eitaa logo
تنبیه الأمة
2.5هزار دنبال‌کننده
171 عکس
77 ویدیو
22 فایل
تنبیه الأمة، #جهادی است در راستای #تبیین حقایق، کوششی در دفاع از حریم دین و مقابله با انحرافاتی که به نام دین رقم می‌خورد. مدیر کانال: @saleh63
مشاهده در ایتا
دانلود
❇️ سعه و ضیق مرزهای انقلابی‌بودن 🖋 صالح رحمتی 🔸 مقدمه اول: بسیار روشن است که نباید لباسی برای «انقلابی‌بودن» دوخت که فقط به قامت برخی بیاید و خیل کثیری از افراد را از دامنه انقلاب بیرون براند. باید در معنای «انقلابی» سعه‌ی نظری داشت و از تعلق قلبی افراد به اسلام و نظام اسلامی تا رفتار اسلامی را با همدیگر ملاحظه نمود. دوم: و این نکته نیز روشن است که نمی‌توان مرز معنایی «انقلابی» را چنان فراخ گرفت که هر مرتکب صغیره و کبیره‌ای را شامل شود. پس مرز سعه‌ی نظر باید مشخص گشته و دایره انقلابی‌بودن آنجا بسته گردد؛ که اگر چنین نباشد، در آینده‌ای نزدیک شاهد رونمایی از هم‌جنس‌باز انقلابی، رباخوار انقلابی، فاحشه انقلابی و... خواهیم بود. ❓بی‌حجاب انقلابی، آری یا خیر؟ بعد از این دو مقدمه، سخنی کوتاه درباره تصاویری که در راه‌پیمایی 22 بهمن منتشر شده و چند دختر کاملا بی‌حجاب را نشان دادند، بیان می‌شود: 🔺 کشف حجاب کاملی که این دختران انجام دادند از چند حالت خارج نیست: 1. یا آگاهی از حکم شرعی حجاب و قانون حجاب دارند یا ندارند؟ 2. اگر، آگاهی به حکم شرعی و قانون حجاب دارند، یا به قصد سوء، با کشف حجاب کامل به راه پیمایی آمده و تصویر خود را منتشر ساخته‌اند یا بدون قصد سوء و با حسن اعتقاد به کشف حجاب، به راه پیمایی آمده‌اند؟ 🔻 و اما درباره احتمالات: احتمال اول: ادعای عدم آگاهی از حکم شرعی حجاب و قانون حجاب، نمی‌تواند ادعای مقبولی باشد. آن هم بعد از چند ماه اغتشاش در کشور در موضوع حجاب. حداقل، در چنین فضایی کسی نمی‌تواند قاطعانه بگوید هنوز برخی از جوانان از این حکم الهی و قانون حجاب اطلاعی ندارند. ضمن آنکه، گویا برخی از همین دختران، توسط بانوان محجبه مورد تذکر هم قرار گرفته‌اند. احتمال دوم: اگر کسی آگاهی دارد، لیکن به قصد سوء به راه پیمایی می‌آید. شیوه مواجهه با چنین افرادی روشن است و نیازی به بحث ندارد که باید مسئولین مربوطه به آن رسیدگی نمایند. احتمال سوم: این احتمال، مهمترین و چالشی‌ترین احتمال است. برخی افراد، مدعی‌اند همانطور که «حزب الله» در لبنان دارای طرفدارانی بی‌حجاب است یا انقلاب اسلامی در اقصی نقاط دنیا طرفدارانی بی‌حجاب دارد، چه اشکالی دارد بگوییم برخی دختران در ایران، تعلق خاطر به انقلاب اسلامی دارند لیکن نمی‌خواهند محجبه باشند؛ بلکه می‌خواهند کشف حجاب نمایند. ✅ در پاسخ میتوان گفت: ➖ تصور اینکه چنین فردی، تعلق خاطر به انقلاب اسلامی دارد، تصوری بعید نیست و می‌توان چنین فردی را تصور نمود که اصل نظام اسلامی را می‌پسندد اما قانون حجاب را نه. اما همه سخن، درباره «شیوه مواجهه» با این فرد است. آیا صرف اینکه کسی «تعلق خاطر» به نظام داشته، اما به برخی از قوانین آن معترض باشد، توجیه‌کننده این است که حاکمیت یا نهادهای فرهنگی، در معنای «انقلابی» تجدید نظر کرده و آن را توسعه دهند؟ آیا چنین دیدگاهی به آنجا نمی‌رسد که دامنه احکام الهی نیز براساس اهواء و امیال، موسع و مضیق گردند؟ ➖ یا اینکه رفتار دیگری لازم است؟ باید، چنین فردی را نه درون انقلاب، بلکه در لبه و پرتگاه جدایی از انقلاب اسلامی به حساب آورد و با تذکر و راهنمایی، از او دستگیری کرد. در واقع بجای تجدید نظر در معنای اسلام و انقلاب، موضوعی برای نهی از منکر یا ارشاد پیش آمده است. ➖ براساس این دغدغه، نباید تصاویر دختر مکشفه ای که پرچم جمهوری اسلامی را بر دوش خود گرفته و در راه پیمایی شرکت کرده، وجه تحسین به خود پیدا کند، بگونه‌ای که حتی برخی دختران کم سن و سال هم در اصالت حجاب تردید نمایند. بلکه نیاز است، افراد طبقه‌بندی گردند: ارزش دختر محجبه کامل انقلابی ابراز شده و نقص کسی که کشف حجاب کامل کرده به صراحت بیان شده و نهی از منکر گردد. 🔺 البته، همه اینها، در صورتی است که، تعلق خاطر چنین افرادی به اسلام و انقلاب، مفروغ عنه گرفته شده باشد. در غیر این صورت، مجال تردید در تعلق خاطر ایشان هم وجود دارد. چرا که آنها با چشمان خود دیدند این نظامی که آنها به آن تعلق دارند، در همین سنگر حجاب، جنگید و دیدند که دشمن از همین ناحیه، فروپاشی نظام اسلامی را آغاز کرده است. پس، بهتر نیست با التزام به حجاب، همان نظام را یاری نمایند؟ و چگونه تعلق خاطری است که هم‌نوا و هم‌صدا با جبهه دشمن است؟ درحالیکه، بسیار بانوانی بودند که در همین اغتشاشات به دلیل تعلق خاطر به نظام اسلامی و رهبری، پوشش خود را حتی تصحیح کردند. ✅ خلاصه کلام: نباید از چنین رفتارهایی قبح‌زدایی شده و با توسعه نفسانی در معنای «انقلابی»، هم اسلام‌زدایی از ماهیت انقلاب گردد و هم دلدادگان به اسلام را ناامید نمود و هم زمینه برای تحقق صورتهای اقبح دیگر به نام انقلابی‌بودن فراهم آید. https://eitaa.com/joinchat/3310420148Ca673c3add8
17.7M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🚫 | جرم کدام یک بیشتر است، قتل یا اهانت به پیامبر؟ 🗓به مناسبت ۲۵ بهمن، سالروز حکم تاریخی امام خمینی قدس سره مبنی بر ارتداد سلمان رشدی 📱 @mesbahyazdi_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
9.15M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
❇️ انجمن حجتیه و پارادوکس رفتاری 🎥 حجت‌الاسلام والمسلمین ایمانی‌مقدم، مبلغ بین الملل 📌 انتشار خاطرات شنیدنی حجت‌الاسلام ایمانی، در کانال نخبگانی تنبیه الأمة👇🏻 https://eitaa.com/joinchat/3310420148Ca673c3add8
