💠رسول خدا (ص): 📛 خداوند روز قیامت #شرابخوار 🍷را با روی سیاه و چشم های کبود و #دهان_کج محشور میکند، در حالی که آب گندیده از دهانش میریزد. 📚 بحار ج۷ ص۲۱۷ ╔═•══❖•ೋ° @Talangoory ╚═•═◇💐⃟‌َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°

✅گره گشایی با قرآن و ادعیه 💠 برای تقویت اراده: ذکر «لاحول و لاقوه الا بالله العلی العظیم» 70 مرتبه گفت شود. حداقل تا 15 روز. 💠 برای تقویت حافظه و پیشرفت تحصیلی: ذکر «یا علیم» روزی 150 مرتبه حداقل تا 40 روز. 💠برای بی حوصلگی و اعصاب و روان: ذکر «یا حلیم» روزی 88 مرتبه. 💠برای درمان وسواس فکری: ذکر «الغفور» روزی 110 مرتبه. 💠برای رفع افسردگی: ذکر «الوهاب» روزی 14 مرتبه حداقل تا 40 روز. 💠برای دوری از خطر و رفع موانع ذهنی تلاوت آیه شریفه: «وَ جَعَلْنا مِنْ بَیْنِ أَیْدیهِمْ سَدًّا وَ مِنْ خَلْفِهِمْ سَدًّا فَأَغْشَیْناهُمْ فَهُمْ لا یُبْصِرُونَ» (یس/9) 📚منبع : ختوم و اذکار ص 164 ╔═•══❖•ೋ° @Talangoory ╚═•═◇💐⃟‌َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°

هیچ وقت امیدت رو از دو چیز قطع نکن... 🌺از رحمت خدا... 🌺از قدرت خدا... ╔═•══❖•ೋ° @Talangoory ╚═•═◇💐⃟‌َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°

🖤 گرفتن حاجت شیخ احمد کافی ╔═•══❖•ೋ° @Talangoory ╚═•═◇💐⃟‌َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°

🔸قصه بسیار زیبا و اموزنده 🔹الویت زندگیتون چیه ؟ #استاد‌دانشمند ╔═•══❖•ೋ° @Talangoory ╚═•═◇💐⃟‌َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°

مسکینی دیدم با کفش پاره شکر میکردخدا را !!! گفتم :: که کفش پاره شکر خدا ندارد !!؟ گفتا : یکی شکر میکرد .... دیدم پا نداشت !!! ╔═•══❖•ೋ° @Talangoory ╚═•═◇💐⃟‌َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°

🌹امام هادى علیه السلام: به راستى كه حرام🔥، افزايش نمى يابد 🔶و اگر افزايش يابد، بركتى ندارد 🔶 و اگر انفاق شود، پاداشى ندارد 🔶و اگر بماند، توشه اى به سوى آتش خواهد بود. 📜 اِنَّ الحَرامَ لا يَنمى وَ اِن نَمى لا يُبارَكُ لَهُ فيهِ وَ ما اَنفَقَهُ لَم يُؤجَر عَلَيهِ وَ ما خَلَّـفَهُ كانَ زادَهُ اِلَى النّارِ؛ ╔═•══❖•ೋ° @Talangoory ╚═•═◇💐⃟‌َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°

