4_6010577194814802211.mp3
8.78M
یا حســــــن !
حــــــــــــرم نداری ...😭
پويانفر🎤
◾️@Tanhamasir_North_Kh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#استوری
🖤 ما چنین دلسوزی رو از دست دادیم ...
◾️@Tanhamasir_North_Kh
سَلامٌ عليٰ آلِ يٰس ...
پدرمهربانم، سلام ...
▪️#آجرك_الله_يا_بقية_الله
#مولاي_غريبم
می نشینیم پای درد های دلتان
بخوانيد برایمان
روضه ای را که
سال هاست جاری ساخته
خون چشمانتان را
#عرض_ارادت_کم_ما_را_قبول_کن
يا رب الحسين بحق الحسين
إشف صدر الحسين #بظهور_الحجة
◾️@Tanhamasir_North_Kh
هیــس...
ڪمے آرامٺر...
﴿فاطمہۜ﴾ اینجاسٺ...
مادر اسٺ دیگر...
طاقٺ ندارد! :)💔
یڪے پدر... یڪے فرزند...
آخ! بمیرم برایتان...
◾️@Tanhamasir_North_Kh
مداحی آنلاین - نگرانی پیامبر از بیقراری امت - حجت الاسلام عالی.mp3
2.02M
🏴 #شهادت_حضرت_پیامبر(ص)
♨️نگرانی پیامبر از بی قراری امت
👌 #سخنرانی بسیار شنیدنی
🎤حجت الاسلام #عالی
◾️@Tanhamasir_North_Kh
تنها مسیری های استان خراسان شمالی💞
بهار #ولایت شکوفا کنندۀ استعدادها 💥 🍃•«ولایت»• مانند بهار است . بهار روییدن را به هیچ درختی تحمی
از بصیرت با آگاهی کم تا آگاهی زیاد بیبصیرت ‼️
♻️ وقتی از بصیرت ، یعنی نگرش عمیق و مبانی صحیح برخوردار باشی ، با مختصر آگاهی راه را پیدا میکنی و هرگز فریب نمی خوری .
⚠️ ولی اگر بصیرت و نگرش صحیح نباشد ، با نگاه به تمام واقعیتها هم راه را پیدا نمیکنی و آگاهی دردی را دوا نخواهد کرد...!!
🌀 #بصیرت👈 زوایه نگاه درست میدهد و نگاه از زوایۀ درست موجب نتیجهگیری درست میشود👌
💌 #پیام_معنوی
🍃 #استاد_پناهیان
🔍 شماره ۶۵
@Tanhamasir_North_Kh
یا امام حسن مجتبی(ع)
سنگ صبـــور مأمن غمها و دردها
ای خانهات پناه همه کوچهگردها
شهادت مظلومانه کریم اهلبیت(ع) تسلیت باد
@Tanhamasir_North_Kh
12.7M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#زیارت رحمه للعالمین از راه دور...
✨خدایا بر محمد و اهل بیت پاکش درود فرست درودی پسندیده از جانب خودت
و از جانب ما به آنان تحیت بسیار و سلام برسان 💌
خدایا به خاطر دوستی ایشان به ما فضل و احسان و رحمت و آمرزش عنایت کن،...🤲✨
#لبیک_یا_رسول_الله
@Tanhamasir_North_Kh
تنها مسیری های استان خراسان شمالی💞
#زیارت رحمه للعالمین از راه دور... ✨خدایا بر محمد و اهل بیت پاکش درود فرست درودی پسندیده از جانب خو
سلام و عرض تسلیت 🥀
عزاداریاتون قبول باشه.
میخواین همین امروز یه سفر برید مدینه و یه #زیارت ناب و یه مناجات دلنشین داشته باشید؟
بعدشم یه حال خوب و یه حس خاص...
✨🕊✨
✅ یا علی
همین الان بلند شین وضو بگیرید و برید یه جای خلوت... سجادتون رو باز کنید
و یه چیزی شبیه قبر درست کنید مثلا یه برگه کاغذ رو تا کنید بعد اسم پیامبر عزیزمون رو روش بنویسید و بزارید روبروی خودتون...✨
و با توجه کامل، شروع کنید به خوندن زیارت رسول خدا از راه دور....و مناجات بعدش...
👌مطمئنم غرق باران اشک خواهید شد...
✍ آیت الله مشکینی:
مبادا روز شهادت یا ولادت امامی بگذرد و شما آن امام را زیارت نکنید.✔️
با لینک زیر زائر مدینه منوره شوید.
👉 https://b2n.ir/165861👈
برای اعضای کانال و خادمتون هم دعا کنید🤲 ✨
پیشاپیش زیارتتون قبول باشه
●⊰✾⊱●
@Tanhamasir_North_Kh
4_6021714684963455403.mp3
8.13M
▪️نکاتی جانسوز در مورد
صلح و غربت #امام_حسن علیه السلام
🎙حجتالاسلام دارستانی
.
