تنها مسیریهای بزرگوار🌷🌷
عکسها وتصاویر ودلنوشته های خود رااز سراسراستان برای به اشتراک گذاری در فضای مجازی به آیدی زیر ارسال نمایید
هر کدام ازما یک افسر جنگ نرم باشیم😊
تنهامسیریهای استان سمنان
http://eitaa.com/joinchat/2984771616Ca8cd6ac861
منتظر نظرات وپیشنهادات ارزنده شما هستیم
آیدی ادمین
@Arsomandat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حال و هوای دانشگاه تهران
@Tanhamasir_semnan
...علاقه زیاد وارتباط عمیق محمد حسین با نهج البلاغه نیز ریشه درهمین دوران دارد.
⚡️در روزهای انقلاب محمد حسین دبیرستانی بود و حضوری فعال داشت و یکی از عاملان حرکتهای دانش آموزان در شهر کرمان بود.
📌 آغاز جنگ عراق علیه ایران در لشکر 41 ثارالله واحد اطلاعات و عملیات به فعالیت خود ادامه داد و بعدها به عنوان جانشین فرمانده این واحد انتخاب شد. در طول جنگ پنج مرتبه به سختی مجروح شد و بالاخره آخرین بار در عملیات والفجر هشت به دلیل مصدومیت حاصل از بمبهای شیمیایی در بیست و هفتم بهمن ماه سال 1364 در بیمارستان لبافی نژاد تهران به شهادت رسید.😭
✅یادو نام همه شهدای اسلام گرامی باد.
با سلام سخنان حاج حسین یکتا دیشب در تلویزیون:
📛علت تعیین قبر سردار شهید سلیمانی در کنار شهید یوسف اللهی
❇️ شهید «محمّد حسین یوسف الهی» عارفی است که در در واحد اطلاعات عملیات لشکر 41 ثارالله، مراتب کمال الی الله را طی کرد و کمتر رزمنده ای است که روزگاری چند با محمد حسین زیسته باشد اما خاطره ای از سلوک معنوی و کرامات او نداشته باشد.
💫محمد حسین، مصداق سالکان و عارفانی است که به فرموده حضرت روح الله رحمت الله علیه، یک شبه ره صد ساله را پیمودند و چشم تمام پیران و کهنسالان طریق عرفان را حسرت زده قطره ای از دریای بی انتهای خود کردند.
🔰خاطراتی خواندنی از این شهید عزیز را با هم مرو می کنیم:
🔹به من گفته بود در کنار اروند بمان و جذر و مدّ آب را که روی میله ثبت می شود بنویس. بعد هم خودش برای مأموریّت دیگری حرکت کرد.
نیمه های شب خوابم برد. آن هم فقط 25 دقیقه.
بعداً برای این فاصلة زمانی، از پیش خودم عددهایی را نوشتم. وقتی حسین و دوستش برگشتند، بی مقدّمه به من خیره شد و گفت: تو شهید نمی شوی.
با تعجّب به او نگاه کردم! مکثی کرد و گفت: چرا آن 25 دقیقه را از پیش خودت نوشتی؟ اگر می نوشتی که خوابم برد، بهتر از دروغ نوشتن بود.
در آن شب و در آن جا هیچ کس جز خداهمراه من نبود!
🔶 با مجروح شدن پسرم محمّد حسین برای ملاقاتش به بیمارستان رفته بودم نمی دانستم در کدام اتاق هست. در حال عبور از سالن بودم که یک دفعه صدایم کرد: مادر! بیا اینجا.
وارد اتاق شدم. خودش بود؛ محمّد حسین من! امّا به خاطر مجروح شدن هر دو چشمش بسته بود! بعد از کمی صحبت گفتم: مادر! چه طور مرا دیدی؟! مگر چشمانت ...
امّا هر چه اصرار کردم، بحث را عوض کرد ...
🔷پنجمین بار که مجروح و شیمیایی شد سال 62 بود. او را به بیمارستان شهید لبّافی نژاد تهران آوردند. من و. برادر دیگرم با اتوبوس راهی تهران شدیم.
ساعت 10 شب به بیمارستان رسیدیم. با اصرار وارد ساختمان بیمارستان شدیم.
نمی¬دانستیم کجا برویم.
