eitaa logo
تنبیه الأمة
2.6هزار دنبال‌کننده
178 عکس
86 ویدیو
22 فایل
تنبیه الأمة، #جهادی است در راستای #تبیین حقایق، کوششی در دفاع از حریم دین و مقابله با انحرافاتی که به نام دین رقم می‌خورد. مدیر کانال: @saleh63
مشاهده در ایتا
دانلود
❇️ توصیه به حکمرانان درباره رعایت وضع اقتصادی مردم 📝 شرح نامه امیرالمؤمنین به مالک اشتر 🎙 حضرت آیت‌الله خامنه‌ای (مدظله العالی) ♨️ «و انّما یؤتی خراب الأرض من اعواز اهلها» ویرانی زمین از تنگدستی مردم زمین حاصل می‌شود؛ یعنی وقتی مردم تنگدست بودند، زمین ویران می‌شود... 📌 دانلود صوت در کانال تنبیه الأمة: https://eitaa.com/joinchat/3310420148Ca673c3add8
13830820_1862_24k (Trimmed).mp3
5.79M
❇️ توصیه به حکمرانان درباره رعایت وضع اقتصادی مردم 📝 شرح نامه امیرالمؤمنین به مالک اشتر 🎙حضرت آیت الله خامنه‌ای(مدظله العالی) 🔸 «و انّما یؤتی خراب الأرض من اعواز اهلها» ویرانی زمین از تنگدستی مردم زمین حاصل می‌شود. 🔹 می‌گویند سرزمینی که تو داری به آن‌جا می‌روی، اگر توانستی مردمش را ثروتمند کنی، آباد خواهد شد؛ اما اگر مردم را فقیر نگه داشتی یا فقیر کردی و نتوانستی، این سرزمین هم آباد نخواهد شد؛ ویرانه خواهد ماند. 🔹 «و انّما یعوز اهلها». اعواز، باب افعال است؛ اما لازم است: مردم تنگدست می‌شوند. حضرت با لامِ تعلیل می‌فرمایند: «لإشراف انفس الوُلاة علی الجمع»؛ فقر مردم، تقصیر فرمانروایان است؛ آنها هستند که موجب فقر مردم می‌شوند؛ چون آنچه را که از ثروت و منافع به‌دست می‌آید، برای خودشان می‌خواهند؛ این موجب فقر مردم می‌شود. 🔢 فرمانروایان مستبد: 1⃣ یک وقت فرمانروایان مثل مستبدهای قدیم هستند؛ مانند رضاخان که همه چیز را می‌خواست و به حدی قانع نبود... استبدادهای قدیم این‌طور بود. البته شکل مدرن‌ترش در حکومت پهلوی بود؛ شکل قدیمی‌ترش را هم در کتابها، از قاجاریه و دوره‌ی ناصرالدین شاه و بقیه خوانده‌ایم. 2⃣ یک شکل هم روش مدرن است؛ یعنی روش حکومتهای بظاهر دمکرات که باطن استبدادی دارند؛ امروز زمام این حکومتها به دست کمپانی‌های اقتصادی است. 📌 تنبیه الأمة: رهبر معظم انقلاب نیز به پیروی از امیرالمؤمنین علیه‌السلام همیشه به دولتهای مختلف که در واقع حکمرانان امروز هستند درباره مردم و پرهیز از ایجاد شکاف طبقاتی توصیه کرده‌اند. @Tanbiholomah
❇️چرا باید حاکم در دسترس باشد؟ 🖋 آموزه‌ای از نامه ۵۳ نهج البلاغه ۱) در دسترس نبودن حاکمان نشانه‌ای از تنگ‌نظری و بدخلقی آنها است. (احْتِجَابَ الْوُلَاةِ عَنِ الرَّعِيَّةِ شُعْبَةٌ مِنَ الضِّيق) ۲) در دسترس بودن حاکم، فرصتی است برای انجام امور بزگوارانه (فَفِيمَ اِحْتِجَابُكَ مِنْ ... أَوْ فِعْلٍ كَرِيمٍ تُسْدِيه) ۳) در دسترس نبودن حاکمان موجب ناآگاهی آنان از امور حکمرانی (و تعیین اولویتها و ...) میشود. (قِلَّةُ عِلْمٍ بِالْأُمُور) ۴) در دسترس نبودن حاکمان موجب می‌شود اخبار و اطلاعات جامعه