺏ ﺑﻬﺘﺮ است.
╔═•══❖•ೋ°
@Talangoory
╚═•═◇💐⃟َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°
۞ تلنگری برای زندگی ۞
#سرگذشت_پریا🤍✨ امروز روز پریسا بود روزهای عادی هم همیشه پریسا حائذ اهمیت بودو امروز که دیگه جای خود
#سرگذشت_پریا🤍✨
بازم پرهام و شوخی های مسخرش همزمان صدای خنده های پریسا فضا رو پر کرد با غضب نگاهش کردم و گفتم ؛مگه مریضی نمی گی سکته میکنم ،.!؟؟🤨😤
پرهام پوزخندی زد و ادای من رو درآورد ،
می خواستم بهش حمله کنم و از خجالتش در بیام اما می دونستم که زورم بهش نمیرسه ،
پرهام هم همین رو می خواست من هم حال و حوصله شوخی ها و بی مزه بازی هاش رونداشتم ،
با جدیت گفتم پرهام گمشو دورو ور من نچرخ حوصله ات رو ندارم !!
مامان گفت : پرهام ولش کن مادر سربه سرش نذاراون از بچگیش هم همینطور عنق و بد غلق بود
از متلک مامان دلم شکست 🥺💔
پریسا قهقه ای کوتاهی زد و تو گوش مامان گفت پریا از چیزی ناراحته!؟
مامان گفت نه نمی دونم چشه ولش کن و با صدای آروم تری که من نشنوم اما خوب شنیدم گفت حسودی می کنه !
دیگه طاقت نیاوردم از پای میز
بلند شدم و به سمت پله ها رفتم ،درحالی که گریه می کردم گفتم دست ازسرم بردارید،از حرفاتون خسته شدم از متلک ها
و تیکه پرونی هاتون بریدم!😫😭
به راه پله ها که رسیدم همون جا ایستادم صدای مامان و پریسارو می شنیدم 🙁
پریسا گفت: اینم شانس من همه خواهر دارن منم خواهر دارم،خواهرهای دیگه چکار ها که نمی کنن وقتی قرار خواهرشون عروس بشه این یه مدت لج کرده ،
از عالم و آدم دور شده چه خبر من دارم با یه پسری ازدواج می کنم که اسم ورسم داره و سرش به تنش می ارزه خوب من چکار کنم که تو خواستگارخوب نداری تقصیر من چیه !؟
مامانم به پریسا گفت : عزیزم دلخور نباش پریا هنوز بچه اس عقل نداره، امروز روز تو نباید ناراحت بشی باید بخندی شاد باشی 😊
╔═•══❖•ೋ°
@Talangoory
╚═•═◇💐⃟َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❤️ توبهکننده، محبوب خداست...
❇️ آیتالله فاطمینیا (ره)
╔═•══❖•ೋ°
@Talangoory
╚═•═◇💐⃟َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 چه گناهی باعث میشود خداوند نعمتهایش را از ما بگیرد؟
❇️ آیتالله مجتهدی (ره)
╔═•══❖•ೋ°
@Talangoory
╚═•═◇💐⃟َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📖سوره هایی
که در بارداری باید خواند🤰
╔═•══❖•ೋ°
@Talangoory
╚═•═◇💐⃟َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°
تنها نسخه ای که همیشه آرامش میده
خداست🌺
╔═•══❖•ೋ°
@Talangoory
╚═•═◇💐⃟َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°
۞ تلنگری برای زندگی ۞
#سرگذشت_پریا🤍✨ بازم پرهام و شوخی های مسخرش همزمان صدای خنده های پریسا فضا رو پر کرد با غضب نگاهش کر
#سرگذشت_پریا🤍✨
بابا که تازه از بیرون اومده بود گفت چی شده پریا چرا گریه کرده مامان جریان رو تعریف کرد بابا رو به پرهام گفت : با این شوخی نکن نمی دونی ظرفیت نداره و بی جنبه اس 🤨
مامان گفت : بچه ام می خواست حال وهواش عوض بشه اما این دختر اخلاق نداره!!
از حرفاشون دلم می شکست و مثل آوار فرو می ریخت روی سرم، همه شون من رو مقصر می دونستن ومن هم ساکت بودم و چیزی نمی گفتم هیچ کدوم نمی اومدن ببینند دردم چیه از چی ناراحتم،..!
توی اتاقم بودم که بابا اومد پیشم هنوز از حرفش دلخور بودم ،دلم می خواست بهش می گفتم شنیدم چی راجع بهم گفتی
می گفتم چرا ازمن بیزارید☹️😢
چرا یه طوری رفتار می کنید انگار من جزئی از شما نیستم یه غریبه ام، اما سکوت کردم!
تنها چیزی که گفتم این بود من عروسی پریسا نمیام
بابا گفت ؛عزیزم این چه حرفیه مگه میشه عروسی خواهرت نیای
بغضم ترکید ،یاد چند روز قبل افتادم
وقتی که برای خرید لباس رفتیم چقدر مامان و پریسا مسخرم کردن دست روی هر لباسی که میذاشتم میگفتن : تو بد سلیقه ای ، تو به روز نیستی نمی دونی باید چی انتخاب کنی😣
این چیه خوشت اومده ، می خوای آبروی ما رو ببری و در آخر هم لباسی که خودشون پسند کرده بودند رو خریدند !