🌱💓🌿 پریسا باید آریا رو راضی می کرد که مهرم رو بده تا بتونم برای خودم خونه اجاره کنم!! باید دنبال کار می رفتم تا بتونم زندگیم رو بگذرونم باید روی پای خودم می ایستادم باید قوی و محکم پیش برم تا بتونم زندگیم رو بگذرونم باید برای همیشه خونواده ام رو کنار می ذاشتم !! باید حماقت هام رو کنار می ذاشتم چقدر کار داشتم باید هرچه زودتر خودم رو جمع و جور می کردم و بر می گشتم و زندگیم رو از نو می ساختم !! با همین فکرا کم کم خوابم برد صبح که از خواب بیدار شدم تلفنم رو روشن کردم📱 هزاران پیام و تماس از سمت بابا و پریسا اما بــرام مـهم نبـود بــه هیچ وجه دلــم براشون نمی سوخت😒 🌤صبح که از خواب بیدار شدم شهرزاد رو دیدم که کنارساحل قدم می زنه آبی به صورتم زدم و آماده شدم و به سمت دریا رفتم !! شهرزاد از دور برام دست تکون داد جوابش رو دادم و با قدم های بلند به سمتش رفتم سلـام کردم ،جواب داد ،.. کنار دریا قدم می زدیم شهرزاد از من پرسید خب میخوای چکــار کنی تصمیمت چیــه !؟؟ گفتم ؛تصمیمم برای جدایی صددرصد شهرزاد گفت بهتر با یه وکیل خوب صحبت کنی،! پرسیدم : تو کسی رو سراغ داری! -شوهرم وکیل اگه بخوای باهاش حرف بزنم _نمی دونستم ازدواج کردی تبریک می گم خداراشکر که خوشبختی راستی اون چرا باهات نیومده شهرزاد 😬🙄 گفت یه پرونده دستش برای کار رفته روستا یه مدت طول می کشه ، منم گفتم نمونم تهران بیام یه آب و هوایی عوض کنم شاید هم کارش که تموم شد بیاد اینجا هنوز برنامه اش مشخص نیست! ╔═•══❖•ೋ° @Talangoory ╚═•═◇💐⃟‌َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°

ســــ🌸ــــلام صبح اول هفته تون بخیر🌷 الــهی همیشه🌷 شـاد و سلامت باشید🌷 صبح شنبه تــون گلبارون🌷 ‌‌‍‌‌‌‍‌ ─┅─═इई 🌸🌺🌸ईइ═─┅─

🌼( دعا در هنگام کم شدن روزی )🌼 👈 در هنگام فقر و کم شدن روزی خواندن این دعا نافع است : 🌹🍂 اللَّهُمَّ إِنَّكَ ابْتَلَيْتَنَا فِي أَرْزَاقِنَا بِسُوءِ الظَّنِّ وَ فِي آجَالِنَا بِطُولِ الْأَمَلِ حَتَّى الْتَمَسْنَا أَرْزَاقَكَ [أَرْزَاقَنَا] مِنْ عِنْدِ الْمَرْزُوقِينَ وَ طَمِعْنَا بِآمَالِنَا فِي أَعْمَارِ الْمُعَمَّرِينَ فَصَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ وَ هَبْ لَنَا يَقِيناً صَادِقاً تَكْفِينَا بِهِ مِنْ مَئُونَةِ الطَّلَبِ وَ أَلْهِمْنَا ثِقَةً خَالِصَةً تُعْفِينَا بِهَا مِنْ شِدَّةِ النَّصَبِ وَ اجْعَلْ‏ مَا صَرَّحْتَ‏ بِهِ‏ مِنْ‏ عِدَتِكَ‏ فِي‏ وَحْيِكَ وَ أَتْبَعْتَهُ مِنْ قَسْمِكَ [قِسْمِكَ‏] فِي كِتَابِكَ قَاطِعاً لِاهْتِمَامِنَا بِالرِّزْقِ الَّذِي تَكَفَّلْتَ بِهِ وَ حَسْماً لِلِاشْتِغَالِ بِمَا ضَمِنْتَ الْكِفَايَةَ لَهُ فَقُلْتَ وَ قَوْلُكَ الْحَقُّ الْأَصْدَقُ وَ أَقْسَمْتَ وَ قَسَمُكَ الْأَبَرُّ الْأَوْفَى‏ وَ فِي السَّماءِ رِزْقُكُمْ وَ ما تُوعَدُونَ‏ ثُمَّ قُلْتَ‏ فَوَ رَبِّ السَّماءِ وَ الْأَرْضِ إِنَّهُ لَحَقٌّ مِثْلَ ما أَنَّكُمْ تَنْطِقُونَ‏. 🍂🌹 📚مصباح کفعمی ص 171 ╔═•══❖•ೋ° @Talangoory ╚═•═◇💐⃟‌َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°

✅ پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله: ای علی! هرگاه وقت نمازت رسید آماده آن شو و گرنه شیطان تو را سرگرم میکند. 📙 بحار الانوار ج۷ ص۲۹ ╔═•══❖•ೋ° @Talangoory ╚═•═◇💐⃟‌َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°

