eitaa logo
تنها مسیری های استان سیستان و بلوچستان
445 دنبال‌کننده
7هزار عکس
2.6هزار ویدیو
75 فایل
جهت انتقاد ، پیشنهاد و ارائه ی مطلب با آیدی زیر ارتباط برقرار کنید 👇👇👇 @Reyhaneh8067 در این کانال مباحث کاربردی و تربیتی تشکیلات تنهامسیر آرامش ارائه خواهد شد 🌹☘🌹☘🌹☘🌹 باما همراه باشید http://eitaa.com/joinchat/1367736352C2e599872c6
مشاهده در ایتا
دانلود
🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀 شدن اتفاقی نیست… اینطور نیست که بگویی: گلوله ایی خورد و مُرد…🥀 … رضایت نامه دارد…🗒 و رضایت نامه اش را اول حسین(ع) و علمدارش امضا میڪنند…🥀💫 بعد مھُرِ حضرت زهرا(س)میخورد...✨ قبل از همه چیز دنیایش را به قربان گاه برده… او زیرنگاه مستقیم زندگی کرده…✨ اتفاقی نیست…🥀 سعادتی ست که نصیب هر کسی نمیشود...💥 باید شهیدانه زندگی کنی  تا شهیدانه بمیری... @Tanhamasir_Sb
🎖️تقدیم نشان درجه یک نصر به دانشمند شهید محسن فخری‌زاده، از سوی 📌سردار سرلشکر باقری رئیس ستاد کل نیرو‌های مسلح صبح امروز با حضور در منزل دانشمند شهید محسن فخری‌زاده و دیدار با خانواده این شهید، نشان درجه یک نصر را که اهدایی و مزین به امضاء مقام معظم رهبری است، به ایشان تقدیم کرد. 🔹در این دیدار فرمانده کل ارتش و رئیس سازمان عقیدتی سیاسی وزارت دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح نیز حضور داشتند، سرلشکر باقری نشان نصر را ویژه محققان و شخصیت‌های برجسته‌ ملی که جبهه دفاعی جمهوری اسلامی را پشتیبانی و حمایت می کنند توصیف کرد و گفت: رهبر معظم انقلاب اسلامی با اهداء بالاترین رتبه یعنی نشان درجه یک نصر به این والامقام موافقت کردند. @Tanhamasir_Sb
🥀🌾🥀🌾🥀🌾🥀🌾🥀🌾🥀 عزیزانم... تا پیشکسوتان این ملتید،قدر خودتان را بدانید... را در خودتان جلوه گر کنید به طوری که هر کس شما را می بیند، پدر یا فرزند شهید را، بعینه خودِ شهید را احساس کند،با همان ، صلابت و خصوصیت. خواهش می‌کنم مرا کنید و نمائید...🌱 من نتوانستم لازم را پیرامون خیلی از شما‌ها و حتی فرزندان شهیدتان اداء کنم، هم می‌کنم و هم طلب دارم. ___________ نسلی‌درحال‌بلوغ‌است که‌آرمانهای‌ رابزودی‌تحقق‌خواهدبخشید نسلی‌درحال‌صف‌کِشی‌است که‌اولین‌فتوحاتش‌ خواهدبود... ان شاءالله 🤲🏻 +رفقا جوری‌نباشیم کھ تویِ دایره‌ۍ مون هیچکس جا نشه ؛ از راه و رسمِ یاد بگیریم...🌱 💔 🥀 @Tanhamasir_Sb
❣ وقتی گِره‌های بـزرگ به کارِتون اُفتاد از خانوم «فاطمه زهرا» کمک بخواید، گِره های کوچیک رو هم از « شهدا » بخواید براتون باز کنند ... حسین‌ همدانی @Tanhamasir_Sb
°◈◈°✿°◈❤️◈°✿°◈◈° زِندگیاتونو وقفِ امام‌زمان کنین وقفِ جبهِه‌ی وقفِ ظهور... وقتی زندگیاتون این شِکلی بشه، مجبور میشین نکنین! وَ وقتی که گناه‌هاتون کمُ کمتر شد؛ دریچه‌ای از حقایق به روتون باز میشه✨ اونوقته که میشین شبیهِ ... اول شبیه بشین، بعد بشین✓ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@Tanhamasir_Sb
