eitaa logo
۞ تلنگری برای زندگی ۞
25هزار دنبال‌کننده
10.1هزار عکس
5.4هزار ویدیو
7 فایل
﷽ اینجا داستان زندگی شما گذاشته میشه تا تلنگری بشه به زندگیمون🥰❤️ @kosar_98_z👌ادمین محترم اگه ازین تلنگرا براتون پیش اومده برامون بفرستید! 🌹داستان هامون براساس واقعیت می‌باشد کانال تبلیغاتی ما 👇 https://eitaa.com/joinchat/594149760C83b845a7b3
مشاهده در ایتا
دانلود
پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله فرمودند: 🔹 شهید اولین کسی است که وارد بهشت میشود. 💡صحیفة الامام الرضا، ص۲۷. ╔═•══❖•ೋ° @Talangoory ╚═•═◇💐⃟‌َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°
۞ تلنگری برای زندگی ۞
🪴🕊 من قربون صدقه‌ی موجود کوچولوی توی شکمش میرفتم و چقدر خوشحال بودم که قراره صاحب خواهر یا برادری ب
🪴🕊 یک ماهو چند روز شد یک ماهو یک هفته؛ یک ماهو ده روز؛ یک ماهو دو هفته… دیگه داشتم از شدت بیقراری دیوونه میشدم!!😣🤭 پریشون بودم و عمم هم که این حالمو میدید همش میگفت بچه ی او یارو رو دنیا آورده مادرت تورو از یاد برده،! احمدآقا احمدآقا از دهنت نمیوفتاد ببین حالا بچه از گوشتو خون خودش بدنیا تورو فراموش کرده و وقتی میدید جوابی نمیدم میگفت ببینمت ببینمت نکنه توقع داشتی یه مرد غریبه تورو سوگلی خونش کنه😏 همینه دیگه غریبه پرستی اینارو هم درپیش داره و طبق عادت همیشگیش تا خسته میشد باخودش حرف میزدو حرف بار مادرمو احمدآقا و ایلو تبارش میکرد!! من اما دلشوره سرتاسر قلب کوچکم رو دربرگرفته، نگران بودمو بیقرار کسی رو هم نمیشناختم و راهیم بلد نبودم تا از مادرم خبر بگیرم ،!🤦🏻‍♀ از خوردو خوراک افتاده بودمو همش توی خودم بودم کارهایی که مسولیتش بامن بود رو هر طور که بود حتی شده به زور انجام میدادم تا بهونه دست کسی ندم عمه متوجه این تغییر حالتم شده بود ، اما براش مهم نبود حتی یکی دو باری که ازش خواسته بودم به شوهر عمه بسپره برام خبری بگیره ، چنان خودشو برام سرخ کرده بود که دیگه جرات نداشتم این موضوع رو پیش بکشم…!☹️😤 دوماهو‌ چند روز بود که از مادرم بیخبر بودم.. کم کم داشتم حرف های عمم که مادرم و احمد آقا با به دنیا اومدن بچه‌ی خودشون منو فراموش کردن رو باور میکردم اما بازهم یه چشم همش به در بود و منتظر بودم درو بزنن و بیان دنبالم! ╔═•══❖•ೋ° @Talangoory ╚═•═◇💐⃟‌َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
‍ ‍ ‍ 🍃🌺شروع روز تون پر برکت و معطر به صلوات بر حضرت محمد (ص) و خاندان مطهرش 🌸 🍃 🍃🌺اللّهُمَّ‌صَلِّ‌عَلي 🍃💖مُحَمَّدوَآلِ‌مُحَمَّد 🍃🌺وَعَجِّل‌فَرَجَهُــم ‌‌‍‌‌‌‍‌•┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈•
ـ ـ ـــــ᯽ـــــ ـ ـ این‌معرکہ‌‌مختـٰارمیخواهد ‹ › ‹ ╔═•══❖•ೋ° @Talangoory ╚═•═◇💐⃟‌َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°
۞ تلنگری برای زندگی ۞
🪴🕊 یک ماهو چند روز شد یک ماهو یک هفته؛ یک ماهو ده روز؛ یک ماهو دو هفته… دیگه داشتم از شدت بیقراری
