کانال بین المللی طلایه داران بدون مرز
. 🌍 اظهارنظر☝️ 🔹از بوجود آمدن اصلاحطلبان در خرداد ۷۶ تا امروز ، ایشان همیشه هزینهساز بودند. 🔹خود
.
🌍 تحلیل مستند بر اظهارنظر فوق :
🔹۱. از خرداد ۷۶ تا امروز؛ هزینهسازی مداوم اصلاحطلبان
🔻فکت :
در سال ۱۳۷۶ با پیروزی سید محمد خاتمی ، جریان اصلاحات عملاً قدرت سیاسی را در دست گرفت ، و در طول هشت سال دولت وی ، تنشهای سیاسی و اجتماعی ، از کوی دانشگاه ۷۸ تا تحصّن مجلس ششم در ۸۲–۸۳ کشور را دچار بحران کرد.
🔻سند :
گزارش رسمی کمیته تحقیق مجلس ششم درباره کوی دانشگاه در سال ۱۳۷۸ نشان میدهد که بسیاری از تحریکها توسط رسانهها و عناصر نزدیک به اصلاحات سازماندهی شد.
🔹۲. ساختن مسئله و تبدیل آن به بحران
🔻فکت :
اصلاحطلبان موضوع آزادی مطبوعات را دستاویز کردند ؛ بیش از ۱۲۰ روزنامه و هفتهنامه وابسته به آنها در فاصله ۷۶ تا ۷۹ تأسیس شد ، که طبق گزارش قوئه قضائیه ، بخش زیادی از آنها به دلیل تخلفات امنیّتی و نشر اکاذیب توقیف شدند.
در ماجرای لوایح دوقلو در سال ۱۳۸۱ ، اصلاحطلبان با طرح تغییرات اساسی در ساختار قدرت ، بحرانی سیاسی ساختند که نهایتاً منجر به بنبست شد.
🔹۳. آمادگی دائمی برای شورش و فتنه
🔻فکت :
سال ۱۳۷۸ فتنه ۱۸ تیر آشوب خیابانی با حضور مستقیم نیروهای ستادی جبهه مشارکت و دفتر تحکیم وحدت.
سال ۱۳۸۸ فتنه انتخابات ؛ رهبران اصلاحات ، موسوی و کروبی و خاتمی با عدم پذیرش نتیجه ، کشور را وارد آشوبی ۸ ماهه کردند ، و گزارش رسمی دادگاهها نشان داد ارتباط مالی و رسانهای این جریان با آمریکا و انگلیس.
سالهای ۹۶ و ۹۸ طبق اسناد شورای عالی امنیّت ملّی ، بدنه سازماندهی اوّلیه اعتراضات به ویژه در تهران و مراکز استانها متأثر از شبکههای اصلاحطلبی بود.
🔹۴. تهدید بالقوه و همسویی با آمریکا
🔻فکت :
محمد خاتمی پس از فتنه ۸۸ بارها در مصاحبههای خارجی از تحریمهای آمریکا علیه ایران به عنوان اهرم فشار برای اصلاحات داخلی یاد کرد (منبع : گفتگو با نشریه الشرق الاوسط ۲۰۱۰).
در ماجرای برجام (۱۳۹۴) ، تیم اصلاحطلب به رهبری ظریف و روحانی عملاً توافقی یکطرفه پذیرفتند که ترامپ آن را بدون هیچ امتیاز پایداری برای ایران توصیف کرد.
🔹۵. شورش یا ترکمنچای ؛ دو راهبرد اصلاحطلبان
🔻تحلیل :
تجربه نشان میدهد اصلاحطلبان یا کشور را با آشوب خیابانی به لبه بحران میبرند (۷۸ و ۸۸) ، یا با مذاکرات سازشکارانه (برجام ۹۴ ، پیامهای خصوصی به اوباما و بایدن) بدنبال امتیازدهی به دشمن هستند.
🔻نتیجه هر دو مسیر ، هزینه برای مردم و تضعیف موضع ملّی در برابر آمریکا بوده است.
🔹۶. نقش سکوت یا همراهی اصولگرایان میانهرو
🔻فکت :
در برهههایی قالیباف یا لاریجانی با مواضع مبهم و بعضاً مماشاتگونه ، عملاً فضا را برای تحرک اصلاحطلبان باز گذاشتند (نمونه : حمایت لاریجانی از برجام در مجلس نهم).
🔻تحلیل : همین شکاف در جبهه اصولگرایی ، احتمال شکلگیری راه سوّم را میدهد ، ولی تجربه نشان داده اغلب این راه سوّمها به نفع جریان سازش تمام شده است.
🔹جمعبندی :
اظهارنظر جانباز جنگ نرم ، بر پایه واقعیّات تاریخی و اسناد رسمی است ، و از خرداد ۷۶ تا امروز ، اصلاحطلبان با دو ابزار فتنه خیابانی و سازش دیپلماتیک ، همواره هزینهساز برای کشور بودهاند ، و امروز نیز با نمایشهای رسانهای و تحرکات سیاسی ، خود را همچنان به عنوان یک تهدید بالقوه حفظ کردهاند.
✍ : #جانباز_جنگ_نرم
﹏﹏⃟🌻﹏﹏
🌍 کانال بینالمللی طلایهداران بدون مرز (تلگرام_ ایتا_ بله👇)
╭┅┈┈┈┈ 𑁍◃┈┈┈╼┅╮
𑁍 @Talayedaran14 𑁍
╰┅╾┈┈┈ 𑁍◃┈┈┈┈┅╯
🌍 خلاصهی نقد و تحلیل نشست دکتر پزشکیان : نمایشی یا تبلیغی :
🔹مصاحبهی شب گذشتهی رئیسجمهور پزشکیان با سه چهرهی رسانهای ، به جای پرداختن به دغدغههای اصلی مردم مانند معیشت ، تورّم و گرانی ، بیشتر به مسائل حاشیهای همچون فیلترینگ و تغییر مدیران دولتی محدود شد.
