❇️ وقتی فردیت نیچه و یونگ با فردگرایی اشتباه گرفته میشود
🖋 دکتر حمید رفیعیهنر؛ روانشناس و عضو هیئت علمی
🔸 چندی پیش قطعه کلیپی از جناب آقای دکتر خدایاری فرد، منتشر شد که ظاهرا در جمع تعدادی از فرهیختگان شهر شیراز ارائه شده است.
در آن بخش؛ ایشان به لزوم کنار گذاشتن چیزی که آن را «حجاب اجباری» مینامند تأکید میکند و به حاکمیت جمهوری اسلامی توصیه میکند به منظور حفظ سلامت روان جامعه لازم است این قانون برداشته شود و زنان به انتخاب خود با حجاب یا بدون حجاب در انظار ظاهر شوند!
🔺 توجیه علمی ایشان برای این تجویز؛ لزوم «خود بودن» افراد است. ایشان میگویند: «کسی که بدون حجاب بیرون میآید و یا کسی که با حجاب ظاهر میشود این «خودش» است و این، برای سلامت روان اجتماع مفیدتر است. بهجای اینکه خودمان را طوری تغییر دهیم و چیز دیگری از خودمان به نمایش بگذاریم... .» بعد به مسئولین توصیه میکنند «بهعنوان یک نمونه آزمایشی بگذارید «حجاب اجباری» در شهر شیراز برداشته شود و هیچ کس هیچ فشاری را وارد نکند!»
❓اما سؤالی که پیش میآید این است که بازگویی سخنان فردریک نیچه و کارل یونگ در بیش از یکصد سال پیش در جامعه اروپا که نتوانست درستی و کارآمدی خود را اثبات کند و حتی نتوانست سلامت روان خود آنها را حفظ کند (به زندگینامه نیچه مراجعه کنید) الان دقیقا چه سودی برای جامعه ایرانی ما دارد؟
بله!
آنچه ایشان بهعنوان ایده روانشناختی خود در حال بیان بوده؛ و اصرار بر آن دارند «دقیقا» کلام نیچه؛ فیلسوف آلمانی و بعدها؛ یونگ؛ روانتحلیلگر سوئیسی در ضرورت «فردیت» و «خود بودن» جهت حفظ سلامت روان است؛ و تقریبا هیچ چیز جدیدی بدان اضافه نشده است!
🔻 به مطالب ذیل توجه کنید:
➖ نیچه در یکی از آثار خود ادعا میکند سلامت روانی نه در گروهها، بلکه در انسانهای منحصربهفرد و برتر که شهامت «خود بودن» را دارند وجود دارد (Nietzsche 2003)
➖ و یونگ در کتاب «روابط بین ایگو و ناهشیار» (1928) نوشت «در نظر گرفتن کافی خصوصیات خود، بجای سرکوب آنها، برای عملکرد اجتماعیِ بهتر، مفیدتر است». یونگ اغلب از نیچه نقل میکرد که «آن چیزی شو که هستی!»:
Become what you are!
🔺 در چرایی تکرار تحلیلهای شخصی (و نه یافتههای علمیِ) این اندیشمندان توسط یک استاد ایرانی صحبتی نیست؛ امّا ای کاش، حال که قرار است جامعه اسلامی ما نسخهپیچ تجویزهای نیچه و یونگِ قرن نوزده اروپا شود؛ لااقل تمام ایدههای آنها، و نه صرفا بخشی از آن مورد توجه قرار میگرفت!
🔻 نیچه و یونگ در جریان تبیین شخصیت آدمی سه مفهوم جمعگرایی، فردگرایی، و فردیت را از هم مجزا کردهاند. از نظر آنها همراهی با گرایشها و خواستههای جمعی (یعنی سازگاری با جامعه) همواره نمیتواند مفید و یا حتی اخلاقی باشد؛ بلکه لازم است فرد به تفرد یا فردیت خود توجه کرده یعنی به نیروها و انگیزههای درونی خود نیز توجه کند؛ نیروهایی که میتواند مثبت یا منفی باشد و به جای تلاش برای حذف یا ترکیب آنها، همچون یک بوم نقاشی، رنگهای مختلف را در کنار هم بپذیرد؛
امّا موضوع مهمی که یونگ بدان توجه کرده (ولی استاد محترم آن را رها کرده) این است که در کنار این؛ فرد باید مراقب باشد گرفتار پدیده «فردگرایی» نشود! فردگرایی یعنی بیتفاوتی و تحقیر هنجارهای جامعه!
از منظر یونگ بین فردیت و فردگرایی تفاوت وجود دارد: «فردگرایی به معنای تأکید و اهمیت دادن عمدی به برخی ویژگیهای مفروض شخصی به جای ملاحظات و تعهدات جمعی است» (یونگ 1928: 267).
یونگ میگوید «سوژه خود بودن، منفرد بودن، یا فردیت باید چیزی را به نفع جامعه تولید کند و تا زمانی که هیچ ارزش مثبتی ایجاد نکند، به صورت یک حالتِ (رشد نایافته) باقی میماند». از نظر او فرد بهعنوان یک حد وسط بین خودیت و سازگاری با جامعه تلقی میشود، از این رو فرد نمیتواند از سازگاری با جامعه دست بکشد؛ زیرا طبق باور یونگ در دنیای روانی فرد، از قبل، یکسری عناصر جمعی (بهعنوان کهن الگو) وجود دارند که امکان سازگاری با جامعه را فراهم میکند.
♨️ آقای دکتر خدایاری عزیز! آنچه شما در حال ترویج آن هستید «فردگرایی» یونگ است و نه «فردیت یافتگی» او!
تجویز کنار گذاشتن حجاب یعنی تشویق جامعه به زیر پا گذاشتن هنجارهای جامعه؛ یعنی سوق دادن افراد به فردگرایی و نه تفرد روانشناختی! یعنی اهمیت دادن به خواستههای خود و تحقیر هنجارهای اجتماع؛ نه پذیرش نیروهای متعدد در دنیای درون!
تفرد روانشناختیِ یونگ قرار است فرد را به این مرحله برساند که ضعفها را در کنار قوتهای خود ببپذیرد؛ نه اینکه قوتهای جامعه را زیرپا بگذارد!
♨️ ای کاش لااقل همچون نیچه به مفاخر ایران زمین(حافظ و سعدی) توجه میکردید و مثل همیشه برای تداوم فرهنگ اصیل ایرانیِ خودمان تلاش میکردید!
دوست دارم که بپوشی رخ همچون قمرت
تا چو خورشید نبینند به هر بام و درت( سعدی شیرازی)
#حجاب
@Tanbiholomah
❇️ پاسخی به ادعای دکتر خدایاری فرد برای آزادگذاشتن حجاب ۱
🖋 جلال الدین احمدی
🔸 این روزها همزمان با بررسی لایحه عفاف و حجاب، سخنانی توسط یکی از اساتید روانشناسی دانشگاه مطرح شده است با این مضمون که الزام به حجاب توسط حاکمیت، سبب از بین رفتن سلامت روانی جامعه می گردد و در نهایت پیشنهاد می دهند که در شیراز به عنوان، نمونه حجاب اجباری برداشته شود تا الگویی برای ایران و جهان شود!!
