🌱💓🌿 پریسا دیگه حرفی نزد و من هم که دیدم نمی خواد چیزی بگه صحبت رو کوتاه کردم و خداحافظی کردم اما حس می کردم چیزهای این میون اتفاق افتاده که پریسا نمی خواد به من بگه! 💥از زبان پریسا ،… روزها می گذشت و من با پسرم سرگرم بودم آریا هرروز زنگ می زد و حال پسرمون رو می پرسید! می دونستم همین روزها که همه همه چی رو بفهمند خاله وقتی به دیدن پسرم اومد رک و راست گفت شبیه آریاست وقتی به آریا گفتم ذوق کرده بود اگه همه می فهمیدند هم دیگه برام مهم نبود تنها چیزی که اهمیت داشت پسرم و آریا بودن! من باید به اونها فکر می کردم من فقط درقبال پسرم بود که وظیفه داشتم، آریا صبح ها که مهران نبود می اومد و پسرش رو یه دل سیر می دید گاهی هم بامن رابطه برقرار می کرد ،..! مهران یه مدتی بود که عصبی شده بود حوصله گریه های اشکان رو نداشت همیشه دادو بی داد می کرد که این بچه ساکت کن!😠😤 یه بار که سر همین موضوع باهاش بحثم شد عربده کشید : این تخم حرومت رو خفه کن واگرنه یه بلـای سر جفتتون میارم من هم که از حرفش شوکه شدم طاقت نیاوردم وهرچی از دهنم دراومد نثارش کردم از این که به بچه من گفته بود حروم زاده خون خونم رو می خورد!!😤 مهران ادم عصبی نبود و من نمی فهمیدم چرا این حرف رو زده بود علت این رفتارها چی می تونست باشه 😣😰 خلـاصه بحثمون بالـا گرفت و مهران گفت این پسر من نیس، من می دونم از همه چی خبر دارم ازهمه کثافت کاری هات..! ╔═•══❖•ೋ° @Talangoory ╚═•═◇💐⃟‌َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°

#جلب_محبت_و_عزیز_شدن 🌸✨هر ڪس "آیة الڪرسے" را بخواند و بین دو عینِ یشفع عنده محبت شخص مورد نظر را قصد ڪند شڪی نیست که محبتش بوجود خواهد آمد✨ 📚تحفة الرضویه ╔═•══❖•ೋ° @Talangoory ╚═•═◇💐⃟‌َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°

#تلنگر 🌴امام علی علیه السلام: 🌱ای مردم از خدا بترسید، زیرا هیچ کسی عبث آفریده نشده است، تا به سرگرمی و غفلت گذراند و مهمل رها نشده است تا بیهودگی کند. نهج البلاغه (صبحی صالح) ص 540 ╔═•══❖•ೋ° @Talangoory ╚═•═◇💐⃟‌َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°

🌱💓🌿 از حرفای مهران شوکه شدم باورم نمی شد یه روز جلوم بایسته و این حرفا رو بزنه ترس تو دلم نشست ،😰 شاید هم تو چشم هام هویدا شد من کجا اشتباه کرده بودم و سوتی داده بودم مهران ترس رو تو چشمام دید و گفت اره باید هم بترسی !!😏 من خودم رو جمع و جور کردم و گفتم چه ترسی چرا حرف تو دهن مـن مـی ذاری اگــه چیزی هست بگو !!؟ می خــواستـم مطمئــن بشــم بهــم یــه دستی نمی زنــه، مهران گفت بهتر از زندگی من بری بیرون تا اینکه با فضاحت بری هرچی بمونی برای خودت بدتر به ضرر خودت ! ندای توی ذهنم چرخید اگه مهران ازمن آتویی داشت حتما رو می کــرد منتظر نمی موند هیچ مردی دراین مورد کوتاه نمی اومد ،،🤔🙄 عزمم رو جزم کردم و گفتم باشه بریم آزمایش بدیم اگه بچــه تو نــباشه اون موقع مــن مــی دونم و تهمتی که بهم زدی!! اصلـا نکنه تو خودت خطا کردی از کجا معلوم کسی تو زندگی تــو نباشه که اینطور از من بریدی، مهران با تنفر نگام کرد نفرت تموم وجودم رو گرفت تبلتش رو برداشت و رفت توی اتاقش ومن را با یه دنیا سوال بی جواب تنها گذاشت !😣☹️ تموم تنم می لرزید از فکر اینکه چیزی می دونه یا نه، مدتی گذشت و رفتار مهران با من بدتر شد ! هرروز همون حرفا همون رفتارها اما مــن هم در برابرش کوتاه نمی اومدم ، آریا که در جریان بود می گفت اون زندگی رو ول کن بیا بریم با مادرت حرف بزنیم همه چی رو بگیم ،!! این قضیه تموم بشه بـــره 😮‍💨 ╔═•══❖•ೋ° @Talangoory ╚═•═◇💐⃟‌َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°