جوانی جلو آمد و گفت: شما برادران محمّد حسین یوسف الهی هستید؟ با تعجّب گفتیم: بله!
جوان ادامه داد: حسین گفت: برادران من الآن وارد بیمارستان شدند. برو آنها را بیاور اینجا!
وارد اتاق که شدیم، دیدیم بدن حسین سوخته ولی می تواند صحبت کند.
اوّلین سؤال ما این بود: از کجا دانستی که ما آمدیم؟
لب¬خندی زد و گفت: چیزی نپرسید؛ من از همان لحظه که از کرمان راه افتادید، شما را می دیدم!
محمّد حسین حتّی رنگ ماشین و ساعت حرکت و ... را گفت!
🔸 دو تا از بچّه های واحد شناسایی ازما جدا شدند. آنها با لباس غوّاصی در آب-ها جلو رفتند. هر چه معطّل شدیم باز نگشتند. به ناچار قبل از روشن شدن هوا به مقرّ بر گشتیم.
محمّد حسین که مسؤول اطّلاعات لشکر ثارالله بود، موضوع را با برادر حاج قاسم سلیمانی ـ فرمانده لشکر ـ در میان گذاشت.
حاج قاسم گفت: باید به قرارگاه خبر بدهم. اگر اسیر شده باشند، حتماً دشمن از عملیّات ما با خبر می شود.
امّا حسین گفت: تا فردا صبر کنید. من امشب تکلیف این دو نفر را مشخّص می کنم.
صبح روز بعد حسین را دیدم. خوش حال بود. گفتم: چه شد؟ به قرارگاه خبر دادید؟
گفت: نه. پرسیدم: چرا؟!
مکثی کرد و گفت: دیشب هر دوی آنها را دیدم. هم اکبر موسایی پور هم حسین صادقی را.
با خوش حالی گفتم: الآن کجا هستند؟
گفت: «در خواب آنها را دیدم. اکبر جلو بود و حسین پشت سرش. چهرة اکبر نور بود! خیلی نورانی بود. می دانی چرا؟
اکبر اگر درون آب هم بود، نماز شبش ترک نمی شد. در ثانی اکبر نامزد داشت. او تکلیفش را که نصف دینش بود انجام داده بود، امّا صادقی مجرّد بود.
اکبر در خواب گفت که ناراحت نباشید؛ عراقی ها ما را نگرفته اند، ما بر می گردیم.»
پرسیدم: چه طور؟!
گفت: شهید شده اند. جنازه های شان را امشب آب می آورد لب ساحل.
من به حرف حسین مطمئنّ بودم. شب نزدیک ساحل ماندم. آخر شب نگهبان ساحل از کمی جلوتر تماس گرفت و گفت: یک چیزی روی آب پیداست.
وقتی رفتم، دیدم پیکر شهید صادقی به کنار ساحل آمده! بعد هم پیکر اکبر پیدا شد!
🔺 زمستان 64 بود. با بچّه های واحد اطّلاعات در سنگر بودیم. حسین وارد شد و بعد از کلّی خنده و شوخی گفت: در این عملیّات یک راکت شیمیایی به سنگر شما اصابت می کند.
بعد با دست اشاره کرد و گفت: شما چند نفر شهید می شوید. من هم شیمیایی می شوم.
حسین به همه اشاره کرد به جز من!
چند روز بعد تمام شهودهای حسین، در عملیّات والفجر 8 محقّق شد!
از این ماجراها در سینة بچّه های اطّلاعات لشکر ثارالله بسیار نهفته است. رازهایی که هیچ جا بازگو نشد ...
📚 منبع: کتاب نسل سوخته
⭐️ شهید محمد حسین یوسف الهی سال 1340 در شهر «کرمان» متولد شد، پدرش فرهنگی بود و در آموزش و پرورش خدمت می کرد. محیط خانواده کاملا فرهنگی بود و همه فرزندان از همان کودکی با حضور در مساجد و جلسات مذهبی با اسلام و قرآن آشنا می شدند.
ادامه دارد.....
🔴شمخانی: عملیات انتقام خون قهرمان بزرگ ملت ایران قرار نیست در قالب یک تکعملیات صورت بگیرد
🔹ضعیفترین سناریو از ۱۳ سناریوی انتقام، یک کابوس تاریخی برای آمریکاست.