🔹سؤالات مطرحشده از سوی سیّد محمّدعلی ابطحی و علیرضا معزّی بیشتر رنگوبوی جناحی و تبلیغاتی داشت و ارتباط مستقیمی با مشکلات واقعی جامعه پیدا نکرد.
🔹عبدالله گنجی نیز که انتظار میرفت با پرسشهای جدّی فضای گفتگو را به چالش بکشد ، سکوت اختیار کرد و عملاً نقش سیاهیلشکر را ایفاء نمود.
🔹این مصاحبه بیش از آنکه یک گفتگوی صریح باشد ، به یک شوی تبلیغاتی شبیه بود ، و نمایشی برای القای تنوع رسانهای و آزادی بیان ، در حالی که پرسشها حساب شده و کمخطر بودند.
🔹پزشکیان نیز به جای ارائه برنامههای مشخص برای حل بحرانهای اقتصادی ، تنها به تکرار کلیّات و شعارهای گذشته پرداخت.
🔻در موضوعات اجتماعی نظیر حجاب و فیلترینگ هم تلاش کرد مواضعی میانه اتّخاذ کند ، امّا بدون ضمانت اجرایی یا راهکار عملی.
🔹تأکید بر اتّحاد و وفاق بود ، هرچند این وفاق بیش از آنکه به معنای همافزایی ملّی باشد ، در عمل به شبیهسازی تجربهی ساکتکردن مخالفان با کلیدواژه برجام در دولت روحانی نزدیک است.
🔹به همین دلیل ، به باور بسیاری ، نتیجهی این گفتگو ۲ بر ۱ به ضرر پزشکیان و مردم تمام شد ، چرا که مردم همچنان منتظر پاسخهای واقعی به مشکلات روزمره هستند.
🔹از سوی دیگر ، برخی منتقدان یادآور شدند که ساختار بازخواستنشدن مدیران به یک عادت مزمن در کشور تبدیل شده و همین امر فساد و بیاعتمادی را بازتولید میکند ، و اگر قرار است مسیر انقلاب و آرمانهای آن زنده بماند ، باید بازخواست و پاسخگویی نهادینه شود.
🔹در مجموع ، این مصاحبه تصویری از ضعف جبهه انقلاب در گفتمانسازی نیز ارائه داد ، جایی که به دلیل سادهسازی مسائل ، برخوردهای احساسی و ناتوانی در تفکیک موضوعات ، میدان نقد و تحلیل به دست اصلاحطلبان افتاده است.
🔹پروندههایی مانند حجاب ، گشت ارشاد و سیاستورزی ناکارآمد هم مزید بر علّت شدند تا گفتمان انقلابی نتواند پاسخ روشنی در برابر جامعه ارائه کند.
🔻نتیجه آنکه مردم در انتظار گفتگویی واقعی و بیپردهاند ، نه نمایشی پرزرقوبرق ، نه شعارهای تکراری ، بلکه برنامهای عملی برای حل بحرانها ، بازگرداندن اعتماد عمومی و احیای واقعگرایانهی آرمانهای انقلاب.
✍ : #جانباز_جنگ_نرم
﹏﹏⃟🌻﹏﹏
🌍 کانال بینالمللی طلایهداران بدون مرز (تلگرام_ ایتا_ بله👇)
╭┅┈┈┈┈ 𑁍◃┈┈┈╼┅╮
𑁍 @Talayedaran14 𑁍
╰┅╾┈┈┈ 𑁍◃┈┈┈┈┅╯
🌍 پارادوکس مقاومت و نئولیبرالیسم : آزمون بقاء برای انقلاب اسلامی
✍دکتر سیّد یاسر جبرائیلی ، استادیار علوم سیاسی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی
۴ شهریور ۱۴۰۴
🔻#بخش_اوّل
🔹ایران چگونه میتواند تناقض درونی میان سیاست خارجی مقاومتمحور و سیاست اقتصادی نئولیبرال را برطرف کند؟
🔹در منطق فلسفه سیاست ، هر گفتمان تمدّنی زمانی در عرصه بینالملل به حیات و پویایی خود ادامه میدهد که بر زیرساختهای مادّی و اقتصادی استوار باشد.
🔹همانگونه که اندیشه سیاسی کلاسیک بر این نکته صحّه میگذارد که قدرت سیاسی بدون پشتوانه اقتصادی چیزی جز ارادهای معلق در هوا نیست ، تجربه تاریخی نیز نشان داده که هر قدرتی که نتواند بنیانهای معیشتی و تولیدی خویش را مستقل سازد ، دیر یا زود در مدار سلطه دیگران گرفتار خواهد شد.
🔹هر نظام سیاسی زمانی میتواند در برابر تهدیدهای بیرونی پایدار بماند که میان «اقتصاد» و «سیاست» آن هماهنگی برقرار باشد ، و جمهوری اسلامی ایران از آغاز بر یک اصل هویّتی استوار بوده است : نفی سلطه قدرتهای بزرگ و ساختن نظمی متفاوت با الگوی لیبرال آمریکایی.
🔹از همین منظر ، جمهوری اسلامی ایران اگر بخواهد گفتمان مقاومت و استکبارستیزی خود را به سطح یک راهبرد تمدّنی پایدار ارتقاء دهد ، نیازمند مقاومسازی ساختار اقتصادی خویش است.
🔻امّا دقیقاً در همین نقطه است که تضاد بنیادین رخ میدهد :
🔹اجرای سیاستهای نئولیبرال – که جوهره آن قرار دادن اقتصاد ملّی در مدار سرمایهداری جهانی است – با روح ضداستکباری و استقلالطلب سیاست خارجی ناسازگار است ، و این تضاد صرفاً در سطح تکنیکهای اقتصادی آشکار نمیشود ، بلکه به سطح راهبردی قدرت و استقلال راه مییابد.
🔹یا اقتصاد ملّی ، به عنوان بستر حیات اجتماعی ، تابع سلطه سرمایه داری جهانی میشود ؛ یا باید بر بنیاد دیگری استوار گردد که در راستای هویّت ضداستکباری باشد.