سه شنبه روز مهربانی ❤️ خدایا 🙏 امروز از تو میخواهم دوستانم را در آغوش مهربانت بگیری تقدیریشان 🌷 سرنوشت شان و عاقبت شان با زیباترین قلمت بنویس ‌‌‍‌‌‌‍‌┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈

💠 "داره یه خبــــــرایی میشه"امام‌صادق علیه السلام: ایمانتونو قبل ظهور بالا ببرید؛هنگام ظهور امتحانات هایی هست! که یه وقت دچار ریزش نشید #استاد_پناهیان #امام_زمان ╔═•══❖•ೋ° @Talangoory ╚═•═◇💐⃟‌َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°

🌱💓🌿 من دلم به حال پریا می سوخت اما نمی تونستم به پسرم هم ظلم کنم واون رو بی پدر بذارم😔 یه نفر باید این وسط قربانی می شد اون هم پریا بود ، پریا خودش هم مقصر بود من خیلی تلـاش کردم که با آریا ازدواج نکنه اما به حرف من گوش نداد !! به هرحال سرنوشت من وآریا رو دوباره به هم می رسوند چه با پریا چه بدون پریـا تصمیم گرفتم به حرف آریا گوش بدم و جریان رو به مامان بگم ،...! یه روز که مامان زنگ زده بود که حالـم رو بپرسه به مامان گفتم و مامان که خیلی ناراحت شده بود، پشت سر هم سوال می پرسید و حسابی سوال پیچم کـرده بــود ومــن دونــه دونـــه جــواب مــی دادم!😮‍💨 می خواستم مامان رو آماده کنم ، مامان هم جریان رو به پریا گفته بود یه روز پریا بعداز مدت ها بهم زنگ زد و حالم رو پرسید،! اون لحظه یه چیزی مثل خوره افتاده به جونم که نکنه پریا هم چیزی می دونه نکنه مثل من و آریا که در ارتباطیم مهران و پریا هم باهم در ارتباطند،...!! 💥از زبان پریـــا مشغول کارهای خونه بودم که آریا اومد، به اسـتقبالش رفتم و سلـام کردم مثل همیشه نشست پای تلویزیون، ماهواره یه فیلمی پخش می کرد که خانمی باردار بود و هی برای شوهرش ناز و عشوه می اومد، آریـــا خنده ای کرد و گفت شما خانم ها تو دوران بارداری پدر ما مردها رو درمیارید!😅😂 از حرف آریا شوکه شدم! گلوم خشک شده بود و به سختی آب دهانم را قورت دادم و گفتم یه جوری حرف می زنی انگار تجربه داری !؟؟ آریا نگاهی بهم انداخت و بریده بریده گفت نه از دور و اطراف دیدم که منظورت چیه! -حرفت حس بدی بهم داد، ╔═•══❖•ೋ° @Talangoory ╚═•═◇💐⃟‌َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°

✍ امام باقر عليه السلام: 🔻 زمانی بر مردم می‌‌آید که امام و پیشوای آنان غیبت می‌‌کند؛ پس خوشا به حال کسانی که در آن زمان بر فرمان ما استوار و ثابت قدم باشند. 📚 بحارالأنوار: ج ۵۲، ص ۱۴۵ ╔═•══❖•ೋ° @Talangoory ╚═•═◇💐⃟‌َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°

💠 #قرآن 🔸امام علی علیه السلام: هر خانه ای که در آن قرآن تلاوت شود و اهل آن به ذکر و یاد خداوند مشغول باشند، برکت و نعمت در آن خانه زیاد و ملائکه در آنجا حاضر شوند و شیاطین از آنجا دور شوند. 📚کافی/ج4/ص 413 ✍🏼قرآن کریم نیز یاد خدا را باعث افزوده شدن روزی و برکت مال می‌داند و علت سختی های زندگی را غفلت از یاد خداوند و دوری از او معرفی می‌کند. #افزایش_برکت_و_روزی ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ╔═•══❖•ೋ° @Talangoory ╚═•═◇💐⃟‌َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°

