eitaa logo
۞ تلنگری برای زندگی ۞
22هزار دنبال‌کننده
9.4هزار عکس
5هزار ویدیو
4 فایل
﷽ اینجا داستان زندگی شما گذاشته میشه تا تلنگری بشه به زندگیمون🥰❤️ @kosar_98_z👌ادمین محترم اگه ازین تلنگرا براتون پیش اومده برامون بفرستید! کانال تبلیغاتی ما 👇 https://eitaa.com/tablighatkosar 🌹تمامی داستانا براساس واقعیت می‌باشد🪴
مشاهده در ایتا
دانلود
۞ تلنگری برای زندگی ۞
💓🍃🍃 خدیجه گفت : نمیدونم والا خواهر فقط همینایی که شنیدم رو دارم میگم!!😕 _هرچی پس‌انداز دارم میدم ب
💓🍃🍃 علی آقا بود برادر بیوک! شنیدم که توی حیاط از امیر پرسید خان داداشم خونست که امیر گفت اره توی هال دراز کشیده! من لب ایوون ایستاده بودم و علی جواب سلام و خوش آمد گویی من رو با تکون دادن سرش داد و رفت سمت هال! دنبالش رفتم با بیوک دست داد و سریع و بدون پرده گفت: داداش میگن این دوماد ناکست بدجوری مهتاب رو اذیت میکنه! دلم هری ریخت!😰🥶 بیوک با تعجب گفت: کی؟!…حمزه؟!…نه بابا اونکه حسابی حواسش به زن و بچش هست! علی سری از روی تاسف تکون داد و گفت:ای داداش ساده‌ی من پس از چیزی خبر نداری…اتفاقا از همینا که لافِ مرد خوب بودن میزنن باید آدم بترسه!😒 میگن دیروز از گیس های مهتاب گرفته و آوردتش جلو چشم مردم محل خواسته زیر لاستیک تراکتورش سرش رو له کنه مردم نذاشتن!😤😣 بیوک که تا اون لحظه دراز کشیده بود و اتفاقا همونطور دراز کش هم با علی دست داده بود توی جاش نشست و گفت: کی اینارو گفته؟!😳 علی عصبانی گفت: همه‌ی مردم دارن میگن داداش…نباید اجازه بدیم اون پسره اینطوری با دخترمون رفتار کنه، شنیدم خاطر یه زن دیگه رو میخواد واسه همین داره با مهتاب اینجوری تا میکنه!! بیوک غرید: خب بگیره، چرا مهتابو اذیت میکنه؟!😠 -خب حرف منم همینه داداش باید جلوشو بگیریم! دل توی دلم نبود،خودم با وجود اینکه هیچوقت با بیوک جفت و جپر و همراز و همدل همدیگه نبودیم اما حسِ ترس از هوو و خیانت شوهر رو دیده بودم و درک میکردم چقدر سخته !! حالا برای مهتابی که حمزه تا همین چند وقت پیش روی تخم چشم‌هاش گذاشته بودش چقدر سخت بود خدا میدونه!🥺😢 ╔═•══❖•ೋ° @Talangoory ╚═•═◇💐⃟‌َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°
@nasimintezar نسیم انتظار - حسن عطایی(2)_۲۰۲۱_۰۹_۱۰_۱۱_۱۸_۳۵_۸۷۳.mp3
5.49M
نوآهنگ| الهی عظم البلاء 🌴 الهی عظم البلاء، برح الخفاء 🥀 داره می‌باره بارون بلا 🌴 وانکشف الغطاء 🥀 کی میرسه آقای ما 🌴 و انقطع رجاء 🥀 دیگه بریدیم ای آقا 🎙 حسن‌ عطایی ╔═•══❖•ೋ° @Talangoory ╚═•═◇💐⃟‌َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°
🌄 کارفرما ✏️ پول، قدرت، شهرت، رياست و خلاصه دل و خلق و دنيا و شيطان اينها مى‌توانند هدف ما باشند، اما اين هدف‌ها چيزى ندارند و استعدادهاى شكفته شده‌ى ما را به بن‌بست مى‌رسانند و در لجن مى‌كشند. ✏️ ما در فاصله‌ى تولد و مرگ براى كسى كار مى‌كنيم، كارفرماى ما چه كسى باشد؟ ما حركت‌هايى داريم، محرك ما چه كسى باشد؟ بايد در اين محرك‌هاى انديشيد و آنها را مقايسه كرد و سنجيد. ✏️ اين فكر و عقل ماست كه كمك ما هستند، فكر، محبوب‌ها و محرك‌ها و كارفرماها را ارزيابى مى‌كند و وضع آنها را مشخص مى‌نمايد كه چه مى‌دهند و چه مى‌گيرند، عقل هم بر اين ارزيابى‌ها نظارت مى‌كند و مى‌سنجد و بهترين آنها را نشان مى‌دهد و در نتيجه‌ى اين فكر و اين سنجس به عشق و به گرايش و ايمان مى‌رسيم. ✏️ اينها چيزى ندارند، مصرف كننده هستند و محكوم هستند، نه در گذشته چيزى داده‌ند نه در آينده چيزى دارند كه بدهند، نه چشمى و گوشى و نعمتى داده‌اند و نه بهشتى دارند كه بدهند و اگر لذتى و ثروتى بوده همان لذت بچه بوده از كاكائو و همان زياد شدن ثروت بوده و كم شدن ما. 📄 برشی از کتاب 📚 رشد ╔═•══❖•ೋ° @Talangoory ╚═•═◇💐⃟‌َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 پرواز... ✏️ انحطاط و سقوط طبیعی است، پرواز دلیل می‌خواهد! 📄 برشی از کتاب 📚 روزهای فاطمه
 سلام الله علیها

╔═•══❖•ೋ° @Talangoory ╚═•═◇💐⃟‌َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔰 خدا در این خانه‌هاست! 👈 یک حدیث قدسی فوق‌العاده زیبا در مورد حضور خدا در برخی خانه‌ها ╔═•══❖•ೋ° @Talangoory ╚═•═◇💐⃟‌َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°
📱سوءاستفادۀ مستکبرین از فضای مجازی، مسئولیت ما را کم نمی‌کند! ╔═•══❖•ೋ° @Talangoory ╚═•═◇💐⃟‌َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❗️قضاوت ممنوع! ➕ یک حدیث کمتر شنیده‌‌شده در مورد شدت تفاوت انسان‌ها ╔═•══❖•ೋ° @Talangoory ╚═•═◇💐⃟‌َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°
📱مهم‌ترین هدف در فضای مجازی چیست؟ ╔═•══❖•ೋ° @Talangoory ╚═•═◇💐⃟‌َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°
آقای‌امام‌رضا! آغوشِ‌ تو سرکوب‌ هیاهوی‌ جهان‌ است .. ╔═•══❖•ೋ° @Talangoory ╚═•═◇💐⃟‌َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°
💚✨💚 ✨💚 💚 🔴 مردم به خودتان بپردازید، ما کاری به شما نداریم! صرف‌نظر از هویت، خصلت و طبیعت اسلامی انقلاب، اصولاً هر انقلابی که تنها به درون مرزهایش پرداخته و توجهی به خارج از حدود خود نداشته باشد، این مسلم است که دشمن آسوده‌اش نمی‌گذارد. دروغ می‌گویند به شما که ای مردم به خودتان بپردازید، ما کاری به شما نداریم. شما اگر به همه مقدسات اعم از قرآن، تورات و انجیل و ... همه سوگند یاد کنید که ما فقط می‌خواهیم به کار خودمان مشغول باشیم این جهان‌خواران پر طمع، در ظاهر می‌گویند قبول کردیم ولی از صدها مجرای نامرئی می‌آیند تا شما را در درون مرزهایتان درهم بکوبند. این یک اصل است در مبارزه که باید به آن توجه کنید. اگر شما با دشمنان انقلابتان در آن سوی مرزها نجنگید دشمن مرزهای شما را دائما کوچک‌تر و محدودتر می‌کند. 📚سید محمد حسینی بهشتی، جاودانه تاریخ(گفتارها۳)، صص۱۰۹-۱۱۰ ╔═•══❖•ೋ° @Talangoory ╚═•═◇💐⃟‌َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°
اصلا بهشت یعنی در این حرم نشستن امروز با رضاییم فردا خدا کریم است. ╔═•══❖•ೋ° @Talangoory ╚═•═◇💐⃟‌َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°
۞ تلنگری برای زندگی ۞
💓🍃🍃 علی آقا بود برادر بیوک! شنیدم که توی حیاط از امیر پرسید خان داداشم خونست که امیر گفت اره توی ه
