eitaa logo
تنها مسیری های استان سیستان و بلوچستان
445 دنبال‌کننده
7هزار عکس
2.6هزار ویدیو
75 فایل
جهت انتقاد ، پیشنهاد و ارائه ی مطلب با آیدی زیر ارتباط برقرار کنید 👇👇👇 @Reyhaneh8067 در این کانال مباحث کاربردی و تربیتی تشکیلات تنهامسیر آرامش ارائه خواهد شد 🌹☘🌹☘🌹☘🌹 باما همراه باشید http://eitaa.com/joinchat/1367736352C2e599872c6
مشاهده در ایتا
دانلود
اگه اجازه بدید بقیه این موسیقی لذت بخش رو در جلسه بعد تقدیم کنم... لذت ببر از موسیقی نماز.... 🌺🌷🌹🌺🌷🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
•┄❁بِـسْـم‌‌ِاللّٰه‌ِالࢪَّحمن‌ِالࢪَّحیمْ❁┄• سلام بر همراهان مسیر زندگی☺️💫 🌈پگاه صبحتون امید و عشق ⛅️طلوع صبحتون بکام دل ☀️امروزتون مملو از عشق و دوستی هااا 🕊و پرنده دلتون نغمه خوان شکرانه‌ی بودن‌تون ، آرامش‌تون و حال خوبتون چند سجده‌ی خاضعانه است ؟ فکر اینکه هستید در کنار ما ، و آرام هستید ما رو هم در اوج شادی و آرامش ، نگه میداره 😊 خوشحالیم که همراهیتون مستدام هست😇 ‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌ ┅═ 🌿🌸🌿 ═┅ @Tanhamasir_Sb
✤ ⃟💖 ⃟⃟ ⃟❀﷽❀ ⃟⃟ ⃟💖 ⃟✤ ❣ 🔅حضرت مَهدی (عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف) : 💢 چیزى ما را از شیعیان محبوس نکرده است، مگر اعمال ناخوشایند و ناپسندى که از آن‏ها به ما مى‏ رسد.⛔️ 📚{الزام الناصب،ج۲،ص۴۶۷} ┅═ 🌿🌸🌿 ═┅ @Tanhamasir_Sb
تنها مسیری های استان سیستان و بلوچستان
⤴️⤴️⤴️ #سه_دقیقه_در_قیامت #قسمت_سوم 🔘 پایان عمل جراحی احساس کردم آنها کار را بخوبی انجام دادند.
⤴️⤴️⤴️ 🕰 این را هم بگویم که زمان اصلا مانند اینجا نبود. من در یک لحظه صدها موضوع را می فهمیدم و صدها نفر را میدیدم! آن زمان کاملا متوجه بودم که مرگ به سراغم آمده. اما احساس خیلی خوبی داشتم. از آن درد شدید چشم راحت شده بودم پسر عمه و عمویم در کنارم حضور داشتند و شرایط خیلی عالی بود. 🧚‍♂ در روایات شنیده بودم که دو ملک از سوی خدا همیشه با ما هستند، حالا داشتم این دو ملک را میدیدم. چقدر چهره آنها زیبا و دوست داشتنی بود. دوست داشتم همیشه با آنها باشم. ما با هم در وسط یک بیابان کویری و خشک و بی آب و علف حرکت میکردیم کمی جلوتر چیزی را دیدم! 👱‍♂ روبروی ما یک میز قرار داشت که یک نفر پشت میز نشسته بود. آهسته آهسته به میز نزدیک شدیم. 🔄 به اطراف نگاه کردم. سمت چپ من در دور دستها چیزی شبیه سراب دیده می شد. اما آنچه میدیدم سراب نبود، شعله های آتش بود! حرارتش را از راه دور حس میکردم. 🍃🌸 به سمت راست خیره شدم در دوردستها یک باغ بزرگ و زیبا یا چیزی شبیه جنگلهای شمال ایران پیدا بود. نسیم خنکی از آن سو احساس میکردم. ☺️ به شخص پشت میز سلام کردم. با ادب جواب داد. منتظر بودم میخواستم ببینم چه کار دارد این دو جوان که در کنار من بودند، هیچ عکس العملی نشان ندادند. ⚜ حالا من بودم و همان دو جوان که در کنارم قرار داشتند. جوان پشت میز یک کتاب بزرگ و قطور را در مقابل من قرار داد! ✍ حسابرسی جوان پشت میز به آن کتاب بزرگ اشاره کرد. وقتی تعجب من را دید گفت: کتاب خودت هست، بخوان. امروز برای حسابرسی همین که خودت آن را ببینی کافی است. 