🔹براساس برخی ملاحظات، نمیتوانیم اطلاعات بیشتری به رسانهها ارائه کنیم.
🔹اگر نیروهای آمریکایی با پای خودشان و عمودی از منطقه ما بیرون نروند، ما کاری میکنیم که جنازههایشان به صورت افقی بیرون برود.
#انتقام_سخت 👊👊👊
@Tanhamasir_semnan
تنها مسیر استان سمنان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 فیلم منتشر نشده از مداحی حاج #قاسم_سلیمانی در حضور مصطفی بدر الدین؛
#سردار_آسمانی😭😭😭😭
دلمان برای خنده های دلنشینت تنگ شده است😔😔😔😔😔
@Tanhamasir_semnan
تنها مسیر استان سمنان
🔵دفن حاج #قاسم_سلیمانی با عبای نماز شب رهبر انقلاب؛
➖محمدباقر قالیباف:
🔶حضرت آقا «عبای نماز شب» خود را دادند تا حاج قاسم را با آن دفن کنند. آقا با این عبا ۱۴سال نماز شب خواندهاند.
💢این دومین عبای نماز شب آقاست که شهیدی با آن دفن میشود؛ اولین بار سر شهادت حاج #احمد_کاظمی بود.😭😭
#سپهبد_قاسم_سلیمانی
#انتقام_سخت👊👊👊
@Tanhamasir_semnan
تنها مسیر استان سمنان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 توصیه حاج قاسم سلیمانی برای عاقبت بخیری...
🔹۶ بار همراه با بغض قسم جلاله میخورد: باور کنید راهش این است
@Tanhamasir_semnan
تنها مسیر استان سمنان
سلام بزرگواران🌷
تنهامسیراستان رابه کسانی که دوستشان دارید معرفی کنید😊
دست به دست هم دهیم وباتوکل به خدا باشناخت سیره ومسلک سردار عزیزمون
هر کدام ازما وظیفه خودمون روبرای تعجیل در ظهور آقامون حتی به اندازه یک گام انجام دهیم
اللهم عجل لولیک الفرج
تا فتح قدس یک یاحسین دیگر🕌
@Tanhamasir_semnan
تنها مسیر استان سمنان
باسلام. نشست تخصصی ویژه فعالین فرهنگی باموضوع جریان سازی فرهنگ ویادشهیدسلیمانی درخانواده ها
با حضور حجة الاسلام محمدجنتی معاون پژوهش موسسه فرهنگی امیربیان قم
چهارشنبه 18 دی ساعت 15 الی 17
سالن اجتماعات کانون بسیج لطفا اطلاع رسانی کنید
@Tanhamasir_semnan
تنها مسیر استان سمنان
#شعر حماسی درمیدان می مانم
در میدان، می مانم، تا نفس آخرم
در ميدان، مي مانم، تا نفس آخرم
راهي راه حسين، همقدم رهبرم
كرده قيامت به پا، شور قيام حسين
كي رود از ياد ما، نام و مرام حسين
قافله عاشقان، راهي كرب و بلاست
مشعل راه خدا، خون شهيدان ماست
در ميدان، مي مانم، تا نفس آخرم
راهي راه حسين، همقدم رهبرم
بسته شريعه اگر، ابن زياد زمان
گشته گلستان ما، آتش نمروديان
كشتن آلاله ها، شيوه اهريمن است
اين وطن اما پر از احمدي روشن است
در ميدان، مي مانم، تا نفس آخرم
راهي راه حسين، همقدم رهبرم
زآتش و خون آمده جان منامه به لب
شعله صهيون زده، در دل شام و حلب
مرگ بر اهريمنان، تا به ابد ذكر
ماست
سوره توحيد ما، درپي تبّت يداست
در ميدان، مي مانم، تا نفس آخرم
راهي راه حسين، همقدم رهبرم
شاعر: مهدي سيار. ميلاد عرفان پور
👆👆این شعر حماسی را منتشر کنید.....
ما با ولایت زنده ایم تا زنده ایم رزمنده ایم ✊
@Tanhamasir_semnan
تنها مسیر استان سمنان
🌴 🌴 🌴