پریسا یه بند تا خونه گوش من رو برده بود که این آدم ها باهمه فرق می کنن خیلی باید مراقب باشیم چی می پوشیم چه طور رفتار می کنیم
آنقدر گفت و گفت که من کنترلم رو از دست دادم و گفتم اگه فکر می کنی من باعث آبرو ریزی می شم خوب بگو نمیام!😤😤
جریان رو برای بابا تعریف کردم!
╔═•══❖•ೋ°
@Talangoory
╚═•═◇💐⃟َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°
#امان_ازخطرات_جاده_ای
📚ازمرحوم آيت الله بهجت پرسيدند:
📗جهت در امان ماندن از تصادف و خطرات جاده اي چه ذكري بگوييم؟ فرمودند: هنگام سوار شدن يك مرتبه آيت الكرسي و ۶مرتبه سوره مباركه قدر را بخوانيد كه مجرب است.
ان شاءالله
╔═•══❖•ೋ°
@Talangoory
╚═•═◇💐⃟َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#صلَّیاللَّهُعَلَیْکَیَاأَبَاعَبْدِاللهِالحُسَین
🔴🎥تصاویری جدید از حرم مطهر سیدالشهداء در کربلای معلی
╔═•══❖•ೋ°
@Talangoory
╚═•═◇💐⃟َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°
۞ تلنگری برای زندگی ۞
#سرگذشت_پریا🤍✨ بابا که تازه از بیرون اومده بود گفت چی شده پریا چرا گریه کرده مامان جریان رو تعریف ک
#سرگذشت_پریا🤍✨
اما بابا بازهم طرف پریسا رو گرفت وگفت تو که اخلاق پریسا رو می شناسی چقدر حساس دوست داره همه چی عالی باشه
می خواد خونواده اش بهترین باشن جلو کسی کم نیارن هدفش مشخص تو زیاد حساسی اون کارش درسته !!😌🥰
کمی با بابا بحث کردم اما همچنان روی حرفش مونده بود وبازهم رفتارهای پریسا رو نمی دید و من رو مقصر می دونست
برای همین گفتم من حوصله بحث ندارم باشه هرکاری بگین می کنم،فقط تنهام بذارین!
بابا که ازحرف من دلخور شده بود گفت: تو چرا به پریسا حسادت می کنی چرا درحقش دشمنی می کنی!؟
حرف بابا به قدری تلخ بود که حس کردم یه ظرف اب جوش ریختن روی سرم،قلبم یخ زد 😰🥶
همه تنم داغ شد با ناباوری نگاهش کردم
و گفتم برای چی حسادت برای چی باید با خواهرم دشمنی کنم من فقط از رفتاراش ناراحتم واقعا فهمیدن این خیلی سخته!!
بابا از اتاق بیرون رفت در حالی که با حرفاش دلم رو آتیش زده بود❤️🔥
اونم مثل مامان فکر می کرد و این حرفا من رو تا سر حدجنون پیش میبرد ،..
ساعتی گذشت و من از اتاق بیرون اومدم و دیدم پریسا آماده شده بود که بره دنبال کارهاش و با مامان در گوشی پچ پچ می کردن ،
شنیدم پریسا به مامان گفت بهتر باهاش دهن به دهن نذاریم ممکن لج کنه و آبرو ریزی راه بندازه و یه موقع مراسم رو بهم بزنه!!
با تمسخر نگاهش کردم و درحالی که بغضم رو فرو می دادم ترجیح دادم جوابی ندم🥺
پریسا رفت و مامان بی توجه به من
مشغول کارها شد ،بابا و پرهام هم کدوم مشغول کاری بودن !
╔═•══❖•ೋ°
@Talangoory
╚═•═◇💐⃟َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°
✅حضرت آیتالله بهجت قدسسره:
🔸اگر ما خدا را دوست میداشتیم، آیا ممکن بود دوستانش را دوست نداشته باشیم؟
آیا ممکن بود اعمالی را که او دوست میدارد، دوست نداشته باشیم؟
🔹آیا چنین چیزی میشود که کسی دوست خدا باشد، اما دوستِ دوستان خدا نباشد؟
دوست اعمالی که خدا دوست دارد، نباشد؟
دوست اعمالی که خدا دشمن دارد، باشد؟
⚠️ آیا چنین چیزی میشود؟!
📚 رحمت واسعه، ویراست سوم، ص۳۲۷
(مجموعه فرمایشات حضرت آیتاللّٰه بهجت پیرامون حضرت سیدالشهداء علیه السلام و اصحاب و یاران آن حضرت)
╔═•══❖•ೋ°
@Talangoory
╚═•═◇💐⃟َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#برکت_خانه
چهار چیز که باعث بی برکتی در خانه میشود
#حدیث_از_پیامبر_اکرم(ص)
سخنران: حجت الاسلام دکتر رفیعی🎤
╔═•══❖•ೋ°
@Talangoory
╚═•═◇💐⃟َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°
#امان_ازخطرات_جاده_ای
📚ازمرحوم آيت الله بهجت پرسيدند:
📗جهت در امان ماندن از تصادف و خطرات جاده اي چه ذكري بگوييم؟ فرمودند: هنگام سوار شدن يك مرتبه آيت الكرسي و ۶مرتبه سوره مباركه قدر را بخوانيد كه مجرب است.
ان شاءالله
╔═•══❖•ೋ°
@Talangoory
╚═•═◇💐⃟َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°