17.42M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🍃 مقام شفاعت حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها
🎙حجت الاسلام و المسلمین رفیعی
╔═•══❖•ೋ°
@Talangoory
╚═•═◇💐⃟َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°
۞ تلنگری برای زندگی ۞
💜💕 اما من لجباز تر از اونی بودم که فکر میکردن، عصبی گفتم : خب حالا هرچی…عروسی عروسیه اسمش روشه فردا
💜💕
برام مهم نبود که ناراحت میشه یا نه چون اون و مادرشوهرش حسابی طی این چند سال بهم زخم زبون زده بودند و باید دلم خنک میشد،😏😮💨
بعد از سلام و احوال پرسی با همه رفتیم پیش عمو برای دست بوسی، در رو پشت سرمون بستیم تا اگر احیاناً عمو چیزی به خدیجه گفت کسی چیزی نشنوه!
اما خوشبختانه عمو چیزی نگفت و خیلی طبیعی با خدیجه رفتار کرد و چیزی به روش نیاورد،🥰🥲
عروس توی پستو درحال آماده شدن بود و ماهم رفتیم توی اتاق قدیمی پدر و مادرم تا لباسهامون رو عوض کنیم!
لباس ساتن سبز صدری قشنگی به تن کردم که روی سرآستین و دور یقهاش نوار نقرهای رنگ داشت👗
موهام رو پشت سرم جمع کردم و روسری مشکی رنگی هم سرم کردم، چشمامو سرمه کشیدم و سرخاب به لبهام زدم،
گونههامم چندتا نیشگون گرفتم تا یکم گل بندازن، از سرخاب برای گونههام خوشم نمیومد چون زیادی قرمز میشدن و دوست نداشتم!😌
کت و شلوار قهوهای رنگ زیبایی هم تن امیر کردم و با غرور از اتاق بیرون رفتم
نیم ساعت بعدش کمکم سروکلهی خونوادهی دوماد هم پیدا شد،!
عمو چون همین یک دونه دختر رو داشت خودش شام عروسی رو داد☺️😊
بعد از شام اتاق رو خلوت کردند و عقد انجام شد، عروس رو بعد از شام میبردیم خونهی دوماد و اونجا شیرینی و شربت خورده میشد!
مادر داماد که انگاری زیاد از این وصلت راضی نبود و در تمام طول مراسم سگرمههاش توی هم بودن بلافاصله بعداز عقد گفت میره خونه تا قبل از رسیدن ما و مهمونها اونجا باشه،
عمو که همونجا با چشمهای اشکی از غنچه که واقعا مثل غنچه گل زیبا شده بود خداحافظی کرد و راه افتادیم🥺😢
╔═•══❖•ೋ°
@Talangoory
╚═•═◇💐⃟َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸گل های گروه
🌺دوشنبه تون
🌸پر از لبخند
🌺خوشبختی و شانس
🌸همراهتان باشد
🌺یک زندگی شاد
🌸یک شادی دلنشین
🌺و زیبایی دنیا
🌸تقدیم لحظه هاتان باد
🌺روز خوبی داشته باشید
**✾࿐༅🍃♥️🍃༅࿐✾
✨﷽✨
✅ پیروزی نهایی مستضعفان بر مستکبران؛ وعده قطعی الهی
درست است که در سراسر تاریخ، مستکبران، فرعونها و سلاطین درصدد برتری جویی بر مردم برآمدند و آنها را به استضعاف کشاندند و زیر سلطه خودشان آوردند ولی اراده خدا بر این قرار گرفته که در نهایت، مستضعفان بر مستکبران پیروز میشوند و این بشارتی است برای ما که هیچ وقت خودمان را در مقابل مستکبران، کوچک نبینیم و مطمئن باشیم که اگر در راه حق، قدم برداریم و یاری خدا و دین خدا را بکنیم پیروزی نهایی از آن ماست؛ وَنُرِیدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَى الَّذِینَ اسْتُضْعِفُوا فِی الأَرْضِ وَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّه وَنَجْعَلَهُمُ الْوَارِثِینَ.
این مژده الهی تنها یک وعده نیست که ما منتظرش باشیم و بعد از هزاران سال اتفاق بیفتد. خداوند متعال نمونههایی از عمل کردن به این وعده را در قرآن ذکر فرموده است؛ اولش نجات بنیاسرائیل از دست فرعونیان و غرق شدن فرعونیان بود، با اینکه آنها قدرت بسیار چشمگیری داشتند و بنیاسرائیل را به بردگی کشیده بودند ولی درنهایت آنها در دریا غرق شدند و بنیاسرائیل نجات پیدا کردند و به آقایی رسیدند.