🔺 فارغ از اینکه برخی از اساتید صاحبنظر روانشناسی در دانشگاه، این سخن را از نگاه علم روانشناسی هم مورد نقد قرار داده اند، کلام ایشان از جنبه های دیگر نیز قابل اشکال است:
1️⃣ آیا این نظریه در جایی از دنیا اجرا شده و جواب داده است؟ آیا آمریکا و اروپا در این زمینه الگوی مناسبی به حساب می آیند؟ در بعضی کشورهای غربی که مهد این آزادیها هستند امروزه بسیاری از دانشمندانشان به این نتیجه رسیده اند که باید برای جلوگیری از فروپاشی جامعه و از بین رفتن نهاد خانواده، محدودیتهایی توسط حکومتها در مسائلی همچون پوشش و روابط زن و مرد اعمال شود.
مردم ما به چه دلیلی به نظریات شما اعتماد کنند؟ اگر عمل به این پیشنهاد حضرتعالی سبب شد فرهنگ دینی و اخلاقی که در کشور ما حاکم است از بین رفته و دچار انحراف گردد چه کسی جوابگوست؟
2️⃣ بر فرض این فرضیه درست باشد و ممانعت از هنجارشکنی عدهای در مسأله حجاب سبب شود سلامت روانی آنها به خطر بیفتد، اگر در جامعه ای اکثریت مردم، دینی را انتخاب کرده اند که یکی از اصول مترقی آن که موافق عقل نیز هست، حفظ فضای جامعه نسبت به مسائل و تحریکهای جنسی است و از انسانها می خواهد برای تحکیم نهاد خانواده و ایجاد آرامش در جامعه، خارج از خانه و غیر از روابط همسران، هیچ گونه تحریک شهوی در جامعه وجود نداشته باشد، آیا حاکمیت در مورد این اکثریت وظیفه ای ندارد؟
آیا باید برای حفظ سلامت عده ای هنجار شکن، سلامت روانی دیگران را کنار بگذارد؟ این استاد بزرگوار روانشناسی، برای سلامت روانی جوانانی که می خواهند سالم و آرام و دور از تحریکات جنسی در جامعه زندگی کرده و به کار و رشد علمی و شغلی خود بپردازند چه نظری دارند؟
چرا فقط ما باید مراقب سلامت روانی بی حجابان و هنجارشکنان باشیم؟
3️⃣ این مسأله تا کجا ادامه پیدا میکند؟
آیا این استاد تضمین می دهند که اگر ما الزام به حجاب را به خاطر حفظ سلامت روانی این افراد کنار گذاشتیم، آنها سراغ مرحله بعدی و برهنگی بیشتر و بعد از آن روابط جنسی در فضای باز جامعه و بعد از آن همجنس بازی و ... نروند؟
طبق منطق ایشان باز باید الزام را کنار گذاشت تا نکند سلامت روان این افراد به هم بخورد.
سؤال دیگر این است که اگر عده ای از جامعه خواستند به چاقو کشی و دزدی و یا مصرف مواد مخدر بپردازند و برای خود هم تشکلهایی درست کردند و اعلام کردند که اگر با ما برخورد کنید سلامت روان ما به هم می خورد، آیا این استاد باز شعار حفظ سلامت روان سر می دهند و برای دفاع از آنها به پا می خیزند؟
چرا این نظریه قطعی خود را در مواردی مانند مبارزه با ویروس کرونا و یا الزام به رعایت قوانین راهنمایی و رانندگی و ... مطرح نمی کنند؟
4️⃣ شیطان در علم شما چه جایگاهی دارد؟ سؤال بنده از ایشان این است که در محاسبات علمی شما و نظریه پردازیهایتان به عنوان یک روانشناس مسلمان، شیطان چه نقشی دارد؟ آیا برای او سهمی قرار داده اید؟
حتما قرآن را مطالعه می کنید، خداوند در قرآن می فرماید «اى مؤمنان! همگى به فرمانبردارى (خداوند) درآييد و از گامهاى شيطان پيروى نكنيد كه او براى شما دشمنى آشكار است. بقره ۲۰۸» و نیز می فرماید: «شيطان شما را از تنگدستى مىهراساند و به كار زشت وا مىدارد... بقره ۲۶۸» و نیز «اى فرزندان آدم! شيطان شما را نفريبد! چنان كه پدر و مادر شما را از بهشت بيرون راند. اعراف ۲۷»
اگر ما به عنوان مسلمان، بپذیریم که دشمنی چنین فریبکار و پر حیلت در برابر ما قرار دارد که به اشکال مختلف اعمال زشت و ناپسند را برای ما زینت می دهد و زیبا جلوه می دهد (سوره نمل آیه ۲۴) و چنان وانمود می کند که اگر تو با این پوشش خاص بیرون نیایی، از همه خوشبختیها و لذائذ دنیا محروم شده ای، و سبب شود که عده ای از جوانان ما نسبت به این دستور مسلم خداوند متعال یعنی حجاب کم توجه شوند، باز شما می گویید باید برای سلامت روان آنها، آنها را به خودشان واگذار کنیم؟ اگر وساوس شیطان را باور کنیم و آن را همچون ویروسی خطر ناک که نابودکننده دین جوانان ماست بشناسیم، باز هم الزام به حجاب را اینقدر بد می دانیم؟
📌 ادامه در فرستهی بعد...
#حجاب
@Tanbiholomah
❇️ پاسخی به ادعای دکتر خدایاری فرد برای آزادگذاشتن حجاب ۲
🖋 جلال الدین احمدی
5️⃣ اما نکته آخر و مهمترین نکته؛ مراد از سلامت روان چیست و چه مرجعی صلاحیت این تشخیص را دارد که سلامت روانی جامعه چگونه تضمین می شود؟
اگر ما انسانها با عقل خود و به قطع نظر از دین الهی و وحی می توانستیم تشخیص دهیم که چه رفتارهایی سبب سلامت روانی ماست وچه رفتارهایی مضر به آن، دیگر چه نیازی به دین بود؟ مسلمانی چه معنایی داشت؟
🔺 استاد عزیز؛ شما مسلمانید و اساس اسلام بر تسلیم است چنانچه در کلام نورانی امیرالمؤمنین علیه السلام آمده است (الکافی 2/45) و تسلیم یعنی اینکه علم خداوند را بر فهم خود ترجیح دادن و مطیع دستور او بودن، زیرا او عالِم به همه امور و همه پیچیدگیهای وجودی انسان است و گذشته و آینده را می بیند، اگر او دستور به حجاب داده است (سوره احزاب آیه 52 و سوره نور آیه 31 و ...) و به حاکم اسلامی دستور داده است که آن را در جامعه محقق کند و نگذارد دستورات دین معطل و مطرود بمانند، (مطالعه) یعنی اینکه او به عنوان خالق ما و خدای ارحم الراحمین سلامت روانی جامعه ما را در این امر می بیند. اگر در مغرب زمین، بر اساس انحرافات و تحریفاتی که در دینشان رخ داده و عملا دستشان از منبع زلال وحی کوتاه شده است و به دامن علوم انسانی پناه برده اند و خواسته اند مشکلات خود را خود و با تجربه خود حل کنند دلیل خوبی نیست که ما با داشتن دینی کامل و قرآنی متقن این منبع معرفتی را کنار گذاشته و تنها به یافته های تجربی بشر و فرضیه ها یا نظریات غیر مسلم بشری بسنده کنیم.