🤔 چقدر این جمله آشنا بود. در یکی از جلسات قرآن، استاد ما این آیه را اشاره کرده بود: «اقْرَأْ كِتَابَكَ كَفَىٰ بِنَفْسِكَ الْيَوْمَ عَلَيْكَ حَسِيبًا»(اسراء/۱۴) این جوان درست ترجمه همین آیه را به من گفت. نگاهی به اطرافیانم کردم. کمی مکث کردم و کتاب را باز کردم بالای سمت چپ صفحه اول با خطی درشت نوشته شده بود: ۱۳ سال و ۶ ماه و ۴ روز از آقایی که پشت میز بود پرسیدم: این عدد چیه؟ گفت : سن بلوغ شماست. شما دقیقا در این تاریخ به بلوغ رسیدی. توی ذهنم بود که این تاریخ یکسال از پانزده سال قمری کمتر است. اما آن جوان که متوجه ذهن من شده بود گفت: نشانه های بلوغ فقط این نیست که شما در ذهن داری. من هم قبول کردم. 😌 قبل از آن و در صفحه سمت راست اعمال خوب زیادی نوشته شده بود. از سفر زیارتی مشهد تا نمازهای اول وقت و هیئت و احترام به والدین و ... پرسیدم: اینها چیست؟ 😇 گفت: اینها اعمال خوبی است که قبل از بلوغ انجام دادی. همه این کارهای خوب برایت حفظ شده. 📖 قبل از اینکه وارد صفحات اعمال پس از بلوغ شویم جوان پشت میز نگاهی کلی به کتاب من کرد و گفت: نمازهایت خوب و مورد قبول استـ برای همین وارد بقیه اعمال می شویم. 📿 یاد حدیثی افتادم که پیامبر (ص) فرمودند: نخستین چیزی که خدای متعال بر امتم واجب کرد نمازهای پنجگانه است و اولین چیزی که از کارهای آنان به سوی خدا بالا میرود نمازهای پنجگانه است و نخستین چیزی که درباره آن از امتم حسابرسی می شود نمازهای پنجگانه می باشد¹. من قبل از بلوغ نمازم را شروع کرده بودم و با تشویق های پدر و مادرم همیشه در مسجد حضور داشتم کمتر روزی پیش می آمد که نماز صبحم قضا شود اگر یک روز خدای ناکرده نماز صبحم قضا میشد تا شب خیلی ناراحت و افسرده بودم این اهمیت به نماز را از بچگی آموخته بودم و خدا را شکر همیشه اهمیت میدادم. 💖 وقتی آن ملک یعنی جوان پشت میز به عنوان اولین مطلب اینگونه به نماز اهمیت داد و بعد به سراغ بقیه اعمال رفت یاد حدیثی افتادم که معصومین (ع) فرمودند: اولین چیزی که مورد محاسبه قرار می گیرد نماز است. اگر نماز قبول شود بقیه اعمال قبول میشود و اگر نماز رد شود... خوشحال شدم. 📖 به صفحه اول کتابم نگاه کردم. از همان روز بلوغ تمام کارهای من با جزئیات نوشته شده بود. کوچکترین کارها، حتی ذره ای کار خوب و بد را دقیق نوشته بودند و صرف نظر نکرده بودند. تازه فهمیدم که «فَمن یعمل مِثقال ذرة خیراً یره» یعنی چه. 📝 هرچی که ما اینجا شوخی حساب کرده بودیم آنها جدی جدی نوشته بودند! ¹. کنزالاعمال ج ۷ص۲۷۶ 📚 ادامه دارد... ┅═ 🌿🌸🌿 ═┅ @Tanhamasir_Sb
📓 در داخل این کتاب در کنار هر کدام از کارهای روزانه من چیزی شبیه یک تصویر کوچک وجود داشت که وقتی به آن خیره می شدیم مثل فیلم به نمایش در مے آمد. درست مثل قسمت ویدئو در موبایلهای جدید فیلم آن ماجرا را مشاهده میکردیم. آن هم فیلم سه بعدی با تمام جزئیات. 🤯 یعنی در مواجه با دیگران حتی فکر افراد را هم می دیدیم. لذا نمیشد هیچکدام از آن کارها را انکار کرد. غیر از کارها حتی نیتهای ما ثبت شده بود. آنها همه چیز را دقیق نوشته بودند. جای هیچگونه اعتراضی نبود. تمام اعمال ثبت بود. هیچ حرفی هم نمیشد بزنیم. اما خوشحال بودم که از کودکی همیشه همراه پدرم در مسجد و هیئت بودم. از این بابت به خودم افتخار میکردم و خودم را از همین حالا در بهترین درجات بهشت می دیدم. 