●⊰✾⊱●
@Tanhamasir_North_Kh
﷽❣ #سلام_امام_زمانم ❣﷽
#العجلآقایمن
آقا ببخش که دعاهایمان دعا نشد
قلب سیه ز معصیت خود، جدا نشد
مارا ببخش یوسف زهرا، به مادرت
این رسم عاشقی، به درستی ادا نشد!
#اللﮩـم_عجـل_لولیـڪ_الفـرجــــ
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📺 سخنرانی حاج آقا قرائتی
✍️موضوع: از «ب» بسم الله هواتو داره
💥@Tanhamasir_North_Kh
#در_محضر_بزرگان
✅ حاج آقا مجتبی تهــرانی(ره):
هـــر ڪاری میخــواهی ڪُن امـا
این را بدان ڪه این #عمل تو را
خدا پیغـمبر و مومنین می بینند!
حیا ڪن ڪه یڪ وقت نڪند
عمـل #زشــتت را ببرند نشـان آقا
رســول الله (ص) بـــدهند.
🌟@Tanhamasir_North_Kh
تنها مسیری های استان خراسان شمالی💞
از بصیرت با آگاهی کم تا آگاهی زیاد بیبصیرت ‼️ ♻️ وقتی از بصیرت ، یعنی نگرش عمیق و مبانی صحیح برخو
معنای واقعی انقلابی گری ❓
🌐 «آرمانگرایی و انقلابیگری» معنای دقیقش واقعبینی ، منفعت گرایی و عقلانیت است!
🔆 آنهم دیدن همۀ واقعیتها و منفعتها، خصوصاً منافعی که در بلندمدت به آنها نیاز داریم.
⭕️ در مقابل، انقلابی نبودن یعنی ادعای واقع بینی و منفعت گرایی داشتن، و با خیالبافی و حماقت به توجیه ضررها و ضعفها پرداختن...!!
💌 #پیام_معنوی
🍃 #استاد_پناهیان
🔍 شماره ۶۶
@Tanhamasir_North_Kh
#میرزا_اسماعیل_دولابی
#راه_کسب_نشاط
🍃در شبانه روز حداقل ده دقیقه با خداوند خلوت کن و استغفار کن ؛ مطمئن باش دلت روشن می شود ؛ استغفار نشاط آور است
@Tanhamasir_North_Kh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🗯 من میخوام؛ از لحظهی ورودم به برزخ ؛
تا وقتی که خدا خدایی میکنه؛
توی بهشتِ #امام_رضا علیهالسلام، و با ایشون، همراه و همخونه باشم ....
چکار باید بکنم ❓
🎙#استاد_شجاعی
●⊰✾⊱●
@Tanhamasir_North_Kh
📱 #استورے
♥️ #ویژه_شهادت
🖤 ای جان من جانان من...
▪️ سالروز شهادت امام رضا علیه السلام تسلیت باد.
📎 #شهادت_امام_رضا
📎 #امام_رضا علیهالسلام
•••═❈🍃🌸🍃❈═•••
@Tanhamasir_North_Kh
❣ #سلام_امام_زمانم ❣
شاید برای آمدنت دیر کردهای
وقتی نگاه آینه را پیر کردهای
دیری است آسمان مرا شب گرفته است
خورشید من، برای چه تأخیر کردهای
#اللﮩـم_عجـل_لولیـڪ_الفـرجــــ
◾️@Tanhamasir_North_Kh
#زیارت
🕌✨⃟🕊؎•°
رفته بودم زیارت...
حرم ثامن الحجج...
یک شب نسبتا شلوغ...
هوا خوب بود...
مردم تو صحنهای حرم نشسته بودند...
کفشامو دادم کفشداری...
چشام هوس ضریح داشت...
دستام وصال ضریح داشت...
دلم تمنای یک درددل جانانه...
سرتا پا مشتاق و بیقرار...
کلا حال عجیبی بود ...
به سمت رواقهای منتهی به روضة المنوره...
یا همون ضریح قشنگ آقا...
راه افتادم...
با خودم مقدمه چینی میکردم...
برای حرفایی که میخوام بزنم...
و حرفایی که سنگینی کرده رو دلم...
حاجتایی که باید بگم...
چیزایی که میخوام...
نیازهایی که باید مطرحشون کنم...
با همین افکار قدم به قدم...
نزدیک میشدم به مقصود...
گویا خودم بودم و خودم...
انگار !!! من تنها بودم...
گریه پسربچه چهار ساله ای...
رشته افکارم رو پاره کرد...
نگاهمو انداختم سمت اون...
گوله گوله اشکاش میدوید رو صورتش...