🔻 البته مسلما هیچ انسان فهمیده ای برخوردهای بی منطق و خشن و دور از قانون را در برابر هیچ متخلف و مجرمی نمی پذیرد اما الزام حکومت اسلامی به عمل به دستورات نورانی اسلام از جمله حجاب، خود بر گرفته از دین و منطق و عقل است.
#حجاب
@Tanbiholomah
نقد علمی بیانات آقای علوی بروجردی در مورد بهائیت.mp3
15.03M
🌀 بیانات استاد نجم الدین طبسی در نقد علمی استاد علوی بروجردی درباره بهائیت
🎙 این فقه و فقاهت نیست
❓[آقای علوی بروجردی!] شما بهائیت -که اکثرا جاسوس اسرائیل هستند و قبح بیحجابی و فساد و افساد را ترویج میدهند- را با ایزدیها مقایسه میکنید؟
شما کسانی که مورد ظلم داعش قرار گرفتند را با افرادی مقایسه میکنید که خودشان داعش هستند؟
✅ خدا رحمت کند آیت الله العظمی بروجردی فقیه علی الاطلاق، فتوای قطع ارتباط و تحریم بهائیان از ایشان است.
♨️ من مطمئنم سبق لسان شده و [آقای علوی بروجردی] برمیگردند و از مردم #عذرخواهی میکنند. این مسألهای نیست که قابل تحمل باشد.
❓[آقای علوی] شما به قرآن اعتراض دارید؟ مخاطب «کالانعام بل أضل» یا «کمثل الحمار» چه کسانی هستند؟
شما به پیامبر که آنگونه با بنی قریظه برخورد کردند اعتراض دارید!
🔺 آن روز که قدرتی نداشتند جد بزرگوار شما موضع گرفت؛ امروز که تا دندان مسلحاند و یاد میدهند چگونه با مسلمین بجنگند؛ حرف از حقوق اینها میزنید؟
🔺 تو را به خدا همانقدر که برای بهائیان دل میسوزانید یک مقدار برای مذهبیها دل بسوزانید.
⁉️ کی ما به اینها توهین کردیم؟ نکند منظور شما توهین به رژیم جعلی #اسرائیل است؟
♨️ فقهی که یاد گرفتیم این نیست؛
فقه نجف و قم این نیست.
این مواضع سر از #سکولار در میآورد.
#علوی_بروجردی
@Tanbiholomah
❇️ جزوه «تأملی در رابطه دین و آزادی»
📝 پژوهشی مستدل و فقهی
✅ پاسخ به برخی شبهاتی که پیرامون آزادی در دین مطرح میشود:
1⃣ آیا الزامات حکومت نسبت به امور دینی، سلب حق آزادی مردم و ظلم به آنهاست؟
2⃣ آیا الزامات حکومتی با کرامت و ارزش انسان منافات دارد؟
3⃣ آیا آیات قرآن، نافی الزامات حکومتی در امور دینی هستند؟
📌 دانلود در کانال نخبگانی «تنبیهالأمة»:👇🏻
https://eitaa.com/joinchat/3310420148Ca673c3add8
تأملی در رابطه دین و آزادی.pdf
1.31M
❇️ جزوه «تأملی در رابطه دین و آزادی»
📝 پژوهشی مستدل و فقهی
✅ پاسخ به برخی شبهاتی که پیرامون آزادی در دین مطرح میشود:
1⃣ آیا الزامات حکومت نسبت به امور دینی، سلب حق آزادی مردم و ظلم به آنهاست؟
2⃣ آیا الزامات حکومتی با کرامت و ارزش انسان منافات دارد؟
3⃣ آیا آیات قرآن، نافی الزامات حکومتی در امور دینی هستند؟
#آزادی
#فقه_حکومتی
https://eitaa.com/joinchat/3310420148Ca673c3add8
❇️ اگر شرابخوار را حد نمیزنید لااقل از بیت المال هزینه نکنید
🖋 حسین محمودزاده
📗 «همانا شراب و قمار و... پلید و از عمل شیطان است؛ از آنها دوری کنید تا رستگار شوید.» (قرآن کریم؛ سوره مائده؛ آیه ۹۰)
💠 امام رضا علیهالسلام: «هرگز خداوند پیامبری را نفرستاد مگر اینکه حرام شمردن شراب بخشی از آئین او بود» (عیون اخبارالرضا، ج۲، ص۱۴)
♨️ هر از چند گاهی، خبر مرگ یا بستریشدن عدهای به دلیل مصرف مشروبات الکی در رسانهها منتشر میشود و در کنار همهی عوارض و حواشی، فرصتی نیز برای تحلیلها و آسیبشناسیها و ... فراهم میآید.
🔺 از میان همهی این تحلیلها، شاید مضحکترین و مغالطهآمیزترین تحلیل، از آن عدهای است که چنین سوانحی را ناشی از ممنوعیت مشروبات الکلی در ایران میشمرند و این را بهانه خود برای اعلام مخالفت با آن می شمرند!!
♨️ جالب اینکه این افراد با این سطح آگاهی از جرمشناسی و روانشناسی اجتماعی، هرگز - برای مثال- تلفات ناشی از سوءمصرف مواد روانگردان و توهمزا در غرب را ناشی از قوانین ممنوع کنندهی آنها در آن کشورها نمیدانند. یا توضیح نمیدهند چرا در عین آزادی کامل مشروبات الکلی در ایالات متحده، طبق آمار رسمی دولتی، سالانه ۱۴۰ هزار نفر به خاطر مصرف مشروبات الکلی به کام مرگ میروند؟
چه تضمینی وجود دارد که اگر در کشور اسلامی ایران این حرام قطعی الهی قانونی و عادی بشود، آمار چنین مرگهای تأسفانگیزی کمتر شود؟
یا اصلا به مفاسد اجتماعی مترتب بر آزادی مشروبات الکلی که هم در متون دینی ذکر شدهاند هم تجربه آن را تأیید میکنند، فکر کردهاند؟
🔻 همه این مسائل شاهد بر آن است که صاحبان تحلیلهای پیش گفته، دغدغهی جان انسانها را ندارند و اغراض دیگری را از این به اصطلاح تحلیلها پیگیری میکنند.
⛔️ نافرمانی حکم مسلّم قرآن و داشتن این رفتارهای پرخطر، هزینههای مادی مختلفی را بر نظام سلامت کشور تحمیل میکند که بخشی از این هزینهها به شکل مستقیم در قالب حق بیمه از شهروندان دیگر گرفته میشود و بخش دیگر نیز از بیت المال مسلمین و بودجهی عمومی کشور پرداخت میشود.
برای هر فرد مسلمان و مؤمن به قرآن، این سنگین است که ببیند علاوه بر ارتکاب محرمات الهی و عدم برخورد شرعی -تعزیر- با خاطیان، از سرمایههای عمومی نیز برای جبران خسارت گناهکاری این افراد هزینه شود؛ و همچنین عدهای قلم به دست با ژست دروغین دلسوزی برای جان افراد، نعل وارونه زده و پروژهی عادیسازی منکری مانند شرابخواری -که خود عامل مرگ سالانه هزاران نفر در جهان است- را پیگیری کنند.