😨 همینطور که به صفحه اول نگاه میکردم و به اعمال خوبم افتخار میکردم یکدفعه دیدم یکی یکی اعمال خوبم در حال محو شدن است! 📃 صفحه پر از اعمال خوب بود اما حالا تبدیل به کاغذ سفید شده بود! با عصبانیت به آقایی که پشت میز بود گفتم: چرا اینها محو شد؟ مگه من این کارهای خوب رو نکردم؟ گفت: بله درسته اما همان روز غیبت یکی از دوستانت رو کردی. اعمال خوب شما به نامه عمل او منتقل شد. 😡 با عصبانیت گفتم: چرا؟چرا همه اعمال من؟ او هم غیر مستقیم اشاره کرد به حدیثی از پیامبر (ص) که میفرماید: سرعت نفوذ آتش در خوردن گیاه خشک به پای سرعت اثر غیبت در نابودی حسنات یک بنده نمیرسد¹. ¹. بحارالانوار جلد ۷۵ص۲۲۹ 📑 رفتم صفحه بعد... آنروز هم پر از اعمال خوب بود. نماز اول وقت، مسجد، بسیج، هیئت و رضایت پدر و مادر و ... فیلم تمام اعمال موجود بود اما لازم به مشاهده نبود. تمام اعمال خوب مورد تایید من بود. 🔘 آن زمان دوران دفاع مقدس بود خیلی ها مثل من بچه مثبت بودند. خیلی از کارهای خوبی که فراموش کرده بودم تماما برای من یادآوری میشد. اما با تعجب دوباره مشاهده کردم که تمام اعمال من در حال محو شدن است! 😥 گفتم‌: ایندفعه چرا؟ من که در این روز غیبت نکردم؟! جوان گفت: یکی از رفقای مذهبی ات را مسخره کردی. این عمل زشت باعث نابودی اعمالت شد، باز بدون اینکه حرفی بزند آیه سی ام سوره یس برایم یادآوری شد: روز قیامت برای مسخره کنندگان روز حسرت بزرگی است. «يَا حَسْرَةً عَلَى الْعِبَادِ ۚ مَا يَأْتِيهِم مِّن رَّسُولٍ إِلَّا كَانُوا بِهِ يَسْتَهْزِئُونَ» خوب بیاد داشتم که به چه چیزی اشاره دارد. 😄 من خیلی اهل شوخی و خنده و سرکار گذاشتن رفقا بودم. با خودم گفتم : اگه اینطور باشه که خیلی اوضاع من خرابه. رفتم صفحه بعد روز بعد هم کلی اعمال خوب داشتم تمام کارهای خوب من پاک نشد با اینکه آنروز هم شوخی کرده بودم اما در این شوخی ها با رفقا گفتیم و خندیدیم اما به کسی اهانت نکردیم. غیبت نکرده بودم هیچ گناهی همراه با شوخی های من نبود. برای همین شوخیها و خنده های من به عنوان کار خوب ثبت شده بود. با خودم گفتم: خدا را شکر. ✨ یاد حدیثی افتادم که امام حسین (ع) میفرماید: برترین اعمال بعد از اقامه نماز شاد کردن دل مومن است، البته از طریقی که گناه در آن نباشد.¹ ¹. المناقب ج۴ص۷۵ ☺️ خوشحال شدم و رفتم صفحه بعد با تعجب دیدم که ثواب حج در نامه عمل من ثبت شده است! به آقایی که پشت میز نشسته بود با لبخندی از سر تعجب گفتم: حج؟! من در این سن کی مکه رفتم که خبر ندارم؟! گفت: ثواب حج ثبت شده، برخی اعمال باعث میشود که ثواب چندین حج در نامه عمل شما ثبت شود. مثل اینکه از سر مهربانی به پدر و مادرت نگاه کنی¹. یا مثلا زیارت با معرفت با امام رضا (ع) و ... 😭 اما دوباره مشاهده کردم که یکی یکی اعمال خوب من در حال پاک شدن است. دیگر نیاز به سوال نبود. خودم مشاهده کردم که آخر شب با رفقا جمع شده بودیم و مشغول اذیت کردن یکی از دوستان بودیم یاد آیه ۶۵ سوره زمر افتادم که میفرمود: برخی اعمال باعث حبط(نابودی) اعمال (خوب انسان) می شود. 😥 به دو نفری که در کنارم بودند گفتم: شما یک کاری بکنید؟! همینطور اعمال خوب من نابود میشود. 