🔻امروز یک پارادوکس اساسی در برابر ایران قد علم کرده است :
🔹هویّت انقلاب اسلامی در سیاست خارجی بر نفی سلطه و مقاومت در برابر نظم آمریکایی استوار است ، حال آنکه پیادهسازی الگوی اقتصاد نئولیبرال – خصوصیسازی افسارگسیخته ، جهانیسازی قیمتها ، رهاسازی نرخ ارز و کوچکسازی نقش دولت – خلاف منطق نفی سلطه است و در حقیقت به معنای پذیرش منطق همان نظمی است که در عرصه سیاست خارجی طرد میشود.
🔹این دوگانگی ، در سطح فلسفی ، همان تضاد میان «استقلال» و «وابستگی» است و در سطح راهبردی ، به معنای سستشدن بنیانهای داخلی گفتمان مقاومت است.
🔹از این رو ، جمهوری اسلامی در برابر انتخابی سرنوشتساز قرار دارد :
یا باید اقتصاد ملّی خود را در جهت همان منطق استکبارستیز و استقلالطلب سیاست خارجی بازمهندسی کند و بدینسان یکپارچگی میان مکتب فکری و ساختار اقتصادی پدید آورد ؛ یا ناگزیر خواهد بود که برای ادامه حیات ، بتدریج از آرمان مقاومت در سیاستخارجی عقبنشینی کند ، چنانکه در عرصه فرهنگ این اتّفاق رخ داد و به لیبرالیسم فرهنگی تن داده شد.
🔹این انتخاب صرفاً یک مسأله اقتصادی یا سیاسی نیست ، بلکه یک انتخاب برای بقای هویّت انقلاب اسلامی یا ارتجاع است ؛ چرا که مسیر اوّل میتواند ایران را در جهانِ در حال گذار به نظم پسالیبرال ، به یک محور تمدّنی بدل سازد ، در حالی که مسیر دوّم آن را به حاشیهنشینی و زیردست بودن در نظم آمریکامحور فروخواهد کاست.
🔹سیاستهای نئولیبرالی نظیر خصوصیسازی بیضابطه ، رهاسازی نرخ ارز و سپردن سرنوشت معیّشت مردم به دست بازار جهانی ، نه تنها استقلال اقتصادی کشور را فرسوده میکنند ، بلکه در درون نیز یک طبقه اجتماعی جدید میسازند.
🔹طبقهای که منافعش در پیوند با شبکههای جهانی تعریف میشود و از این رو ، خود به ستون پنجم نظم سلطه در داخل بدل میگردد ، و این طبقه بتدریج خواستار سیاست خارجی سازگار با اقتصاد سرمایه داری جهانی میشود و در نتیجه روح مقاومت را از جمهوری اسلامی میزداید.
🔹در سطح راهبردی ، پذیرش مکتب نئولیبرالیسم یعنی تن دادن به وابستگی بهجای استقلال ، و در چنین چارچوبی ، حتی اگر جمهوری اسلامی در عرصه سیاست خارجی شعار مقاومت بدهد ، در عمل به شبکههای مالی ، ارزی و تجاری تحت سلطه آمریکا گره خورده است ، و این همان تناقضی است که بسیاری از کشورهای پیرامونی گرفتار آن شدهاند :
🔻سیاست خارجی استقلالطلب ، بدون اقتصاد مستقل ، سرنوشتی جز فرسایش تدریجی ندارد.
🔹بنابراین پارادوکس نئولیبرالیسم و سیاست ضداستکباری در ایران یک مسأله نظری یا انتزاعی نیست ؛ بلکه مسألهای حیاتی است که تعیین میکند آیا انقلاب اسلامی میتواند به حیات راهبردی خود ادامه دهد یا در نهایت ، با تناقض درونی خویش فرسوده خواهد شد.
ادامه دارد.
#جانباز_جنگ_نرم.
﹏﹏⃟🌻﹏﹏
🌍 کانال بینالمللی طلایهداران بدون مرز (تلگرام_ ایتا_ بله👇)
╭┅┈┈┈┈ 𑁍◃┈┈┈╼┅╮
𑁍 @Talayedaran14 𑁍
╰┅╾┈┈┈ 𑁍◃┈┈┈┈┅╯
🌍 پارادوکس مقاومت و نئولیبرالیسم : آزمون بقاء برای انقلاب اسلامی
✍دکتر سیّد یاسر جبرائیلی ، استادیار علوم سیاسی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی
۴ شهریور ۱۴۰۴
🔻#بخش_دوّم
🔹نظام بینالملل در آستانه یک دگرگونی پارادایمی قرار دارد ، و هژمونی آمریکا که طی دهههای گذشته با تکیه بر برتری مالی ، نظامی و فرهنگی خود ، نظم لیبرال جهانی را تثبیت کرده بود ، امروز با فرسایش درونی و چالشهای بیرونی مواجه است.
🔹ظهور قدرتهای نوین و ائتلافهای چندجانبهای نشانههای آشکاری از گذار به نظمی پسالیبرال است ؛ نظمی که در آن ، یکجانبهگرایی آمریکا دیگر توان اعمال اراده مطلق را نخواهد داشت و ملّتهای مستقل میتوانند سرنوشت خود را رقم بزنند.
🔹امروز در برابر جمهوری اسلامی ایران ، یک دو راهی وجودی گشوده شده است : یا باید منطق اقتصادی خویش را با روح سیاست خارجی مقاومتمحور همسو سازد و بدین ترتیب «اقتصاد مقاومتی» را بهعنوان شالوده بقاء و عزّت ملِی بپذیرد ؛ یا آنکه برای همگامشدن با جریان جهانی سرمایه داری ، سیاست خارجی خود را به تدریج در چارچوب نظم آمریکایی-لیبرالی تعدیل کند ، و این انتخاب صرفاً میان دو مدل اقتصادی نیست ، بلکه تصمیمی است در باب ماهیت ایران در نظم جهانی.
🔹اقتصاد مقاومتی به معنای بازمهندسی ساختار اقتصادی بر مبنای استقلال ، عدالت و تابآوری در برابر فشار خارجی است ، و این مسیر در حقیقت هماهنگسازی سطح اقتصاد با منطق هویّتی انقلاب اسلامی است.