✅ پیشنهاد ما این است که همانطور که هزینهی درمان جراحات ناشی از اقدام به خودکشی، یا نزاعهای خیابانی مشمول تعهد برخی بیمهها نمیشود، به همان شکل، هزینهی درمان و جبران خسارات بدمستی و عیاشی عدهای معدود نیز از محل بیت المال و حق بیمهای که ماهانه از دسترنج کارگر و کارمند مسلمان کسر میشود، پرداخت نگردد. به این افراد خدمات اورژانس و درمان ارائه شود، اما با هزینهی آزاد و شخصی خودشان.
#اجرای_حد
#شراب_خواری
#بیت_المال
@Tanbiholomah
❇️ آیا بهائیان ملاکهای شهروندی را دارند؟
📝 پرسشی از استاد علوی بروجردی
🖋 ابوالحسن حسنی
🔸 «شهروندی» یک مفهوم پیچیده و چندوجهی است که تحت تأثیر طیف وسیعی از عوامل اجتماعی، سیاسی و فرهنگی قرار دارد.
🔺 چهار معیار «تعلق، همبستگی با مردم، همذاتپنداری با جامعه، و وفاداری»، نشاندهندهی درونیشدن موقعیت و عضویت فرد به عنوان یک شهروند است.
🔻 معیارهای یادشده بر اهمیت نگرشهای ذهنی و پیوندهای روانشناختی، جامعهشناسی و سیاسی در اعطاء شهروندی تأکید میکنند.
در واقع این ملاکها، همسویی درونی با جامعهی ملی و سیاسی اعطای حقوق شهروندی را به اعضای آن توجیه میکند.
✅ بنابر این، اگر شهروندی بر اساس این چهار پایه باشد، حقوق شهروندی کاملاً معنی دار و پایدار خواهد بود.
🔺 توجه به این نکته ضروری است که نظامهای سیاسی و ایدئولوژیهای مختلف ممکن است این معیارها را به طور متفاوتی در اولویت قرار دهند.
🔻 همچنین، باید توجه داشت در قوانین کشورهای مختلف ملاکهایی مانند تولد، اصل و نسب، پیوندهای فرهنگی، اقامت طولانیمدت، انجام خدمت سربازی و ... برای اعطای تابعیت آمده است. اما مبنای همهی این عناوین جز همان چهار معیار مذکور نیست.
♨️ در ضمن، این ملاکها وجودیاند، نه عدمی. بنابر این، در موارد مشکوک نیاز به احراز دارند.
⁉️ حال پرسش این است: آیا بهائیان واجد این ملاکها هستند؟
#بهائیان
#حقوق_شهروندی
#مبانی_اعطاء_حقوق_شهروندی
@Tanbiholomah
🔹استاد میرباقری (دام عزه):
روز عید، روز رجوع به امام است...
https://eitaa.com/Tanbiholomah
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔹آیت الله جوادی آملی(دام ظله):
از وجود مبارک رسول الله پرسیدند، چرا از علی نگفتی؟
حضرت جواب داد: شما از صحابی پرسیدید...
https://eitaa.com/Tanbiholomah
❇️سقیفه، منشا سکولاریسم در دنیای اسلام
آیتالله مصباح یزدی (رضوان الله علیه)
☀️روایات فراوان در شأن امیرالمؤمنین(علیه السلام)
🔹از پیامبر اكرم(صلى الله علیه وآله) روایات فراوانى نقل شده است كه در آنها تعبیراتى از قبیل خلیفه، ولىّ، مولا و تعابیر دیگرى شبیه آنها در شأن امیرالمؤمنین(علیه السلام) صادر شده است. بسیارى از این روایات را اهل تسنن نیز نقل كرده اند.
بعضى از این تعبیرات به قدرى صریح است كه اگر شخصى بدون غرض آنها را مطالعه كند، هیچ شك و شبههاى در مورد ولایت و خلافت حضرت على(علیه السلام) براى او باقى نخواهد ماند. به همین علت بعضى از علماى اهل تسنن كه این گونه احادیث را جمع آورى كرده و در این زمینه آثارى را تألیف كرده اند، به جهت اهتمام نسبت به گردآورى روایات پیرامون مدح امیرالمؤمنین(علیه السلام) و یا اثبات ولایت و خلافت ایشان، متهم به تشیع شده اند. این گونه روایات فراوان است و در كتب متعددى ثبت شده است، كه علاقه مندان مىتوانند به آنها مراجعه كنند.
🚫شبهه در روایات
🔹 نكته مهم در این میان، تشكیكى است كه درباره مضمون این روایات صورت مىپذیرد. از صدر اسلام افرادى كه در مقام بحث و جدل مغلوب شده و بر آنها ثابت مىشد كه این تعبیرات از پیغمبر اكرم(صلى الله علیه وآله) صادر شده و معنایى جز خلافت حضرت على(علیه السلام) ندارد، متعصبانه با طرح شبهههاى شیطانى، به تحریف معنوى این روایات دست مىزدند. از جمله این شبهات این است كه: مى پذیریم كه بعد از وفات پیغمبر(صلى الله علیه وآله) وظیفهاى كه بر عهده ایشان بوده به حضرت على(علیه السلام) منتقل شده است. اما كار پیغمبر(صلى الله علیه وآله) ابلاغ رسالت و دین خدا بود و وظیفه دیگرى نداشت؛ از این رو وظیفه حضرت على(علیه السلام) بعد از پیغمبر(صلى الله علیه وآله) ، به عنوان خلیفه آن حضرت، تبلیغ دین خدا است و وظیفه دیگرى بر عهده آن حضرت نیست!
❌ سکولاریسم
بر اساس شبهاتى از این قبیل، منشأ سكولاریزم، یعنى تفكیك دیانت از سیاست، از صدر اسلام پیدا شد. از همان ابتدا كسانى مىگفتند مسأله ریاست بر امت و به تعبیر دیگر «امامت»، مربوط به زندگى دنیا و اداره امور آن است و ربطى به «رسالت» ندارد. پیغمبر اكرم(صلى الله علیه وآله) ، رسول خدا و مأمور ابلاغ پیامهاى خدا به مردم بود، اما امامت و حكومت بر مردم و وجوب اطاعت مردم از آن حضرت در امور دنیا ثابت نشده است! از این رو درباره حضرت على(علیه السلام) نیز كه خلیفه آن حضرت است، ثابت نیست. بنابراین گرچه حضرت على(علیه السلام) خلیفه پیغمبر(صلى الله علیه وآله) است، لكن چون بر پیامبر(صلى الله علیه وآله) تنها «ابلاغ» پیامهاى خداوند واجب بوده است، به همین دلیل براى حضرت على(علیه السلام) نیز به عنوان خلیفه پیغمبر(صلى الله علیه وآله) امرى بیش از این ـ تبلیغ دین ـ ثابت نیست! خلاصه، مسأله حكومت از مسأله تبلیغ دین جدا است و خلافت امیرالمؤمنین(علیه السلام) از پیامبر(صلى الله علیه وآله) كه در روایات آمده فقط در امر تبلیغ دین است!
