eitaa logo
تنها مسیری های استان خراسان شمالی💞
342 دنبال‌کننده
4.7هزار عکس
5.4هزار ویدیو
47 فایل
نگاهت که تنهامسیری باشد سخت ترین لحظات زندگی به آرام ترین لحظات تبدیل می شود. آرامش درنوع نگاه توست.....👌💖 ارتباط با خادم کانال 💫لینک کانال اصلی تنهامسیرآرامش http://eitaa.com/joinchat/63963136Ca672116ed5
مشاهده در ایتا
دانلود
🌿🌿🌿🌿🌿🌹🌹 چطوری دیگران را تو شادی عید غدیر سهیم کنیم⁉️ 💫امام صادق میفرمایند :یکی از کارهای مهم روز عید غدیر,صله ی رحم است.💫 🌹پس خوشحال کردن پدر و مادر را جزو یکی از های روز قرار دهیم.😍👌 ✅در مورد اهمیت بدانیم👇👇 ✍🏻کافی است که در مقابل پدر و مادرمان کمر خم کنیم، تا خدا آسمانی مان کند. 🌿 کتاب های مرحوم علامه قریب نود سال است که در حوزه تدریس می شود، چون را بر روی شانه می گذاشت و به حمام می برد تا زن ها او را بشویند و مجدد بر روی شانه می گذاشت و به منزل می آورد. 🌹مردم از او می پرسیدند: در منزل قاطر یا الاغی نداری که او را روی آن بگذاری؟ ✍🏻 فرمود: دارم. 🌿 نمی دانید وقتی مادرم را بر دوش گرفتم، زیر این بار سنگین چه .👌 🌹وقتی مادر ایشان از دنیا رفت، به پهنای صورت گریه می کرد، سن بردار نیست. 🌿 وقتی به او اشکال کردند، فرمود: گریه ام برای این است که از امروز به بعد، به چه شخصی کنم که خدا این همه گره هایم را باز کند؟ 🌹در عالم از مادر، سنگین وزن تر برای داریم؟ 🌿در مورد ,حتما داستان خدمت مقام معظم رهبری به پدرشان را خوانده اید. 🌹ایشان بین ماندن و ادامه تحصیل در و رسیدن به مراتب بالای علمی یا خدمت پدر ,در,دومی را انتخاب کردند. 🌿 واز دعای پدر ,هم به وهم به زعامت و رهبری دست یافتند. 👌🏻پس تاپدر و مادر زنده اند احترامشان را داشته باشیم و اگر در قید حیات نیستند با انجام کار خیر آنها را بهره مند کنیم.😍 🌟 @Tanhamasir_North_Kh
🌸 علیرضا محبت و ارادت بی نظیری به پدرو مادرش داشت. ما هفته ای دو تا سه بار پدرو مادرش را زیارت میکردیم.. ولی هربار که با پدرو مادرش روبرو میشد گویا یکسال هست که اونها رو ندیده. پدرشو در آغوش میکشیدو سرو روی پدر رو بوسه باران میکرد. دست پدر رو میبوسید و بغض به گلو با پدرش حال و احوال پرسی میکرد. 🌸 بعد از اون میرفت توی آشپزخونه سراغ مادرش.. دست و روی مادر رو و از آغوش مادرش دل نمیکند.. دست مادرو میگرفت و کنار خود مینشاند. 🌸 وقتی که پدر مینشست کف پاهای پدر رو بوسه باران میکرد. دو سال بعد از ازدواجمون اولین باری که تلفنی بهش خبر دادن که مادر بخاطر بالارفتن فشار در بیمارستان بستریه خیلی حالش بد شد.فشارش افتادو نتونست روی پاهاش بند بشه.آب قند بهش دادم.ازش خواستم که خودشو کنترل کنه.نباید اینقدر بیتابی کنه.ولی گفت من تحمل مریضی مادرمو ندارم.نمیتونم طاقت بیارم که حتی یک سرفه بکنه.و بعد فورا خودش رو پیش مادرش رسوند. محبتش به پدرو مادر از نوع خدایی و آسمونی بود. ۹۳/۱۲/۲۹ هدیه به روح مطهر شهید @Tanhamasir_North_Kh