😔 سری به نشانه ناامیدی و اینکه نمی توانند کاری انجام دهند برایم تکان دادند. همینطور ورق میزدم و اعمال خوبی را می دیدم که خیلی برایش زحمت کشیده بودم اما یکی یکی محو می شد. فشار روحی شدیدی داشتم. کم مانده بود دق کنم. نابودی همه ثروت معنوی ام را به چشم میدیدم. نمیدانستم چه کنم. هرچه شوخی کرده بودم اینجا جدی جدی ثبت شده بود اعمال خوب من همه از پرونده ام خارج میشد و به پرونده دیگران منتقل میشد. 😍 🕋 پیامبر(ص) فرمودند: هر فرزند نیکوکاری که با مهربانی به پدر و مادرش نگاه کند در مقابل هر نگاه ثواب یک حج کامل مقبول به او داده میشود. سوال کردند حتی، اگر روزی صد مرتبه به آنها نگاه کند؟ فرمود: آری خداوند بزرگتر و پاکتر است. بحار الانوار ج۷۴ ص۷۳ 🌷✨🌷✨🌷✨🌷 ✍ادامه دارد... ┅═ 🌿🌸🌿 ═┅ 👇 @Tanhamasir_Sb
🔴 مسیر رشد ما اینجاست! ✍ مثل « » یا اداره‌کنندگان یک هیئت و اساساً هر نوع تشکّل مؤمنین در کنار همدیگر، همگی بنا بوده ما را در جهت «اجتماع من القلوب» رشد بدهد. 📎 گیر کار ما اینجاست! این‌را باید درست کنیم. ❌گیر ما دشمنان نیستند، 💢گیر ما در ضعف بسیجی‌ بودن ماست. ✔️ما در خانه و مدرسه باید طوری تربیت شویم که بتوانیم در کار گروهی و تشکیلاتی موفق باشیم. ❎اما «کار تشکیلاتی» تقریباً از رویۀ عموم بچه‌مذهبی‌ها به‌دور است. ما اینجاست.👌💯 ┅═ 🌿🌸🌿 ═┅ @Tanhamasir_Sb
‌‌‌‌‌🎆✨🌙--------------------🌟 بخوان دعای فرج را دعا اثر دارد دعا کبوتر عشق است بال و پر دارد اللهم عجل لولیک الفرج @Tanhamasir_Sb
•┄❁بِـسْـم‌‌ِاللّٰه‌ِالࢪَّحمن‌ِالࢪَّحیمْ❁┄• عرض سلام و ادب بر رفیقان زیباترین جاده ی دنیا...☺️🌈 ☕️صبح قشنگتون متصل به عشق و نگاه گرم الهی ✔️چه نعمتی بالاتر از آرامش امروز و هر روز شمــا که در سفره ی روزی ما قرار میگیره 😊. ✨💫✨💫✨💫✨ زندگی فقط رسیدن به اهداف نیست، زندگی مسیرِ آرامش است... تلاش کن ؛ اما برای رسیدن های بیجا نجنگ گاه کوتاه بیا و آرام بگیر... و در خلوتِ خویش، آرامشت را در آغوش خدا جستجو کن ! 🌿⃟ ‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌ ┅═ 🌿🌸🌿 ═┅ @Tanhamasir_Sb
✤ ⃟💝 ⃟⃟ ⃟❀﷽❀ ⃟⃟ ⃟💝 ⃟✤ ♻️   امام رضا  (علیه السلام): 🔰«مَنْ حَاسَبَ نَفْسَهُ رَبِحَ وَ مَنْ غَفَلَ عَنْهَا خَسِرَ» ✔️↫هر که از ←نفس→ خویش حساب کشد سود می برد💯 و هر که غفلت ورزد زیان می بیند.📛 📚{بحار الانوار/ ج۷۵ /ص۳۵۲} ┅═ 🌿🌸🌿 ═┅ @Tanhamasir_Sb
تنها مسیری های استان سیستان و بلوچستان
#سه_دقیقه_در_قیامت #قسمت_پنجم 📓 در داخل این کتاب در کنار هر کدام از کارهای روزانه من چیزی شبیه یک
⤴️⤴️⤴️ ✅ نیّت 📓 «و کتاب اعمال آنان در آنجا گذارده میشود. پس گناهکاران را میبینی در حالیکه از آنچه در آنست ترسان و هراسان هستند و میگویند: وای بر ما این چه کتاب است که هیچ عمل کوچک و بزرگ را کنار نگذاشته مگر اینکه ثبت کرده است. اعمال خود را حاضر میبینند و پروردگارت به هیچ کس ستم نمی کند»(کهف۴۹) 📖 صفحات را که ورق میزدم وقتی عملی بسیار ارزشمند بود آن عمل درشت در بالای صفحه نوشته شده بود. دریکی از صفحات به صورت بسیار بزرگ نوشته شده بود: کمک به یک خانواده فقیر تمام جزئیات و فیلم آن موجود بود ولی راستش را بخواهید من هر چه فکر کردم به یاد نیاوردم که به آن خانواده کمک کرده باشم یعنی دوست داشتم اما توان مالی نداشتم که به آنها کمکـ کنم. آن خانواده را میشناختم آنها در همسایگی ما بودند و اوضاع مالی خوبی نداشتند. خیلی دلم میخواست به آنها کمک کنم برای همین یک روز از خانه خارج شدم و به بازار رفتم. 