eitaa logo
- تامیلا -
919 دنبال‌کننده
491 عکس
107 ویدیو
7 فایل
برایَم از دریایی بگو که رگهای آبیِ زیر پوستت به آنجا می‌ریزند ؛ - .. آدمیزاد طومارِ طولانیِ انتظار است . . ؛ 🌛 وَ تامیلا هم‌تعریفِ بخشش است ، بخششِ بغض‌های بلعیده شده ..
مشاهده در ایتا
دانلود
میگن وقتی‌امام‌حسین(ع)‌بهم‌میریختن‌‌و ‌ناراحت‌و‌ آشفته‌میشدن‌امام‌حسن‌(ع)میگفتن‌برید‌و‌ عبا‌س‌‌رو‌‌بیارید میرفتن‌و‌قمر‌بنی‌هاشم‌رو‌میاوردن‌ تا‌نگاه‌ابا‌عبدالله‌به‌چهره‌ی‌عباس‌میوفتاد‌ اروم‌میشدن‌ امام‌حسن(ع)میگف‌‌:خوبی‌داداش؟ ابا‌عبدالله‌میگفتن:‌خوبم‌ عباس‌کاشف‌الکرب‌ان‌وجه‌الحسینه‌ حضرت‌محمد(ص)‌با‌دیدن‌‌‌چهره‌حضرت ‌خدیجه‌‌(س)آروم‌میشدن‌ حضرت‌خدیجه‌کاشف‌الکرب‌ان‌‌وجه‌محمد‌‌ه حضرت‌علی(ع)‌با‌دیدن‌‌چهره ‌حضرت‌فاطمه‌(س)آروم‌میشدن‌ حضرت‌فاطمه‌کاشف‌الکرب‌ان‌وجه‌ علی‌بن‌ابی‌طالبه اما‌بمیرم‌برای‌امام‌حسن‌(ع) این‌وسط‌فقط‌امام‌حسن‌کاشف‌الکرب ‌نداشتن‌ همش‌میریخت‌تو‌خودش‌ چیه‌قضیه‌ی‌کوچه‌و‌‌سیلی‌ چرا‌حسن‌نمیگه‌چیزی؟(:
قشنگ‌ترین‌چیز‌ چشای‌توعه(:!
بهت‌گفته‌بودم که‌چقد‌دوسِت‌دارم؟(:
امروز‌سوار‌‌آژانس‌شدم‌ یه‌مرد‌‌‌‌۵۰،۶۰‌ساله‌‌راننده‌بود‌ سرهنگ‌بازنشسته‌بود‌و‌از‌موهای‌سفیدش ‌میشد‌فهمید‌که‌چقدر‌تجربه‌داره ‌سر‌صحبت‌و‌باز‌کرد‌و‌بحث‌کشیده‌شد‌ سمت‌اغتشاشات همینطور‌داشتیم‌صحبت‌میکردیم‌که‌اشک‌ تو‌چشماش‌حلقه‌زد‌و‌گف‌ دخترم‌ ؛ من‌همسر‌و‌تنها‌بچمو‌توی‌بمباران‌از‌دست‌ دادم‌ کاش‌اینایی‌که‌ریختن‌تو‌خیابون‌قدر‌امنیت‌و‌میدونستن‌ کاش‌میدونستن‌چه‌کسایی‌تو‌جبهه‌تو‌خون ‌غلت‌زدن‌تا‌اینا‌تو‌آرامش‌باشن‌ کاش‌میدونستن‌چه‌مادرایی‌هنوز‌چشم‌ انتظار‌بچه‌شون‌هستن‌تا‌برگرده کاش‌میدونستن‌این‌پرچمی‌که‌آتیش‌زدن‌ چه‌خون‌هایی‌پاش‌ریخته‌شده کاش‌یکم‌‌به‌این‌چیزا‌توجه‌میکردن خیلی‌‌ناراحت‌شدم‌ مردی‌که‌همسر‌و‌بچه‌شو‌از‌دست‌داده‌بود‌ اما‌حالا‌بدون‌هیچ‌شکایت‌و‌توقعی‌داشت‌از‌ مردایی‌که‌رفتن‌تا‌دختری‌‌در‌خطر‌نباشه‌ صحبت‌میکرد‌ چقدر‌زیادن‌جونمردایی‌که‌ما‌‌در‌نزدیکی‌ما‌ هستن‌‌اما‌ ؛ مانمیشناسیمشون
-
- تامیلا -
-