به صورت گزینشی به اطلاعشان برسد. (يَقْطَعُ عَنْهُمْ عِلْمَ مَا احْتَجَبُوا دُونَه: روند آگاهی حاکمان از امور پنهانی جامعه را قطع می‌کند) ۵) اولویتهای ذهنی آنان با اولویتهای عینی و واقعی مردم نامطابق می‌شود. (فَيَصْغُرُ عِنْدَهُمُ الْكَبِيرُ وَ يَعْظُمُ الصَّغِيرُ وَ يَقْبُحُ الْحَسَنُ وَ يَحْسُنُ الْقَبِيحُ) ۶) در محاسبات ذهنی و اقدامات عملی‌شان، حق با باطل آمیخته می‌شود. (وَ يُشَابُ الْحَقُّ بِالْبَاطِل) ۷) حقوق مردم بر گردن حاکم است حاکم چرا باید با نهان کردن خود، از انجام وظیفه در برابر حقوق رعیت استنکاف کند؟ (فَفِيمَ اِحْتِجَابُكَ مِنْ وَاجِبِ حَقٍّ تُعْطِيه) ۸) اگر حاکمان در دسترس باشند اکثر مشکلات مرم با کمترین زحمت و هزینه به دست آنان قابل حل است. (أَكْثَرَ حَاجَاتِ النَّاسِ إِلَيْكَ مِمَّا لَا مَئُونَةَ فِيهِ عَلَيْك) 🌐 به نقل از کانال «با نهج البلاغه» @Tanbiholomah
🔹نام کتاب: منشور مدیران در نظام اسلامی_ پیرامون عهدنامه مالک اشتر 🔹نویسنده: آیت‌الله رضا استادی @Tanbiholomah
13.85M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎙آیت الله مرتضی تهرانی: باید گشت، خوبی را پیدا کرد که ریشه‌اش خوب باشد.... @Tanbiholomah
❇️ محدوده مسئولیت‌های دولت ✍ آیت‌الله سیدمحمدتقی مدرسی 🔹يحدد الإمام (عليه السلام) في إفتتاحية العهد مسؤوليات الدولة في كلمات اربع: ۱- جباية الخراج (أي: تحصيل الضرائب وهو مسؤولية وزارة المالية). ۲- وجهاد العدو (وهو مسؤولية وزارة الدفاع). ۳- واستصلاح الناس (بالتثقيف والتربية والتعليم وهو من مسؤوليات وزارة الثقافة والإعلام، ووزارة التربية والتعليم، ووزارة التعليم العالي، وكذلك ببسط الأمن بوضع قوانين رادعة عن الجريمة، وهو مسؤولية وزارة الداخلية). ۴- و أخيراً عمارة البلاد (وهي مسؤولية وزارات الدولة التي تسمى بالوزارات الخدمية) قال الامام علي (عليه السلام): هَذَا مَا أَمَرَ بِهِ عَبْدُ اللَّهِ عَلِيٌّ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ، مَالِكَ بْنَ الْحَارِثِ الأشْتَرَفِي عَهْدِهِ إِلَيْهِ، حِينَ وَلّاهُ مِصْرَ: جِبَايَةَ خَرَاجِهَا، وَ جِهَادَ عَدُوِّهَا، وَ اسْتِصْلاحَ أَهْلِهَا، وَ عِمَارَةَ بِلادِهَا. @Tanbiholomah
🔹کتاب «اصول کشورداری از نگاه امام علی(ع)» نوشته توفیق الفکیکی و ترجمه و تحقیق سید محمد ثقفی به همت مؤسسه بوستان کتاب در ۳۶۰ صفحه به چاپ رسید. 🔹 در این اثر ۱۸ اصل اساسی در کشورداری، درباره مباحث همیشگی سیاست همچون عدالت اجتماعی، روش انتخاب کارمندان، ارتش و امنیت و تجارت و صنعت به صورت عینی و مشخص به بحث گذاشته شده است و این منظر محدود به زمان و مکان خاصی نیست. ▫️معرفی تفصیلی در سایت اجتهاد: https://b2n.ir/p72641 @Tanbiholomah