👥 به دو نفر از اعضای فامیل که وضع مال خوبی داشتند مراجعه کردم. 🗣 من شرح حال آن خانواده را گفتم و اینکه چقدر در مشکلات هستند اما آنها اعتنایی نکردند. حتی یکی از آنها به من گفت: بچه این کارا بتو نیومده این کار بزرگترهاست. آن زمان من ۱۵ سال بیشتر نداشتم. وقتی این برخورد را با من داشتند، من هم دیگر پیگیری نکردم. اما عجیب بود که در نامه عمل من کمک به آن خانواده فقیر ثبت شده بود! 👱‍♂ به جوان پشت میز گفتم: من که کاری برای آنها نکردم؟ او هم گفت: تو نیت اینکار را داشتی و در این راه تلاش کردی اما به نتیجه نرسیدی. برای همین نیت و حرکتی که کردی در نامه عملت ثبت شده. 👌 یاد حدیث رسول گرامی اسلام (ص) در نهج الفصاحه (ص ۵۹۳) افتادم: خدای والا میفرماید: وقتی بنده من کار نیکی را اراده کند و نکند ( یا نتواند انجام دهد) آن را یک کار نیک برای وی ثبت میکنم... البته فکر و نیت کار خوب در بیشتر صفحات ثبت شده بود. هرجایی که دوست داشتم کار خوبی انجام دهم ولی توان و امکانش را نداشتم اما برای اجرای آن قدم برداشته بودم در نامه عمل من ثبت شده بود. ❌ ولی خدا را شکر که نیتهای گناه و نادرست ثبت نمیشد. در صفحات بعد و جای جای این کتاب مشاهده میکردم که چنین اتفاقی افتاده یعنی نیتهای خوب من ثبت شده بود. البته بازهم مشاهده میکردم که اعمال خوب خودم را با ندانم کاری و اشتباهات و گناهانی که بیشتر در رابطه با دیگران بود از بین می بردم. 😱 هر چه جلو میرفتم نامه عملم بیشتر خالی می شد! خیلی از این بابت ناراحت بودم. از طرفی نمی دانستم چه کنم. ای کاش کسی بود که میتوانستم گناهانم را بگردن او بیندازم و اعمال خویش را بگیرم! اما هرچه میگذشت بدتر می شد. نکته دیگری که شاهد بودم اینکه هرچه به سنین بالاتر میرسیدم ثوابهای کمتری از نمازهای جماعت و هیئت ها در نامه اعمالم میدیدم! به جوانی که پشت میز نشسته بود می گفتم: در این روزها من همگی نمازهایم را به جماعت خواندم. من در این شبها به هیئت رفته ام. چرا اینها در نامت عملم نیست؟ 🙄 رو به من کرد و گفت: خوب نگاه کن هر چه سن و سالت بیشتر میشد ریا و خودنمایی در اعمالت زیاد میشد. اوایل خالصانه به مسجد و هیئت میرفتی تا رفقایت نگویند چرا نیامدی! اگر واقعا برای خدا بود چرا بفلان مسجد نمیرفتی؟ چرا در فلان هیئت که دوستانت نبودند شرکت نمی کردی؟ بعد ادامه داد: اعمالی که بوی ریا بدهد پیش خدا ارزشی ندارد. کاری که غیر خدا در آن شریک باشد به درد همان شریک می خورد نه به درد خدا. اعمال خالصت را نشان بده تا کار شما سریع حل شود. مگر نشنیده ای: «الاعمالُ بِالنیات: اعمال به نیت ها بستگی دارد» 🌹✨🌹✨🌹✨🌹 📚 ادامه دارد... ┅═ 🌿🌸🌿 ═┅ @Tanhamasir_Sb
تنها مسیری های استان سیستان و بلوچستان
#کنترل_ذهن برای #تقرب 33 موسیقی نماز عرض شد که ما باید تمرکز خودمون رو توی نماز بالا ببریم تا بتو