🌱💓🌿 در حالی که با انگشت هام بازی ‌می کردم بریده بریده گفتم شهرزاد من یه کم دستم خالیه اگه شوهرت قبول کنه من بعداز گرفتن مهریه هزینه رو ،..!! شهرزاد حرفم رو قطع کرد و گفت این چه حرفیه عزیزم تو هر موقع داشتی بده اصلـا ندادی هم ایرادی نداره، فدای یه تار موت من با عماد حرف می زنم شرایط رو میگم من که دیگه چاره ای جز اینکه حقیقت رو بگم نداشتم!! گفتم پس بذار جریان رو از اول بــرات تعریـف کنـم ،🥺😔 شهرزاد گفت باشه بشینیم تعریف کن ببینم جریان چی بوده سری تکون دادم کنار دریا روی صندلی های چوبی آلـاچیق نشستیم و من از روزی که با آریا آشنا شدم از این که آریا و پریسا باهم دوست بودن از نقشه ای که کشیدن و بچه دارشدنشون و اون روزی که باهم دیدنشون همه رو جزبه جزبرای شهرزاد تعریف کردم شهرزاد که شوکه شده بود !!😣 به حال من گریه می کـرد😭 و می گفت تو چه چیزهای رو تحمل کردی شهرزاد قول داد هرکاری از دستش بر بیاد انجام بده گفت چون با خواهرت رابطه داشته جرم بزرگی مرتکب شده و شاید حتی قاضی براش حکم اعدام ببره اما من نمی خواستم آریا بره پای چوبه دار فقط میخواستم حق و حقوق و مهرم رو بده و از زندگیم گم بشه بره بیــرون،،! کمی با شهرزاد حرف زدیم و برگشتیم ویلـا بعد از ناهار شهرزاد با عماد حرف زد و عماد هم خیلی امیدواری داد و گفت همه حق و حقوق من رو از آریا می گیره عصر با شهرزاد رفتیم و تو بازارها چرخی زدیم شب من به مهران زنگ زدم وهمــه جریان رو گفتم 📞 مهران گفت وکیل مون دنبال کارهاس و من و پریسا به زودی ازهم جدا می شیــم!! ╔═•══❖•ೋ° @Talangoory ╚═•═◇💐⃟‌َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°

👄👅👂 پنج راهکار برای پاک کردن گناه غیبت ╔═•══❖•ೋ° @Talangoory ╚═•═◇💐⃟‌َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°

🔅تنها قشری که میگن ما رو از بهشت برگردونید دنیا! 🎙#استاد_رفیعی ╔═•══❖•ೋ° @Talangoory ╚═•═◇💐⃟‌َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°

✅مردگانتان را که در قبرها آرمیده‌اند از یاد نبرید ✍️پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله: مردگانتان را که در قبرها آرمیده‌اند از یاد نبرید. مردگان شما امید احسان شما را دارند. آن‌ها زندانی هستند و به کارهای نیک شما رغبت دارند. شما صدقه و دعایی به آن‌ها هدیه کنید. 📚انوار الهدایه، ص 115 امروز پنجشنبه یادی كنيم از مسافرانی که روزی در کنارمان بودند و اكنون فقط یاد و خاطرشان در دلمان باقیست با ذكر فاتحه و صلوات روحشان را شاد کنیم. ╔═•══❖•ೋ° @Talangoory ╚═•═◇💐⃟‌َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°

🍃 آیت الله بهجت رحمه الله علیه: ✍🏼 اهل بیت(علیهم السلام) همه، نور واحدند، لذا انسان به هر کدام متوسل شود، از دیگرى جواب میگیرد. البته مصححى در کار است. همچنان که از حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم حاجت خواسته اند و ایشان به حضرت امیر(علیه السلام) و آن حضرت به امام حسن(علیه السلام) تا امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف) حواله داده اند؛ زیرا، مجرى امور، در این زمان، آن حضرت است. ╔═•══❖•ೋ° @Talangoory ╚═•═◇💐⃟‌َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°