🕊🕊 ✍ سید خیلی خوشرو ومهربان بود وقتی با شهید عزیز آشنا شدم ایشون با این که منو نمیشناخت توی ملاقات اول چنان با صمیمیت با من برخورد کرد که من تصور کردم بعد از سال ها یه برادر گمشده رو پیدا کردم واقعا که برای همه ما بسیجیا مثل برادر بزرگتر بود و محبتش هیچوقت از قلب همه ما بیرون نمیره. نقل ‌از ‌یکی‌ از بسیجیان 🌹 شهدا را یاد کنید با ذکر صلوات @Tanhamasir_Sb
🔰روایتی از آخرین روز زندگی حاج قاسم ♦️پنج‌شنبه(۹۸/۱۰/۱۲) - دمشق ساعت ۷ صبح ✍️با خودرویی که دنبالم آمده عازم جلسه می‌شوم،هوا ابری است و نسیم سردی می‌وزد. ♦️ساعت ۷:۴۵ صبح به مکان جلسه رسیدم. مثل همه جلسات تمامی مسئولین گروه‌های مقاومت در سوریه حاضرند. 🔹ساعت ۸ صبح همه با هم صحبت می‌کنند... درب باز می‌شود و فرمانده بزرگ جبهه مقاومت وارد می‌شود. با همان لبخند همیشگی با یکایک افراد احوالپرسی می‌کند ، دقایقی به گفتگوی خودمانی سپری می‌شود تا اینکه حاج‌قاسم جلسه را رسما آغاز می‌کند... هنوز در مقدمات بحث است که می‌گوید؛ همه بنویسن، هرچی می‌گم رو بنویسین! همیشه نکات را می‌نوشتیم ولی اینبار حاجی تاکید بر نوشتن کل مطالب داشت. ♦️گفت و گفت... از منشور پنج‌سال آینده... از برنامه تک‌تک گروه‌های مقاومت در پنج‌سال بعد... از شیوه تعامل با یکدیگر... از... کاغذها پر می‌شد و کاغذ بعدی... سابقه نداشت این حجم مطالب برای یک‌جلسه . 🔹آنهایی که با حاجی کار کردند می‌دانند که در وقت کار و جلسات بسیار جدی است و اجازه قطع‌کردن صحبت‌هایش را نمی‌دهد، اما پنجشنبه اینگونه نبود... بارها صحبتش قطع شد ولی با آرامش گفت؛ عجله نکنید، بگذارید حرف من تموم بشه... ♦️ساعت ۱۱:۴۰ ظهر زمان اذان ظهر رسید با دستور حاجی نماز و ناهار سریع انجام شد و دوباره جلسه ادامه پیدا کرد! 🔹ساعت ۳ عصر حدود هفت ساعت! حاجی هرآنچه در دل داشت را گفت و نوشتیم. پایان جلسه... مثل همه جلسات دورش را گرفتیم و صحبت‌کنان تا درب خروج همراهیش کردیم. خودرویی بیرون منتظر حاجی بود حاج‌قاسم عازم بیروت شد تا سیدحسن‌نصرالله را ببیند... ♦️ساعت حدود ۹ شب حاجی از بیروت به دمشق برگشته شخص همراه‌ش می‌گفت که حاجی فقط ساعتی با سیدحسن دیدار کرد و خداحافظی کردند. حاجی اعلام کرد امشب عازم عراق است و هماهنگی کنند. سکوت شد... یکی گفت؛ حاجی اوضاع عراق خوب نیست، فعلا نرین! حاج‌قاسم با لبخند گفت؛ می‌ترسید بشم! باب صحبت باز شد و هرکسی حرفی زد _ که افتخاره، رفتن شما برای ما فاجعه‌ست! _ حاجی هنوز با شما خیلی کار داریم 🔹حاجی رو به ما کرد و دوباره سکوت شد، خیلی آرام و شمرده‌شمرده گفت:میوه وقتی می‌رسه باغبان باید بچیندش، میوه رسیده اگر روی درخت بمونه پوسیده می‌شه و خودش میفته!بعد نگاهش رو بین افراد چرخاند و با انگشت به بعضی‌ها اشاره کرد؛ اینم رسیده‌ست، اینم رسیده‌ست... ♦️ساعت ۱۲ شب هواپیما پرواز کرد ساعت ۲ صبح جمعه خبر شهادت حاجی رسید به اتاق استراحتش در دمشق رفتیم کاغذی نوشته بود و جلوی آینه گذاشته بود. «در آن نوشته بود مرا پاکیزه بپذیر» @Tanhamasir_Sb