♨️چرا خداوند ما را به دنیای پر از بلا آورد؟ 🎙 حجت الاسلام #عالی ╔═•══❖•ೋ° @Talangoory ╚═•═◇💐⃟‌َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°

✍امام حسین عليه‌السلام: فرزندم! بپرهـيز از سـتم بر كسى كه غير از خدا ياورى در مقابل تو ندارد. 📚اعيان الشيعة: ج۱، ص۶۲۰ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ╔═•══❖•ೋ° @Talangoory ╚═•═◇💐⃟‌َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°

. ✍یکی از راههای پیشگیری از چشم زخم ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ╔═•══❖•ೋ° @Talangoory ╚═•═◇💐⃟‌َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°

🔸عقل مردم آخرالزمان 🎙#آیت‌_الله_فاطمی_نیا ╔═•══❖•ೋ° @Talangoory ╚═•═◇💐⃟‌َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°

💠 امام زمان کجای فرهنگمون جا داره؟!خوابیم واقعا؟ #امام_زمان #استاد‌رائفی‌پور ╔═•══❖•ೋ° @Talangoory ╚═•═◇💐⃟‌َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°

💠 حقایق مهمی درباره گناه #استاد_عالی #گناه ╔═•══❖•ೋ° @Talangoory ╚═•═◇💐⃟‌َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°

هرگز نباید بپرسیم:چرا خداوند این را بر من نازل کرده است. اما می توانیم بپرسیم:خداوند از من میخواهد با این چه کنم… . 💌گزیده‌ای از دعای زیبای کمیل 👇👇👇👇 اى پروردگارم، اى پروردگارم، اى پروردگارم اعضايم را در راه خدمتت نيرو بخش و دلم را بر عزم و همّت محكم كن، و كوشش در راستاى پروايت و دوام در پيوستن به خدمتت را به من ارزانى دار. ╔═•══❖•ೋ° @Talangoory ╚═•═◇💐⃟‌َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°

🌱💓🌿 آریا گفت : دوباره می خوای چی رو به من بچسبونی حرفت رورک وپوست کنده بزن _من منظورم رو واضح گفتم حالـا تو متوجه نشدی دیگه من مقصر نیستم، آریا کنترل رو پرت کرد وگفت من تو این خونه یه ذره هم آرامش ندارم تو هربار یه جوری اعصاب من را خُرد می کنی ، کاش می اومدی این زندگی رو تموم میکردی هم تو راحت می شدی هم من 😤😤 بلند گفتم : آریا به من راستش رو بگو کسی تو زندگیت هست!؟ آریا گفت : آره کسی تو زندگیم اگه بهت بگم دارم خیانت می کنم می ذاری بری بابا من یه اشتباهی کردم اومدم خواستگاری تو حالـا می خوام طلـاقت بدم تموم ،دست از سرم بردار ولم کن هرروز یه جور اعصاب خوردی، یه جور تنش ،جنگ اعصاب دیگه بریدم!! حرفای آریا تکراری بود هرروز و هر موقع بحث داشتیم این حرفا رو می زد حالم از شنیدن این حرف ها به هم می خورد، می خواستم با تموم وجودم بالـا بیارم🤧 چند روزی با آریا قهر بودم و حرف نمی زدم و باهم سر سنگین بودیم ، اون هم شب ها دیر می اومد خونه و اصلـا به من نگاه نمی کرد !! چه برسه به صحبت کردن و حرف زدن تا اینکه یه روز مامان زنگ زد وبا گریه و ناله گفت زندگی پریسا خراب شد خواهرت بدبخت شد ،😭😫 همزمان صدای جیغ های پریسا رو شنیدم ؛چرا بدبخت کی گفته من بدبختم مامان بدون اینکه جواب پریسا رو بده گفت؛مهران وسایلش رو جمع کــرده و رفتــه پریسا کــه پرس و جو کرده فهمیده رفته آمریکا از قبل هم کارهاش رو کرده بوده به پریسا گفته بوده !! ╔═•══❖•ೋ° @Talangoory ╚═•═◇💐⃟‌َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°

«دنیا طلبی عامل نرسیدن به امام زمان» 🎙#استاد_رائفی_پور ╔═•══❖•ೋ° @Talangoory ╚═•═◇💐⃟‌َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°