🔹در چنین الگویی ، دولت نقش صرفاً ناظر و حداقلی ندارد ، بلکه بهمثابه راهبر و حافظ منافع عمومی عمل میکند ، و تولید ملّی تقویّت میشود ، منابع حیاتی در مالکیت عمومی باقی میماند و سیاستهای ارزی و مالی بهگونهای طراحی میشود که کشور در مقابل تحریمها و تکانههای جهانی کمترین آسیب را ببیند ، و این رویکرد ایران را به قدرتی خودبسنده و مقاوم بدل میسازد که میتواند در نظم پسالیبرال نقش محوری ایفاء کند.
🔹مسیر دوّم ، راهی است که برخی جریانهای غربگرا و تکنوکرات پیشنهاد میکنند و میتوان آن را عصاره بیانیه ۲۶ مرداد ۱۴۰۴ جبهه اصلاحات دانست : کاستن از گفتمان ضدآمریکایی – و ضداسرائیلی- برای هموارسازی مسیر ادغام کشور در اقتصاد غربی ، و نتیجه این مسیر ، در بهترین حالت چیزی جز حاشیهنشینی ژئوپولیتیک و تنزل ایران به یک بازیگر پیرامونی در مدار قدرتهای بزرگ نخواهد بود.
🔹از این رو ، دوراهی ایران نه صرفاً انتخاب میان دو راهبرد اقتصادی ، بلکه انتخابی هستیشناسانه است : یا اقتصاد مقاومتی و وفاداری به گفتمان مقاومت و استقلال ، یا ادغام در نظم آمریکامحور و فرسایش تدریجی آرمانهای انقلاب اسلامی.
🔹مسیر نخست عزّتمند است و مسیر دوّم همراه با زوال تدریجی هویّت ، و فلسفه تاریخ به ما میآموزد که تمدّنها نه با اقتصاد وابسته ، بلکه با حفظ استقلال و هویّت است که ماندگار میشوند.
🔹ادغام در نظم اقتصادی تحت هژمونی آمریکا ، فریب «توسعه» و «رفاه» میدهد ، امّا در حقیقت ، سرنوشتی جز حاشیهنشینی ساختاری برای ملّتها به همراه ندارد ، و این نظم جهانی بر منطق لیبرالیسم اقتصادی بنا شده ، امّا لیبرالیسم در اینجا نه به معنای آزادی برابر ، بلکه به معنای ابزار سلطه است : آزادی حرکت سرمایه ، در عمل به آزادی قدرتهای مسلط برای غارت منابع پیرامون ترجمه میشود.
🔹تجربه تاریخی نشان داده که هر کشوری که بدون تکیه بر قدرت اقتصادی مستقل در این نظم ادغام شده ، به سرعت به «پیرامون» فروکاسته شده است ، و در این نظم ، مرکز و پیرامون به شکل ساختاری بازتولید میشوند : مرکز تولیدکننده ثروت و قواعد است و پیرامون ، مصرفکننده و تابع.
🔹برای ایران ، تن دادن به این الگو ، یعنی پذیرش نقش کشوری که منابع انرژی و سرمایه انسانی خود را در خدمت توازن جهانی آمریکا قرار دهد ، بدون آنکه بتواند در سرنوشت نظم جهانی نقشی تعیینکننده ایفاء کند.
🔹از منظر فلسفه سیاست ، این ادغام چیزی جز از دستدادن اراده تاریخی نیست ، زیرا ملّتی که ابزارهای حیات اقتصادیاش به زنجیر شبکههای مالی و تجاری قدرت مسلط بسته شود ، دیگر نمیتواند آزادانه تصمیم بگیرد ، و سیاست خارجی ضداستکباری در چنین شرایطی ، بیشتر به ژستی خطابی بدل میشود تا یک راهبرد واقعی.
🔹در واقع ، اقتصاد ادغامشده ، سیاست را هم به سمت انفعال سوق میدهد : هر تصمیمی که منافع هژمون را به خطر اندازد ، بلافاصله با فشارهای اقتصادی ، مالی و تحریمی پاسخ داده میشود.
ادامه دارد.
#جانباز_جنگ_نرم.
.﹏﹏⃟🌻﹏﹏
🌍 کانال بینالمللی طلایهداران بدون مرز (تلگرام_ ایتا_ بله👇)
╭┅┈┈┈┈ 𑁍◃┈┈┈╼┅╮
𑁍 @Talayedaran14 𑁍
╰┅╾┈┈┈ 𑁍◃┈┈┈┈┅╯
🌍 پارادوکس مقاومت و نئولیبرالیسم : آزمون بقاء برای انقلاب اسلامی
✍دکتر سیّد یاسر جبرائیلی ، استادیار علوم سیاسی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی
۴ شهریور ۱۴۰۴
🔻#بخش_سوّم
🔹تجربه دوره پهلوی برای ایران یک گواه روشن است : وابستگی اقتصادی به غرب کشور را به عاملی وابسته بدل ساخت که در برابر هر تکانه خارجی ، بیدفاع بود.
🔹چنین نظامی نه مشروعیّت سیاسی تولید کرد ، نه عدالت اجتماعی و نه استقلال راهبردی ، و به همین دلیل ، در نهایت به انفجار اجتماعی و انقلاب انجامید.
🔹امروز نیز همان قاعده برقرار است : هرچه ادغام در نظم آمریکایی بیشتر شود ، استقلال و توان مقاومت کمتر میگردد ، و در بهترین حالت ، ایران در چنین مسیری به یک بازیگر درجه چندم بدل خواهد شد ؛ کشوری که بقایش مشروط به رضایت قدرت مسلط است.
🔹چنین جایگاهی ، نه با آرمانهای انقلاب اسلامی سازگار است و نه با شأن تمدّنی ملّتی که خود را وارث یک رسالت تاریخی میداند.
🔹در این لحظه تاریخی ، ایران اگر بتواند میان سیاست خارجی مقاومتمحور و اقتصاد مقاومتی پیوندی درونی برقرار کند ، نه تنها بقای خود را تضمین خواهد کرد ، بلکه میتواند به معمار یکی از قطبهای نظمنوین جهانی بدل شود.
🔹برای جمهوری اسلامی ایران ، این تحوّل صرفاً یک تغییر در موازنه قدرت نیست ، بلکه فرصتی تاریخی برای تحقّق رسالت تمدّنی خویش است ، چرا که ایران طی چهار دهه گذشته ، گفتمان مقاومت و ضداستکبار را در منطقه توسعه داده و امروز میتواند در شرایطی که مشروعیّت نظم آمریکامحور رو به زوال است ، خود را به عنوان یکی از کانونهای شکلدهنده نظم جدید معرفی کند.
🔹ایران در مرکز ژئوپولیتیک غرب آسیا قرار دارد ؛ منطقهای که شریانهای انرژی ، راههای تجاری و معادلات امنیّتی جهان را در هم میآمیزد ، و اگر این موقعیّت راهبردی با یک اقتصاد مقاوم ، مستقل و عدالتمحور پشتیبانی شود ، ایران قادر خواهد بود نه صرفاً یک بازیگر منطقهای ، بلکه یک محور تمدّنی در نظم پسالیبرال باشد.
🔹در چنین شرایطی ، تهران میتواند ائتلافی از ملّتها و دولتهای مستقل را گرد هم آورد و الگویی متفاوت از پیشرفت و سیاست بینالملل عرضه کند ؛ الگویی که نه بر سلطه ، بلکه بر استقلال ، عدالت و کرامت انسانی بنا شده باشد.
🔹لکن این چشمانداز تنها زمانی دستیافتنی است که ایران بتواند تناقض درونی میان سیاست خارجی مقاومتمحور و سیاست اقتصادی نئولیبرال را برطرف کند ، در غیر این صورت ، حتی اگر فرصت تاریخی نظم پسالیبرال فرا رسد ، ایران بدون پشتوانه اقتصادی مقاوم ، توانایی ایفای نقش محوری را نخواهد داشت.
🔹به بیان دیگر ، عصر گذار جهانی فرصتی است که تنها ملّتهای مقاوم و خودبسنده قادر به بهرهبرداری از آن خواهند بود ،و ایران اگر بتواند میان هویّت انقلابی خود و ساختار اقتصادی خویش هماهنگی ایجاد کند ، میتواند نه یک تابع منفعل ، بلکه یک معمار فعال در این لحظه تاریخی باشد.
🔻اقتصاد مقاومتی صرفاً یک سیاست اقتصادی نیست ، بلکه یک فلسفه بقاء و یک منطق تمدّنی است.
🔹این مفهوم ، همانگونه که در اندیشه راهبردی انقلاب اسلامی تبیین شده ، پاسخی است به یک پرسش بنیادین : چگونه ملّتی میتواند در جهانی پر از سلطه و تحریم ، بر پای خود بایستد و اراده خویش را بر تاریخ تحمیل کند؟
ادامه دارد.
#جانباز_جنگ_نرم.
﹏﹏⃟🌻﹏﹏
🌍 کانال بینالمللی طلایهداران بدون مرز (تلگرام_ ایتا_ بله👇)
╭┅┈┈┈┈ 𑁍◃┈┈┈╼┅╮
𑁍 @Talayedaran14 𑁍
╰┅╾┈┈┈ 𑁍◃┈┈┈┈┅╯
🌍 پارادوکس مقاومت و نئولیبرالیسم : آزمون بقاء برای انقلاب اسلامی
✍دکتر سیّد یاسر جبرائیلی ، استادیار علوم سیاسی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی
۴ شهریور ۱۴۰۴
🔻#بخش_چهارم
🔹مولفههای بنیادین یک اقتصاد مقاوم را میتوان چنین برشمرد :
🔻۱. دولت به مثابه راهبر ، نه تماشاگر :
🔹در اقتصاد مقاومتی ، دولت نه بعنوان نهادی کوچک و منفعل ، بلکه بعنوان راهبری تاریخی عمل میکند که وظیفهاش جهتدهی به انرژیهای اجتماعی و هدایت منابع ملّی به سوی استقلال و عدالت است ، و برخلاف الگوی نئولیبرالی که دولت را به ناظر بیطرف بازار فرو میکاهد ، اقتصاد مقاومتی دولت را ضامن منافع عمومی و حافظ داراییهای استراتژیک ملت میداند.
🔻۲. استقلال از دلار و نظام مالی آمریکا :
🔹وابستگی به دلار و نظام مالی تحت سلطه آمریکا ، اقتصاد کشورها را در برابر اراده هژمون آسیبپذیر میسازد ، و یکی از سازوکارهای پنهان این سلطه ، دلاریسازی و جهانیسازی قیمت مواد اوّلیه ملّی است ؛ بهگونهای که نفت ، گاز ، محصولات پالایشی و پتروشیمی، فلزات و ... نه بر پایه نیازها و منطق داخلی ، بلکه مطابق شاخصهای دلاری و قواعد بازار جهانی ارزشگذاری میشوند ، و نتیجه آن ، تبدیل ثروت ملّی به ابزاری برای تغذیه سرمایه جهانی و تضعیف توان ملّت در تأمین نیازهای اساسی خویش است.
🔹اقتصاد مقاومتی با کاهش وابستگی ارزی ، گسترش مبادلات با ارزهای ملِی و طراحی سازوکارهای بومی برای قیمتگذاری منابع ، ثبات داخلی را تضمین کرده و زنجیرهای سلطه مالی و کالایی را میگسلد ، و این همان معنای فلسفی آزادی اقتصادی است ، رهایی از قید سلطه پولی و بازگرداندن منابع ملِی به خدمت عدالت و منافع عمومی.
🔻۳. عدالت اجتماعی و بازتوزیع قدرت اقتصادی :
🔹اصل ۴۳ قانون اساسی مسکن ، خوراک ، آموزش ، بهداشت و امکانات خانواده را حقوق بنیادین همه شهروندان میداند ؛ بدین معنا که رفاه عمومی در اقتصاد مقاومتی ، نه امتیاز بازار بلکه حق ذاتی انسان آزاد است.