حاج آقا میگه:👇 کسانی که خیلی دوست دارند برای دیگران تلاش کنند و عشق به آدم ها داشته باشند به جای اینکه بمیرند می شوند. 👈این شهادت آنها را صاحب قدرتی و تاثیری گسترده برای کمک به انسان ها برای رسیدن به سعادت خواهد کرد. بهتر از فرشته ها به کمک ما آدم های مُردنی می شتابند..... ●امشب،شب جمعه ای دیگر، حاج قاسم سلیمانی ورفقاشون دربین الحرمین،کنارسیدالشهداء باروضه حضرت زهرا(سلام الله علیها) عزاداری میکنند،😔 سردارمان امشب ماروهم یادکنید😭... 📎 پنج شنبه های دلتنگی هدیه به روح پاک و معطر شهـداء علی الخصوص شهید حاج قاسم سلیمانی و شهدای مقاومت صلوات🌷 ✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ❣🌸❣჻ᭂ࿐✦ @Tanhamasir_Sb
💠 اگر زاهد زمان هم گردد، بر هر مسلمان واجب است تا او را به دَرک واصل گرداند 🔹کتاب نوشته سلمان رشدی، نویسنده هندی‌تبار مقیم انگلیس، ۴مهر ۱۳۶۷ از سوی انتشارات پنگوئن انگلیس به چاپ رسید؛ کتابی که در قالب رمانی خیالی، استعاره‌گونه و کنایه‌آمیز به پیامبر اسلام(ص)، جبرئیل، یاران پیامبر و همسران ایشان و همچنین مفاهیمی همچون وحی می‌پرداخت. 🔹 امام خمینی در ۲۵بهمن ۱۳۶۷ فتوای اعدام سلمان رشدی را صادر کردند. «از مسلمانان غیور می‌خواهم تا در هر نقطه که آنان را یافتند، سریعاً آنها را اعدام نمایند تا دیگر کسی جرات نکند به توهین نماید و هر کس در این راه کشته شود، است ان‌شاءالله.» ✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ❣🌸❣჻ᭂ࿐✦ @Tanhamasir_Sb
«گفتم: «محسن جان! دیر میای بچه‌ها نگرانتن». لبخندی زد و حرف از صمیم قلبش بیرون آمد؛ حرفی که زبانم را قفل زد. غیرتمند گفت: «هرچی من بیشتر کار کنم، نتانیاهو کمتر خواب راحت به چشمش میاد؛ پس اجازه بده بیشتر کار کنم».  معنای این حرفش را زمانی فهمیدم که شهید شد؛ وقتی که نتانیاهو توئیت زد و برای یهودی‌ها شنبه خوبی را آرزو کرد. از شنبه آرام در اسرائیل گفت؛ از شنبه بعد از محسن فخری‌زاده». ... (خاطرات همسر شهید) 🌸هفتم آذر سالگرد شهادت دانشمند هسته ای محسن فخری زاده گرامی باد 🌸 🌹شادی روح پاک و مطهرشان صلوات @Tanhamasir_Sb
♨️ آشیانه شیطان! 📌 دلی که تقوا ندارد، یقین بدانید آشیانه شیطان است. 📍چطور شیطان به این زودی‌ها رخت بر می‌بندد؟! ⭕️ دل بی‌تقوا یعنی دلی که در او یاد خدا نیست، بلکه شهوات و آمال و آرزوها و هوی و هوس‌ها، خودخواهی‌ها و خودبینی‌هاست. 🔰 آیت‌الله دستغیب صاحب کتاب گناهان کبیره @Tanhamasir_Sb
🕊 روز مادر بود... می‌دونستم آرمان یادش نمیره... اومد توی خانه پیشم؛ گفت: مامان چشمات رو ببند. گفتم: چی کار داری؟ گفت: حالا شما ببند. چشم هامو بستم. آروم خم شد و شروع کرد به بوسیدن دستم... گفتم: مادر نکن! دست هاشو باز کرد و یه انگشتر عقیق سرخ رو توی دستام گذاشت و گفت: مبارکه! الانم اون انگشتر رو در دست دارم بعد رفت پایین پام که پاهام رو ببوسه اجازه نمی‌دادم. می‌گفت: مگه نمیگن بهشت زیر پای مادرانه! دوست نداری من بهشت برم؟! 🎙مادر آرمان علی‌وردی @Tanhamasir_Sb