❇️ایمان ابوطالب(ع) از دیدگاه اهل‌بیت (علیهم‌السلام) 🖋محمد جعفر طبسی 🔸بیست و ششم ماه رجب بنا به نقل صاحب کتاب جنّات الخلود، سالروز رحلت شیخ الصحابه و عموی رسول خدا(ص) حضرت ابوطالب(ع) است.(ص۱۶؛ منیة الراغب فی ایمان ابی‌طالب(ع)، محمدرضا طبسی‌نجفی(ره)، ص۲۰۳) 🔹این شخصیت مظلوم و بزرگ تاریخ اسلام، خدمات زیادی را به پیغمبر اکرم(ص) انجام داد و حامی بسیار بزرگی برای آن حضرت(ص) بود. یکی از مباحث جنجالی درباره آن شخصیت مظلوم، ایمان اوست که از دیرباز مورد بحث و گفتگو بوده است. در این یادداشت کوتاه نیم‌نگاهی به بر اثبات ایمان او از دیدگاه ائمه اطهار(ع) می‌اندازیم. 🔸پیش از آن جا دارد به بیان جناب احمد بن حنبل اشاره کنیم(فضائل الصحابة، ص۲۵۸) وی به سند خود از انس بن مالک صحابی پیامبر(ص) نقل می‌کند: «وقتی ابوطالب بیمار شد و در همان مریضی از دنیا رفت، شخصی را نزد رسول‌خدا(ص) فرستاد و درخواست کرد تا آن حضرت(ص) شفایش را از خداوند بخواهد. «ادع ربّک أن یشفینی» واقعا اگر ابوطالب(ع) مؤمن نبود، چگونه چنین درخواستی از خداوند می‌کند؟! 🔹مرحوم طبرسی(م سده۶ق) صاحب تفسیر ارزشمند مجمع‌البیان، می‌گوید: «قدثبت اجماع اهل‌البیت(ع) علی ایمان ابی‌طالب(ع) و اجماعهم حجّة لأنّه احدالثقلین اللذین امر النبیّ(ص) بالتمسّک بهما» «بر ایمان ابوطالب(ع) اجماع اهل بیت(ع) وجود دارد. اجماع ایشان از آن جهت که یکی از ثقلینی هستند که پیامبر(ص) به تمسّک کردن به آنها دستور داده، حجّت است» (مجمع البیان، ج۴، ص۴۴۴) این اجماعی که این مفسّر توانا به آن اشاره کرده، بسیار دقیق و مهمّ است. زیرا از هیچ‌یک از ایشان(ع) درباره مؤمن نبودن ابوطالب(ع) حتّی یک روایت ضعیف، نقل نشده است. بی‌تردید اهل‌بیت(ع) به دلیل حدیث ثقلین، عِدل و همسنگ قرآن‌کریم هستند. 🔸علّامه‌مجلسی(ره) روایتی را نقل می‌کند که از امام‌سجّاد(ع) درباره ایمان ابوطالب(ع) سؤال شد. فرمود: «آری مؤمن بود» گفتند: «اما برخی گمان می‌کنند که کافر بود. آن حضرت(ع) فرمود: «شگفتا! آیا به ابوطالب(ع) طعنه می‌زنند؟ یا به رسول‌خدا(ص)؟ در حالی که خداوند نهی نمود که زن مومن همراه و همسر کافر باشد. بی‌تردید فاطمه بنت اسد همسر ابوطالب(ع)‌ـ‌که از زنان با ایمان و با سابقه درخشان بود‌ـ با همسرش(ع) زندگی کرد تا آنکه ابوطالب(ع) از دنیا رفت.(بحارالانوار، ج۳۵، ص۱۱۵) 🔸مجلسی(ره) در روایتی دیگر، از ابوبصیر از امام باقر(ع) نقل کرده که فرمود:«ابوطالب(ع) مسلمان و مؤمن از دنیا رفت. شعر او در دیوانش بر ایمان او دلالت می‌کند.»(مات ابوطالب بن عبدالمطلب(ع) مسلما مؤمنا...»(همان، ص۱۱۷) نیز در روایتی دیگر نقل کرده که ابان‌بن محمّد به امام‌رضا (ع) نامه نوشت و پرسید: «فدایت شوم! من به ایمان ابوطالب(ع) تردید دارم. آن حضرت(ع) در پاسخ نوشتند: «اگر به ایمان ابوطالب(ع) اقرار نکنی، سرانجام و بازگشت‌گاه تو دوزخ خواهد بود.»(إن لم‌تقرّ بإیمان أبی‌طالب(ع)...»(همان، ص۱۱۰) ✅نتیجه آنکه دیدگاه و گفتار و کردار عترت پیامبر(ص) مانند قرآن حجّت و معتبر است. در مسأله مهمّی همچون «ایمان ابوطالب(ع)» باید نظر اهل‌بیت(ع) را میزان و فصل‌الخطاب قرار دهیم. آنچه از روایات ائمّه‌اطهار(ع) نقل شده، نشان می‌دهد که ایشان بر مؤمن بودن حضرت ابوطالب(ع) تأکید و اتفاق نظر داشته‌اند. 🌐 به نقل از کانال غدیر خم @Tanbiholomah