🪴🕊 هر صدایی که از کوبه‌ی در بلند میشد سریع میپریدم درو باز میکردم و وقتی میدیدم کسایی که من منتظرشونم نیستن باز از درون فرو میریختم😣 بالاخره یک روز صبح کسیکه من منتظرش بودم اومد! اما نه اونطور که باید میبود ، نه اونطور که انتظارشو داشتم…🥺😔 درو که باز کردم با دیدن احمدآقا و داییم خوشحال شدم اما با دیدن سرو وضعشون یکم دلم ترسید!! با تعجب نگاهشون میکردم که با صدای کیه دلبر گفتن عمم چرخیدم و با لبخند گفتم داییمو احمدآقان اومدن دنبال من! عمم چادرشو از روی بند لباسیکه توی حیاط بود برداشتو گفت چه عجب این طفل معصوم رو یادشون اومد،😒 مرد این دختر ازبس صابون به دلش مالید همینطور که داشت حرف میزد اومد دم در و با دیدن ظاهر مردها حرف تو دهنش ماسید!! احمد آقا سرشو پایین انداخته بود و چیزی نمیگفت😔 اما داییم بعد از سلام و احوال پرسی با عمم گفت اگر اجازه بدید چند لحظه بیایم تو ممنون میشیم، عمم که انگار از لباس های مشکی تنشون و سر و ریش بلندشون متوجه شده بود چخبره همزمان با بالاپایین کردن سرش گفت بله بله خونه‌ی خودتونه بفرمایید! داییم و احمد اقا یاالله گویان وارد شدن احمد آقا که انگار توی حال خودش نبود اما داییم دستی به سر من کشیدو گفت بیا دایی کارت داریم، کنجکاو پشت سرشون راه افتادم🙁 دقایقی بعد احمدآقا و داییم بالای اتاق نشسته بودن و من و عمه هم روبروشون خدیجه سریع چایی آورد اما کسی میلش نکشید و سینی چای همینطور دست نخورده وسط اتاق گذاشته شد!!☕️ ╔═•══❖•ೋ° @Talangoory ╚═•═◇💐⃟‌َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°
-امام‌صادق'ع':💚 ماصبرمان‌خیلی‌زیاداست ولی‌شیعیان‌ما،صبرشان‌ازمابیشتراست زیراماصبرمی‌کنیم‌برچیزی‌که‌ می‌دانیم(ماآینده‌را‌می‌بینیم) اماشیعه‌ی‌مابرچیزی‌که‌نمی‌داندصبر‌می‌کند.🌱 ╔═•══❖•ೋ° @Talangoory ╚═•═◇💐⃟‌َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°
📩 | ریشه و جایگاه متکبر 🔺️ ╔═•══❖•ೋ° @Talangoory ╚═•═◇💐⃟‌َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°
9.89M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📌جمله‌ای که استاد پناهیان به سید حسن گفت 🚩 همۀ مجاهدت‌های سید یک طرف، این کار ایشان یک طرف دیگر ╔═•══❖•ೋ° @Talangoory ╚═•═◇💐⃟‌َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°
6.24M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎬 کلیپ : چگونه می‌توانیم راه سید مقاومت را ادامه دهیم؟ ╔═•══❖•ೋ° @Talangoory ╚═•═◇💐⃟‌َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 کلیپ : ولایتمداری حقیقی ╔═•══❖•ೋ° @Talangoory ╚═•═◇💐⃟‌َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°
8.03M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🚩 برکت خون سید شهید 👈 این همان چیزی که امام خمینی(ره) برایش دعا می‌کرد ╔═•══❖•ೋ° @Talangoory ╚═•═◇💐⃟‌َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°