🔴خاطره ای از ✍️وقتی به خط پدافندی پاسگاه زید رسیدیم، شب بود. یکی از بچه های اطلاعات عملیات گفت: برویم تو سنگر اطلاعات بخوابیم تا صبح بشود و ببینیم تکلیف چیست. وسط سنگر یک نفر خوابیده بود و پتو را روی سرش کشیده بود. چه خر و پفی هم می کرد. کنارش دراز کشیدیم، ولی مگر خوابمان می برد. خسته بودیم، کلافه شدیم. من با لگد به پایش زدم، گفتم: برادر، برو آن طرف تر بخواب، ما هم جایمان بشود بخوابیم. بیشتر منظورم این بود که بیدار شود و از صدای خر و پفش راحت شویم. او هم خودش را کشید آن طرف تر و هر سه خوابیدیم. می دانستم زین الدین هم به خط پدافندی آمده اما نمی دانستم همان کسی است که من به او لگد زده ام. تا این که یکی آمد و صدایش کرد: آقا مهدی، برادر زین الدین! تمام تنم یخ کرد، پتو را روی سرم کشیدم تا شناخته نشوم. حسابی خجالت کشیدم ولی شهید زین الدین بلند شد و بدون این که به روی خودش بیاورد، رفت. بعد از نیم ساعت آمد و دوباره سرجایش خوابید، انگار نه انگار. اگر من به جایش بودم، لااقل آن لگد را یک جوری تلافی می کردم. 📚به نقل از: تو که آن بالا نشستی، ص 77
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💢برای شهید شدن مرد بودن لازم نیست 🔹همسر شهید علیرضا شهرکی شهادت 10 اردیبهشت 1402 ترور توسط اشرارمسلح
🔴عباس بابایی؛ جوان حزب‌اللهی که مخالفان انقلاب را هم جذب میکرد ✍ : سال ۶۱ شهید بابایی را گذاشتیم فرمانده پایگاه هشتم شکاری اصفهان. درجه‌ی این سرگردی بود، که او را به سرهنگ تمامی ارتقاء دادیم. آن‌وقت آخرین درجه‌ی ما سرهنگ تمامی بود. مرحوم بابایی سرش را می‌تراشید و ریش می‌گذاشت. بنا بود او این پایگاه را اداره کند. کار سختی بود. دل همه می‌لرزید؛ دل خود من هم که اصرار داشتم، می‌لرزید، که آیا می‌تواند؟ اما توانست. ⛔️ وقتی فرمانده بود، کار مشکل‌تر بود. افرادی بودند که دل صافی نداشتند و ناسازگاری و اذیت می‌کردند؛ حرف می‌زدند، اما کار نمی‌کردند؛ اما او توانست همان‌ها را هم جذب کند. خودش پیش من آمد و نمونه‌یی از این قضایا را نقل کرد. 👨🏻‍✈️ خلبانی بود که رفت در بمباران مراکز بغداد شرکت کرد، بعد هم شد. او جزو همان خلبان‌هایی بود که از اول با نظام داشت. ☀️ شهید عباس بابایی با او گرم گرفت و کرد؛ حتی یک شب او را با خود به مراسم دعای کمیل برده بود؛ با این‌که نسبت به خودش ارشد هم بود. شهید بابایی تازه سرهنگ شده بود، اما او سرهنگ تمامِ چند ساله بود؛ سن و سابقه‌ی خدمتش هم بیشتر بود. در میان نظامی‌ها این چیزها خیلی مهم است. یک روز ارشدیت تأثیر دارد؛ اما او قلباً و روحاً تسلیم بابایی شده بود. 🏅 شهید بابایی می‌گفت دیدم در دعای کمیل شانه‌هایش از گریه می‌لرزد و اشک می‌ریزد. بعد رو کرد به من و گفت: عباس! ! این را بابایی پس ازشهادت آن خلبان به من گفت و گریه کرد. ۸۳/۱۰/۲۳ 🗓 سالگرد شهادت ۱۵مرداد ۶۶ ✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ❣🌸❣჻ᭂ࿐✦ @Tanhamasir_Sb
💌 نامه مدافع حرم محسن حججی به امام رضا (علیه‌السلام) بسم الله النورالنور... به: انیس النفوس، شمس الشموس، مولا علی ابن موسی الرضا علیه‌السلام از :غلام رو سیاه گنهکار 🌹سلام آقای خوبم از آخرین باری که به پابوستان آمدم تاکنون چندسالی می گذرد؛ و حال که در صحن و سرایت هستم سرتاپا شوق و شعف دارم. 🌹یادم هست دفعه قبل خواسته های زیادی از شما داشتم؛ الان که خوب فکر میکنم به همه ی خواسته هایم رسیده ام. شغل سپاه، عروسی، جور شدن زندگی و... منمونم آقای خوبم، ممنون... 🌹دو روز پیش كه با لباس سبز پاسداری به حرمت قدم گذاشتم چقدر لذت بردم؛ باورم نمیشود؛ همه اینها را از کرم و بزرگی شما میدانم. 🌹مولای من، با ورود به سپاه دریچه ای جدید از زندگی به روی من باز شد؛ اگر روزی هزار بار شکر خدا را بگویم باز هم کم است؛ ارباب من، از لذت های دنیوی هرآنچه که باید می چشیدم را چشیدم... 🌹حال، بی صبرانه مشتاق چشیدنی لذتی اخروی هستم؛ لذتی که نهایتش رضای خداست... 🌹یا رضا، تو را به پدر بزرگوارت موسی بن جعفر(ع) قسم، تو را به فرزند عزیزت جواد الائمه قسم، تو را به خواهر گرامی ات فاطمه معصومه قسم، ضامن من شوید... 🌹آقا جان دوست دارم همانند علی اکبر(ع) در جوانی شهدِ شیرین را بنوشم و جان ناقابلم را فدای شما اهل بیت کنم. 🌹فقط یک خواسته شخصی دیگر دارم؛ مولای من، بر من منت بگذار و را امضاء کن. 🌹امشب شام دوشنبه است؛ می گویند دوشنبه ها و پنج شنبه ها پرونده اعمال ما می رود دست صاحبمان ولی عصر(ع)... 🌹آقای من، تو را به مادرت زهرا(س) قسم، شهادت نامه ام را با امضای خودت مزین کن. آرزو دارم امشب پرونده ام به همراه جواز شهادتم به دست امام زمان(ع) برسد؛ بدون شک با دیدن امضای ضمانت شما، ولی عصر(ع) هم امضاء می کند. 🌹گرچه سرتا پا گناهم، رو سیاهم ضامنم باش ای رضا مانند آهو دِه پناهم... آقای من... مرا از درگاهت ناامید نکن الهی رضاً به رضاک لامعبود سواک دوشنبه/ سه شنبه 94/5/6 حرم امام رضا(ع)/ رواق دار الاجابه 01:34 بامداد محسن حججی
حضور فرزند همدانی بر سر مزار پدر، در هشتمین سالروز شهادت حبیب حرم امروز در حالی یاد را گرامی می‌داریم که روزهای پایان اسراییل را جشن می‌گیریم و یادمان هست که این پیروزی به برکت خون شهدا بویژه شهدای مدافع حرم، محقق شده... هدیه به روحشان صلوات 🌹 پرچم بالاست🇮🇷✌️ 👊 🌪 @Tanhamasir_Sb