مستاصل بود...
حیرون...
درمانده!!!
رفتم سمتش...
چیشده عزیزم!؟
چرا گریه میکنی!؟
خجالت کشید...
ولی انقد غصه داشت که ...
نمیتونست حرف بزنه...
هق هق امونشو بریده بود...
نشستم مقابلش...
با انگشتم ...
اشکاشو فراری دادم...
نگاهش کردم...
با پس زمینه ای از تبسم...
چیشده!؟
باباتو گم کردی!؟
کودک ، منتظر همین حرف بود...
چشماش درشت شد...
یکی دیگر هم ...
غم اونو فهمید...
درکش کرد...
اما چشاش پُر تر بارید...
شکلاتهای خادمای حرم...
نوازشهای من...
دلجویی مردم...
هیچکدوم فایده نداشت...
اصلا منم یادم رفت...
که چقد حرف با امام رضا داشتم...
ظاهرا عبای من...
ی جورایی باعث شد که ...
به من اطمینان کنه...
چون عبامو گرفت...
اطمینان کرد...
مثل برق از ذهنم عبور کرد...
وای به حال کسانیکه...
مردم به عبایشان اطمینان کردند...
اما خودشان از نفسشان نامطمئن!!!
و چقدر بی رحمند کسانیکه...
به عبایشان اطمینان کردند دیگران...
و شکستند این اطمینان را...
باز کودک را مقابلم دید...
اینبار مانوس تر بودیم
دست من را گرفته...
محکم و با یقین...
قرار است این صاحب عبا...
پدرم را پیدا کند...
هر دو استوار بودیم
او از اطمینان به من...
من به پیدا کردن پدرش...
راه افتادیم...
به سمت صحن...
پرسیدم از او...
آخرین بار کجا پدرت را دیدی!؟
آخرین بار کجا باهم بودین..؟
اشاره کرد به سمت دارالولایه...
_ اونجا بودم با بابام!!!
با تعجب گفتم ...
پس اینجا چکار میکنی!!؟
هیچی نگفت...
نخواستم خجالت...
رو غم گم شدنش اضافه شه...
دستشو گرفتم و رفتیم ...
سمت دارالولایه...
گفتم خوب نگاه کن...
پدرتو دیدی به من بگو...
و خودم فرو رفتم در افکارم...
چه داستان قریبی دارد این طفل...
چقدر آشنای این زمانه هست...
اگر در دارالولایه...
دست پدرت را رها کنی...
و غافل شوی...
نه تنها پدرت را گم میکنی...
حتی از دارالولایه هم خارج میشوی!!!
و سرگردان و متحیر...
باز خدا بیامرزد رفتگان این طفل را...
لااقل به دنبال پدر گمشده اش هست...
دستم را کشید...
به خودم آمدم...
مردی به سمت ما میدوید...
مشتاقتر از طفل...
پریشانتر از گمشده...
انگار خودش گمشده...
دوید و نزدیک...
نزدیک و نزدیکتر...
هیچکس را نمیدید...
جز طفل گمشده...
دستم رو رها کرد...
هر دو به وصال هم رسیدن...
و من نفهمیدم کدام یک...
مشتاقتر بودند...
گمشده یا فراموش شده!!!
پدر برخاست...
صورتم را بوسید...
خدا خیرتون بده...
داشتم دق میکردم...
خدا هرچی میخواین بهتون بده...
نمیدونم چرا لال شدم...
آره... لال لال
سمت ضریح رفتم...
تمام حاجتا و درددلا رو فراموش...
اشک امونم نمیداد...
میگفتم اقا جان...
خودت گفتی...
امام پدری مهربان است...
تمام عمرم...
بلکه به اندازه تمام عمر پدرم...
۱۱۸۲ سال...
پدرمان را گم کرده ایم...
در همان دارالولایه ای که...
دستش را رها کردیم!!!
و غافل ماندیم...
از دارالولایه خارج شدیم...
نفهمیدیم...
به اندازه طفلی هم اشک نریختیم...
نفهمیدیم گم شدیم...
و وای از دل پدرمان...
او که مشتاقتر است به ما...
اوکه میگوید ...
هرگز فراموشتان نمیکنم...
غیر مهملین لمراعاتکم...
او در چه حال است!!!
خودم را مقابل ضریح دیدم...
کی رسیدم.... چگونه رسیدم...
نفهمیدم...
همه حرفهایم را فراموش کردم...
حرف مهمتری داشتم...
گونه ام مرطوب...
چشمانم مرطوب
اما لبانم خشک...
فقط یک حاجت...
یک درد دل...
یک خواسته...
آقا جان...
به عبایت قسم...
ما را به پدرمان برسان...
#اللهــــمعجــــللولیــــکالفــــرج
✍س.ح.ط...