eitaa logo
۞ تلنگری برای زندگی ۞
25.3هزار دنبال‌کننده
10.1هزار عکس
5.4هزار ویدیو
7 فایل
﷽ اینجا داستان زندگی شما گذاشته میشه تا تلنگری بشه به زندگیمون🥰❤️ @kosar_98_z👌ادمین محترم اگه ازین تلنگرا براتون پیش اومده برامون بفرستید! 🌹داستان هامون براساس واقعیت می‌باشد کانال تبلیغاتی ما 👇 https://eitaa.com/joinchat/594149760C83b845a7b3
مشاهده در ایتا
دانلود
۞ تلنگری برای زندگی ۞
✨♥️✨ نگاه علی بین من و دختربس درگردش بود جوریکه انگار خودش هم از حرفی که میخواست بزنه دودل بود!!🙁🤔
✨♥️✨ علی گفت :ببین دلبر این تنها راهیه که میتونیم از زن گرفتن بیوک جلوگیری کنیم؛ من خودم با امیر حرف میزنم راضیش میکنم میگم که فقط عقدش کنه و بعدا یه بهونه‌ای جور میکنیم که قبل از عروسی جدا بشن؛😮‍💨 فقط درهمین حد که راحله محرم امیر بشه و دخترِ بیوک که دیگه هیچ وقت نتونه بگیرتش! دختربس گفت : عمو اگه امیر دختر مشهدی رحیم رو طلاق بده خوب احمد هم لیلا رو طلاق میده!! -چه بهتر کلا این وصلت وصله‌ی ناجوره؛ ما باید از خدامون باشه که جفتشون بهم بخورن! بعدشم با خنده‌ی بامزه‌ای گفت :حالا ما یکیش رو بهم میزنیم ان‌شالله اون یکی رو خودشون بهم میزنن! باز سر دو راهی گیر کرده بودم یکی از یکی بدتر! با تمومِ ناتوانیی که احساس میکردم باز خداروشکر کردم و ازش خواستم که کمکمون کنه🥺🤲 علی خواست بره و با امیر صحبت کنه، تازه یادمون افتاد که این همه علی رو سر پا توی خیاط نگه داشتیم نه بفرما زدیم بیاد بالا؛! نه چایی چیزی براش آوردیم با شرمندگی گفتم : شرمنده بخدا اینقدر حواس پرت و فکر مشغولیم که اصلا حواسمون نبود ازت پذیرایی کنیم -نه بابا این چه حرفیه من مهمون نیستم که؛ خداحافظی کردیم و همش توی دلم صلوات میفرستادم تا علی بتونه امیر و بیوک رو راضی کنه! لیلا بالا درحال درست کردن نهار بود حرف هامون رو شنیده بود، همونجا پای گاز خیلی بی تفاوت گفت : بنظرم بیخیال بهم خوردن این وصلت بشید؛😒 اینم بهم بزنید باز آقا جون یکی دیگه رو پیدا میکنه که بگیرتش، بزار زن بگیره شاید اینجوری دست از کارهای بی شرمانه‌اش هم برداشت! شاید زن که بگیره رفتارش با توهم بهتر بشه ╔═•══❖•ೋ° @Talangoory ╚═•═◇💐⃟‌َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✍آیت الله وحید خراسانی: سعی کنید هر روز بعد از نماز صبح دعای عهد را بخوانید ، که وسیله ی ارتباط ما با حضرت ولی عصر (علیه‌السلام) است. ╔═•══❖•ೋ° @Talangoory ╚═•═◇💐⃟‌َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°
✍آیت الله وحید خراسانی: سعی کنید هر روز بعد از نماز صبح دعای عهد را بخوانید ، که وسیله ی ارتباط ما با حضرت ولی عصر (علیه‌السلام) است. ╔═•══❖•ೋ° @Talangoory ╚═•═◇💐⃟‌َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°
✍علامه طباطبایی به امامان و خاندان پیامبر، ارادت و شیدایی خاصی داشت و هرگاه نام یکی از آن بزرگواران برده می شد، به شدت احترام می کرد؛ به گونه ای که برای هر بیننده ای آشکار بود. ایشان در تابستان ها همواره به زیارت حضرت امام رضا علیه السلام می رفت و تمام تابستان را در مشهد مقدس ساکن می شد و هرشب نیز به حرم مطهر مشرف می گشت. اگر هم به ایشان پیشنهاد می شد در جای خوش آب و هوایی در مشهد ساکن شود می فرمود:«ما از پناه امام هشتم جای دیگر نمی رویم». 📚کتاب رسم حضور، مسلم گریوانی، صفحه ۸۶. ╔═•══❖•ೋ° @Talangoory ╚═•═◇💐⃟‌َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°
۞ تلنگری برای زندگی ۞
✨♥️✨ علی گفت :ببین دلبر این تنها راهیه که میتونیم از زن گرفتن بیوک جلوگیری کنیم؛ من خودم با امیر حر