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❇️ بعثت و غلو مدرن روشنفکری (۱) 🖋 محمدحسین رضازاده 🔸 خداوند متعال انسان و همه آفرینش را به هدف مشخصی آفریده و خلقت این عالم از روی لهو و بی هدفی نبوده است: وَ مَا خَلَقْنَا السَّمَاءَ وَ الْأَرْضَ وَ مَا بَيْنَهُمَا لَاعِبِينَ لَوْ أَرَدْنَا أَن نَّتَّخِذَ لَهْوًا لاَّتَّخَذْنَاهُ مِن لَّدُنَّا إِن كُنَّا فَاعِلِينَ(انبیاء/ ۱۶ و ۱۷). 🔹 هدف اساسی از خلقت به تصریح آیات قرآن کریم هدایت به سوی «بندگی» خداوند متعال و تحقق این «بندگی» می باشد. إِلاَّ مَنْ رَحِمَ رَبُّكَ وَ لِذلِكَ خَلَقَهُمْ (هود/ ۱۱۹) - وَ ما خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الْإِنْسَ إِلاَّ لِيَعْبُدُونِ (ذاریات/ ۵۶). ❓اما پرسشی که در اینجا می‌توان مطرح کرد این است که انسان کیست؟ و چه توانمندی‌هایی دارد؟ و آیا ترسیم هدف از خلقت با جایگاه و شأن و توانمندی‌های انسان سازگار است؟ ✅ در پاسخ به این پرسش باید گفت که انسان هیچ برتری ذاتی‌ای ندارد و اینکه در زبان عموم مردم معروف شده است که «انسان اشرف مخلوقات است» یک گزاره حتمی و عمومی نیست و اساساً شرافت انسان به تناسب حرکت او در مسیر هدف از خلقتش سنجیده می‌شود. خداوند متعال انسانی را که از هدف خلقت خود یعنی بندگی خداوند متعال دور شده باشد و آن را نپذیرفته است، بارها و بارها به جهت به فعلیت رسیدن صفات رذیله او مذمت کرده است: إِنَّا عَرَضْنَا الْأَمانَةَ عَلَى السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ الْجِبالِ فَأَبَيْنَ أَنْ يَحْمِلْنَها وَ أَشْفَقْنَ مِنْها وَ حَمَلَهَا الْإِنْسانُ إِنَّهُ كانَ ظَلُوماً جَهُولاً (احزاب/ ۷۲) إِنَّ الْإِنْسانَ خُلِقَ هَلُوعاً إِذا مَسَّهُ الشَّرُّ جَزُوعاً وَ إِذا مَسَّهُ الْخَيْرُ مَنُوعاً (معارج/ ۱۹ تا ۲۱) وَ الَّذينَ كَفَرُوا يَتَمَتَّعُونَ وَ يَأْكُلُونَ‏ كَما تَأْكُلُ الْأَنْعامُ وَ النَّارُ مَثْوىً لَهُمْ (محمد/ ۱۲) أَمْ تَحْسَبُ أَنَّ أَكْثَرَهُمْ يَسْمَعُونَ أَوْ يَعْقِلُونَ إِنْ هُمْ إِلاَّ كَالْأَنْعامِ‏ بَلْ هُمْ أَضَلُّ سَبيلاً (فرقان/ ۴۴) إِنَّ شَرَّ الدَّوَابِّ عِنْدَ اللَّهِ الَّذينَ كَفَرُوا فَهُمْ لا يُؤْمِنُونَ (انفال/ ۵۵) 🔺 به همین جهت است که اگر هدایت خداوند متعال از طریق انبیائش در میان انسانها جاری نشود انسان نمی‌تواند به تنهایی مسیر سعادت را بپیماید چه اینکه به انسان اختیار داده شده است و حتی مانند حیوانات از یک هدایت حداقلی طبیعی و غریزی نیز نمی‌تواند برخوردار باشد زیرا صفات شری که در انسان وجود دارد اگر هدایت و تربیت الهی بر آنها حاکم نشود، طغیان می‌کنند و حتی معاش و زندگی مادی او را نیز از مسیر طبیعی و آنچه حق است خارج می‌کنند. 