🔹طبق اصل ۴۴ نیز صنایع مادر ، انرژی ، بانکداری ، معادن و زیرساختهای حیاتی باید در مالکیّت و مدیریّت دولت باقی بمانندو؛ چراکه این بخشها ستون استقلال و امنیّت ملّیاند ، و خصوصیسازی انفال و تجاریسازی آموزش و سلامت ، سرمایه اجتماعی را فرسوده و جامعه را به دو قطب متّضاد بدل میسازد.
🔹اقتصاد مقاومتی در برابر این روند ، بر عدالت اجتماعی و مهار انحصار اقتصادی تأکید دارد و منابع ملِی را میراث مشترک ملّت میداند ، نه ابزار سودجویی اقلیّتی خاص ، و عدالت در این معنا نه صرفاً آرمان اخلاقی ، بلکه شرط بقای راهبردی نظام است.
🔻۴. خودکفایی و تنوعبخشی راهبردی :
🔹مقاومت بدون خودکفایی در کالاهای اساسی و بدون تنوعبخشی به شرکای تجاری ، در برابر تحریمها شکننده است.
اقتصاد مقاومتی از این رو بر تولید ملّی ، فناوری بومی ، و شبکههای تجاری متکثر ، از همسایگان گرفته تا قدرتهای نوظهور آسیایی و آفریقایی تأکید میکند ، و این سیاست نه انزوا ، بلکه اتصال هوشمندانه به جهان است ؛ اتصالی که از موضع استقلال و اختیار شکل میگیرد.
🔻۵. اقتصاد دانشبنیان و روح خلاقیت :
🔹هیچ ملّتی نمیتواند تنها با منابع طبیعی بر استقلال خود تکیه کند ، و اقتصاد مقاومتی در جوهره خود یک اقتصاد دانشبنیان است ؛ اقتصادی که بر خلاقیّت انسانی ، علم ، فناوری و نوآوری تکیه دارد ، و اینجاست که پیوند میان «علم» و «قدرت» روشن میشود : هرچه ملّت در تولید دانش و فناوری مستقلتر باشد ، در میدان سیاست جهانی آزادتر و مقتدرتر خواهد بود.
ادامه دارد.
#جانباز_جنگ_نرم.
﹏﹏⃟🌻﹏﹏
🌍 کانال بینالمللی طلایهداران بدون مرز (تلگرام_ ایتا_ بله👇)
╭┅┈┈┈┈ 𑁍◃┈┈┈╼┅╮
𑁍 @Talayedaran14 𑁍
╰┅╾┈┈┈ 𑁍◃┈┈┈┈┅╯
#بحث_درون_گروهی۵
✨بنام خدا✨
🌍 مقدّمه :
🔹با وجود اهمیّت و جایگاه حجاب ، واقعیّتهای امروز جامعه نشان میدهد که ارزشها و هنجارهای دینی در برخی عرصهها دچار تردید و تنش شدهاند.
🔹گسترش فرهنگ سکولار ، ضعف نظارت و برخی کمکاریهای جبهه انقلابی ، موجب شده است تا نسل جوان با پیامهای متّضاد مواجه شود و برخی رفتارهای افراطی یا واکنشی در عرصه پوشش پدید آید.
🔹بررسی دقیق این شرایط ، نه تنها ما را به تحلیل ریشههای اجتماعی و فرهنگی وضعیّت موجود میرساند ، بلکه راه را برای بازگشت به ارزشهای الهی و انقلابی و بازسازی هویّت دینی و فرهنگی جامعه باز میکند.
✍ : #جانباز_جنگ_نرم
﹏﹏⃟🌻﹏﹏
🌍 کانال بینالمللی طلایهداران بدون مرز (تلگرام_ ایتا_ بله👇)
╭┅┈┈┈┈ 𑁍◃┈┈┈╼┅╮
𑁍 @Talayedaran14 𑁍
╰┅╾┈┈┈ 𑁍◃┈┈┈┈┅╯
#بحث_درون_گروهی۶
🌍 آیا از حجاب عبور کردیم؟
🔹حجاب ، فراتر از یک پوشش فردی ، نماد هویّت فرهنگی و دینی جامعه ماست و شاخصی برای میزان التزام به ارزشهای انقلاب اسلامی بهشمار میرود.
🔹پرسش آیا از حجاب عبور کردهایم؟ ، به معنای بررسی جایگاه این ارزش در فضای اجتماعی ، فرهنگی و سیاسی امروز است .
🔹بررسیای که نیازمند توجّه به تاریخچه ، تحوّلات فرهنگی و نقش نیروهای انقلابی و جریانهای سکولار در شکلدهی به رفتارهای اجتماعی است.
🔻این بحث ، ما را به تحلیل دقیقتر تعامل میان ارزشهای دینی و تحوّلات جامعه مدرن رهنمون میسازد.
✍ : #جانباز_جنگ_نرم .
﹏﹏⃟🌻﹏﹏
🌍 کانال بینالمللی طلایهداران بدون مرز (تلگرام_ ایتا_ بله👇)
╭┅┈┈┈┈ 𑁍◃┈┈┈╼┅╮
𑁍 @Talayedaran14 𑁍
╰┅╾┈┈┈ 𑁍◃┈┈┈┈┅╯
#بحث_درون_گروهی۷
🌍 تحلیل فضای کلی پیرامون بحث حجاب : آیا از حجاب عبور کردهایم؟
🔹بحث پیرامون حجاب ، فراتر از یک موضوع فردی یا پوششی است ؛ حجاب نماد هویّت فرهنگی ، دینی و انقلابی یک جامعه است و نشاندهنده میزان التزام نظام و مردم به اصول بنیادین انقلاب.
🔻بررسی متون و تحلیلهای پیشین نشان میدهد که وضع کنونی حجاب در کشور ، محصول چند عامل همزمان و تاریخی است :
🔹۱. انفعال و غفلت جبهه انقلاب :
اگرچه جبهه انقلاب و نیروهای وفادار به آرمانهای ۱۳۵۷ همواره در خط مقدّم دفاع از فرهنگ اسلامی و هویّت انقلابی بودهاند ، امّا در برخی دورهها کوتاهی ، محافظهکاری و عدم حضور مؤثر در عرصههای فرهنگی موجب شده است که جریانهای سکولار و لیبرال ، فضای فرهنگی کشور را در اختیار بگیرند ، و این انفعال ، نه تنها در حوزههای هنری و رسانهای ، بلکه در نهادهای اجرایی و نظارتی نیز قابل مشاهده است.
🔹۲. نفوذ سکولاریسم فرهنگی :
متن دکتر مهدی جمشیدی ، تصویری روشن از روندی ارائه میدهد که او آن را ترمیدور فرهنگی مینامد ؛ یعنی جایی که ساختار اسمی و حقوقی نظام پابرجا مانده اما شاکلهٔ حقیقی انقلاب و معیارهای فرهنگی آن تحلیل رفته است ، و سکولاریسم فرهنگی نه فقط در عرصه پوشش ، بلکه در سینما ، موسیقی ، مد و حتی رفتارهای روزمره افراد ، نفوذ کرده و ارزشهای اسلامی را به حاشیه رانده است.
🔹۳. پیامدهای اجتماعی و هویّتی :
واکنش جامعه نسبت به پوشش و حجاب ، همواره تابع رفتار نخبگان و حاکمان است ، و وقتی مسئولان ، حساسیّت لازم را در اجرای خطوط قرمز فرهنگی و دینی نشان نمیدهند ، جامعه پیامدهای آن را تجربه میکند ، مانند بیحیایی ، لاابالیگری و ولنگاری فرهنگی ، و در این فضا ، جوانان از هنجارهای دینی فاصله میگیرند و رفتارهای افراطی یا واکنشی ، مانند آتش زدن روسری ، پدید میآید.
🔹۴. تجربه تاریخی و دستکاری ارگانیک حجاب :
حجاب ، به عنوان یک امر ارگانیک و طبیعی در زیستگونه انسانها ، در طول تاریخ تبدیل به فرهنگ ، سنت و رسم اجتماعی شده است ، و تجربه نشان داده است که هرگاه این ساختار طبیعی به شکل دلخواه و دستوری دستکاری شود ، چه در دوران رضاشاه و چه در مقاطعی پس از انقلاب ، با واکنش اجتماعی مواجه میشود ، و اجبار صرف نمیتواند هنجارها و ارزشها را تثبیت کند ، بلکه نیازمند فرهنگسازی و تربیت اجتماعی است.
🔹۵. ضرورت بازاندیشی و اقدام انقلابی :
پیشروی جریان سکولار و نفوذ لیبرالها ، خطر واقعی برای انقلاب و اسلام است ، و راهحل ، تنها متهم کردن اصلاحطلبان و دیگر جریانهای منحرف نیست ؛ بلکه جبهه انقلاب ضمن آسیبشناسی ، باید مسئولیت تاریخی خود را در ساختارهای فرهنگی ، آموزشی و رسانهای بپذیرد ، و بازگشت به اصول انقلاب ، تقویّت هویّت دینی و انقلابی و حضور فعّال در عرصه فرهنگ ، تنها مسیر بازسازی مشروعیّت و هویّت جامعه است.
🔻در کل ، وضعیّت کنونی حجاب و فرهنگ عمومی کشور ، نتیجه تعامل پیچیدهای از :
🔹نفوذ سکولاریسم فرهنگی
🔹انفعال و محافظهکاری نخبگان انقلابی
🔹ضعف نظارت و مدیریّت فرهنگی
🔹و دستکاری دستوری ارزشهای طبیعی و ارگانیک است.
🔹بنابراین پاسخ به پرسش آیا از حجاب عبور کردهایم؟ ، منفی است ؛ حجاب هنوز زنده و مورد حمایت اصول انقلاب است ، امّا برای حفظ و تثبیت آن ، نیازمند اقدامات انقلابی ، فرهنگسازی اصولی و حضور فعّال در عرصه عمومی هستیم ، و بدون این اقدامات ، جامعه همچنان در معرض نفوذ فرهنگ سکولار و کاهش پایبندی به ارزشهای دینی و انقلابی خواهد بود.
✍ : #جانباز_جنگ_نرم .
﹏﹏⃟🌻﹏﹏
🌍 کانال بینالمللی طلایهداران بدون مرز (تلگرام_ ایتا_ بله👇)
╭┅┈┈┈┈ 𑁍◃┈┈┈╼┅╮
𑁍 @Talayedaran14 𑁍
╰┅╾┈┈┈ 𑁍◃┈┈┈┈┅╯
.
🌍 یادداشت بسیار سترگ ، سهمگین ، ناامیدانهایست!
🔹میشود گفت انشاءالله تا ظهور ، و رها کرد ، میشود گفت هرچه خضتآقا بگویند همان میکنیم ، و چشم به صدایی از حسینیه امام خمینی ره داشت؟
میشود نشست ، و زمین و زمان را به فحش و لعنت کشید ، میشود ...
🔹ولی باید طرحی نو درانداحت ، حرفی نو ، سبک و شیوهایی نو ... ، امّا چگونه؟
🔻من پاسخی برایش ندارم ، ولی اعتقاد دارم راه بنبستی برای شیعهی آقا امیرالمؤمنین علیهالسلام وجود ندارد.
✍ : #جانباز_جنگ_نرم .
﹏﹏⃟🌻﹏﹏
🌍 کانال بینالمللی طلایهداران بدون مرز (تلگرام_ ایتا_ بله👇)
╭┅┈┈┈┈ 𑁍◃┈┈┈╼┅╮
𑁍 @Talayedaran14 𑁍
╰┅╾┈┈┈ 𑁍◃┈┈┈┈┅╯
🌍 پیرامون چیستی و مختصاتِ نئولیبرالیسم [بخش اول]
🔻چکیده ی کتابِ "درسنامه ی مختصر لیبرالیسم کلاسیک و نئولیبرالیسم" در قالبِ ۶ سلسله یادداشت تقدیم شما مخاطبان فرهیخته و ارجمند
🔹مطالعه ی این یادداشت ها شما را با پیشینه ، چیستی و مختصاتِ #نئولیبرالیسم آشنا می کند.