به‌زل‌زدن‌تو‌چشمای ِ ‌‌سبزش‌عادت‌داشتم‌ هربار‌که‌میدیدمش‌باید‌۱۰‌دقیقه‌ای‌غرق ‌میشدم‌تو‌چشماش چشماش‌شده‌بود‌همه‌ی ِ ‌دنیام‌ُ‌قشنگترین‌ چیزی‌که‌تو‌زندگیم‌داشتم‌ از‌اونایی‌بود‌که‌از‌سکوتم‌همه‌چیُ‌میفهمید‌ُ لازم‌نبود‌براش‌از‌غمام‌حرف‌بزنم یه‌روز‌که‌حالم‌خیلی‌بد‌بود‌ٌاز‌دنیا‌خسته‌ شده‌بودم‌‌زنگ‌زدم‌بهش‌ُقرار‌گذاشتیم‌ تو‌پاتوقمون همون‌کافه‌ای‌که‌همیشه‌سر‌تیکه‌ی‌آخر ‌کیک‌شکلاتیاش‌دعوا‌داشتیم تا‌نشستم‌رو‌به‌روش‌طبق‌عادت‌همیشگی زل‌زدم‌تو‌چشماش‌ اونم‌بدون‌هیچ‌حرفی‌‌فقط‌نگاهم‌میکرد کافه‌دار‌آهنگ ِ بی‌گناه‌‌‌ ِ علیرضا‌قربانی‌رو‌ گذاشته‌بود‌ُهرکس‌وارد‌کافه‌میشدوایب ‌مثبت‌ُآرومی‌‌‌به‌سمتش‌روانه‌میشد نمیدونم‌چند‌دقیقه‌گذشت‌‌اما‌انگار‌تمام‌غم‌ُ ‌غصه‌هام‌ُ‌فراموش‌کرده‌بودم‌ لبخندی‌زدم‌ُ‌گفتم‌ ؛ خوبی؟ بدون‌هیچ‌حرفی‌‌گفت ، چیشده؟ .. چرا‌انقدر‌آشوبی؟ جا‌خوردم ؛ ‌البته‌چیز‌جدیدی‌نبود‌اون‌‌منو‌‌ خیلی‌خوب‌بلد‌بود‌و‌جزئیات‌منُ‌میدونست همه‌منو‌از‌رو‌میخوندن‌ اما‌اون‌منُ‌حفظ‌بود‌ خودمُ‌عادی‌جلوه‌دادم‌‌‌ ؛ میدونستم‌نمیتونم‌بهش‌دروغ‌بگم‌‌‌‌ دستمُ‌زیر‌چونم‌گذاشتم‌ُ‌و‌‌همونطور‌که ‌نگاهش‌میکردم‌گفتم ؛ خسته‌شدم‌‌ ، یکم‌نه‌ ؛ خیلی‌زیاد‌ خیلی‌زیاد‌خسته‌شدم‌ ؛ آدما‌خستم‌کردن میدونی‌نفس‌کم‌آوردم‌برای‌ ِ دویدن‌ دلم‌میخواد‌‌تکیه‌بدم‌‌ُاستراحت‌کنم‌‌بدون‌ هیچ‌دغدغه‌ای‌ استخونام‌تحمل‌این‌حجم‌از‌سنگینی‌و‌بار‌ ِ زندگی‌ُ ، غم‌ُ‌نداره ‌من‌حرف‌میزدم‌ُ‌اون‌فقط‌نگاهم‌میکرد نگاهش‌نافذ‌بود‌ سرش‌ُ‌خم‌کرد‌رو‌به‌جلو‌ منم‌ازش‌تبعیت‌کردم‌ُ‌همین‌کارُ‌تکرار‌کردم دستمُ‌گرفت‌ُزندانی‌کرد‌بین ِ دستاش با‌انگشتش‌روی ِ ‌خط‌های ِ دستم‌میکشید‌ گفت ؛ تو‌منو‌داری! میخوای‌تکیه‌بدی؟‌ به‌شونه‌هام‌تکیه‌بده‌‌‌ غم‌ُ‌غصه‌هات‌ُ‌بزار‌ ، رو‌شونه‌‌ی‌من‌‌‌ تو‌قوی‌تر‌از‌این‌حرفایی.. ببین‌منو ! همه‌هم‌که‌برن‌ ؛ من‌تا‌تهش‌پشتتم! خندید‌ از‌همون‌خنده‌هایی‌که‌‌دلُ‌میلرزوند ادامه‌داد ؛ محاله‌از‌شرَم‌خلاص‌شی! لبخندی‌‌از‌ته‌دل‌زدم‌ُ‌گفتم‌ ؛ همین‌‌آرامش‌ ِ محضه‌برام اصلا‌هر‌آدمی‌تو‌زندگیش‌‌یکی‌مثل‌تو‌داشته‌ باشه‌ ، غم‌نداره‌که .. چشمکی‌زد‌ُ‌گفت ؛ من‌همون‌کیک‌شکلاتی‌همیشگی‌ُ‌میخوام‌ به‌حساب‌تو‌‌ . . ! بعدم‌خندید از‌خندش‌منم‌خندیدم‌..(:
Alireza Ghorbani - Bi Gonah (320).mp3
9.68M
آهنگ ِ بی‌گناه ِ علیرضا‌قربانی! *هنذفریتو‌بیار‌جان ِ دل.