🔺 این سخن صرفاً یک تحلیل نیست بلکه پشتوانه محکمی از تجربه بشر در طول تاریخ را به همراه دارد. از جمله در دوران فترت نخستین یعنی در دوران طولانی‌ای که پس از حضرت آدم علیه السلام و بعضی از انبیاء بعد از ایشان تا پیش از بعثت حضرت نوح علیه السلام که پیامبری مبعوث نشد، اکثریت انسانها دچار گمراهی شدند و نتوانستند مسیر زندگی سعادتمندانه را آنگونه که پیامبران نخستین ترسیم کرده بودند بپیمایند: كانَ النَّاسُ أُمَّةً واحِدَةً فَبَعَثَ‏ اللَّهُ النَّبِيِّينَ مُبَشِّرينَ وَ مُنْذِرينَ وَ أَنْزَلَ مَعَهُمُ الْكِتابَ بِالْحَقِّ لِيَحْكُمَ بَيْنَ النَّاسِ فيمَا اخْتَلَفُوا فيهِ وَ مَا اخْتَلَفَ فيهِ إِلاَّ الَّذينَ أُوتُوهُ مِنْ بَعْدِ ما جاءَتْهُمُ الْبَيِّناتُ بَغْياً بَيْنَهُمْ فَهَدَى اللَّهُ الَّذينَ آمَنُوا لِمَا اخْتَلَفُوا فيهِ مِنَ الْحَقِّ بِإِذْنِهِ وَ اللَّهُ يَهْدي مَنْ يَشاءُ إِلى‏ صِراطٍ مُسْتَقيمٍ (بقره/ ۲۱۳) عَنْ يَعْقُوبَ بْنِ شُعَيْبٍ‏ أَنَّهُ سَأَلَ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع- عَنْ قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ- كانَ‏ النَّاسُ‏ أُمَّةً واحِدَةً فَقَالَ كَانَ النَّاسُ قَبْلَ نُوحٍ أُمَّةَ ضَلَالٍ فَبَدَا لِلَّهِ فَبَعَثَ الْمُرْسَلِينَ. الكافي (ط - الإسلامية) ؛ ج‏ ۸؛ ص ۸۲. عن مسعدة عن أبي عبد الله ع‏ في قول الله «كانَ النَّاسُ أُمَّةً واحِدَةً- فَبَعَثَ اللَّهُ النَّبِيِّينَ مُبَشِّرِينَ وَ مُنْذِرِينَ‏» فقال: كان‏ ذلك‏ قبل‏ نوح‏، قيل: فعلى هدى كانوا قال: بل كانوا ضلالا، و ذلك أنه لما انقرض آدم و صالح ذريته بقي شيث وصيه- لا يقدر على إظهار دين الله الذي كان عليه آدم و صالح ذريته، و ذلك أن قابيل تواعده بالقتل كما قتل أخاه هابيل، فسار فيهم بالتقية و الكتمان، فازدادوا كل يوم ضلالا- حتى لم يبق على الأرض معهم إلا من هو سلف- و لحق الوصي بجزيرة في البحر يعبد الله، فبدا لله تبارك و تعالى أن يبعث الرسل‏. تفسير العياشي، ج‏ ۱، ص ۱۰۴. 📌 ادامه در فرسته‌ی بعد 👇🏻 @Tanbiholomah
❇️ بعثت و غلو مدرن روشنفکری (۲) 🖋 محمدحسین رضازاده 🔺 به همین جهت است که بعثت انبیاء هدیه بزرگ الهی به انسانیت است و نعمت و منت خداوند متعال بر بشر به حساب می‌آید: لَقَدْ مَنَّ اللَّهُ عَلَى الْمُؤْمِنينَ إِذْ بَعَثَ‏ فيهِمْ رَسُولاً مِنْ أَنْفُسِهِمْ يَتْلُوا عَلَيْهِمْ آياتِهِ وَ يُزَكِّيهِمْ وَ يُعَلِّمُهُمُ الْكِتابَ وَ الْحِكْمَةَ وَ إِنْ كانُوا مِنْ قَبْلُ لَفي‏ ضَلالٍ مُبينٍ (آل عمران/ ۱۶۴) 🔺 و باید توجه داشت که این خداوند متعال است که بر انسان منت دارد که رسولان خود را برای هدایت این موجود ضعیف و نادان و ستمگر فرستاده است نه اینکه انسان با پذیرش دعوت الهی بر خداوند و انبیای او منت داشته باشد: يَمُنُّونَ عَلَيْكَ أَنْ أَسْلَمُوا قُلْ لا تَمُنُّوا عَلَيَّ إِسْلامَكُمْ بَلِ اللَّهُ يَمُنُّ عَلَيْكُمْ أَنْ هَداكُمْ لِلْإيمانِ إِنْ كُنْتُمْ صادِقينَ (حجرات/ ۱۷). ✅ آری انسانی که ایمان می‌آورد و در برابر اراده خداوند متعال خاضع می‌شود و از پیامبران الهی تبعیت می‌کند ارزش و شرافت پیدا می‌کند و خداوند از این مرحله به بعد برای او حقوق بسیار بالایی قرار می‌دهد که بخش عمده‌ای از دینداری ما وابسته به ادای این حقوق است: عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: مَا عُبِدَ اللَّهُ بِشَيْ‏ءٍ أَفْضَلَ مِنْ أَدَاءِ حَقِّ الْمُؤْمِنِ. الكافي (ط - الإسلامية)، ج‏ ۲، ص ۱۷۰ (ر.ک: المؤمن، ص: ۴۰ و الكافي (ط - الإسلامية)، ج‏ ۲، ص ۱۶۹) 🔺 اما باید توجه داشت که اینها حقوقی است که خداوند متعالی برای مؤمن به جهت ایمانش برای او قرار داده است و الا انسان ذاتاً دارای حقی نیست. و البته ممکن است به جهت مصالحی، خداوند متعال به مؤمنین امر کند که حدودی را نسبت به کفار رعایت کنند ولی باید توجه داشت که این به معنای حق ذاتی انسان بما هو انسان نیست؛ چه اینکه ممکن است خداوند متعال در استفاده از طبیعت و انتفاع از حیوانات نیز حدودی را تعیین کند که این نیز به معنای حق ذاتی طبیعت و حیوانات نیست. ♨️ پس از این مقدمه، روشن شد که از دیدگاه قرآن و روایات ارزش انسان در سایه ایمان او و پذیرش و خضوع او در برابر پیامبران الهی است و در واقع هدف از بعثت انبیاء نیز همین بوده است که انسان را در این جایگاه که جایگاه اصلی اوست قرار دهد. و لکن شوربختانه باید گفت که جهل و نادانی انسان سبب شده است که در خصوص انسان و جایگاه و شرافت او «غلو» شود و امروزه ما با «غلو مدرن» روبرو باشیم. ❗️این فرقه از غُلات می‌کوشند تا برای انسان و شهوات او اصالت و حق ذاتی ایجاد کنند. مرکز همه حقوق را انسان بدانند، اخلاق را همان گزاره‌های بشری معنا کنند، مشروعیت حکومت را وابسته به خواست مردم بدانند، شریعت را با تغییر سبک زندگی مردم قابل تغییر قلمداد کنند و خلاصه وضع کنونی بشرِ جدا شده از خدا را حق بپدارند. این نوع از غلو بدترین نوع غلوی است که می‌توان تصور نمود. انسانی که صرفاً قابلیت این را دارد که با پذیرش حکم الهی شرافت پیدا کند را حتی در فرضی که در برابر خداوند و خط انبیاء الهی استکبار ورزیده است، مرکز حق بدانی و خواست و اراده و آزادی او را مبدأ همه مشروعیت ها قلمداد کنی. این بزرگترین شرک است و شرک بزرگترین ظلم. وَ إِذْ قالَ لُقْمانُ لاِبْنِهِ وَ هُوَ يَعِظُهُ يا بُنَيَّ لا تُشْرِكْ بِاللَّهِ إِنَّ الشِّرْكَ لَظُلْمٌ‏ عَظيمٌ (لقمان/ ۱۳). ✅ خلاصه اینکه زمانی که شرافت به انسانیت بما هی انسانیت نبود پس محور بودن انسانیت در اخلاق، حقوق، سیاست و حتی در استفاده از طبیعت نیز غلط است. مطالبی بیشتر از این وجود دارد که در جای خود اثبات شده است. به برخی از آنها و ادله آنها در متن اشاره شد هر چند توضیح بیشتر خارج از وسع این نوشتار است. @Tanbiholomah
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا