❣#سلام_امام_زمانم❣
# آقـاجـان💚•°
حیدرۍ وار بیا، حیـدر ڪرارِ زمان
جمڪران منتظــرِ منبرمردانہ توست
پردهبردار از این مصلحت طولانی
ڪهجہانمعبدومنزلگہشاهانهتوست..
#خداوندا!
مے شود روشنی چشم من
از راه برسد؟!
انتظار من
از امروز به آخر برسد؟!
در ڪویری ڪہ پر از سوز و
پر از تشنگے اسٺ،
مے شود شبنمے از آیہ ڪوثر برسد...
#الهمعجللولیکالفرجــ🤲
@tanhamasir_semnan
❗️#تلنگر
🔹وقتی تولد *حضرت موسی(ع)* ، مایه پریشانی خواب *فرعون* است؛
تولد *لشکری از موسی ها* ، تعبیر *نابودی فرعونهاست!* 💪🏻
🔹وقتی که دشمن به امید کاهش جمعیت، مذاکرات هستهای را طولانی و فرسایشی میکند؛
این یعنی *افزایش جمعیت* کشور برایشان از بمب هستهای خطرناکتر است! 💥
🔹سربازان در گهواره امام، گام اول انقلاب را برداشتند. 🇮🇷
آیا برای گام سرنوشت ساز دومش *گهوارهها* را پُر کردهایم؟ 👼🏻❤️
#ایران_من_جوان_بمان
#بحران_جمعیت
#جهاد_فرزندآوری
#گام_دوم_مواسات_مادری
🌹 @tanhamasir_semnan
#تلنگر
توی دوران نوجوانی برای کوتاه کردن موهام ، به يه مغازه سلمونی سر کوچمون میرفتم که آرايشگرش به شدت سیگاری بود.
هميشه موقع کار ، يه سیگار گوشه لبش بود و تا موهام رو کوتاه میکرد سه نخ سيگار رو حتما میکشید !!!
يادمه تا آخر شب هر جا میرفتم ، همه میگفتن : سيگار میکشی ؟!
منم میگفتم نه به جون مادرم من سيگار نمیکشم بگذريم از اينکه بعضیها خیلی هم باور نمیکردن!
هفتهٔ پیش توی پياده رو راه میرفتم ، یه آقایی جلوی مغازه عطرفروشی ، يه کاغذ با يک عطر به دستم داد و به اصرارش وارد مغازه شدم.
بلافاصله فروشنده هم من رو تحويل گرفت و شروع کرد از عطر و ادکلنهاش تعريف کردن
بعد هم يه ادکلن رو به دست و لباسم زد گفت اين ماندگاریش فوق العاده ست.
از حق هم نگذرم خیلی خوشبو بود.
نکتهٔ جالب اينه که با اينکه خريد نکردم تا همين دو سه روز پيش هرجا میرفتم ، میگفتن عطرت چیه؟ چه بوی خوبی ! چند خریدی و از کجا خریدی؟
👈یادمون باشه
مجاورتها و ارتباطها خیلی مهمه!!!
وقتی با کسانی نشست و برخاست میکنیم و رفيق میشیم که مقید و مؤدب و فهميده هستن ناخودآگاه از اين رابطه تأثیر میگیریم و وقتی با اونائی رفاقت میکنیم که افراد آلودهای هستن خواه ناخواه تأثیر میگیریم.
حواسمون رو جمع کنیم که با چه کسی معاشرت میکنیم و دوستامون کی هستند!
🔻هر ارتباطی میتونه روی زندگی، ایمان، آخرت و رفتار ما اثر مثبت و منفی بذاره.
شک نکنيم.👌
@tanhamasir_semnan
وقتی قیچی را بر روی پارچه گذاشتم، عصمت ذکر هایی میخواند.
سرم را بالا گرفتم و با تعجب گفتم:" چی می خونی؟"
گفت: " دعای شهادت"
گفتم: " چرا شهادت؟؟"
گفت: " یعنی من لیاقت دارم زیر این چادر شهید بشم؟"
شهیده عصمت پورانوری
#شهادت
حجاب جزو لاینفک زندگانی اش بود. شبها با حجاب کامل میخوابید. وقتی از او سوال میکردند چرا اینگونه مجهز میخوابی؟ جواب میداد: اگر خانه مان بر اثر حمله موشکی مورد اصابت قرار گرفت نمیخواهم موقع بیرون کشیدن جسم بی جانم از زیر آوار چشم نامحرمی بر من بیفتد.
#شهیده_عصمت_پورانوری
#الگوی_خودسازی
🤲الّلهُمَّعَجِّلْلِوَلِیِّکَالْفَرَج🌸
@tanhamasir_semnan