#تلنگر 🌼✨✨ ⚜هدف⚜ می‌گویند تیمور لنگ مادر زادی لنگ بود و یک پایش کوتاه تر از دیگری بود. یک روز همۀ سرداران لشکرش را گرد تپۀ پوشیده از برف که بر فراز تپه، یک درخت بلوط وجود داشت، جهت مشخص نمودن جانشینش جمع کرد. سردارانش گرد تپه حلقه زده بودند. تیمور گفت: همه تک تک به سمت درخت حرکت کنند و هرکس رد پایش یک خط راست باشه، جانشین من میشه. همه این کارو کردند و به درخت رسیدند، اما وقتی به رد پای بجا مانده روی برف پشت سرشون نگاه می کردند، همه دیدند درسته که به درخت رسیدند ولی همه زیگزاگی و کج و معوج.!! تا اینکه آخرین نفر خود تیمور لنگ به سمت درخت راه افتاد و در کمال تعجب با اینکه لنگ بود در یک خط راست به درخت رسید. به نظر شما چرا تیمور نتونست جانشین خود را در اون روز برفی انتخاب کند؟ ایراد سردارانش چه بود که نتونستند مثل تیمور در یک خط راست حرکت کنند و جانشینش شوند؟ در قصۀ تیمور لنگ وقتی راوی علت را از خود تیمور جویا می شود، تیمور در پاسخ میگوید: هدف رسیدن به درخت بود، من هدف را نگاه می کردم و قدم برمیداشتم اما سپاهیانم پاهایشان را نگاه می کردند نه هدف را. تمرکز داشتن و هدف داشتن لازمه موفقیت است. ╔═•══❖•ೋ° @Talangoory ╚═•═◇💐⃟‌َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°

✅ امام باقر علیه السلام: کار نیک، از مرگ بد، جلو می‌گیرد و هر کار نیکی، صدقه است و نیکوکاران را در دنیا، نیکان آخرتنند. 📗دعائم الاسلام ،ج۲ص۳۲۱ ╔═•══❖•ೋ° @Talangoory ╚═•═◇💐⃟‌َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°

🔅پیامبر فرمودند: «خانه‌های خود را گورستان نکنید» 🎙#استاد_عالی ╔═•══❖•ೋ° @Talangoory ╚═•═◇💐⃟‌َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°

📌بترس از اینکه خط دورت کشیده باشند! 🎙#استاد_فاطمی_نیا ╔═•══❖•ೋ° @Talangoory ╚═•═◇💐⃟‌َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°

💠 گناه نعمت را تغییر می دهد 🎙#آیت_الله_مجتهدی_تهرانی ╔═•══❖•ೋ° @Talangoory ╚═•═◇💐⃟‌َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°

🔷سوره مبارکه کوثر ✍️امام صادق (علیه السلام)- هرکه سوره‌ی إِنَّا أَعْطَیْناکَ الْکَوْثَرَ را در نمازهای واجب و مستحب خود تلاوت کند خداوند او را در روز رستاخیز از حوض کوثر سیراب نماید و مجلس گفتگوی او با پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله) در زیر درخت طوبی باشد. 📚تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۸، ص۴۰۶ #فضائل_سوره_ها ╔═•══❖•ೋ° @Talangoory ╚═•═◇💐⃟‌َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°

🎞 عظمت انسان ✍🏻 #عین‌صاد ╔═•══❖•ೋ° @Talangoory ╚═•═◇💐⃟‌َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°

🌱💓🌿 مهران بمن دلداری می داد و میگفت محکم باش خودت رو نباز !! همه حق و حقوقت رو بگیر و مطمئن باش اون دوتا کثافت به زودی به سزای اعمالشون میرسند و جواب کارهای کثیفشون رو تو همین دنیا پس میدن! برای مهران دردودل می کردم و از روزهای تلخ گذشته می گفتم از تفاوت گذاشتن ها و در آخر هم از تصمیمم گفتم وگفتم قصد دارم خونواده ام رو فراموش کنم و برای همیشه کنار بذارم و یه زندگی جدید شروع کنم😔🥺 _بهترین تصمیم رو گرفتی آدم های سمی رو کنار بذار تا آرامش به زندگیت برگرده، مهران موقع خداحافظی گفت اگه کاری داشتی به من زنگ بزن هر موقع دلت گرفت من مثل یه دوست کنارتم پشتتم هرکاری ازدستم بر بیاد برات انجام میدم! شهرزاد و همسرش خیلی بهم امیدواری دادن و من به خاطر وجود این آدمها توی زندگیم تو این روزای سخت خدارا شکر میکردم 😮‍💨 شهرزاد اصرار داشت بعداز برگشتمون من برم خونه اون ها اما من نمی خواستم مزاحمشون بشم و شهرزاد که دید هیچ جوره زیر بار نمی رم و قبول نمی کنم کلید باغشون رو که کرج بود بهم داد و خواست فعلـا تا مشخص شدن وضعیت زندگیم اونجا بمونم ‌!! من هم که جایی رو نداشتم قبول کردم اگه پیشنهادش رو قبول نمی کردم چاره ای جز اینکه برگردم خونه مامان نداشتم نمی تونستم که تو خیابون ها بمونم و اونجا با پریسا روبه رو می شدم و بازهم جنگ اعصاب و کشمکش،..😣🤦🏻‍♀ چند روزی پیش شهرزاد موندم و برگشتم تهران و از ترمینال آژانس گرفتم ومستقیم رفتم باغ شهرزاد این ها ،.. ╔═•══❖•ೋ° @Talangoory ╚═•═◇💐⃟‌َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°