❇️ نقدی بر دیدگاه عبدالعلی بازرگان، پیرامون اصول حکومت‌داری 🔢 بخش نخست 🔸 عبدالعلی بازرگان در درس_گفتگویی که داشته، با استناد به عهد مالک اشتر، اینگونه مدعی شده که: حضرت اشاره‌ای به وظیفه تبلیغ اسلام از سوی زمامداران و متولیان امر ندارند. 🔹 تفصیل کلام وی چنین است: «ما میتوانیم در تاریخ حکومت امام علی، اصول حکومتداری و وظایف یک ارگان اجتماعی اداری مردم را بیابیم. عهدنامه مالک اشتر خود گویا و مشتمل این اصول است که شایسته است آن را به مطالعه دقیق و فکورانه بگیریم تا در این باب به حقیقت امر آگاهی بیابیم. در این عهدنامه حضرت اشاره‌ای به وظیفه تبلیغ اسلام از سوی زمامداران و متولیان امر ندارند و وظیفه حکومت اسلامی را چهار امر میدانند؛ یک حکومت باید به اخذ مالیات (که تداوم حکومت به آن است)، تجهیز ارتش و پاسبانی از مردم، شهرسازی و عمران و آبادی بلاد، و همچنین قضاوت میان مردم بپردازد و وظیفه دیگری ندارد.» ✅ پاسخ این ادعا چنین است: 1⃣ نقد روش شناختی روش ایشان در نظریه منتسب به دین، روشی ناقص و غلط است. ناقص است، چراکه سایر نصوص قرآنی و روایی را ندیده، و غلط است که با چنین اعراضی از نصوص قرآنی، به نتیجه‌ای رسیده و آن را به دین اسلام نسبت می‌دهد. 📌 ادامه دارد... https://eitaa.com/Tanbiholomah/106 @Tanbiholomah
❇️ نقدی بر دیدگاه عبدالعلی بازرگان، پیرامون اصول حکومتداری 🔢 بخش دوم: نقد محتوایی 🔸 این نقد با نظر به کبریاتی که از مسلمات شرع انور و فقه امامیه است، بیان شده و سپس با تمرکز بر عبارت نهج البلاغه، واضح می‌گردد که استفاده وی از آن عبارت نیز نادرست بود: ➖ اول: آنچه عبدالعلی بازرگان انکار می‌کند، یکی از مسلمات واضح شریعت است. خداوند متعال، در قرآن کریم درباره اوصاف مؤمنین چنین می‌فرماید: «الَّذِينَ إِنْ مَكَّنَّاهُمْ فِي الْأَرْضِ أَقَامُوا الصَّلَاةَ وَآتَوُا الزَّكَاةَ وَأَمَرُوا بِالْمَعْرُوفِ وَنَهَوْا عَنِ الْمُنْكَرِ ۗ وَلِلَّهِ عَاقِبَةُ الْأُمُورِ» (همانان که اگر آنان را در زمین قدرت و تمکّن دهیم، نماز را برپا می‌دارند، و زکات می‌پردازند، و مردم را به کارهای پسندیده وا می‌دارند و از کارهای زشت باز می‌دارند؛ و عاقبت همه کارها فقط در اختیار خداست.) در این آیه شریفه، با لحاظ اینکه، اگر مؤمنین در زمین تمکّن و بسط پیدا کنند و بتوانند در مکانی حاکم گردند، افعال ایشان در حال تمکن را در چهار عنوان بیان می‌کند: اقامه نماز، ایتاء زکات، امر به معروف، نهی از منکر. ➖ دوم: یکی از مسلمات فقه، موضوع اقامه «حدود» و اجرای «تعزیر» است که برای جرائم غیرحدی اعمال می‌شود. حضرت امام(ره) در تحریرالوسیله می‌فرماید: «كلّ من ترك واجباً أو ارتكب حراماً فللإمام عليه السلام ونائبه تعزيره؛ بشرط أن يكون من الكبائر، والتعزير دون الحدّ، وحدّه بنظر الحاكم»(۱) ترک واجب و ارتکاب به حرام، موضوع تعزیرات است و این امر، مرتبه‌ای بالاتر از تبلیغ دین است. یعنی نه تنها شریعت، به تبلیغ اسلام بلکه به تحقّق اسلام در مناسک رفتاری مسلمانان نیز توجه دارد و برای آن ضوابط و قوانینی قرار داده است. ➖ سوم: وی، با نظر به متن نهج البلاغه که حضرت امور چهارگانه‌ای را به عنوان افعال حکومتی برشمرده‌اند، عبارت «استصلاح اهلها» را به «قضاوت» معنا می‌کند، اما به نظر می‌رسد، چنین ترجمه‌ای با آن عبارت، بیگانه باشد. استصلاح، از ماده «صلح» است که در برخی منابع لغت، آن را «نقیض طلاح» (۲) و در برخی دیگر آن را «ضد فساد» معنا کرده‌اند (۳) و وقتی این ماده در باب استفعال قرار می‌گیرد، معنای طلبی پیدا می‌کند: «و اسْتَصْلَحَهُ: طلب صَلاحَهُ، و عدَّهُ صَالِحاً و مَصْلَحَةً.»(۴) استصلاح، به معنای طلب صلاح است، پس استصلاح اهلها نیز می‌تواند به این معنا باشد که: وظیفه حاکم این است که خواهانِ صلاح اهل مصر باشد. ➖ چهارم: استعمالات متعددی از این کلمه، در کلمات ائمه هدی(سلام الله علیهم) وارد شده است که سازگار با معنای قضاوت و مصالحه نیست: الف) در برخی عبارات صحیفه سجادیه چنین آمده است: «وَ يَا مَنِ اسْتَصْلَحَ فَاسِدَهُمْ بِالتَّوْبَة» ای کسی که خواهان و طالبِ صلاح افراد فاسد به سبب توبه است. و همچنین «وَ اسْتَصْلِحْ بِقُدْرَتِكَ مَا فَسَدَ مِنِّي‏» آنچه را که از من فاسد شده است، به واسطه قدرت خودت، صالح بگردان. ب) و در نهج البلاغه، در نامه حضرت امیر(سلام الله علیه) به حارث همدانی چنین آمده است: «وَ اسْتَصْلِحْ كُلَّ نِعْمَةٍ أَنْعَمَهَا اللَّهُ عَلَيْك‏» طالب و جویای صلاح، در هر نعمتی باش که خداوند به تو انعام کرده است. با نظر به این نمونه‌ها، این نکته به دست می‌آید که: کلمه استصلاح، در برابر استفساد قرار دارد و حکایت از «صلاح کار جُستن» است. که به معنای فرآیند دستیابی به صلاح کار، است. بنابر همین معناست که در برخی از کلمات، استصلاح با «باء سببیت» و با ذکر سبب آمده است؛ زیرا، استصلاح فرآیند دستیابی به حالت صلاح است. بنابراین، معنای «استصلاح اهلها» نیز واضح می گردد. مقصود حضرت از این تعبیر آن است که: وظیفه مالک به عنوان حاکم مصر، پیگیری فرآیندی است که صلاح اهل مصر در آن تأمین شود، یا پیگیری دستیابی و وصول به حالت صلاح برای اهل مصر است. ➖ پنجم: برخی از محققین معاصر نیز در تفسیر این عبارت، نه تنها دریافت قضاوت نداشته، بلکه آن را به امور فرهنگی، تبلیغی و تربیتی معنا کرده اند: «واستصلاح الناس (بالتثقيف والتربية والتعليم وهو من مسؤوليات وزارة الثقافة والإعلام، ووزارة التربية والتعليم، ووزارة التعليم العالي، وكذلك ببسط الأمن بوضع قوانين رادعة عن الجريمة، وهو مسؤولية وزارة الداخلية)»(۵) با این وصف، یکی از مصادیق بارز استصلاح، توجه دادن افراد به امور معنوی و احیاء ذکر آخرت در قلوب مردم است. ------------------------------------- ۱. تحریرالوسیلة، ج2 ص 453 ۲. العین، ج3 ص117 ۳. المفردات للراغب، ص489 ۴. الطراز الأول و الكناز لما عليه من لغة العرب المعول، ج‏4، ص: 408 ۵.الوجیز في الفقه الإسلامی، للسیدمحمد تقی المدرسی، ج1 ص 7 @Tanbiholomah