دلم‌میخواست‌‌الان‌انقلاب‌میبودم(:🚶🏿‍♂
من‌اسم ِ تورا‌به‌مادرم‌گفتم‌و‌گفت در‌خواب‌همیشه‌میبری‌‌نامش‌را -مائده‌نظامی
و‌چقدر‌قلب‌هایمان‌را‌دریدند آنان‌که‌قلب‌نداشتند...🚶🏿‍♂
قشنگه‌نه؟(:
آقای ِ ‌امام‌حسین‌‌‌‌از‌قشنگی‌ ِ این‌عدد‌و‌‌مهربونی‌شما‌در‌حق‌این‌دختر‌ رو‌سیاه‌هر‌چی‌بگم‌کم‌گفتم . .! هر‌بار‌وسط‌منجلاب‌گناه‌ُتاریکی‌دنیا‌ دستمٌ‌گرفتین‌و‌‌‌‌‌نجاتم‌دادین‌ُ‌منو‌غرق ‌نور ِ ‌ خودتون‌کردین(: آقای‌ ِ امام‌حسین‌‌من‌‌حال‌خوبم‌ُ‌مدیون‌شمام‌ دستمُ‌رها‌نکنید . . .(:
*کمر‌دردهای‌ ِ سگی
رفقا‌میشه‌‌یه‌فاتحه‌بخونید؟(:
- تامیلا -
رفقا‌میشه‌‌یه‌فاتحه‌بخونید؟(:
خیلی‌قشنگه‌تو‌کربلا‌‌‌‌رو‌به‌روی‌گنبد‌ُ،وسط ‌بین‌الحرمین‌‌به‌دیدن‌اربابت‌بری(:🚶🏿‍♂
شب‌که‌میشه‌ تازه‌میفهمم‌چقد‌ازت‌دورم(:
دلتنگیم‌و‌آشوب
آن‌جای‌که‌عشق‌آمد‌ جان‌را‌چه‌محل‌باشد؟ مولانا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مرا‌در‌کودکی‌شوق‌دگر‌بود‌ خیالم‌زین‌حوادث‌بی‌خبر‌بود
ولی‌من‌الان‌باید‌‌‌‌‌کنج‌گوهر‌شاد‌نشسته‌بودم‌ُ زل‌میزدم‌به‌گنبدت‌آقای ِ امام‌رضا(:
آقای ِ امام‌حسین ؛ به‌رسم‌هر‌سال‌این‌ پرچم‌ها‌و‌کتیبه‌ها‌‌جمع‌شد‌و‌حالا‌میره‌تو‌ صندوق‌خانجون‌(: ممنونم‌ازت‌که‌یک‌بار‌دیگه‌اجازه‌ی‌‌گدایی‌‌و‌ نفس‌زدن‌و‌‌‌‌خدمت‌به‌‌نوکرات‌و‌دادی‌ ممنون‌که‌‌‌‌عین‌همیشه‌غافلگیرم‌کردی‌و‌ راهم‌دادی‌تو‌هیئتت‌برای‌خادمی‌ آقای‌ ِ امام‌حسین‌ ؛ ممنون‌که‌اجازه‌دادی‌ امسال‌محرم‌تُ‌ببینم‌‌‌ حلالم‌کن‌بابا‌حسین(؛🤝
عجیب‌نیست...