شاید تعجب كنید كه چگونه ممكن است در صدر اسلام چنین مسألهاى مطرح شده باشد؟! اما واقعیت این است كه اتفاقاً پایه و اساس ماجراى سقیفه بر همین نظریه استوار بود. هنوز پیكر مبارك پیغمبر اكرم(صلى الله علیه وآله) به خاك سپرده نشده بود كه عدهاى در سقیفه جمع شدند تا براى امت، خلیفه و امام تعیین كنند. معنى این كار آن بود كه خدا و پیامبر فقط در امر دین دخالت مىكنند و مسأله رهبرى جامعه و حكومت چون مربوط به دین نیست، از این رو خدا و پیامبر نیز چیزى در مورد آن نفرمودهاند و ما خود باید در این باره تصمیم بگیریم! معناى این كار، تفكیك دین از سیاست بود و نطفه این نظریه در سقیفه بسته شد.
📚 در پرتو ولایت، ص۹۴
#غدیر_خم
#سقیفه
#سکولاریسم
https://eitaa.com/Tanbiholomah
☀️بزرگترین جشن عید غدیر در تاریخ
🖋محمدحسین جمالزاده
جشن غدیر از مهمونی ده کیلومتری تهران گرفته تا موکبهای کوچک روستاها، ثابت کرد این اسلام انقلابی است که میتواند غدیر را از مهجوریت بیرون سازد، نه اسلامهای تقلبی و حداقلیِ انجمنی و سکولار.
#جشن_غدیر
#اسلام_انقلابی
https://eitaa.com/Tanbiholomah
❇️ در تبلیغ، به مبانی فکری جبهه مقابل حمله کنید
🖋 علی اشراقی
🔸 رهبر مقام انقلاب در جلسهای که با طلاب و مبلغین داشتند، به نکات و ضرورتهای مختلفی در عرصه تبلیغ پرداخته و نگرانی خود را پیرامون «تبلیغ» ابراز کردند. یکی از مهمترین فرازهای سخنرانی ایشان، آن بخشی است که میتواند به عنوان «رویکرد تبلیغی» مورد توجه قرار گرفته و براساس آن برنامهریزیهای تبلیغی - چه به صورت فردی و چه گروهی و چه در فضای حقیقی و چه در فضای مجازی- صورت بگیرد:
👈 «تبلیغ صرفاً پاسخگویی به شبهه نیست، موضع دفاعی نیست. این کار، لازم است. اما فقط این نیست. طرف مقابل مبانی فکری دارد باید به او حمله کرد. در تبلیغ موضع تهاجم لازم است. این لازمهاش شناخت صحنه است یعنی شما باید بدانید که وقتی با انبوه شبهه در ذهن جوانها مواجه میشوید با کی طرفید، ما با کی طرفیم حالا فرض کنید که یک شبههای را فلان سرمقاله نویس یا فلان ستوننویس فلان روزنامه یا فلان مثلاً توئیتزن توی فلان شبکهی فلان یک چیزی را مطرح کرده ما با کی طرفیم؟ این کیست؟ آیا این خودش است که این کار را دارد میکند؟ احتمال قوی هست که اینجور نباشد، احتمال قوی هست که این یک پشت صحنهای داشته باشد» 👉
🔹 اتخاذ رویکرد تهاجمی در تبلیغ، به معنای هدف قراردادن مبانی الحادی جبهه باطل، ملازم با این است که، شناختی صحیح از مبانی و بنیانهای فکری جبهه باطل که در تمدن غرب ظهور و بروز داشته، در اختیار باشد. در این یادداشت، به مناسبت به فهرستی از مبانی فکری که باید در رویکرد تهاجمی، به آنها توجه گردد، فراهم میگردد:
1️⃣ لیبرال دمکراسی
این اندیشه بنیادین در عرصه سیاست و حکمرانی، تعارضی بنیادین با اندیشه اسلامی در عرصه سیاست و حکومتداری دارد. در چندین دهه حکمرانی جمهوری اسلامی، هیچگاه میان دو مبنای بنیادین لیبرال دمکراسی و حکومت اسلامی با ولایت فقیه، سازش و تلائمی برقرار نگردید. و هماره، دلبستگان لیبرالیسم، نظریه ولایت فقیه را در ادوار مختلفی مورد آماج حملات فکری و شبهات نظری قرار میدادند. و آنهایی که پیگیر تلائم و سازش میان این دو مبنا بودند، در نهایت به نفع لیبرالیسم، از ولایت فقیه کوتاه میآمدند.
2️⃣ حقوق بشر
حقوق بشر، در بنیان خود، هیچگاه با حق طاعت الهی قابل جمع نبوده، و همیشه، حقوق بشر در برابر اوامر و نواهی الهی، توجیهگر آزادیها و اباحهگریهای فرهنگی بوده است. پذیرش اندیشه «حقوق بشر» در میان بخشی از مسلمانان، با فراروی از تصویری که شرع مبین درباره حقوق و تکالیف انسانها دارد، در نهایت منجر به کم رنگ نمودن «تعبد و تدین» در جوامع اسلامی گردیده است.
3️⃣ فمینیسم و حقوق زنان
این تفکر، با عبور از تقید زنان به خانواده و مدعی برابری مطلق زن و مرد، به شکلی افراطی پای گرفت. هرچند غرب در تجربیات تلخی که داشته، در برخی مواضع از این تفکر عدول کرده، اما آنچه که امروز در جامعه ایرانی شاهد آن هستیم، پیروی از همان تصویر اولیه از حقوق زنان است. تصویری که در آن، شباهت زن به مرد و تصرف جایگاه مردانه توسط زنان، آرمان مطلوب این جریان میباشد. این مبنای فکری، نه تنها واقعیت زنان را مورد تهاجم و آسیب جدی قرار داده، بلکه فروپاشی خانوادهها را نیز به ارمغان آورد. و آنچه که امروز، جامعه ما به عنوان شورش زن زندگی آزادی تجربه میکند، نسخهای از همین مبنای فکری است.
4️⃣ عدالت، به تفسیر مارکسیستی
در برابر اقتصاد سرمایهداری که موجب شکاف طبقاتی و گسترش فاصله میان انسانهای یک جامعه گردیده، از برابری مارکسیستی سخن میرود؛ تفسیری از عدالت و برابری که از اندیشه توحیدی و الهی نشأت نمیگیرد، بلکه، تمام سرمایههای عدالتخواهی را در همین روابط مادی دنیوی، هزینه میسازد و بحرانهای جدیدی را برای بشر می آفریند. این جریان، ستیز خود با تدین و دینداری را بارها نشان داده، هرچند در مقطعی با نهج البلاغه همراه میشود، اما در تمام مسیر با آن همراه نمیگردد، زیرا در مبنا و بنیان، بنای بر تضاد با ولایت الهی دارد.
🔹در این یادداشت کوتاه به برخی از مبانی فکری که باید بدان توجه کرده و آنها را در رویکرد تهاجمی تبلیغی مورد حمله قرار داد، پرداخته شد.