🟠شنبه ☄️شهریور ماه تون عالی👌 امروز از‌ عشق بگوییم💕 تا تمام راههابه دوست داشتن 🌼🍃 ختم شوند 🌷🍃 از امید بگوییم 🌼🍃 تا نور امید در دلها باشیم🌷 لحظه هاتون پرازمهربانی💞 ودعاے خیر بدرقه راهتون🌼🍃🌷 ‌‌‍‌‌‌‍‌•┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈• #عکس_نوشته و #آهنگ های زیبا 🆔️ @aske_ziba

نظاره گرشان خواهی بود!✨ خطاب به تمام رنج کشیدگان جهان باشد که اشک بعدیتان،اشک شوق باشد🤍 ╔═•══❖•ೋ° @Talangoory ╚═•═◇💐⃟‌َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°

📿ذکر برای‌ گرفتن‌ حاجت‌ و مراد📿 🌹هر که نصف شب برخیزد و 💥دو رکعت نماز حاجت💥 کند و سر بردارد و 309 مرتبه بگوید 💥 ماشاءالله💥 مراد او حاصل گردد.🍃 📖منبع: تحفة الاسرار ╔═•══❖•ೋ° @Talangoory ╚═•═◇💐⃟‌َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°

🌱💓🌿 باغ اطراف کرج بود و دور و اطرافش پراز باغ ها تالـاربود اما زیاد شلوغ نبود تک و توک آدم به چشم می خورد وآخر هفته ها شلوغ بود !!😮‍💨 یه ساختمون نوساز صد متری داشت یه باغ تقریبا دوهزار متری پراز درخت های میوه یه گوشه یه سگ بزرگ مشکی بود که با زنجیر بسته بود و لحظه اول من با دیدنش ترسیدم یه طرف هم قفس مرغ و اردک و غاز ،... وسط باغ یه حوض بزرگ بود یه الـاچیق و باغچه پراز گل و استخروتاب باغ شیک و لـاکچری بود 😌🥲 ساختمون اتاق نداشت یه سوئیت سرتا سری که یه گوشه تخت دونفره ای بود و آن سر دیگه یه آشپزخـونه کـه بـاز بود و دیــوار و اُپن نداشت یــه دست مبــل یــه تخت قهوه خانه ای ، کرسی و یه فرش دوازده متری کرم رنگ که درست وسط سالن قرار داشت!! من که گرسنه بودم یه شام مختصر درست کردم و خوردم و یه دوش گرفتم و ترجیح دادم بخوابم🥱 🌤صبح زود از خواب بیدار شدم و به شهرزاد زنگ زدم و با آقا عماد هماهنگ کردم و اسنپ گرفتم و رفتم دادگاه برای شکایت و تشکیل پرونده مهرم رو اجرا گذاشتم !! کارها که تموم شد برگشتم باغ روزها می گذشت و من برای اینکه با آریا روبه رو نشم همه چی رو به آقا عماد سپرده بودم و همه کارها همون‌طور که انتظار داشتم پیش می رفت از خونواده ام هیچ خبری نداشتم نمی دونستم رابطه شون با پریسا چطوراصلـا هیچی هم برام مهم نبود فقط آرامش خودم که دور بودن از آدمها بود بابا روزی چند بار بهم زنگ می زد و من تماس هاش رو جواب نمی دادم📞😒 ╔═•══❖•ೋ° @Talangoory ╚═•═◇💐⃟‌َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°