برای 34 "موسیقی نماز" ✅ کاش همه ما بتونیم به لذت نماز برسیم. به لذت خوندن سوره حمد... کسی که عبد خدا بشه میتونه به این لذت برسه. 💕 اون جایی که میگه ایاک نعبد و ایاک نستعین... 🔵 بعدش میگی اهدنا الصراط المستقیم... ✅ خدایا منو به سمت راه امیرالمومنین علی علیه السلام و فرزندانش هدایت کن... اونی که : صراط الذین انعمت علیهم 🌹 راه اون آقایی که این همه بهش نعمت دادی... آقایی که تمام عالم به عشق گل روی اون آقا نفس میکشن... 🌺 آقایی که هر یک از ما قبل از مرگمون اون آقا رو خواهیم دید.. فرمود ومن یمت یرنی... هر کی بمیره منو خواهد دید... غیرالمغضوب علیهم... 🌷 سوره حمد همش روضه هست... خدایا منو توی راه اونایی که بهشون غضب کردی نبر... هیئتی ها میدونن من چی میگم.. 🔶خدایا منو توی راه قاتلین اباعبدالله الحسین نبر... من رو در راه اونی که سیلی به صورت فاطمه زهرا (س) زد نبر...😭 ✴️ من ازش متنفرم... منو ازش جدا کن... @Tanhamasir_Sb
🌺 اوج دعای کمیل همینه... اوج دعای کمیل اون لحظه ای هست که صدا میزنه فَلَئِنْ صَیَّرْتَنِی لِلْعُقُوبَاتِ مَعَ أَعْدَائِکَ وَ جَمَعْتَ بَیْنِی وَ بَیْنَ أَهْلِ بَلاَئِکَ ... خدایا منو میخوای ببری با دشمنان خودت یه جا عذاب کنی...؟ حالا گیرم که بتونم عذاب جهنم رو تحمل کنم اما دشمنانت رو چطور تحمل کنم...😭 ✅ اوج سوره حمد همینه: غیر المغضوب علیهم... اولش از عذاب ناله میزنه بعد میگه باشه من اینو تحمل میکنم ولی جمع شدن با دشمنانت رو چطوری تحمل کنم...؟😓 الهی که بتونیم با توجه نماز بخونیم. ✴️ مدت ها بود پیش خودم فکر میکردم و میگفتم آیت الله بهجت رحمه الله علیه وقت نماز یه جاهایی گریه میکردن که آدم میگه خب اینجا که گریه نداره! 🔵 آخه الان ایشون داره به چه مفهومی فکر میکنه که گریه میکنه؟ میگفت : الله الصمد شروع میکرد به گریه کردن... ای بابا! اینجا چرا گریه میکنه؟! @Tanhamasir_Sb
از یه صاحب دلی پرسیدم داستان چیه. اون بزرگوار هم هی میگفت الله الصمد و گریه میکرد... گفتم چرا؟ گفت: الله الصمد یعنی چی؟ یعنی خدا بی نیازه... آیا بی نیاز میخواد تو رو اذیت کنه که گفته نماز بخون؟ 💕 بی نیاز، وقتی بری پیشش تو رو هم بی نیاز میکنه... 💕 بی نیاز، گروکشی نمیکنه از تو.... 💕 بی نیاز، چیزی از تو نمیخواد... 💕 بی نیاز، فقط بهت لطف میکنه.... ✅ هر کدوم از اینا رو بهش عمیقا نگاه کنی ضجه میزنی... "من احساساتی نیستم" رو میذاری کنار! 🔵 میفرماید: وقتی خواستی حرم یکی از اولیای الهی بری دم در بایست و اذن دخول رو بخون. میگی: ا ادخل یا مولای... آقای من، آیا اجازه میدی بیام داخل....😓 @Tanhamasir_Sb
🌷 بزرگان فرمودن وقتی خواستی داخل بشی و گفتی ا ادخل یا مولای و یه قطره اشک ریختی یعنی امام فرموده: بفرمایید داخل... سلام. بفرمایید. منتظرت بودم... حالا این اشک چیه؟ 📌همون و تمرکز ذهن هست... ✅ فقط یه حرف دیگه بزنم امروز و کافی باشه. همه حرم ها اینطوریه... 🌷 ولی یه حرمی هست که با همه فرق داره... یه اقای نازنینی هست که وقتی میری دم حرمش میخوای بگی ا ادخل یا مولای... نرسیده به حرم امام حسین فداش بشم، قبل از اینکه اذن دخول رو بگی، اشکات جاری میشه.. 🌷 اصلا نمیتونی بگی.... امام حسین نمیذاره...بفرمایید داخل... بیا ببینم منتظرت بودم... ممنونم ازت آقای من....😭💖 @Tanhamasir_Sb
خدایا ما رو تا آخر عمر از زائرین خوب اباعبدالله الحسین قرار بده....