#تبلیغ
#اولویت_اول_حوزه
#رویکرد_تهاجمی_تبلیغ
#مبانی_فکری_غرب
@Tanbiholomah
❇️ تذکری به مبلّغان
🖋 حجت الاسلام و المسلمین محمدی ری شهری (ره)
🔸 فاضل ارجمند حجة الاسلام سيد موسي موسوي [۱] فرمود: بنده به لحاظ شرايط مساعدي كه از نظر تحصيلي داشتم، در كمتر از شش سال، مقدمات و سطح يك و سطح عالي را طي كرده و حدود پنج سال هم درسهاي خارج فقه و اصول را نزد اساتيدي همچون آيات عظام داماد و حائري و اراكي قدس سره بهره برده بودم و در شرايط بسيار اميدواركننده اي از نظر آينده علمي قرار داشتم و در حوزه، رسائل و مكاسب و كفايه تدريس ميكردم و در ضمن از اساتيد مدرسه حقّاني هم بودم.
✅ در اين موقعيت بود كه در تابستان ۱۳۵۰ش شهيد قدوسي ره به بنده فرمودند: با نظر مساعد حضرت امام، حجج اسلام حاج آخوند و زرندي و كريميان مدرسه اي در كرمانشاه تأسيس كرده اند و بنا دارند كه به سبك جديد، نظير مدرسه حقاني، برنامه ريزي كنند، شما كه به مجموعه برنامههاي ما آشنايي كامل داريد، تابستان سال جاري را به كرمانشاه برويد و اين مدرسه را راه اندازي كنيد. بنده هم آن سال به جاي اصفهان به كرمانشاه رفتم.
در آنجا وضعيتي پيش آمد كه مجبور شدم سال تحصيلي بعد هم آنجا بمانم. بعد از آن هم به لحاظ اوج گيري انقلاب و نياز جدّي كرمانشاه به روحاني مرتبط با جوانان و مراكز علمي و دانشگاهي و نفوذ گسترده انجمن حجتيّه و جريانات ماركسيستي در بين جوانان، با مشورتي كه با برخي از اساتيد بزرگوار، از جمله آية الله مشكينی داشتم، و اكثر آنان با مجموعه شرايط موجود، مصلحت را در ماندن بنده در كرمانشاه ديدند، گرچه سروراني هم نظير مرحوم آية الله العظمي [شيخ مرتضي] حائری به شدت ابراز مخالفت كرده و حتي در غياب بنده فرموده بودند: فلاني خود را ذبح كرده است.
♨️ بالاخره به هر گونه بود چند سالي با نگراني شديد فكري و تحيّر در كرمانشاه ماندم. بحمدالله با توفيق الهي و با برنامههايي كه با كمك دوستان، در مسجد و مراكز فرهنگي داشتيم، عرصه را هم بر ماركسيستها و هم انجمن حجتيه تنگ كرديم، به طوري كه آنها كاملاً به حاشيه رفتند و حتي برنامه اي براي قتل بنده ريختند كه به صورتي معجزه آسا نجات يافتم. سال حدود ۵۴ يا ۵۶ بود كه به رغم همه موفقيتها بسيار منقلب شدم و تصميم گرفتم استخاره كنم و اگر خوب آمد همان وسط سال به قم بازگردم.
🔺 در ساعت و حال مناسبي استخاره كردم، آيه «زحف» [۲] آمد، ولي باز به جهت شدت تأثر با اين كه هم معتقد و هم عامل به استخاره هستم به تصميم خود باقي مانده و مشغول جمع اثاثيه براي انتقال به قم شدم.
♨️ در شب همان روز خواب عجيبي ديدم كه مهم ترين و شيرين ترين فراز زندگيام را رقم زد. در عالم رؤيا ديدم در خيابان، جلوي مدرسه خان اتوبوسهايي بسيار زيبا و. غيرقابل وصف ايستاده و جمع خاصي را از انبوه متقاضيان انتخاب كرده و سوار ميكنند، همه ميدانند كه مقصد سفر بسيار مهم است، ولي به هيچ كس از چگونگي آن خبر نمي دادند. بالاخره جمع محدودي از جمعيت عظيم حاضر را سوار و حركت كردند. در نزديكيهاي مقصد، بوي عطر عجيبي به مشام رسيد كه همه را مدهوش كرد. بعد فهميديم همه اين عطر از فضاي باغ غيرقابل وصفي متصاعد است. دم باغ همه را پياده كردند. باز هيچ كس نمي دانست در داخل باغ چه خبر است. آنجا هم از همين جمعيت محدود، اكثر افراد را راه ندادند. فردي بود از بستگان بنده، هر چه اصرار كردم [كه به او اجازه ورود بدهند]، سه عيب از او گفتند _كه دقيقاً نقصهاي مهم معنوي اوست_ و فرمودند به جهت اين عيبها نمي تواند وارد شود. سپس افراد منتخب را گروه گروه وارد باغ ميكردند. بنده و حجة الاسلام اوسطي و حجة الاسلام حاج شيخ محمود عبداللهي و مرحوم معصومي را با هم وارد باغ كردند. بعد از ورود فهميديم كه مولايمان مولي الكونين حضرت بقية الله_ ارواحنا فداه_ داخل باغ هستند. حضرت در خيمه اي وسط باغ بودند. به محضر مقدس شان رفتيم، شيريني و عظمت محضر قابل وصف نيست.
🔻 بنده ناگهان به يادم افتاد كه اين بهترين فرصت است كه با كسب نظر مستقيم از حضرت [در باره ماندنم در كرمانشاه] تصميم بگيرم. پس از سؤال بنده، حضرت_روحي فداه_ آنچنان روي در هم كشيدند كه هنوز پس از سالها تلخي آن در ذائقه بنده مانده است و فرمودند: «دل من از دست روحانيون خون است كه يا در قم و حوزههاي مشابه آن به بهانههاي مختلف ميمانند يا به جاهاي خوش آب و هوا و همراه با اقبال مردم ميروند. پس اين گونه مناطق را_كه بسيارند _ چه كساني تأمين نياز كنند!؟»
🔖پاورقی:
۱. حجة الاسلام موسوي نمايندۀ سابق ولي فقيه در كردستان بودند. ايشان در سفري كه اين جانب به كردستان داشتم، اين خاطره و چند خاطرۀ ديگر _ كه در فصلهاي بعدي بيان خواهد شد _ را برايم تعريف كردند. سپس بنا بر تقاضاي من آنها را به صورت كتبي در اختيارم گذاشتند.
۲. آیات ۱۵ و ۱۶ انفال. در اين آيات پشت كردن به جبهۀ جنگ موجب خشم الهي و گرفتار شدن به عذاب جهنم دانسته شده است.
📚 خاطرههای آموزنده، ری شهری، ص۷۰
@Tanbiholomah
✅توصیه آیتالله شب زندهدار (دام ظله):
تبليغ اگر براي خدا باشد ماندگار ميشود، بالا ميرود. اما اگر خداي نكرده قصدش اين باشد كه مطلبش بگيرد، مردم بپسندند، زندگي خودش رونق پيدا بكند، اينها تمام ميشود، چيزي براي خودش نميماند.
