eitaa logo
تنها مسیری های استان خراسان شمالی💞
342 دنبال‌کننده
4.7هزار عکس
5.4هزار ویدیو
47 فایل
نگاهت که تنهامسیری باشد سخت ترین لحظات زندگی به آرام ترین لحظات تبدیل می شود. آرامش درنوع نگاه توست.....👌💖 ارتباط با خادم کانال 💫لینک کانال اصلی تنهامسیرآرامش http://eitaa.com/joinchat/63963136Ca672116ed5
مشاهده در ایتا
دانلود
📣 توصیه آیت الله ناصری (حفظه الله) درباره کیفیت توسل مومنین در این شب جمعه برای سربلندی ایران عزیز 🔸 پویش معنوی علیه السلام برای سربلندی ایران 🚩@Tanhamasir_North_Kh
🌹﷽🌹 ▪️کنج خرابه نشسته بود... 🔺سرش را به دیوار تکیه داده بود... مرور اتفاقات چند هفته گذشته آزارش میداد 😭 🔺به آهستگی  صورتش را لمس کرد... دست جنگی و آفتاب داغ 🌞 خرابه بی سقف شام با صورت نازدانه بیش از آنکه تصور کنید خشن بوده 😔😔 🌌 نیمه های شب آشفته از خواب بلند شد و گریان😭سراغ عمه اش را گرفت من این جایم عزیز عمه 💗 گویا خواب پدرش را دیده بود😔 با گریه از پدر سخن میگفت، از گریه او تمام خرابه به گریه افتاد😭😭😭 صدا به گوش یزید رسید 👹 علت را پرسید و برای آرام شدن خرابه دستور داد، سر را به خرابه بردند پیش روی نازدانه گذاشتند 😰😰 رو پوش را کنار که زد..... 😭😭😭 🔹بعدها از عقیله بنی هاشم نقل شده؛ با هر منزلی ‌که رو به رو شدیم مصیبتی به ما وارد شد، لیکن جور جفا در شام بر ما کامل شد.. 💔 اما مصیبت برادر زاده ام رقیه مویم را سفید و کمرم را خم کرد..... 🖤😔😔😔 (س) ✦‎‌‌‌@Tanhamasir_North_Kh
🌹﷽🌹 🔹کاروان امام حسین از مکه 🕋 به سمت کوفه خارج شده بود که ناگهان از دور دو سوار 🐎مشاهده شدند به تاخت به سمت کاروان می آمدند نزدیکتر که شدند، دوفرزند عقیله بنی هاشم بودند☺️ نزدیک کجاوه مادر رفتند و اظهار ادب کردند 💖، بعد هم خدمت دایی بزرگوارشان عرض ادب و وفاداری تا پای جان نمودند😌❤️ 🔸در طول مسیر همراه کاروان🏴 بودند تا ورود به کربلا و 🌝صبح روز دهم محرم بعد از جنگ ⚔ عمومی وبعد از آن در جنگ تن به تن بعد از شهادت تمامی اصحاب نوبت به بنی هاشم رسید😔😭 💢هنگامی که دوتن از بنی هاشم به شهادت رسیدند، مادر دو فرزندش را طلبید، زره به اندازه قد و قامت از دو بزرگوار پیدا نکردند 🔺پس بر تنشان کفن پوشاندند و شمشیر🗡 را به جای کمر بر گردن حمایل کردند ✔️ 🔺مادر آن دو را به سمت خیمه دایی برد و خود دم در خیمه ⛺️ منتظر ماند اندک مدتی ⏰ گذشت دو بزرگوار خارج شدند و عرض کردند : مادر جان، دایی فرمود بگویید مادرتان بیاید👌 👈عقیله بنی هاشم وارد خیمه شد مدتی نگذشت که اذن میدان صادر شد✅ آن دو شیر بیشه مردانه وار به سمت لشکر دشمن 👹 یورش بردند و رجز میخواندند: امیری حسین              ونعم الامیر ⭕️ بعد از مدتی پیکار و به هلاکت رساندن تعدادی کوفی جراحات شدت گرفت و ضربات کاری شد ▪️آخرین لحظات عمر مبارکشان بود که سید الشهدا را به کمک خواستند🙏 حضرت به سرعت خودشان را به مهلکه رساندند و کوفیان را عقب راندند دو عزیز خواهر را به آغوش گرفتند و به خیام رساندند.😭😭😭 (سلام الله علیها) ✦‎‌‌@Tanhamasir_North_Kh
🕋﷽🕋 💢 از اصحاب و بنی هاشم دیگر کسی نمانده بود 😔 ✨سید الشهدا خود عزم میدان کرد از میانه میدان صدای تکبیر سبط اصغر دل حرم را آرام میکرد 💗 مولایمان هنوز پا به رکاب اسب 🐎 دارد و قبضه شمشیر🗡 به دست✋ ⭕️ هنوز تا اسارت فاصله است، هر چند اندک مدتی گذشت صدای تکبیر قطع شد❌ بر تمام خیام⛺️ سکوت حاکم شد 🤫 همه با تمام وجود تمنای شنیدن یک تکبیر دیگر داشتند 😫 🔸در این میان عبدالله طاقت نیاورد 👈عمه به توصیه عمو مراقب بود مبادا عبدالله خودش را به میدان برساند✅ اما ناگهان از خیمه بیرون آمد😰 به سرعت رو به میدان شروع به دویدن کرد، عمه هرچه کرد نتوانست به او برسد😔 🔹کنار عمو که رسید دست را، سپر🛡 تیغ از خدا بی خبری کرد که به عمو نخورد روی سینه عمو💖 که افتاد، یاد برادر و علقمه و دست در خاطر عمو گذشت 😔 صبر کن عزیز عمو❤️ اندک مهلتی نمیگذرد با جدت رسول خدا رو به رو میشوی که به پیشوازت آمده 💐 ▪️تیر حرمله 👹 بود که داغی دیگر بر جگر سید الشهدا گذاشت 🖤   ✦‎‌‌@Tanhamasir_North_Kh
🔱﷽🔱 💢 عصر تاسوعا بود همه فرزندان ام البنین در زیر خیمه⛺️ سید الشهداء بودند، در کنار امام در نهایت ادب حضور داشتند 😌 ناگهان نعره ای گوش خراش به گوش رسید 😱 🔺پسران خواهر ما کجایند؟ 🔸همه فرزندان ام البنین  به احترام امام سکوت کرده اند، هیچ جوابی برای این فریاد نبود امام 💖 فرمود : جوابش را بدهید اگر چه فاسق است. یکی از دایی های شما است (افراد قبیله مادر) 🌿 عباس از خیمه بیرون می آید به سمت صدا پیش میرود 🔹بی هیچ مقدمه ای شمر 👹 حرف امان نامه را پیش میکشد 😏 عباس از شدت خشم دندان بر هم میفشارد 😖 خدا تو وامانت را لعنت کند 🤲 تو فکر خویشاوندی ما و خودت هستی😒 فکر خویشاوندی حسین با رسول خدا نیستی 😒 برای ما طوق اطاعت از ملعون ها وملعون زادگان را می آوری 😑 ما در امان خداییم 💞 و به امان پسر سمیه نیاز نداریم 😒 حالا لشکر مانده بود و سایه شمشیر🗡عباس بن علی 🔺جگر شیر میخواست با عباس بن علی رو در رو شدن👌 @Tanhamasir_North_Kh