یک نمونهای از این وعده الهی هم در زمان ما تحقق پیدا کرد و آن پیروزی انقلاب اسلامی ایران بود که مردمِ پابرهنه، در مقابل قدرت نظامی ای که از طرف همه کشورهای بزرگ دنیا تأیید میشد برای خدا قیام کردند و خدا آنها را بر همه آن قدرتها پیروز کرد و آنها را در دنیا عزیز کرد و رفتار آنها برای دیگران الگو شد که آنها هم در صدد کسب استقلال و آزادی و عزت بربیایند.
🔺️آیت الله مصباح یزدی(قدس سره)، ۱۳۸۸/۱۱/۱۲
#معارف_قرآنی
#سیاسی
╔═•══❖•ೋ°
@Talangoory
╚═•═◇💐⃟َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°
🖌 یکی از اولین دستوراتی که مرحوم علامه طباطبایی به شاگردان میفرمودند این بود که انسان از صبح که بیدار می شود دائماً در نظر داشته باشد که تحت نظر است.
╔═•══❖•ೋ°
@Talangoory
╚═•═◇💐⃟َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°
۞ تلنگری برای زندگی ۞
💜💕 برام مهم نبود که ناراحت میشه یا نه چون اون و مادرشوهرش حسابی طی این چند سال بهم زخم زبون زده بود
💜💕
عروس رو سوار اسب کردن و ماهم دنبالش!
میشندیدم که زنها درگوش هم پچپچ میکردن و خدیجه رو نشون همدیگه میدادن، دلم میخواست حسابشونو بزارم کف دستشون اما بخاطر خدیجه ملاحظه میکردم…!!😤😤
خودش معذب بود و همش سرش پایین بود دیگه اگه من هم چیزی به کسی میگفتم حالش بدتر میشد پس سعی کردم نشنیده بگیرم!😒
دم در خونشون که رسیدیم یهو کلی پوست پیاز روی سر عروس ریخته شد!😳🤦🏻♀
صدای هین گفتن زنها بلند شد!
سرمو بلند کردم دیدم مادر شوهر غنچه تشت بدست بالای پشت بومه و لبخند مزخرفی هم روی لبهاشه، تا دید نگاه ها بسمتش چرخیده خیلی سریع تغییر موضع داد و قیافهی محزون مصنوعی به خودش گرفت و چنگی الکی به لپش انداخت،
با صدای نسبتا بلندی گفت:ای وای خاک عالم شرمندم ببخشید تروخدا اصلا متوجه نشدم اصلا نفهمیدم چیشد!!😏
بعدشم از نردبون پرید پایین و همونطور داد میزد:نمیدونستم از این وری میاید فکر نمیکردم به این زودیا برسید،
فوری خودشو رسوند به غنچه که سرشو انداخته بود پایین و بغض کرده بود🥺😔
سریع خودمون رو بهش رسوندیم و کمکش کردیم بیاد پایین
همونطور که داشتیم لباس و تور قرمزش رو میتکوندیم تا پوست پیازهایی که سرش ریخته بود جدا بشن رو به خاله زینت که چاقوش میزدی خونش درنمیومد گفتم: چقدر خوب استقبال کردید از عروستون خاله،دست مریزاد!😏😠
میدونستم خاله زینت این کار عروسش رو بی جواب نمیذاره بنابراین اونو مخاطب قرار دادم تا عصبانی تر بشه و حسابشو برسه
حالاهم که ملکه خانم روزهی سکوت گرفته بود!
╔═•══❖•ೋ°
@Talangoory
╚═•═◇💐⃟َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°
وَ لا يَحْزُنْكَ قَوْلُهُمْ إِنَّ الْعِزَّةَ لِلّٰهِ جَمیعًا
هُوَ السَّمیعُ الْعَلیم
سخن آنها تو را غمگین نکند!
تمام عزّت و قدرت از آن خداوند است،
و او شنوا و داناست ..
سورهٔ یونس / آیهٔ۶۵
╔═•══❖•ೋ°
@Talangoory
╚═•═◇💐⃟َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°
مهربانتر از آن باش✨🌩
که رنجیدن را با رنجاندن تلافی کنی..
-مولاعلیعلیهالسلام-
╔═•══❖•ೋ°
@Talangoory
╚═•═◇💐⃟َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°
💟 تفاوت عبد و عابد
آیت الله حسن زاده آملی رحمت الله علیه
╔═•══❖•ೋ°
@Talangoory
╚═•═◇💐⃟َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°