💓🍃🍃 مهتابم اما صورت قشنگش باز کبود بود و چشم‌هاش ازبس گریه کرده بود پف عجیبی داشت!🥺 توی همون چند روز انگار آب رفته بود و خیلی خیلی لاغر شده بود،تا منو دید خودش رو انداخت توی بغلم و جفتمون زدیم زیر گریه!😭😭 مردها رفتن بالا و لیلا رو فرستادم تا براشون چای بریزه و بچه‌های مهتاب هم به دختر بس سپردم من و مهتاب هم همونجا توی حیاط زیر سایه‌ی درخت نشستیم!! نگاهی به کبودی هاش انداختم و گفتم: دستش بشکنه الهی!…ببین چی به سر دخترم آورده! مهتاب دماغشو بالا کشید و گفت:دیگه همه چی تموم شد ننه! مثل فنر از جا پریدم!!😳🤯 ‌_یعنی چی تموم شد؟!…چی تموم شد؟! -زندگی من تموم شد ننه مرغش یه پا داره میخواد طلاقم بده!! _آخه مگه اون * ی که برات فرستادیم رو روی لباس اون مار نریختی؟!…کار نکرد یعنی😨 سرشو به معنای نه بالا برد و توی چشم هام‌نگاه کرد و گفت: ننه نتونستم بریزم روش! -چرا نتونستی؟! سرشو انداخت پایین و گوشه‌ی دامنش رو توی دستش گرفت و لب زد: نتونستم…یعنی دلم نیومد…ترسیدم بختش کلا بسته بشه،خدارو خوش نمیاد آخه😔 باز چشمه‌ی اشکش جوشید و دست هاش رو گذاشت روی صورتش و همونطور با گریه گفت: اما اون روی لباس من و قنداق شادی ریخته بود، تا رفتم سر چشمه و برگشتم دیدم روی قنداق شادی چندتا لکه‌ی سیاهه…!! بعدش که رفتم سر وقت صندوق لباس‌هام دیدم‌ روی اوناهم چند قطره پاشیده! برای همینه از چشم حمزه افتادیم🥺😭 محکم زدم روی پام و گفتم: بفرما…بفرما تحویل بگیر از همون اولش هی من بتو گفتم و گوش ندادی،اینم آخر عاقبتت دختره‌ی احمق!😣😤 ╔═•══❖•ೋ° @Talangoory ╚═•═◇💐⃟‌َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💗آدینه تون زیبا 🌸زندگى را آنگونه بچینيد ڪه نه یک روز، بلڪه كل عمرتان زیبا باشد. 🌸سلامتی را در بالاترین نقطه دلتان بگذاريد ڪه هیچ چیز برتر از آن نیست 🌸سعادت را از خدا بخواهيد ڪه او با لطف و ڪرمش به شما خواهد بخشید ساده لبخند بزنيد و ساده زندگی ڪنيـد ‌‌‍‌‌‌‍‌┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈
📢 هر روز یک صفحه قرآن بخوانیم 🔹 امروز؛ صفحه دویست و سی و هفت قرآن کریم سوره مبارکه يوسف ✏️ توصیه مهم حضرت آیت‌الله خامنه‌ای: هر روز حتماً قرآن بخوانید حتّی روزی نیم صفحه، روزی یک صفحه بخوانید، امّا ترک نشود. در دنیای اسلام هیچ کس نباید پیدا بشود که یک روز بر او بگذرد و آیاتی از قرآن را تلاوت نکند. ╔═•══❖•ೋ° @Talangoory ╚═•═◇💐⃟‌َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°
Quran-page-237.mp3
2.43M
📢 هر روز بخوانیم 🔹 صفحه دویست و سی و هفت قرآن کریم، سوره مبارکه يوسف با صدای آقای شهریار پرهیزگار بشنوید. ╔═•══❖•ೋ° @Talangoory ╚═•═◇💐⃟‌َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°
📖 ″برشی از خاطرات″ | سید مجتبی حسینی | ╔═•══❖•ೋ° @Talangoory ╚═•═◇💐⃟‌َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°
🌷 توصیه شهید نوید صفری به زیارت عاشورا: ((زیارت عاشورا را بخوانید و ازطرف من به ارباب ابراز ارادت کنید.حتما هرکجا باشم خود را در کنار شما خواهم رساند.)) | ╔═•══❖•ೋ° @Talangoory ╚═•═◇💐⃟‌َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°