❇️ اظهار نظر جمعی از اساتید سطوح عالی در خصوص پیشنهادات اصلاحی نظام آموزشی حوزه های علمیه 🔹 اخیراً و در پی ارائه‌ی برنامه جدید آموزشی و تحول در برخی متون درسی از سوی مدیریت محترم حوزه‌‌های علمیه، برخی از اساتید معظم و افاضل محترم حوزه با دغدغه بسیار ارزشمند حفظ سطح علمی حوزه و مراقبت از عمق دانش حوزوی در نسل‌های آینده، انتقاداتی را بیان فرموده‌اند که مورد توجه مجامع حوزوی قرار گرفته است. 🔹 از آنجا که امضاکنندگان متن حاضر توفیق خدمتگزاری در عرصه تدریس در حوزه مبارکه قم را دارند و به همین جهت محل رجوع و پرسش برخی از طلاب و فضلای حوزه هستند، پس از گفتگو با برخی از اساتید معظمِ منتقد طرح و نیز برخی از موافقین و تأمل در اطراف قضیه و مرور تجارب و مشاهدات عینی در طول سالهای تحصیل و تدریس، جمع‌بندی دیدگاه خود در خصوص اصل طرح تحول را به اختصار در قالب نکات ذیل بیان می‌کنیم. 📌 متن کامل در کانال تنبیه الأمة:👇🏻 https://eitaa.com/joinchat/3310420148Ca673c3add8
اظهارنظر جمعی از اساتید درباره تحول.pdf
464.5K
❇️ اظهار نظر جمعی از اساتید سطوح عالی در خصوص پیشنهادات اصلاحی نظام آموزشی حوزه‌های علمیه 📌 به انضمام اسامی امضاکنندگان 📝 نسخه Pdf @Tanbiholomah
❇️ اظهار نظر جمعی از اساتید سطوح عالی در خصوص پیشنهادات اصلاحی نظام آموزشی حوزه‌های علمیه 🔢 بخش ۱ بسم الله الرحمن الرحيم و الحمد لله رب العالمين و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین و لعنة الله علی اعدائهم اجمعین من الآن الی قیام یوم الدین 🔸 حوزه‌های علمیه از آغاز تا کنون مهد تربیت دینی و آموزش معارف دین بوده‌اند و به همین جهت دو عنصر معنویت و علم به عنوان دو رکن اساسی حوزه‌های علمیه مورد توجه بزرگان حوزه بوده است. علما و فقهای بزرگ اسلام در طول این قرون متمادی سعی نموده‌اند تا با حساسیت و دقت، حوزه‌های علمیه را از ضعف‌ها و انحراف‌ها پیراسته نگه دارند و مراقبت کنند تا این دو رکن خصوصاً جهات علمی در حوزه‌ها کم رنگ نشوند. این تلاش مقدس همواره با کوشش در جهت نوآوری‌های علمی و بیان نظریات بدیع و به صحنه آوردن قالب‌های نوین در کیفیت ارائه‌ی مطالب همراه بوده است. این خط مبارک در حوزه‌های علمیه توانسته است بیش از هزار سال اصول اساسی حوزه را حفظ کند و در عین حال تحولات بزرگ علمی را رقم بزند. در واقع جمع بین «حفظ سنت‌‌های حسنه حوزه» و «تحول‌آفرینی و نوآوری» میراث بسیار ارزشمند حوزه است که باید بماند و حفظ شود و لازم است که برای ارتقاء آن تلاش نمود. ♨️ اخیراً و در پی ارائه‌ی برنامه‌ی جدید آموزشی و تحول در برخی متون درسی از سوی مدیریت محترم حوزه‌‌های علمیه، برخی از اساتید معظم و افاضل محترم حوزه با دغدغه بسیار ارزشمند حفظ سطح علمی حوزه و مراقبت از عمق دانش حوزوی در نسل‌های آینده، انتقاداتی را بیان فرموده‌اند که مورد توجه مجامع حوزوی قرار گرفته است. 