💥 نقشه گنج 💠 استاد مسعود عالی امام سجاد (ع) به نقل از پیامبر (ص) آمده؛ کسى که چهار آیه از آغاز سوره بقره و آیةالکرسى و دو آیه بعد از آن و سه آیه آخر سوره را بخواند، در جان و مالش ناخوش‏ایندى نمی‌بیند و شیطان به او نزدیک نمی‌‏شود و قرآن را فراموش نمی‌کند. ╔═•══❖•ೋ° @Talangoory ╚═•═◇💐⃟‌َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°

#ارسالی_اعضا ✨ راجب داستان#پریا🌸🌿 سلام ممنون از اینه داستان زندگی دوستان رو برای ما به نگارش در می اورید 🙏🌹 میدونم فرمودید تا داستان تموم نشده اڟهار نظر نکنیم ولی من دلم برا پریا خیلی میسوزه پرسیا ومادرش خیلی در حقش بدی کردن پریسا یک شیطان به تمام معنا هست .😡 همیشه فکر میکردیم هرزگی کار مردان هست ولی پریسا هرزگی رو به تمام معنا نشان داد او خودش رو با حرفهای بی ربط قانع میکنه اگه آریا هم اونو تهدید کرده بود هزار راه درست وجود داشت ،، تا اینکه زندگی مهران بیچاره و خواهر مڟلومش رو خراب نکنه پریسا یه زن بوالهوس بود زندگی مهران و پریا رو خراب کرد با اینکه تمام امکانات زندگی رو داشت ولی دنبال هرزگی رفت و مادر پریا اصلا از خود گذشته و مهربان نبود 😕 و شیوی مادری رو بلد نبود مادر باید بدونه دخترش کجا میره وبا کی میره دختر جونش و تا نصف شب بیرون نزاره که هر کار دوست داره انجام بده اگه مادر فهمیده ایی بود زندگی و همسر داری و وفای به همسر رو به پریسا یاد میداد پریا قربانی بی درایتی مادر و هرزگی پریسا شد 😔 ╔═•══❖•ೋ° @Talangoory ╚═•═◇💐⃟‌َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°

🔸 امام على عليه السلام فرمود : ⚡️سكّنوا فى أنفُسكم معرفة ما تعبُدونَ حتى يَنفَعَكم ما تُحرِّكونَ مِن الحوارحِ بعبادةِ مَن تعرفونَ . ⚡️شناختِ خدایی را كه مى پرستید در دلهاى خود جا دهيد تا عبادت با جوارح و اعضا براى شما سودبخش باشد . 📗 : تحف العقول : ص : ۳۸۶ ╔═•══❖•ೋ° @Talangoory ╚═•═◇💐⃟‌َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°

فقط یادت باشه قلب های پاک همیشه در پایان پیروز می شوند🌷 ╔═•══❖•ೋ° @Talangoory ╚═•═◇💐⃟‌َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°

🎥 "برتری یک سلام به حضرت معصومه (سلام الله علیها) از هزار دستورالعمل اخلاقی" #دقایقی_پای_کرسی_اخلاق 🔸 قسمتی از بیانات استاد #فقیهی در جلسه درس اخلاق ╔═•══❖•ೋ° @Talangoory ╚═•═◇💐⃟‌َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°

🌱💓🌿 من که شوکه شده بودم گفتم خوب الـان پریسا حالش چطــوره !؟؟ صــدای بلنــد پریسا اومد من خوبم اگه شما با این ننه من غریبم بازی هاتون حالم رو بد نکنید😒😤 مامان گفت می خواد طلـاق بگیره پریسا گفت ؛پریا پاشو بیا این جا من رو از دست این ها نجات بده دارن دیــونــه ام می کنــن!! _باشه میام یه چند روزی می مونم ، میونه من هم با آریا خوب نیس نیاز دارم به دوری !! مامان گفت ؛تو زندگیت رو خراب نکن همینطور با مرد کج دار مریــز بساز دخترم پریساپوزخندی زد و لب زد ؛مادر مارو ببین تروخدا به جای اینکه تو این شرایط پشت ما باشه حمایت کنه ببین چی میگه😏 مامان گفت ؛بذار تکلیف تو مشخص بشه بعد پریا به فکر آبرومون هم باشید مردم نمیگن دوتا دخترش باهم طلـاق گرفتن و برگشتن !! صدای جیغ های پی درپی پریسا گور بابای حرف مردم مردم هرچی میخوان بگن ..😤😣 پریسا به قدری جیغ و داد و هوار می کرد که احساس می کردم الـان که سرم بترکه! رو به مامان گفتم مامان ولش کن آنقدر باهاش یکی به دو نکن بذار آروم بشه حرف می زنیم! مامان گفت تو نمیای ؟! دلم می خواست برم آریا رو ترک کنم اما حرفای مامان باعث شده بود سست بشم گفتم حالـا که کار دارم اگه خواستم بیام زنگ می زنم !!🤔 با مامان خداحافظی کردم و گوشی رو قطع کردم دلم می خواست به مهران زنگ میزدم و می دیدم چی شده چرا یه دفعه زندگیشون به این نقطه رسید !! چرا مهران ول کرد و رفت می دونستم پریسا اجازه نمیده مامان یا بابا پیگیر بشن تصمیم گرفتم به مهران زنگ بزنم و ببینم قضیه چی بوده،!! ╔═•══❖•ೋ° @Talangoory ╚═•═◇💐⃟‌َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°