آیت‌الله مصباح یزدی : کسی گریه امام را ندید! 🔸گاهی خداوند بنده‌ اش را این‌ گونه امتحان می ‌کند که شرایط خوبی را برای زندگی او فراهم می‌ کند، به گونه‌ ای که مطمئن می‌شود خداوند تقدير خوشايندی برای او مقدر فرموده است؛ اما طولی نمی ‌کشد که خدا آن ‌ها را از بين می‌برد. 🔸در عصر ما امام خمینی (رضوان ‌الله‌ عليه) نمونه چنین بنده‌ای بود. در ماجرای شهادت مرحوم حاج آقا مصطفی (رضوان‌ الله ‌عليه)، امام پس از اطلاع از ماجرا می‌فرماید: «انا لله وانا اليه راجعون» و کسی گريه امام را در شهادت مرحوم حاج آقا مصطفی نمی‌ بیند؛ در حالی که حاج آقا مصطفی امید امام بود و امام اميد داشت که از خادمان بزرگ اسلام شود. 🔸کسب چنین مقامی، کار بسیار مشکلی است. گرچه سخن گفتن از آن آسان است. برای کسب اين مقام انسان باید از امور کوچک و کارهای ساده شروع کند و هنگامی که نوعی گرفتاری برايش پيش مي ‌آيد بگويد: الحمدلله! حتما مصلحتی در این گرفتاری وجود داشته است. اگر انسان در امور کوچک تمرین رضایت کند، می ‌تواند رفته ‌رفته در سختی ‌هاي بزرگ صبور باشد و از کار خدای متعال رضايت داشته باشد. ۱۳۹۲/۰۳/۱۵ 🗓 به مناسبت ۱ آبان ماه، سالگرد شهادت سید مصطفی خمینی سیدمصطفی‌خمینی @Tanhamasir_Sb
🕊 🥀از شام بلا آوردند... این روزها، خبر بازگشت ٨ شهید مدافع حرم که چندین سال مفقودالاثر بوده‌اند، فضا را عطرآگین کرده است. این شهدا چه کسانی هستند؟ ١. شهید حسن اکبری (١٣۴٩-١٣٩۵ش) - تهران پاسدار و استاد دانشگاه امام حسین علیه‌السّلام پدر یک دختر ٢. شهید علی آقاعبداللهی (١٣۶٩-١٣٩۴ش) - تهران پاسدار - پدر یک پسر ٣. شهید سید مصطفی صادقی (١٣۵٩-١٣٩۶ش) - تهران کارمند سازمان انرژی اتمی ایران پدر دو دختر ۴. شهید مهدی ذاکرحسینی (١٣۶٣-١٣٩۵ش) - تهران پاسدار - مجرد ۵. شهید رضا عباسی (١٣۵٨-١٣٩۴ش) - کرمانشاه - مکانیک - متأهل ۶. شهید غلامعلی تولایی (١٣۴٧-١٣٩٢ش) - گلستان - پاسدار - پدر دو پسر یک دختر ٧. شهید محمدرضا یعقوبی (١٣۴٢-١٣٩۵ش) - گیلان پاسدار و وکیل - پدر دو پسر ٨. شهید الیاس چگینی (١٣۵٣-١٣٩۴ش) - قزوین - پاسدار - پدر یک دختر و یک پسر ═✤✤═✤═ ✤✤✤✤═ @Tanhamasir_Sb
🇮🇷 ✊ 🇮🇷 ، با تمام وجودتان بگوئید. اگر دانستید که امشب این خاکریز را باید نگه دارید تا سقوط نکند، جور دیگری عمل خواهید کرد. ، تکلیف دیگری داریم. 🇮🇷 تکبیر را به نیت یک بگویید تا هم اثرش بیشتر شود و هم آن شهید به همراه ملائکه به کمک شما بیاید و جبهه خودی را یاری کند. 👈 این شعار دادن ساده را دست کم نگیریم! گاهی یک شعار ساده بسیاری از معادلات ذهنیِ اهالی یک کوچه و محله را بهم می‌ریزد و افراد را از توهم خارج می کند! 🍃إِذْ تَسْتَغِيثُونَ رَبَّكُمْ فَاسْتَجَابَ لَكُمْ أَنِّي مُمِدُّكُمْ بِأَلْفٍ مِنَ الْمَلَائِكَةِ مُرْدِفِينَ (انفال:۹) [یاد کنید] هنگامی را که [در حال مشاهده دشمنِ تا دندان مسلح با دعا و زاری] ازپروردگارتان یاری خواستید، و او درخواست شما را اجابت کرد که من مسلماً شما را با هزار فرشته که پی در پی نازل می‌شوند، یاری می‌دهم. ✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ❣🌸❣჻ᭂ࿐✦ @Tanhamasir_Sb
💫مردی در مسجد نماز می‌خواند. در قنوتش دعا کرد، خدایا من بهترین چیزی که از تو می‌شود خواست را می‌خواهم. رسول خدا از آنجا رد میشد، فرمودند؛ اگر دعایش مستجاب شود، می‌شود... اَللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ خَیْرَ مَا تُسْأَلُ...🤲