✨♥️✨ با تعجب چشم دوختم به لیلا ،هیچ وقت درمورد پدرش اینطوری صحبت نکرده بود!🙁😳 چیزی در جوابش نگفتم، در واقع چیزیم نداشتم که بگم اشتباه من در اون دوران این بود که برای نگه داشتنِ زندگی‌ای داشتم تلاش میکردم و دست و پا میزدم که خیلی وقت بود مرده بود!😞 اگه خیلی قبلتر اجازه میدادم زن بگیره یا خودم ازش جدا میشدم شاید خیلی اتفاق های بعدش نمی‌افتاد! روان بچه هام توی این زندگی نکبت بار اینقدر مریض نمیشد و توی زندگیشون هم موفق تر میبودن… ☀️ظهر اول بیوک اومد و نیم ساعت بعدش امیر، به محضِ اینکه چشمم بهش خورد متوجه شدم که علی رفته و باهاش حرف زده!! توی خودش بود و غذا هم چند لقمه بیشتر نخورد، دقیق شدم توی صورتش دماغش یکم باد کرده بود و موهای دانه دانه تازه داشتن جای خودشون رو روی چونه و پشت لبش خوش میکردن! روی پیشونیش چندتا دونه جوش ریز زده بود! بچم توی سن بلوغ بود و ما داشتیم براش آشی میپختیم که روش یه وجب روغن داشت!🥺😢 کاش عقل الانم رو اون روزها داشتم و یک مدل دیگه برای زندگیم میجنگیدم ، بعد از نهار خونه توی سکوت فرو رفته بود! فقط صدای خرو پف بلند بیوک از هال به گوش میرسید! دنیا رو آب میبرد این مرد رو خواب! لیلا هم که طبق عادتش توی این یکسال توی پستو بود منو دختر بس هم رفتیم پیشش، پارچه‌ی خام سفیدی دستش بود و داشت با خودکار بیک روش گل و گیاه میکشید تا گلدوزیش کنه!! پارچه رو روی زمین پهن کرده بود و خم شده بود روش داشت با احتیاط طرحش رو میکشید✍ ╔═•══❖•ೋ° @Talangoory ╚═•═◇💐⃟‌َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°
وَالضُّحَى وَاللَّيْلِ إِذَا سَجَى قسم به روشنایی روز و تاریکی شب که پروردگارت تو را رها نکرده.. ╔═•══❖•ೋ° @Talangoory ╚═•═◇💐⃟‌َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°
وَيَوْمَئِذٍ يَفْرَحُ الْمُؤْمِنُونَ تاریخ انقضایِ تمام غم‌هایِ عالم لحـظــه‌ی ظهــور توســت! ╔═•══❖•ೋ° @Talangoory ╚═•═◇💐⃟‌َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°
💚✨💚 ✨💚 💚 جِمَاعُ اَلشَّرِّ اَللَّجَاجُ سرچشمه‌ی تمامِ بدی‌ها لجبازی است .. -مولا‌علی‌علیه‌السلام- ╔═•══❖•ೋ° @Talangoory ╚═•═◇💐⃟‌َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°
✍قال امیرالمومنین (علیه‌السلام): اگر دنیا برای یکی از شما باقی وهمیشگی بود، هیچ‌گاه به دست دیگران نمی‌رسید. 📚تصنیف غرر / ۲۳۴۱ ╔═•══❖•ೋ° @Talangoory ╚═•═◇💐⃟‌َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°
شاید شما اسم این بانوی شجاع رو نشنیده باشین ولی اسم مهسا رو بارها شنیدین و از حفظین حقا که ما گاهی بسیار کوتاهی میکنیم و نام دختران شجاع ایرانی رو از یاد میبریم!! ❣ناهید فاتحی کرجو ❣ همان بانوی سنندجی است که در سال ۶۰ به خاطر دفاع از انقلاب و ولایت به دست گروهک کومله شکنجه و زنده به گور شد. به گزارش خبرنگار ایثار و شهادت ایرنا، شهید ناهید فاتحی کرجو چهارمین روز از تیر سال ۱۳۴۴ در شهر سنندج در خانواده‌ای مذهبی و اهل تسنن به دنیا آمد. پدرش محمد از پرسنل ژاندارمری بود.۳ مرداد ۱۴۰۳ ╔═•══❖•ೋ° @Talangoory ╚═•═◇💐⃟‌َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°
۞ تلنگری برای زندگی ۞
شاید شما اسم این بانوی شجاع رو نشنیده باشین ولی اسم مهسا رو بارها شنیدین و از حفظین حقا که ما گاهی ب
✾࿐༅🍃❤️‍🩹 ادامه ... یکی از شهدای بزرگوار جنگ تحمیلی، شهیده ناهیده فاتحی است که زیر دست منافقین کوردل و زیر شکنجه های آنها به شهادت رسید؛ شکنجه هایی که باعث شد تا به ناهید لقب سمیه کردستان را بدهند؛ زیرا او هم به مانند حضرت سمیه زیر شکنجه به شهادت رسید. تاریخ شهادت سمیه کردستان روز نخست آذرماه سال شصت و یک ذکر شده است. وقتی انقلاب اسلامی ایران به پیروزی رسید، غرب کشور دچار هرج و مرج شد؛ گروهک های ضد انقلاب مثل کوموله و دموکرات که فکر می کردند نظام نمی تواند جلوی آنها باایستد قد علم کردند. غرب کشور شلوغ شد. تشکیلات مارکسیستی به شدت فعالیت می‌کردند و حتی اجازه نمی دادند که نیروهای ارتش و سپاه وارد کردستان شوند. ناهید فاتحی کرجو که از فعالان انقلابی در غائله کردستان به شمار می‌رفت، با برادران سپاه پاسداران در سنندج همکاری داشت و چند تن از اعضای کوموله نقش مهمی ایفا کرد. درپی همین شناسایی‌ها بود که ناهید هدف اول منافقین شد و آنها به دنبال فرصتی برای انتقام جویی از وی بودند. ╔═•══❖•ೋ° @Talangoory ╚═•═◇💐⃟‌َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°