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
‌‌‌‌‌🎆✨🌙--------------------🌟 بخوان دعای فرج را دعا اثر دارد دعا کبوتر عشق است بال و پر دارد اللهم عجل لولیک الفرج @Tanhamasir_Sb
(*💞 بِـسْـم‌‌ِاللّٰه‌ِالࢪَّحمن‌ِالࢪَّحیمْ 💞*) عرض سلام و ادب همسفران راه آسمان☺️ 🤚 ☀️صبح زیبای پاییزیتون گرم به آفتاب پر مهر عالمتاب😇 همین عزّت ما را بس؛ که آرامش جان شما را شاهد باشیم اینکه قدم به قدم، همراه مائین، برامون یه نعمتِ خیلی بزرگه... آرامش، و حظّ معنوی هر روزتون ، همون هدفیه که خستگیِ راه رو برامون شیرین کرده😊. الهی به برکت حضرت دوست ، حال دلتون همیشه عالی و آرام و لطیف باشه... ما هم از آرامش شما، آرام آرامیم😊 ┅═ 🌿🌸🌿 ═┅ @Tanhamasir_Sb
✤ ⃟❤️ ⃟⃟ ⃟❀﷽❀ ⃟⃟ ⃟❤️ ⃟✤   ⭐️ ✍امام جعفر صادق علیه‌السلام : ✅↫◄آنکه کارهای خود را به بسپارد ، همواره در زندگی به آرامش می رسد.👌💯 📚[مصباح الشریعه، ۵۱] ┅═ 🌿🌸🌿 ═┅ @Tanhamasir_Sb
🔰امانتداری 📲سرش توی گوشی بود و چت های دوستان را رصد میکرد. آن ها در مورد مهمانی دیشب صحبت می کردند. آن میان، گاهی غیبت و تمسخر هم چاشنی حرف هایشان می شد. 📱⏰😂🤣 🔸او که در آن مهمانی شرکت نکرده بود، چنان در صحبت ها، غرق شده بود که حواسش به اطرافش نبود. غذا روی اجاق گاز بود و کودکش هم در اتاق، با اسباب بازی هایش خلوت کرده بود، مثل خیلی وقت های دیگر که مادر، برای دوستانش وقت داشت ولی برای او نه! ❌❌👆 ⏱نیم ساعتی گذشت، چت های گروه که تمام شد، همه خداحافظی کردند. او هم وقتی به خودش آمد، بوی غذای سوخته، خانه را پر کرده بود. وقتی که غذای سوخته را در کیسه زباله خالی می کرد، 😔یاد حرف استاد اخلاقش افتاد. استاد می گفت:هر نعمتی که دست شماست، امانت است. 🍃خداوند در آیه ی هشت سوره ی تکاثر فرموده است: ثُمً لَتُساَلُنً یَومَئِذ عَنِ النًعیم (: سپس شما در آن روز بی شک از نعمت بازخواست خواهید شد.) با همان عذاب وجدان که زجرش می داد، به سراغ امانت عزیز همسر در اتاق رفت تا حداقل از او دلجویی کند! 😞 ┅═ 🌿🌸🌿 ═┅ @Tanhamasir_Sb در مسیر آرامش
تنها مسیری های استان سیستان و بلوچستان
⤴️⤴️⤴️ #سه_دقیقه_در_قیامت #قسمت_ششم ✅ نیّت 📓 «و کتاب اعمال آنان در آنجا گذارده میشود. پس گناهک
⤴️⤴️⤴️ 💠 نجات یک انسان 🗒 همینطور که با ناراحتی کتاب اعمالم را ورق میزدم و با اعمال نابود شده مواجه میشدم، یکباره دیدم بالای صفحه با خط درشت نوشته شده: نجات یک انسان... 😍 خوب بیاد داشتم که ماجرا چیست. این کار خالصانه برای خدا بود. بخودم افتخار میکردم و گفتم: خدارا شکر این کار را واقعاً خالصانه برای خدا انجام دادم. ماجرا از این قرار بود که یک روز در دوران جوانی با دوستانم برای تفریح و شنا کردن به اطراف سد زاینده رود رفتیم. رودخانه در آن دوران پر از آب بود و ماهم مشغول تفریح. یکباره صدای جیغ زدن یک زن و فریادهای یک مرد همه را میخکوب کرد! 🌊 یک پسر بچه داخل آب افتاده بود و دست و پا میزد، هیچکس هم جرأت نمیکرد داخل آب بپرد و بچه را نجات دهد. من شنا و غریق نجات بلد بودم آماده شدم که به داخل آب بروم اما رفقایم مانع شدند! آنها میگفتند: اینجا نزدیک سد است و ممکن آب ترا به زیر بکشد و با خودش ببرد، خطرناک است و... 