🔹مقدمه : از قرنِ هجدهم میلادی به بعد ایدئولوژیهای مختلف نقشِ تقریباً محوری در اداره و راه بردنِ اجتماعاتِ عالَمِ مدرن داشتهاند ، که البته اوّلین ایدئولوژیِ عالَمِ مدرن در قرن هفدهم پدیدار شده است : " لیبرالیسم کلاسیک".
🔹امّا در قرن هجدهم است که اکثر ایدئولوژیهای مدرن بصورتِ اجمالی و اوّلیه و یا نسبتاً تفصیلی ظهور کرده اند ، که البته در قرن هجدهم لیبرالیسم کلاسیک ، ایدئولوژیِ اصلی و غالب است.
🔻از قرن هجدهم به بعد سراسرِ تاریخِ غرب مدرن ، عرصه ی رویارویی رقابت ، نزاع ، تخاصم و تقابلِ ایدئولوژیهای مختلف با یکدیگر بوده است.
✍ : سیّد مرتضی حسینی.
#جانباز_جنگ_نرم
📚 تنظیم : مجموعه طلایه داران بدون مرز
﹏﹏⃟🌻﹏﹏
🌍 کانال بینالمللی طلایهداران بدون مرز (تلگرام_ ایتا_ بله👇)
╭┅┈┈┈┈ 𑁍◃┈┈┈╼┅╮
𑁍 @Talayedaran14 𑁍
╰┅╾┈┈┈ 𑁍◃┈┈┈┈┅╯
هدایت شده از کانال بین المللی طلایه داران بدون مرز
🌍 پیرامون چیستی و مختصاتِ نئولیبرالیسم [بخش دوم]
🔻امّا ایدئولوژی مدرن چیست؟
🔹ایدئولوژی یک معنای افواهی و عام دارد و آن این است که ، هر فرد انسانی یا گروه اجتماعی ، مجموعه عقائد و باورها و آراء خود را اجمالاً ايدئولوژی مینامند.
🔹امّا ایدئولوژی یک معنای تخصّصی نیز دارد که معمولاً وقتی در مباحثِ نظری و تئوریکِ سیاست و فلسفهی سیاست و اندیشههای سیاسی از اصطلاحِ ایدئولوژی استفاده میکنند ، همین معنای تخصّصی مورد نظر میباشد ، و ایدئولوژی در معنای تخصّصی عبارت است از : "مجموعه دستورالعملها و احکام و فرمولهای اقتصادی ، اجتماعی ، سیاسی و فرهنگی که دارای روح و جانِ اومانیستی است و ریشه در مبادی و غایاتِ مدرنیستی دارد."
🔹ایدئولوژی در مفهوم تخصّصیاش ؛ صورتِ منسجم و به هم پیوستهای از مفاهیم و قضایا و احکام و دستورالعملهاست که نوعاً و ذاتاً ریشه در عالَمِ غرب مدرن یا مدرنیته دارد و به انحاء و طرق مختلف ، مقوِّمِ مدرنیته است ، و ایدئولوژی در معنای تخصّصیاش ؛ ذاتاً و ماهیّتاً سکولار اومانیستی است.
🔹در تعریفِ عام و افواهی ایدئولوژی ، تفاوت و مرز مشخصی میانِ "ایدئولوژی" و "آرمان" و "آرمان گرایی" لحاظ نمیشود ، حال آنکه در تعریف تخصّصی ایدئولوژی ، ایدئولوژی محصولِ غرب مدرن است و به جهتِ نسبتی که با اومانیسم و مدرنیته دارد ، با دین و آرمانهای دینی جمع ناشدنی است ، که باید توجّه داشت که ؛ نئولیبرالیستهای ایرانیو ، در سه دههی اخیر کوشیدهاند تا از طریقِ خلطِ میانِ دو مفهومِ افواهی و تخصّصیِ ایدئولوژی ، جمع ناپذیری مفهومِ سکولار اومانیستیِ تخصّصی ایدئولوژی با دین را بهانه و دستمایهای برای تخطئهی "آرمانگرایی انقلابی اسلامی" قرار دهند.
🔹ما با تکیه بر تفکّر اصیل اسلامی و آرمانگرایی متعهد به انقلاب اسلامی ، اگر چه با ایدئولوژیهای سکولار اومانیستی [که مقوّم مدرنیته و استکبار غرب مدرن هستند] مخالفیم ، امّا معتقد و متعهد به آرمانگرایی انقلاب اسلامی هستیم و بر این باوریم که با منظومهی منسجمِ نظری و فکری ای بر پایهی اسلام فقاهتی و متّکی بر میراثِ عظیمِ معارفِ قدسیِ تشیع و حکمت اسلامی و متعهد به آرمانهای انقلابی و در ذیلِ مکتب امام خمینی باید مدوّن شود و حرکتِ انقلابی و ولایت مدارانهی امّت اسلامی و تدبیرِ امورِ "مدینهی ولایی دورانِ گذار" را مدد رساند.
🔹مضاف بر این ؛ بر این باوریم که اندیشمندان ، مسئولان و مدیرانِ نظام اسلامی ، به جای تأثیرپذیری و یا تبعیّت از الگوهای ایدئولوژیک مدرنیستی [نظیر لیبرالیسم ، نئولیبرالیسم ، سوسیال دموکراسی و ... ] در حوزههای مختلفِ اقتصادی ، اجتماعی ، سیاسی و فرهنگی ، بایستی از امکانات و ره آموزیهای طریقتِ سیاسی_اجتماعیِ اسلامی به منظور پیشبرد اهدافِ نظام اسلامی و مدینهی ولایی دوران گذار استفاده نمایند.
✍ : سیّد مرتضی حسینی.
#جانباز_جنگ_نرم
📚 تنظیم : مجموعه طلایه داران بدون مرز
﹏﹏⃟🌻﹏﹏
🌍 کانال بینالمللی طلایهداران بدون مرز (تلگرام_ ایتا_ بله👇)
╭┅┈┈┈┈ 𑁍◃┈┈┈╼┅╮
𑁍 @Talayedaran14 𑁍
╰┅╾┈┈┈ 𑁍◃┈┈┈┈┅╯