سلام علیکم دوستان و همراهان گرامی این داستان فوق العاده عبرت انگیز رو دنبال کنید که فکرشم نمیکنید گاهی آدما با سهل انگاری چه بلاهایی سر خودشون و زندگیشون میارن🥺❤️‍🩹 عصبی ادامه دادم : این همه زحمت کشیدیم * خریدیم، رسوندیم دستت توهم استفاده نکردی که بله دزد شوهر و بلای خانواده گناه داره از چشم حمزه بیوفته ! اما تو با دوتا بچه گناه نداری که زندگیت ازهم بپاشه،دلت سوخت نریختی؟! پس چرا اون دلش واسه‌ی تو نسوخت؟!…آه مهتاب از دست تو آه!😤😤 -دیگه کار از کار گذشته ننه!! امروز جلوی عمو و بابام التماسش کردم که طلاقم نده… گفتم برو زن بگیر بخداوندی خدا من کاریت ندارم فقط بزار همینجا گوشه‌ی حیاط بالاسر دخترهام باشم اما گفت نمیشه باید متارکه کنیم!🥺😣 -کاش التماس این بی وجود رو نمیکردی…دخترهات همینجا هم میتونن بزرگ بشن چرا همچین چیزی گفتی آخه مهتاب، تو چرا اینقدر خودتو دست کم گرفتی دختر! -ای ننه…تو که خبر نداری -خبر دارم دخترجان هم از تخم و ترکه‌ی تو خبر دارم هم اون حمزه‌ی دربه‌در و هم اون چشم سفید سیمین!☹️ واسه همین از روز اول خودمو کشتم تا متوجه بشی این راهی که میری غلطه اما کو گوش شنوا تو حتی همین الانم من بهت یه چیزی بگم گوش نمیکنی پس الکی خودمو خسته نمیکنم!!😒😮‍💨 هر کاری که آقات به صلاح میدونه رو بکن! چنگ زد به دامنم -ننه دلبر تورو خدا تو دیگه ازم دلگیر نباش…بخدا من فکرشم نمیکردم سیمین به زندگیم چشم داشته باشه آخه دو سه سالیه که وضعمون یکم روبه‌راه شده.. ╔═•══❖•ೋ° @Talangoory ╚═•═◇💐⃟‌َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°
💎 خيْرُ الأصْحَابِ مَنْ يَدُلُّكَ عَلَى الخَيْرِ كسى كه تو را به نيكى رهنمون شود، بهترين يار توست. يار نعمت بسى است فرقى كن يارت اندر شرست يا در خير آن بُود بهترينِ يارانت كو دلالت كند تو را بر خير 📚نثر اللئالی، ص ۶۴. ╔═•══❖•ೋ° @Talangoory ╚═•═◇💐⃟‌َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°
▪️حزن عمیق امام خمینی (ره) در سوگ حضرت فاطمه سلام‌الله‌علیها حجت الاسلام انصاری کرمانی، از اعضای دفتر امام خمینی رحمه الله می‌گوید: در روز شهادت حضرت فاطمه سلام‌الله‌علیها، از حضرت امام تقاضا شد در جمع برادران دفتر (جماران) که مجلسی به همین مناسبت تشکیل داده بودند، حاضر شود. امام آمد و نشست. وقتی یکی از برادران شروع به خواندن مصیبت کرد، امام با صدای بلند گریست، به گونه‌ای که قطره‌های اشک، مانند دانه‌های مروارید بر گونه‌هایش فرو می‌غلتید. 📚 سرگذشت های ویژه از زندگی امام خمینی رحمه الله، ج۲، ص۵۵و۵۶. ╔═•══❖•ೋ° @Talangoory ╚═•═◇💐⃟‌َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°
💚✨💚 ✨💚 💚 ✨🍃 ↯🌙 حضرت امیرالمؤمنین علے علیه السلام فرمودند: نامه آن حضرت (ع) به سرداران سپاه هنگامى كه به خلافت رسيد: اما بعد. آنان كه پيش از شما بودند هلاك شدند، زيرا مردم را از حقشان محروم نمودند تا آن را با دادن رشوت به دست آوردند. مردم را به راه باطل كشانيدند و مردم هم از پى ايشان رفتند. 📚 نھج البلاغه،نامه٧٩بخش١ ╔═•══❖•ೋ° @Talangoory ╚═•═◇💐⃟‌َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 | اگر کسی دو ویژگی داشته باشد در دوران غیبت سالم میماند ╔═•══❖•ೋ° @Talangoory ╚═•═◇💐⃟‌َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
▪️غربت مولا علی علیه السلام بعد از شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها 🎙 حجت الاسلام و المسلمین رفیعی ╔═•══❖•ೋ° @Talangoory ╚═•═◇💐⃟‌َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°
Hekmat_1435_Rafiei_Aleme_Jame.mp3
1.45M
💎 | عالم جامع✨ علامه طباطبایی واقعاً خانواده‌ دوست بودند و در عزای همسرشان بسیار گریه می‌کردند. توجه آن بزرگوار به خانواده، همسر و دخترانشان، نشان‌دهنده عمق احساسات انسانی‌شان بود. ایشان همچنین به روضه اباعبدالله و زیارت حضرت معصومه اهمیت می‌دادند و در شب‌ها نیز به عبادت و نیایش می‌پرداختند. این ویژگی‌ها نشان‌دهنده جامعیت علمی و اخلاقی ایشان است. چراکه: "علم هر چه بیشتر بدانی، چون عمل در تو نیست، نادانی‼️" این نکته یادآور اهمیت عمل در کنار علم است.👌🏻 ╔═•══❖•ೋ° @Talangoory ╚═•═◇💐⃟‌َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 | اگر توفیق زیارت و ملاقات امام معصوم رو نداشتیم چکار کنیم؟ ╔═•══❖•ೋ° @Talangoory ╚═•═◇💐⃟‌َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌱 شهیدان زنده‌اند 👈 از این انسان‌های مؤثر کمک بگیرید! ╔═•══❖•ೋ° @Talangoory ╚═•═◇💐⃟‌َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°
۞ تلنگری برای زندگی ۞
سلام علیکم دوستان و همراهان گرامی این داستان فوق العاده عبرت انگیز رو دنبال کنید که فکرشم نمیکنید گا
💓🤍 ادامه داد : خودت خبر داشتی دیگه اون اوایل چطور زندگی میکردیم خودت همیشه واسم خواروبار میفرستادی با خودم میگفتم مگه سیمین دیوونه‌ست به این زندگی چشم داشته باشه!!🥺😢 -خب باشه اونموقع من الکی خودمو به درو دیوار میزدم شوهرتم بالفرض دیوانه بود که گیر میداد…همین چند روز قبل چی؟! خبر نداشتی که باشوهرت جیک تو جیکه؟! شوهرت هنوز میخواستت؟! کتکت نمیزد؟! پس چرا مهتاب چرا * رو نریختی روشو خودتو زندگیتو از دستش نجات ندادی؟🤨 مهتاب سرشو انداخت پایین و چیزی نگفت، منم دیگه چیزی نگفتم! چند روز گذشت و خبر رسید که مهتاب بره پیش آخوند آبادی! بچه‌هارو گذاشت پیش ما و همراه بیوک رفتن، حدودا دو ساعت بعدش برگشتن مهتاب شکسته و غمگین با شونه‌هایی افتاده رفت‌ توی پستو🥺😓 بیوک هم از عصبانیت داشت منفجر میشد و این رو از پوستش که به قرمزی میزد رو میشد فهمید،،! به دختربس گفتم یه لیوان آب خنک بیاره و همراه لیلا رفتیم پیش مهتاب، به صندوق لباس‌های لیلا تکیه داده بود و سرش رو گذاشته بود روی زانوهاش! یک پاکت زرد رنگ هم روی زمین بود!✉️ متوجه اومدنمون که شد سرش رو بلند کرد نفس عمیقی کشید و به نقطه‌ی نامعلومی خیره شد،آهسته زیر لب گفت: ننه تموم شد همه چیز…طلاقم داد!😞 دلم هری ریخت پاکت زرد رنگ رو برداشت و آروم انداختش یکم اونورتر و لب زد: اینم مهریه‌ام…بدون کم و کاست آورد گذاشت جلوم! حاج آقا میخواست نصیحتش کنه و همش میگفت بخاطر بچه‌ها فلان و بیسار که آقام نذاشت! ╔═•══❖•ೋ° @Talangoory ╚═•═◇💐⃟‌َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸 « شکر نعمت ، 🍃 نعمتت افزون کند» 🌸حتی وقتی گیاهی را 🍃ستایش کنی بهتر رشد میکند 🌸تقدیر کنید 🍃ستایش کنید 🌸تأیید کنید تا نعمت های خدا 🍃به سوی شما سرازیر شود ... 🌸 زندگیتون پراز برکت💐 ‌‌‍‌‌‌‍‌ ─┅─═इई 🌸🌺🌸ईइ═─┅─