☘دعا کنیم خوشی ببارد 🌷و صلح باشد و عشق ☘و زمین جای قشنگی بشود 🌷برای زندگی ☘هر روزتون تـون پُــر امید **✾࿐༅🍃♥️🍃༅࿐✾

☔️🍊 لازم نیست سر در بیاورید که خدا چطور می‌خواهد مشکلاتِ شما را حل کند. این مسئولیتِ اوست. کارِ شما نیست. کارِ شما این است که به او اعتماد داشته باشید. آن موقعیت را به خدا بسپارید و به او اعتماد کنید. خدای ما، خدای مافوقِ طبیعیست. او محدود به قوانینِ طبیعت نیست. در زندگی دفعتاً متوجه می‌شویم که خداوند کارهایی در زندگی‌مان کرده که خود به تنهایی حتی در رویا هم قادر به انجامش نبوده‌ایم. ╔═•══❖•ೋ° @Talangoory ╚═•═◇💐⃟‌َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°

نحوه تغییر سرنوشت با دعا کردن... 🎙دکتر الهی قمشه ای ╔═•══❖•ೋ° @Talangoory ╚═•═◇💐⃟‌َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°

🌱💓🌿 چرا مهران بدون اینکه به بابا توضیحی بده گذاشته و رفته ،!!🙁🤔 شماره اش رو گرفتم چنــد تا بــوق خــورد ولی جــواب نـداد، تصمیم گرفتم به مــادر مـهــران زنــگ بـــزنــم و یــــه سرو گوشی به آب بدم !! شماره خونه پدر مهران رو گرفتم و مادر مهران گوشی رو برداشت ، سلـام و احوال پرسی کردم و مادر مهران عادی جوابم رو داد سراغ مهران رو گرفتم و گفت مهران رفته آمریکا ماهم داریم میریم فرداشب پرواز داریم ✈️ خواهرت کاری کرد پسرم رو فراری داد من مکثی کردم و گفتم میشه به مهران بگین به من زنگ بزنه ..!؟ مادر مهران گفت پیامت رو بهش میدم، بدون اینکه حرفی بزنم خداحافظی کردم! 🌤دم دم های غروب بود که مهران به من زنگ زد ، سلام و علیک کردمو بهش گفتم من تازه جریان رو شنیدم قضیه چیه !؟ مهران تک سرفه ای کرد و گفت تو واقعا نمی دونی از هیچی خبر نداری 😳😳 گیج و منگ، گفتم نه چی شده مگه؟! مهران گفت آریا و پریسا باهم ارتباط دارن! از حرف مهران دنیا روی سرم خراب شد حس کردم چیزی درون دلم فرو ریخت با تموم وجودم متلـاشی شدم 😰🥶 _ یعنی چی این دروغ ها چیه تو می فهمی داری چی می گی!؟ مهران گفت : اون دوتا کصافت هردومون رو به بازی گرفتن من و تو قربانی بودیم، تحمل حرفای مهران رو نداشتم گفتم داری دروغ می گی !! مهران گفت من که خودم رو نجات دادم به زودی طلـاقش رو هم میدم تموم، بهش بگو دیگه دنبال من نیاد!! نمی خواستم به حرفاش گوش کنم آریا و پریسا این کارو در حق من نمی کردن ، بدون اینکه خداحافظی کنم گوشی رو قطع کردم📞 ╔═•══❖•ೋ° @Talangoory ╚═•═◇💐⃟‌َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°