🔹 از آنجا که امضا کنندگان متن حاضر توفیق خدمتگذاری در عرصه تدریس در حوزه علمیه را دارند و به همین جهت محل رجوع و پرسش برخی از طلاب و فضلای حوزه هستند، پس از گفتگو با برخی از اساتید معظمِ منتقد طرح و نیز برخی از موافقین و تأمل در اطراف قضیه و مرور تجارب و مشاهدات عینی در طول سال‌های تحصیل و تدریس، جمع‌بندی دیدگاه خود را در ادامه به اختصار بیان می‌کنند. تأکید می‌کنیم که جمع حاضر در صدد تأیید جزئیات طرح ارائه شده نیستند و بلکه نسبت به برخی موارد انتقادهایی دارند ولکن از آنجا که مطالب مطرح شده در رد این طرح متضمن مباحث کلی و کبروی بوده است، برآن شدیم دیدگاه خود در خصوص مباحث کلی و کبروی و یا برخی متون خاصی که به عنوان برنامه تخییری در طرح تحول ارائه شده است را بیان کنیم. 1⃣ مطلوبیت تحول صحیح در متون درسی حوزه، امری است که به نظر می‌رسد بر اهل علم پوشیده نیست و نیازمند استدلال نمی‌باشد. ایستایی و جمود بر متون گذشته نه تنها به تعمیق مباحث علمی کمک نمی‌کند بلکه از ارتقاء سطح علمی طلاب می‌کاهد و به مرور به نشاط علمی حوزه‌های علمیه ضربه می‌زند؛ پس اصل تحول امری شایسته و بایسته است. اما باید توجه داشت که تحول نیازمند مدیریت، نظارت و کمک‌رسانی است. جلوگیری از هر حرکت اصلاحی، مانع از تحقق تحول صحیح است و از سوی دیگر نیز نمی‌توان هر تغییری را تحول صحیح نامید و نسبت به تحول‌خواهی‌های ناشی از عدم اطلاع نسبت به سطح علمی کتب علمای سابق که بعضاً با عدم رعایت شأن علما در نقد، بیان می‌شود (چنانکه در بعضی موارد، پیش از این اتفاق افتاد) باید حساس بود و از این روش‌ها جلوگیری کرد. به نظر می‌رسد باید به جمعی از اساتید مجرب و شناخته‌شده اعتماد کرد و از برنامه‌های ارائه‌شده بازخورد گرفت و کاستی‌ها را تکمیل کرد تا در یک فرآیند به تحول مطلوب دست پیدا کنیم. 2⃣ همانگونه که عظمت بزرگانی مانند شیخ اعظم انصاری و محقق خراسانی «قدس‌سرهما» سبب نشده است که نظریات علمی ایشان - که حاصل سال‌ها تدقیق و تفکر بوده است- مورد نقد و بررسی توسط علمای بعد از ایشان قرار نگیرد، نمی‌توان انتظار داشت که نحوه نگارش و کیفیت بیان مطالب این بزرگان- که یقیناً نسبت به محتوای مطالب برای ایشان امری فرعی بوده است و در نتیجه غایت تلاش و دقت خود را در این جهت مصروف نکرده‌اند- مورد نقد قرار نگیرد و اجازه ندهیم که علمای بعد از ایشان برای طلاب سطح، کتابی تدوین کنند و آن را پیشنهاد دهند و اگر عده‌ای از اساتید حوزه این پیشنهاد را مثبت تلقی کردند حق پیگیری آن را نداشته باشند. 3⃣ تحول در متن آموزشی و ارائه پیشنهاد جدید در این زمینه، درسی است که بزرگانی همچون محقق خراسانی با نوشتن کتاب گرانسنگ کفایة الاصول به حوزه‌های بعد از خود داده‌اند. آیا می‌توان گفت که این تغییر، غلط بوده است و ما باید به جای رسائل، کفایه و مکاسب همچنان به تدریس و تدرس کتبی همچون معالم و قوانین و ریاض و ... اشتغال داشته باشیم؟ 📌 ادامه دارد... ⬇️ @Tanbiholomah