❇️ ضرورت پاسداشت حیثیت علمی حوزه (۱)
📝 شواهد ضعف آگاهی تخصصی آقای علوی بروجردی
🖋 علی اشراقی
🔸 این روزها جناب علوی بروجردی مصاحبه مجددی با مجموعه رسانهای دنیای اقتصاد - رسانه دارای رویکرد مشخص در اقتصاد و سیاست- داشته است و در ادامه مصاحبه سابق که ظاهرا به مذاق رسانه مزبور بسیار خوش آمده بود، از جایگاه یک عالم دینی مباحثی متنوع در اقتصاد و سیاست و دیگر علوم انسانی و اسلامی مطرح نموده است.
🔹 رویکرد اصلی این مصاحبه که از جهتگیری پرسشهای مدیر رسانه مذکور و تأکیدهای مصاحبهشونده کاملا روشن است، نفی دخالت در اقتصاد از دیدگاه اسلامی و ضرورت سپردن امر اقتصاد و بلکه سیاست و اجتماع به عقلاست (که البته مراد ایشان متخصصین علوم غربی هستند.)
❗️اما کاش لااقل خود مصاحبهشونده به گزاره خود پایبند میبود، چه آن که از ابتدا تا انتها بدون داشتن کمترین تخصص و صرفا براساس مطالعات سطحی و پراکنده خود در بسیاری از مسائل بانکی و اقتصادی و سیاسی و... ورود کرده و به گمان خویش دیدگاه مقابل را با چاشنی تعریضات، به نقد میکشد!
♨️ نتیجه نیز آنکه با وجود بنای مصاحبهکنندگان بر همراهی، اما برای حفظ وجاهت مصاحبه، در موارد متعدد مجبور به اصلاح و تذییل کلام گوینده میشوند!
✅ البته جناب ایشان نیز چون دیگران در طرح برداشت خود آزاد است،
اما این خطاهای مکرر و #تناقضات_متعدد در کلام ایشان، ضمن مصاحبهای که با قدرت رسانهای دنیای اقتصاد بازتاب بسیار یافته، تکلیفی متوجه متخصصان واقعی فقه اقتصادی و اقتصاد اسلامی و دیگر تخصصهای مرتبط حوزوی میسازد تا با نقد و بررسی آن از ساحت علمی حوزههای علمیه دفاع نمایند و در ذهن عموم مخاطبین و آشنایان به رشته اقتصاد و علوم اجتماعی چهره مشوشی از فهم حوزویان از بانک و اقتصاد و بهره و... تثبیت نگردد.
‼️ شاهد آنکه مصاحبه شونده جایی سود بالای بانکی را ربوی و مانع تولید واقعی میداند و معتقد است سود بالای بانکی ناشی از بنگاهداری بانکهاست و اما کمی بعد، کلام مصاحبهگر درباره امکان مجاز بودن نرخ بهره تعادلی حتی بسیار بالا چون هفتاد و هشتاد درصدی را تأیید میکند!!
‼️ چنانکه در نمونهای دیگر گوینده ضمن عدم توانایی در تفکیک صحیح بین علم اقتصاد و مکتب اقتصادی، بر بیارتباطی اسلام با مقولاتی چون اقتصاد و تورم و تولید پافشاری میکند و نتیجه میگیرد که اسلام مکتب اقتصادی خاصی نیز ندارد؛ اما در جای دیگر تلاش بر تطبیق احکام اسلام با اقتصاد آزاد و سرمایهداری میکند!
🔺 بدیهی است که علمای اقتصاد اسلامی نیز مدعی نیستند که اسلام همه قوانین علمی و تکوینی اقتصادی را در آیات و روایات بیان کرده و نیازی به بهرهگیری از تجارب بشری نیست. انتساب این ادعا به ایشان تنها از روی #جهل یا #غرض بودهاست،
❓اما آیا دیدگاه تبیین شده براساس احکام اسلام در کتبی چون اقتصادنا برای تبیین چارچوب یک مکتب متمایز از سرمایهداری و سوسیالیسم کافی نیست؟
به علاوه آیا با تحقق عملی ممنوعیت ربا و قمار و ضرر و اکل مال به باطل و احکام خاص در تملک اولیه و توزیع ثانویه و باز توزیع و مصرف اموال و نیز با پذیرش مفروضات اعتقادی اسلامی، نیازمند علم اقتصادی فی الجمله متفاوت با علم اقتصاد مبتنی بر نهادهای نظام سرمایه داری نیستیم؟ علمی که چگونگی دستیابی به اهدافی چون رشد و توسعه و عدالت در این نظام اقتصادی و نهادهای شکلگرفته براساس آن را تبیین کند؟
حتی برای انکار این مدعا نیازمند ورود تخصصی به فقه اقتصادی و اقتصاد اسلامی هستیم که به اقرار خود گوینده قطعا خارج از توانمندی ایشان است.
📌 ادامه در فرستهی بعد👇🏻
@Tanbiholomah