🌐پند سعادت
#تبلیغ_محرم
https://eitaa.com/Tanbiholomah
☀️مرجع عالیقدر تشیع، آیت الله زنجانی (دام ظله العالی)
🔹چه بسا اگر یک نفر به واسطه ارشاد ما هدایت شود بر اثر هدایت او نسل بعدی او هم تا مدتها هدایت میشوند و این خدمت مرهون کسی است که این اقدام را انجام داده است.
🔹امروز، در مقابل اختلالاتی که عناصر فاسد از این طرف و آن طرف در مقابل مکتب دارند، منعکس کردن این معارف، بزرگترین تجهیز برای جلوگیری از آنهاست که البته وقتی با اخلاص همراه باشد، مورد تأیید خداوند قرار گرفته و ان شاءالله به دنبال موفقیت خواهد بود.
#تبلیغ_محرم
https://eitaa.com/Tanbiholomah
⁉️چرا تبلیغ اولویت اول حوزهها؟
🖋محمدمهدی عظیما
🔹در دیدار هفته گذشته رهبر معظم انقلاب دام ظله با طلاب، ایشان تاکید کردند که تبلیغ باید اولویت اول حوزه باشد و باید از تفکری که به تبلیغ نگاه درجه دوم و فرعی دارد عبور نمود.
⁉️حال، باید پرسید: خاستگاه این حرف از کجاست و چه استدلالی در پس آن می باشد؟
1⃣ابتدائا باید توجه داشت که مراد از تبلیغ معنای بسیار وسیع تر از معنای متعارف آنست که حتی شامل تالیف کتاب فلسفی اصول فلسفه و روش رئالیسم توسط مرحوم علامه طباطبایی نیز می شود همانطور که معظم له این مثال را ذکر کردند. مراد از تبلیغ، معنای قرآنی آن است که همان رساندن حقیقت دین (به معنای وسیع دین) به انسانها به صورت روشن و خالی از ابهام می باشد (بلاغ مبین).
⬅️با توجه به این مقدمه میتوان علت اینکه رهبری معظم اولویت اول حوزه را تبلیغ دین دانستند را فهمید. و آن ریشه در هویت طلبگی دارد.
هویت یک طلبه فقط علم دین آموزی نیست و الا حوزه صرفا یک دانشگاه دینی است. همانطور که طلبگی صرفا تلاش برای خودسازی و کسب معنویت نمی باشد که این مسئله با همه اهمیتش برای عموم مومنین مورد سفارش و تاکید است و مقوم هویت صنفی طلبگی نمی باشد.
آنچه فصل اخیر طلبگی به حساب می آید (در کنار علم آموزی و خودسازی) تلاش و مجاهده عالمانه برای رساندن حقیقت دین به انسانها و جذب آنها به دینداری و زدودن شبهات و پیرایه ها از آن است. اگر این معنی به دائره وسیعش در حوزه و طلبه ای یافت شود می توان گفت به آن هدف اصلی خود رسیده است و الا صرفا یک دانش آموخته علوم دینی است که مشغول کار خود است و نتوانسته است قدمی موثر برای دین بردارد و در بهترین حالت، تنها در خودسازی خود تا حدی موفق بوده است و صد البته نباید غافل از این نکته بود که این جهاد، نقش بزرگی در خودسازی هم دارد.
این هویت در حقیقت ناشی شده از نقش وراثتی عالم دین از انبیاء الهی است که؛ العلماء ورثه الانبیاء و مخفی نیست که در آیات متعددی وظیفه اصلی انبیاء الهی در جامعه، همین تبلیغ مبین دین معرفی شده است.
از این نکات به روشنی استفاده می شود که اولویت اول بودن تبلیغ هرگز به معنای کم توجهی به علم آموزی دقیق در حوزه نیست چرا که اساسا پایه این تبلیغ آن تعلم است.
2⃣همچنین روشن است که تبلیغ مبین همانطور که می تواند با حضور یک طلبه جهادگر در یک روستای دور افتاده باشد، می شود با تلاش علمی برای رفع شبهات اعتقادی به واسطه تالیف یک کتاب محقق گردد.
⬅️نکته مهم دیگری که از این بیان روشن می گردد، شاخص اصلی فعالیتهای طلبگی است. آیا برگزاری برنامه های شاد و جذاب برای مردم مربوط به هویت طلبگیست؟ کمک به زلزله زدگان و سیل زدگان چه؟ همچنین برقراری مسابقات ورزشی یا مراسمات شاد یا فعالیت در محیطهای مجازی و ...
✅ملاک همین است که اگر ماهیت این کار رساندن دین به مردم و تبلیغ است و چنین روحی بر آن حاکم است جزو رسالتهای طلبگی محسوب می گردد و الا ربطی به طلبه و حوزه ندارد و اگر طلبه ای هم به آن می پردازد از روی علایق یا وظایف شخصی خود است.
روشن است که برخی از موارد بالا در این چارچوب بلاغ مبین قابل تعریفند و غرض نویسنده انکار کلی آنها نیست بلکه توجه دادن به این نکته است که خط اصلی و روح حاکم بر این فعالیتها گم نشود و از رسالت طلبگی فاصله گرفته نشود. همانطور که همین نکته در علم آموزی هم باید مورد توجه باشد.
#تبلیغ_محرم
https://eitaa.com/Tanbiholomah
⁉️یزید بر علیه امام کودتا کرد یا امام علیه یزید قیام کرد؟
📝 تحلیلی جدید پیرامون ماهیت قیام سیدالشهداء
🖋آیت الله سیداحمد مددی
❌نفی ادعای قصد بیعت با یزید
با قرائن متنی که ما داریم، این که امام قصد بیعت با یزید را در کربلا و بعد از قضایای مسلم داشته، نادرست و نامربوط است. در همان تاریخ طبری که معمولا مبنای بقیه نقلها از این کتاب است و یا در مقتل ابومخنف که این سه مطلب نقل شده است، در ادامه متن اسم عقبةبنقیاس ذکر شده است و مطلبی از او نقل شده که حقیقت امر را مشخص میکند. این فرد از نزدیکان امام بوده و روز عاشورا ترسیده و امام را تنها گذاشته است. وی آدم زرنگ و چابکی بوده و توانسته فرار کند و نقلهای زیادی از وقائع کربلا دارد و نقلهایش هم معمولا قابل استناد است، چرا که همیشه همراه امام بوده است. عقبةبنقیاس در ادامه روایت میگوید: من همیشه در کنار امام بودهام و هیچ وقت از این حرفها نزد. اصلا قصد بیعت با یزید را نداشت. طبری و دیگران، با این که آن نقل را آوردهاند، اما خودشان این عبارت را هم آوردهاند که مشخص میکند این عبارت را دقیق نمیدانستهاند. به خاطر این قضایا و قرائن زیادی که هست این عبارت نامربوط است و سندیت دقیقی ندارد و به احتمال زیاد توسط دیگران جعل شده است.