👌 اما یک لحظه با خودم گفتم: فقط برای خدا و پریدم توب آب . خدا رو شکر که توانستم این بچه را نجات بدهم. هر طور بود او را به ساحل آوردم و با کمک رفقا بیرون آمدیم. پدر و مادرش حسابی از من تشکر کردند. خودم را خشک کردم و لباسم را عوض کردم. آماده رفتن شدیم. خانواده این بچه شماره تماس و آدرس من را گرفتند. ☺️ این عمل خالصانه خیلی خوب در پیشگاه خدا ثبت شده بود. من هم خوشحال بودم. لااقل یک کار خوب با نیت الهی پیدا کردم. می دانستم که گاهی وقتها یک عمل خوب با نیت خالص یک انسان را در آن اوضاع نجات می دهد. از اینکه این عمل خیلی بزرگ در نامه عملم نوشته شده بود فهمیدم کار مهمی کرده ام. اما یکباره مشاهده کردم که این عمل خالصانه هم در حال پاک شدن است! 😢 با ناراحتی گفتم: مگه نگفتید فقط کارهایی که خالصانه برای خدا باشه حفظ میشه، خب من این کار رو فقط برای خدا انجام دادم. پس چرا داره پاک میشه ؟! جوان پشت میز لبخندی زد و گفت: درست میگی اما شما در مسیر برگشت به سمت خانه با خودت چه گفتی؟ 🤭 یکباره فیلم آن لحظات را دیدم. انگار نیت درونی من مشغول صحبت بود. من با خودم گفتم: خیلی کار مهمی کردم اگه جای پدر و مادر این بچه بودم به همه خبر میدادم که یک جوان بخاطر فرزند ما خودش رو به خطر انداخت. اگه من جای مسئولین استان بودم یک هدیه حسابی تهیه میکردم و مراسم ویژه میگرفتم. اصلا باید روزنامه ها و خبرگزاریها با من مصاحبه کنند. من خیلی کار مهمی کردم. 🗞 فردای آن روز تمام این اتفاقات افتاد. خبرگزاریها و روزنامه ها با من مصاحبه کردند. استاندار همراه با خانواده آن بچه به دیدنم آمد و یک هدیه حسابی برای من آوردند و... جوان پشت میز گفت: تو ابتدا برای رضا خدا این کار را کردی اما بعد خرابش کردی... ❓آرزوی اجر دنیایی کردی و مزدت را هم گرفتی . درسته؟ گفتم راست میگی. همه اینها درسته. بعد با حسرت گفتم: چیکار کنم؟! دستم خالیه. جوان پشت میز گفت: خیلی ها کارشان را برای خدا انجام میدهند، اما باید تلاش کنند تا آخر این اخلاص را حفظ کنند. بعضیها کارهای خالصانه رو در همان دنیا نابود میکنند! 💠 سفر کــــــــــر بلا 🔄 حسابی به مشکل خورده بودم اعمال خوبم بخاطر شوخی های بیش از حد و صحبتهای پشت سر مردم و غیبت ها و ... نابود میشد و اعمال زشت من باقی می ماند. البته وقتی یک کار خالصانه انجام داده بودم همان عمل باعث پاک شدن کارهای زشت میشد. چرا که در قرآن آمده بود: « اِنَ الحَسنات یُذهِبنَ السَیئات» کارهای خوب گناهان را پاک میکند (هودآیه ۱۴) 🌅 اما خیلی سخت بود. اینکه هر روز ما دقیق بررسی و حسابرسی می شد. اینکه کوچکترین اعمال ما مورد بررسی قرار میگرفت خیلی مشکل بود. همینطور که اعمال روزانه بررسی میشد به یکی از روزهای دوران جوانی رسیدیم. اواسط دهه هشتاد. 😊 یکباره جوان پشت میز گفت: بدستور آقا ابا عبدالله علیه السلام پنج سال از اعمال شما را بخشیدیم. این پنج سال بدون حساب طی میشود. 😳 با تعجب گفتم: یعنی چی؟ گفت: یعنی پنج سال گناهان شما بخشیده شده و اعمال خوبتان باقی میماند. نمیدانید چقدر خوشحال شدم. اگر در آن شرایط بودید لذتی که من از شنیدن این خبر پیدا کردم را حس میکردید. پنج سال بدون حساب و کتاب؟! گفتم: علت این دستور آقا برای چه بود؟ 📚 ادامه دارد... ┅═ 🌿🌸🌿 ═┅ @Tanhamasir_Sb
✍️ شهید حاج قاسم سلیمانی : 🍃شهید کسی است که وقتی او را می‌بينيد، سخن او را می‌شنوید و با او رفاقت و مجالست می‌کنید بوی شهادت را از او استشمام کنید. 📎 پنج شنبه های دلتنگی هدیه به روح پاک و معطر شهـداء علی الخصوص شهید حاج قاسم سلیمانی و یاران وفادارشان صلوات🌷 ┅═ 🌿🌸🌿 ═┅ @Tanhamasir_Sb