🔆 💚قال رسول الله صلی‌الله‌علیه‌وآله: 💟 ما مِن أحَدٍ يَدخُلُ الجَنَّةَ يُحِبُّ أن يَرجِعَ إلَى الدنيا ، و أنّ لَهُ ما عَلَى الأرضِ مِن شَيءٍ ، غيرَ الشهيدِ ؛ فإنّهُ يَتَمَنّى أن يَرجِعَ فَيُقتَلَ عَشرَ مَرّاتٍ ، لِما يَرى مِنَ الكَرامَةِ؛ ❣هيچ كس نيست كه به بهشت رود و [در عين حال ]دوست داشته باشد به دنيا برگردد و از آنچه بر روى زمين است برخوردار شود، مگر ، كه بر اثر مشاهده كرامت (شهادت)، آرزو مى‌كند برگردد و ده بار كشته شود. 📚صحيح مسلم : 3/1498/109 @Tanhamasir_Sb
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
【فقط صلابت عروس هنیه را】 ⬛️ همه عزیزانش را از دست داده و امروز هم تنها بازمانده اش را هم کردند ؛ اراده قوی یک مسلمان ✅ ✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ❣🌸❣჻ᭂ࿐✦ @Tanhamasir_Sb
🔴عباس بابایی؛ جوان حزب‌اللهی که مخالفان انقلاب را هم جذب میکرد ✍ : سال ۶۱ شهید بابایی را گذاشتیم فرمانده پایگاه هشتم شکاری اصفهان. درجه‌ی این سرگردی بود، که او را به سرهنگ تمامی ارتقاء دادیم. آن‌وقت آخرین درجه‌ی ما سرهنگ تمامی بود. مرحوم بابایی سرش را می‌تراشید و ریش می‌گذاشت. بنا بود او این پایگاه را اداره کند. کار سختی بود. دل همه می‌لرزید؛ دل خود من هم که اصرار داشتم، می‌لرزید، که آیا می‌تواند؟ اما توانست. ⛔️ وقتی فرمانده بود، کار مشکل‌تر بود. افرادی بودند که دل صافی نداشتند و ناسازگاری و اذیت می‌کردند؛ حرف می‌زدند، اما کار نمی‌کردند؛ اما او توانست همان‌ها را هم جذب کند. خودش پیش من آمد و نمونه‌یی از این قضایا را نقل کرد. 👨🏻‍✈️ خلبانی بود که رفت در بمباران مراکز بغداد شرکت کرد، بعد هم شد. او جزو همان خلبان‌هایی بود که از اول با نظام داشت. ☀️ شهید عباس بابایی با او گرم گرفت و کرد؛ حتی یک شب او را با خود به مراسم دعای کمیل برده بود؛ با این‌که نسبت به خودش ارشد هم بود. شهید بابایی تازه سرهنگ شده بود، اما او سرهنگ تمامِ چند ساله بود؛ سن و سابقه‌ی خدمتش هم بیشتر بود. در میان نظامی‌ها این چیزها خیلی مهم است. یک روز ارشدیت تأثیر دارد؛ اما او قلباً و روحاً تسلیم بابایی شده بود. 🏅 شهید بابایی می‌گفت دیدم در دعای کمیل شانه‌هایش از گریه می‌لرزد و اشک می‌ریزد. بعد رو کرد به من و گفت: عباس! ! این را بابایی پس ازشهادت آن خلبان به من گفت و گریه کرد. ۸۳/۱۰/۲۳ 🗓 سالگرد شهادت ۱۵مرداد ۶۶ ✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ❣🌸❣჻ᭂ࿐✦ @Tanhamasir_Sb
📸تصویری از حسینعلی پیری که توسط گروهک تروریستی جیش الظلم به درجه رفیع شهادت نائل گردید. ♦️عضو گروهک تروریستی جیش الظلم در اطراف منزل این شهید در حوالی بلوار بهداشت خاش کمین کرده بود که بعد از خروج از منزل اقدام به ترور شهید پیری کرده‌ است. ♦️شهید پیری دارای سه فرزند دو دختر و یک پسر می باشد. 📺شبكه هامون📻 🆔️ @Hamoon_IRIB