✅ تحلیلی جدید پیرامون قیام سیدالشهداء
🔹من تحلیلی از واقعه عاشورا دارم که قرائن تاریخی فراوانی هم برایش دارم و از صدر اسلام تاکنون کسی این تحلیل را بیان نکرده است. حتی یکی از محققان عاشورا ـ در تهران ـ که حدود 20 نظر در مورد عاشورا را جمع کرده است، با من تلفنی صحبت کرد و وقتی بنده تحلیل خودم را گفتم میگفت: ما با این همه تحقیق این نظر را تا به حال از کسی نشنیدهام. تحلیل بنده این است که امام حسین علیهالسلام علیه یزید قیام نکرد، بلکه یزید علیه امام قیام کرد. به عبارتی بعد از معاویه از یک سو امام حسین علیهالسلام، حاکم اسلامی را فردی میدانست که به احکام و شریعت عامل و عالم باشد و از سوی دیگر جامعه اسلامی نیز حاکمیت امام حسین علیه السلام را پذیرفته بود و امام حاکم بود. در زمان معاویه با صلحی که امام حسن انجام داد، جامعه اسلامی معاویه را پذیرفت ولی بعد معاویه، یزید به هیچ وجه جایگاه حاکم را نداشت و در همان زمان هم در کوفه بحثهای زیادی بر سر حاکمیت یزید بعد از معاویه مطرح شد. لذا قصد یزیدیان این بود که علیه امام کودتا و قیام کنند و ایشان را با محاصره ترور کنند و از بین ببرند تا بدون رقیب حاکمیت یزید را اثبات کنند. جو جامعه اسلامی به هیچ وجه یزید را به عنوان حاکم نمیپذیرفت و معاویه با ارعاب و پول میخواست جا برای یزید باز کند ولی جامعه اسلامی بعد از معاویه، یزید را در حد حاکم اسلامی نمیدانست لذا بیعت با او را خیلیها حرام میدانند چه برسد به امام حسین علیهالسلام که خود را حاکم به حق میدانست و جامعه اسلامی ایشان را حاکم میدانست، لذا ایشان بیعت با مثل یزید را حرام میدانست.
ادامه در فرسته بعد👇👇👇
ادامه از فرسته قبل 👆👆👆
🔹قرائنی هم برای این تحلیل داریم؛ مثلا یزیدیان در عاشورا، راه را بستند و نگذاشتند کسی بیاید و با ارعاب و پول، نیرو جذب کردند تا جلوی حرکت یاران امام حسین علیهالسلام را به کربلا ببندند. این نشان میدهد که امام یارانی داشت و جامعه اسلامی تا آخرین لحظه قصد داشت از حاکم اصلی خودش حمایت کند ولو به شمشیر و جنگ؛ برای مثال در تاریخ داریم که راههای کوفه را بستند و به زور از پیوستن به ایشان جلوگیری کردند و بعضیها هم به زور و از راه شط خود را به امام رساندند. یا در تاریخ نقل است فردی که در بعضی نقلها داماد امام هم معرفی شده است، با 12 هزار نفر از بصره به سمت کربلا راه افتاده بود و وقتی رسید که واقعه کربلا رخ داده بود. همچنین قضایای حر و غیره نشان میدهد که اینها قصد ترور امام را داشتند و حاکمیت خودشان را با وجود امام در خطر میدانستند؛ لذا حاکم جامعه اسلامی امام بود و میخواستند با حذف ایشان، با ارعاب حکومت خود را تشکیل دهند. علاوه بر بصره و کوفه، از مناطق مختلف اسلامی نیز گروههایی قصد پیوستن به امام را داشتند که خیلیها دیر رسیدند و بعدها قیامهایی را انجام دادند.
🔹همچنین امام در جاهای مختلف بیان کردند که « مَا الْإِمَامُ إِلَّا الْحَاكِمُ بِالْكِتَابِ الْقَائِمُ بِالْقِسْطِ الدَّائِنُ بِدِينِ الْحَقِّ الْحَابِسُ نَفْسَهُ عَلَى ذَاتِ اللَّهِ وَ السَّلَامُ.» این نشان میدهد که امام و حاکم جامعه اسلامی در نظر امام کسی بود که توانایی اجرای احکام الهی را داشته باشد و یزید را به عنوان حاکمی اینچنین نمیپذیرفتند.
🔹با توجه به قرائن فوق حاکم جامعه اسلامی امام بوده و این همان شجره طیبهای است که از زمان پیامبر بود؛ یزید نیز همان شجره خبیثهای است که علیه جریان حکومت اصیل کودتا میکند. همچنانکه ابوسفیان علیه پیامبر اقدام میکرد ولی هیچکس او را حاکم اسلامی نمیدانست یا معاویه علیه امیرالمومنین علیه السلام در جنگ صفین اقدام میکرد و باز هیچ کس او را حاکم اسلامی نمیدانست. در زمان امام حسین علیهالسلام هم یزید میخواست همین کودتا را رقم بزند و لذا راهها را بست، میخواست به زور برای خودش بیعت بگیرد تا به جامعه اسلامی بفهماند که امام با او بیعت کرده است و در نهایت در کربلا ایشان را محاصره و شهید کردند. در حالی که جامعه اسلامی امام را حاکم میدانستند. لذا عبارت درستتر در مورد حرکت امام حسین علیهالسلام این است که بگوییم امام قیام نکردند علیه یزید بلکه یزید با کودتا علیه امام حرکت کرد و به عبارتی یزید علیه امام قیام کرد و با ارعاب و نفوذی که داشت، ایشان را ترور کرد.
#قیام_سیدالشهداء
https://eitaa.com/Tanbiholomah
هدایت شده از KHAMENEI.IR
📩 پیام رهبر انقلاب در پی جسارت به ساحت قرآن مجید در سوئد:
📢 اشد مجازات برای عامل جسارت به ساحت قرآن مجید مورد اتفاق همه علمای اسلام است
🔹 حضرت آیتالله خامنهای رهبر معظم انقلاب اسلامی در پیامی جسارت به ساحت مقدس قرآن مجید در سوئد را حادثهای تلخ و توطئهآمیز و خطر آفرین خواندند و تاکید کردند: اشد مجازات برای عامل این جنایت مورد اتفاق همه علمای اسلام است، دولت سوئد باید عامل جنایت را به دستگاههای قضایی کشورهای اسلامی تحویل دهد.
📝 متن پیام رهبر انقلاب اسلامی به این شرح است:
بسم الله الرحمن الرحیم
جسارت به ساحت مقدس قرآن مجید در سوئد، حادثهای تلخ و توطئهآمیز و خطرآفرین است. اشد مجازات برای عامل این جنایت مورد اتفاق همه علمای اسلام است، دولت سوئد نیز باید بداند که با پشتیبانی از جنایتکار، در برابر دنیای اسلام آرایش جنگی گرفته و نفرت و دشمنی عموم ملتهای مسلمان و بسیاری از دولتهای آنان را به سوی خود جلب کرده است.
وظیفه آن دولت آن است که عامل جنایت را به دستگاههای قضایی کشورهای اسلامی تحویل دهد. توطئهگران پشت صحنه نیز بدانند که حرمت و شوکت قرآن کریم روز به روز افزونتر و انوار هدایت آن درخشانتر خواهد شد، امثال این توطئه و عاملان آن، حقیرتر از آنند که بتوانند جلوگیر این درخشش روزافزون باشند. والله غالبٌ علی اَمرِه
سیدعلی خامنهای
۳۱ تیرماه ۱۴۰۲
💻 Farsi.Khamenei.ir